- ۱ نظر
- ۲۸ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۰۳
دختری پشت یک اسکناس 10.000 تومانی نوشته بود:
پدر معتادم برای همین پولی که پیش توست،مرا به دست صاحبخانه مان سپرد!
خدایا؟چقدر می گیری که بگذاری شب اول قبر،قبل از اینکه تو از من سوال کنیٍ من از تو بپرسم چرا؟!
برای دریافت کد آهنگ های وبلاگ ابی روی لینک دریافت کد موزیک کلیک کنید.
کد موزیک رویای ما دریافت کد موزیک
کد موزیک یه عاشق دریافت کد موزیک
یه آهنگی گوش میکردم به نظرم قشنگ اومد!!
متنشو گذاشتم اگه دوس داشتین بخونینش!!
کوروش پاشو ببین کشور تو راه مهیبیه پاشو بنگر که ملت توی خواب عمیقیه
ببین به دنیا داریم میگیم که ما برتریم درحالیکه ماها همه یه مشت گدا پروریم
ببین یه جوون از ته دلش بهت داره میگه اینجا لواط و زنا جزئی از کردار نیکه
کوروش ناموس فروشی رو دور غیمته کوروش ملت گفتار نیکش فحش و غیبته
کوروش تو رو تحقیرو ویران کردن اسمت خط خورده از تقویم ایران رسما
راستی مقبره ات با سیل و بلاها رفته عکست فقط سردر قلیون سرا ها نصبه
کوروش آرامش خیلی وقته زندانی شده نماد فرور هم نماد شیطانی شده
کوروش داره برمیگرده عقب زمونه کوروش راستی میدونستی خدا عرب زبونه
یعنی جهنم جای ماست که فارسی خوندیم دنیا پیشرفت کرد ما دوره دارسی موندیم
کوروش خلیجتو خلیج عرب نامیدن ولی بازم عربو تو وطن راه میدن
همون عرب هایی که هستن تشنه به خونمون همونا که دخترا رو کردن زنده به گورشون
هستن همسایه ایران ما رو کاغذ ولی دستاشون با بیگانه ها تو یه کاسه ست
کجایی که ببینی دلها خونن همه درگیر یه لقمه نونن
حتی جوونای ایرانی دیگه هیچی از عشق نمی دونن
یه روز میاد که به جز یه نقشه چیزی از ایران باقی نمونه
کسایی که رفتن و جون دادن به خدا واسۀ بهشت نبوده
انقدر درگیر شدیم که غیرت دیگه واسمون معنا نداره
کوروش بیدار شو وقت خواب نیس شدیم طفلی که مادر نداره
هرکی میاد به اسم یه مادر یه چیزی ازمون بر میداره
یه روز میاد که ی ایرانی دیگه هیچی از خودش نداره
دلت گرفته کوروش میدونم تابع احساسی مردم اشک ریختن سر قبر ناصر حجازی
ولی چه فایده استوره ها در آغوش میرن و بعد مدتی از یادها فراموش میشن
بغضی تو گلومه مثل یه دیواره تو قلبم چرا تندیستو دادن دست بیگانه تو لندن
چرا یادت کوروش از همه حیث دود شدن نوشتن عقده ها تو فیسبوک شده
کوروش مرد و مردونگی از تو افکار رفته سلاح کشتار جمعی شده اخبار هفته
جوونا جیباشون خالیه و از دم بیکارن اونا فکر خالی کردن و بر زدن سیگارن
کوروش جوونا از بیکاریشون جنون میگیرن و یه عده ریش سفید نشستن جومونگ میبینن
از همون ریش سفیدایی که جیباشون شده پول ملت که تو حساب های سیبا شون پره
ما هم هر روز از دیروز مرده تر هستیم که یه ملت سیاه پوش مرده پرستیم
کوروش هواپیما ها به عشق ملت میپرن و مسافرا رو به بهشت و جنت میبرن
بعد این حادثه مردم رخت سیاه میپوشن و شراب مرگو با یه بخت سیاه مینوشن
کوروش بجای اینکه به امید آینده بشینی حامد حاضره بمیره ایرانو پاینده ببینی
اسمش آهنگش کوروش کبیره...از حامد فرد و نوید باقری...
اینایی که داغون داغون میکنن فازشون چیه ؟!
شکست عشقی خورده میگه داغونم ...!
دوس دخترش بوسش نکرده میگه داغونم ...!
خوب گوش کن ...!
داغون اون کسیه که جلو بیمارستان آس و پاس نشسته چون هر آمپولش دو ملیون پولشه ...
داغون اون کسیه که ضامن نداره بهش وام بدن واسه کرایه خونه ...
داغون اون کسیه که 6 سال پای طرفش میشینه بعد میبینه آزمایش خونشون بهش نمیخوره ...
داغون اون مادریه که هفته ای دو بار دیالیز میشه ...
داغون اون دانشجویی هس که کلیه میفروشه که اخراج نشه ...
داغون اون پسریه که روش نمیشه با وضع مالیش بره خواستگاری دوست دخترش ...
داغون اون دختریه که سر میدون ویالون میزنه ...
داغون اونیه که تا جیبش خالی میشه دورش هم خالی میشه ...
داغون اون پسرک فال فروش سر چهار راهه ...
داغون اون دختریه که تو بهشت زهرا گل میفروشه ...
میفهـــــــــمی ؟!
من و تو داغون نیستیم !!
هروقت داشتی بازی رو میباختی یه لبخند کوچیک بزن
تا حریفت به بُردش شک کنه !
**************************
توی خونههای دانشجویی
همیشه ظرفا رو قبل از غذا خوردن میشورن نه بعد از غذا خوردن !
**************************
ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺳﺮﻣﺎ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﯼ ﻣﮕﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻠﺶ ﺑﺎ
ﺑﺎﺑﺎﺕ یا ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﺳﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻟﺒﺎﺳﺖ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻦ ﻫﻮﺍ ﮐﻤﻪ ﺑﺤﺚ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﯽ !
ﭖ .ﻥ : ﺷﺪﺕ ﺑﺤﺚ ﮐﺮﺩﻥ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﺎ
ﺷﺪﺕ ﺳﺮﻣﺎ ﺧﻮﺭﺩﮔﯽ
**************************
شخصی میخواست بهلول رو مسخره کند. به او گفت:
دیروز از دور تو را دیدم که نشسته ای فکر کردم الاغی اس که در کوچه نشسته است
بهلول جواب داد :
من هم که از دور تو را دیدم فکر کردم آدمی به طرف من می آید!
**************************
وقتی میمیرید ، نمیفهمید که مرده اید
تحملش فقط برای دیگران سخت است
این مشابه زمانیست که بیشعور هستید !
**************************
ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ ﻃﺮﻑ ﺗﺎ ١ ﻣﺎﻩ ﺑﻌﺪ ﻋﺮﻭﺳﻲ
ﻫﻨﻮﺯ ﺍﺳﻢ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺗﻮ ﮔﻮﺷﻴﺶ ((BMW ﻣﺸﻜﻲ ))Save ﺑﻮﺩﻩ |:
**************************
انقد یه آهنگی رو گوش میدم که یه بدبختیم از یادم بره
بعدن اون آهنگ رو که گوش میدم دوباره یاد بدبختیم میفتم !
**************************
من چشمم به دوربین مداربسته های مغازه ها می افته
ناخوداگاه حرکاتم مشکوک میشه !
**************************
هرچی بیشتر آهنگ داشته باشی بیشتر نمیدونی چی گوش کنی !
**************************
چندسال پیش یه فیلم ایرانی خریده بودیم
اشتباهی اول سیدی دو رو نیگا کردیم بعد سیدی یکُ.
قشنگ اندر کفش مونده بودیم که طرف چه کارگردانیای کرده !
**************************
بعضی از پسرا هستن فک میکنن اگه وسط دعوا داد بزنن ترسناک میشن!
یکی نیست بگه آخه عزیزمن
تو با اون دماغ عملیت و اون ابروهای برداشته جیییگرِمنییی!
**************************
خونه وقتی مامان نیست مثل کامپیوتریه که به اینترنت وصل نیست
**************************
سرنوشت ما این بود:
تو بدبختی نقش اول
تو خوشبختی فقط سانسور
**************************
اگه مخفف facebook میشه fb
پس مخفف Wechat هم میشه WC :|
**************************
مورد داشتیم طرف قیافش شبیه دفاع آخر فوتبال دستی بوده
بعد زیر عکسش نوشته :
متنفرم از کسایی که جذب زیبایی ظاهری من میشن .
**************************
زنِ ابی چه حالی میکنه! دلِش که بگیره میگه فلان آهنگتو بخون واسهم پلیز!
**************************
من هروقت خیلی خوشحال میشم وسطش یکم فک میکنم ببینم کجای کار میلنگه
که من انقدر خوشحالم
اصولا باید یه ضدحالی باشه توش نمیشه همینجوری که !
**************************
بنابر گزارش همراه اول و ایرانسل :
بیشترین SMS ارسالی تاسوعا عاشورا:
دیدمت :-*
منم دیدمت عزیزم :-*
**************************
هیچ وقت یکیو انقد نبرین بالا که خودشم دیگه نتونه بیاد پایین
**************************
مورد داشتیم طرف تو پروفایلش زده بوده فرانسه زندگى مى کنه
بعدش تو دوشنبه بازار دیده شده !
**************************
همینکه موقع ثبت نام تو سایتا برای فیلد سال تولد
باید کلی اسکرول کنی تا به سال تولدت برسی نشون میده چقد پیر شدی !
**************************
کی گفته گرونی شده ؟
من خودم به شخصه پارسال دو هزار تومن تُخمه میخریدم
امسالم دوهزار تومن تخمه میخرم!
فقط پارسال تو مُشما میداد امسال میگه جیبتو بیار جلو ..!
**************************
یه دفعه تو هوای برفی یه دختره رو رو تو خیابون سوار کردم
آخرش بهم گفت :
مرسی که جای شماره بهم امنیت دادی!
گفتم: شماره چیه خانم؟ کرایه ت میشه 5 تومن!
**************************
کاش من 3تا بودم
یکی رو میفرستادم دانشگاه ، یکیم سر کار ، خودمم تو خونه میخوابیدم !
**************************
رفتم دکتر میگم مفاصل دست راستم درد میکنه
میگه:
وی چت رو از رو گوشیت آن اینستال کن !
**************************
اینایی که تو عصبانیت هر چی دوست داری بهشون میگی
اخر بغلت میکنن میگن باشه فقط تو اروم باش :|
فتوشاپن ؟
**************************
دو چیز انتها ندارد:
1- ظرفیت مترو
2- وسعت کهکشانها
که البته در مورد کهکشانها مطمئن نیستم !
**************************
ماﺷﯿﻨﻪ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺰﺭﮔﻤﻮ ﺩﺯﺩ ﺑﺮﺩ
ﻓﺮﺩﺍﺵ ﺑﺮﮔﺮﺩﻭﻧﺪﻥ ﻭ ﯾﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺗﻮﺵ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺗﻮﺑﻪ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﻣﺎﺭﻭ ﺣﻼﻝ ﮐﻦ
ﯾﻪ ﺑﻠﯿﻂ ﻣﺸﻬﺪﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﻮ ﻣﺎﺷﯿﻦ
ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺰﺭﮔﻢ ﺭﻓﺖ ﻣﺸﻬﺪ ﺍﻭﻣﺪ ﺩﯾﺪ ﺧﻮﻧﺸﻮ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﺮﺩﻥ !
**************************
ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺗﻮ ﭘﺎﺭﮎ ﻗﺪﻡ ﻣﯿﺰﺩﻡ
ﮐﻪ ﯾﻪ ﺯﻧﯽ ﺑﺎ ﺳﮕﺶ ﺍﺯ ﺭﻭﺑﻪ ﺭﻭ اومد ، ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺳﮕﺶ ﮔﻔﺖ:
ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺑﺮﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﺰﺍﺭﻋﻤﻮ ﺭﺩ ﺷﻪ !
ﺍﻟﺎﻥ ﻣﻦ ﻣﻮﻧﺪﻡ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻋﺰﺕ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﯾﺎ ﺑﻬﻢ ﻓﺤﺶ ﺩﺍﺩ ! O.o
**************************
ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﮕﯽ :
ﺍﮔﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﻫﻤﻪ ﻗﺎﻃﯽ ﭘﺎﺗﯽ ﻣﻴﮑﻨﯽ ، ﻭﺍﺳﻪ ﻣﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﺗﺎﺗﯽ ﺗﺎﺗﯽ ﻣﻴﮑﻨﯽ !
**************************
ﺩﺧﺘﺮ ﭼﻴﺴﺖ !؟
ﺣﺪ ﻓﺎﺻﻞ ﺑﻴﻦ ﭼﻜﻤﻪ ﻭ ﻛﻠﻴﭙﺲ را ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻮﻳﻨﺪ !
**************************
یه زمانی آرزوم این بود:
پادشاه بشم ، به نوکرام بگم واسم تخمه بشکونن ، من بخورم
تا اینکه مزمز با هزار تومن اومد گند زد تو آرزوم !
**************************
ﺩﯾﺸﺐ ﺍﻋﺼﺎﺑﻢ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﻮﺩ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ
ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻫﯽ ﺻﺪﺍﻡ ﻣﯿﺰﺩ .
ﺩﺍﺩ ﺯﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﯿﻪ؟
ﮔﻔﺖ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺎﯾﯽ ﺑﯿﺮﻭﻥ؟
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺘﻤﺎ ﺩﺍﺭﻡ ﯾﻪ ﮔﻮ*ﻫﯽ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ ﺩﯾﮕﻪ ! ﺍَﻩ !
ﮔﻔﺖ :ﺧﻮﺩﺗﻮ ﺳﯿﺮ ﻧﮑﻨﯽ ! ﺁﺧﻪ ﺷﺎﻡ ﺣﺎﺿﺮﻩ
**************************
**************************
سلامتی ما معمولیا
که از پاییز نه خاطره های عاشقانه اش
که فقط خشکیِ لب و فین فینِ دماغش بهمون رسید !
**************************
وقتی سن یه خانومی رو میپرسی
اگه پرسید چند نشون میده؟
یعنی الان یه بمب دستت گرفتی که اگه سیمش رو اشتباه بچینی ….. !
**************************
آدما کلا سه دستن :
یا منو دوس دارن
یا دوس دارن منو دوس داشته باشن
یا اصن آدم نیستن
یه همچین آدم احترام گذار به سلایق مختلفی هستم !
**************************
اگه از اون دسته آدمایی هستین که موقع رقص قیافه میگیرین آهنگم میخونین
یه بار جلو آینه اینکارو بکنین ، شاید پشیمون شدین جلو جمع اینکارو بکنین !
**************************
مازیار فلاحیُ رو بذاری یکی گوش کنه که حتی تو عمرش به یه جنس مخالف اس ام اس هم نداده
باز طرف شکست عشقی میخوره !
**************************
شما اگه یه پولدار رو مسخره کنی عمرا پولدار نمیشی
ولی فقط کافیه به کچل لبخند بزنی !
**************************
“نوکوشیمورو” چیست !؟
نام دختری ژاپنی ؟ نام همسر پادشاه چین ؟
نام عمه سوسانو !؟
نه دوستان
ندای مضطرب یک جوان مشهدی سوار بر پشت موتورسیکلت دوستش میباشد
و منظورش اینست که من را به کشتن ندهى !
**************************
ﺷﻤﺎ ﺟﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﻮ ﺳﺮ ﻟﻮﺣﻪ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﯾﺪ
ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﻧﺸﺪﻡ ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﻧﺸﺪﻥ
ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭﻩ ﺯﻣﻮﻧﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﺸﮑﻠﻪ !
**************************
ﺩﺧﺘﺮ ۱۲ﺳﺎﻟﻪ نوشته : ﺍﺯ ﺩﺭﺩ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺑﻤﯿﺮ ﺍﻣﺎ ﺯﺍﭘﺎﺱ ﻋﺸﻖ ﮐﺴﯽ ﻧﺸﻮ
ﺧﺐ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﮐﻪ ﭘﯿﺶ ﻣﯿﺎﺩ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﺭﻭ ﮐﯽ ﻭﺭﺩﺍﺷﺘﻪ ؟ :|
**************************
هر وقت هموطنانمون یاد گرفتن در رستوران، کافیشاپ، قهوهخانه و امثالهم
به افراد میزهای کناری زل نزنند، میشه به آینده این مملکت امیدوار بود !
**************************
باران که میبارد
همه یاد عشقشون میفتن
ما یاد ماشینی که بردیم صب کارواش :|
**************************
کنار خیابون دست تکون دادم برای یه تاکسی
یه 50 مترجلوتر نگه داشت . بعد از یه دقیقه اومد پایین گفت
من برای شما نگه داشتم ها !
گفتم اونجایی که شما میخوای منو سوار کنی من میخوام پیاده شم :))
**************************
یه سوال :
تاحالا شده وسط خنده هاتون صدایی شبیه خرناس توله شیر دربیارین !؟
:))
**************************
«چقدر چاق شدی!» چیست ؟
جمله ای که میتونه درجا جنس مونث رو از پا دربیاره
و در طولانی مدت باعث افسردگی اون شخص بشه !
**************************
این دخترایی که آخر جمله هاشون مینویسن :
“دخترا دست جیغ هووورا”
برنامه کودک زیاد میبینن یا کودک درونشون زیادی فعاله !؟
**************************
از وصیتهای لقمان به پسرش :
اگر تو یه جمعی وارد شدی و تشخیص آدم بی ادب از بقیه برات سخت بود
کولرو خاموش کن !
**************************
مدام میگن نسل الان پر رو شده
والا اون قدیما ، پسر 17 سالگی زن میگرفت ، دخترم 12 سالگی شوهر !
هر جور نگاه کنی اونا پر رو تر بودن !
**************************
ﺁﻣﺎﺭ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﮐﺴﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻓﺤﺶ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ :
-ﻋﮑﺎﺱ ﻋﮑﺲ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ
-ﺩﺍﻭﺭ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﭘﻠﯽ ﺳﺘﯿﺸﻦ
-ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺳﺮ ﺟﻠﺴﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ
-ﮔﻮﯾﻨﺪﻩ ﯼ ﺗﻠﻔﻦ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻣﺸﺘﺮﮎ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺍﺳﺖ
-ﺧﻮﺩ ﻣﺸﺘﺮﮎ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ
-عمه های گرامیتان
-کسی که بهت گواهینامه داده
**************************
معمولا ۹۹٫۹7% ایرانیا وقتی میرن یه جا سعی نمی کنن در محل لذت ببرن
بلکه سعی می کنن عکس و فیلم بگیرن و بعدها ببینن و حسرت بخورن !
**************************
دانشجویان عزیز!
مرگ حقه
سلف دانشگاه وسیله است ! :))
**************************
تو صف نون بودم دیدم دوتا پسر هفت هشت ساله سر نوبت با هم بحث میکردن
اولی : برو بابا !
دومی : به من نگو بابا به من بگو عمو
وقتی میگی بابا من نسبت بهت احساس مسئولیت پیدا می کنم !
من ۸سالم بود ، پشت کمدمو به امید راه پیدا کردن به سمت سرزمین نارنیا بررسی میکردم !
**************************
مورد داشتیم موقع آفرینش، خدا حال نداشته رو قیافه یارو کار
کنه گفته بیا این سوییچ پورشه برو حال کن
**************************
ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﺷﻮﻥ ﺟﺎﻣﻪ ﻋﻤﻞ ﻣﯿﭙﻮﺷﻮﻧﻦ
ﻣﻦ ﺣﺘﯽ نتونستم یه جوراب هم بخرم آرزوم بپوشه!
**************************
سوال شرعی
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت علمای محترم
در یک روز کاری ساعت 7صبح میخواستم اتومبیلم را از پارکینگ بیرون بیاورم
دیدم ماشینی جلوی درب منزل راه را بر من بسته
در همین لحظه یک آقایی به کمکم آمد و با راهنمایی او
و 19بار عقب و جلو کردن ماشین را از پارکینگ خارج کردم
و از آنجا که خسته اش کرده بودم در راه خدا 5هزار تومن به او دادم
مشکل اینجاست
حال که خواستم حرکت کنم ، اون آقا سوار همان ماشینی که راه را بر من بسته بود شد
و حرکت کرد.
از نظر شرعی کشتن این شخص جایز میباشد یا خیر !؟
سلام امروز با تست جالب اومدم!!
به نوشته زیر نگاه کنید و سعی کنید اسم رنگ ها رو سریع بگید(به متن فارسی توجه نکنید)
سبز قرمز آبی مشکی نارنجی صورتی سفید ارغوانی صورتی آبیمشکیسبز قرمز قرمز آبی مشکی سفید سبز سبز آبی قرمز نارنجی بنفش زرد
جواب در ادامه
سلام،تحقیق و کنفرانس جزو جدایی ناپذیر درس های عمومیه و منم خلاصه ای از تحقیقی با عنوان زن از دیدگاه حضرت علی (ع) در خطبه80 نهج البلاغه برای دانلود قرار دادم،امیدوارم مورد استفاده قرار بگیره.
فایل فشرده شده power point حاوی تحقیقی با عنوان اسپکتروفتومتر وفتومتر که مربوط با شیمی تجزیه دستگاهی (اسپکتروسکوپی) هست بصورت رایگان در وبلاگ قرار داده شده است.
برای دانلود آن روی لینک زیر کلیک کنید.
یه روز که داشت سوار مترو میشد نزدیک در ورودی، یه تابلو توجهش رو جلب کرد: "این مغازه واگذار میشود" ... خودش بود! تمام چیزی که لازم داشت همین بود! ترکیب کار تو ذهنش، خیلی شفاف و روشن شکل گرفته بود.
مغازه کوچک دم در ورودی مترو
چایی شیرین و ساندویچ نون و پنیر تو ظرف یکبار مصرف که سرپایی هم میشد خوردش.
بله کارها ردیف شده بود. اجاره مغازه که رسمی شد لوازم رو مستقر کرد و شروع کرد به کار.
تابلو زد: "صبحانه علی آقا"، مردم هم از همون روز اول استقبال خوبی نشون دادن.
یه چایی داغ و خوشمزه و خوش طعم با نون سنگک و پنیر تبریز. ظرف ٣ یا ٤ دقیقه یه صبحانه خوب میخوری، قیمت هم مناسب بود.
آقا چند روزی نگذشت که جلوی در مغازه به اون کوچیکی "صف" میبستن! گاهی ١٠ - ١٥ نفر تو صف بودن. به قول امروزیها؛ بیزینس عالی ... توپ! مردم راضی، "علی آقا" هم خوشحال.
تا حالا شنیدین یکی از بس کارش خوب باشه مردمو کلافه کنه؟!
"ای داد و بیداد، حالا چیکار کنم؟ این جاشو نخونده بودم!!!"
میدونین چی شده بود؟ خوب صبحانه علی آقا کارش گرفته بود، متقاضی زیاد بود و صف گاهی طولانی میشد و اون ته صفیها کفرشون در میومد تا نوبتشون بشه. تقریبا یه عده این قدر معطل میشدن که قید صبحونه علی آقا رو میزدن و دلخور، سر صبحی گشنه، تو صف وایستاده، صبحانه نخورده، ول میکردن و میرفتن!
شهرت خوبی که بهم زده بود داشت لطمه میدید ... "چیکار کنم؟" به هر راهی بگین زد؛
یه شاگرد گرفت (تو جا به اون تنگی) که چاییها رو ریخته و آماده داشته باشه.
یه بستهبندی سفارش داد که یه چایی و یه ساندویچ باهم توش بود که حملش راحت بشه.
قیمتاشو آورد پایینتر که واسه مردم بصرفهتر باشه ... ولی مشکل صف و معطلی داشت جدی جدی شاخ میشد.
"اینطوری نمیشه ... باید هرطور شده از شر این مشکل خلاص شم وگرنه اسممو عوض میکنم". خیلی فکر کرد.
روز و شب داشت مرور میکرد که چه کاری رو میتونه سریعتر انجام بده؟ ولی دیگه از این سریعتر نمیشد تا این که ...
یه روز شروع کرد وقت گرفتن که از اول رسیدن مشتری تا رفتنش، هر کاری متوسط چقدر طول میکشه؟
سلام و احوالپرسی ٥ ثانیه
گرفتن سفارش مشتری ١٠ ثانیه
تحویل سفارش مشتری و بسته بندی ١٥ ثانیه
گرفتن پول و دادن بقیه پول مشتری ٢٥ ثانیه ... !!!
نتیجهگیری مهم سوم: "صبر کن ببینم! یعنی تقریبا نصف وقت من با هر مشتری سر پول دادن میره؟ یعنی اگه یه راهی پیدا کنم که مشکل پول دادن، بقیه پول، پول خورد و ... رو حل کنم دو برابر سریعتر میفروشم؟ و صف دو برابر سریعتر جلو میره؟ خوب اگه اینجوری یاشه، هیچکس دلخور نمیذاره بره. عالی میشه!"
"خوب چیکار کنم؟ کوپنیاش کنم؟ اول ماه به هر کی کوپن بدم؟ ... نه بابا، کسی وقت این کارا رو نداره. چوب خط بزنم و آخر ماه ار هر کی پول بگیرم؟ نه جانم، اینم که صرف نمیکنه، کافیه چند نفر نیان تسویه کنن، مگه من چقدر سود دارم؟ آخه این روزا به هیچکی هم که نمیشه اعتماد کرد ..."
"صبر کن ببینم ... چرا نمیشه؟ ... عجب فکر بکری! ... آخ جااااااان، پیدا کردم!"
"اعتماد" کردن به مشتری در روزگار بیاعتمادی!"
فرداش "علی آقا" رفت بانک و چند دسته اسکناس ١٠٠ و ٢٠٠ و ٥٠٠ تومنی گرفت، دو تا جعبه درست کرد و توی هر کدوم مقداری از اون اسکناسها رو گذاشت. جعبههای پول خرد رو گذاشت یه قدری اونورتر، کنار گیشهای که چایی و ساندویچ رو تحویل میداد. تصمیم خودشو گرفته بود. با خودش میگفت: "من که دزدی نکردم و پولم حلاله ... ملت هم که با من پدرکشتگی ندارن که پولمو بخورن ... پس اگه من بهشون اعتماد کنم کار خطایی نیست، تازه اگر صدی چند نفر هم پول ندن ایرادی نداره خودم هم اگه روزی یکی دو نفر بیان و چایی مجانی بخوان که بهشون میدم پس چه فرقی میکنه؟"
لحظه بزرگ ... مشتری اول اومد:
سلام علی آقا صبح به خیر!
سلام عزیز جان خوب هستین انشاالله؟
بله، سلامت باشین.
یه چایی شیرین، یه نون پنیر؟
آره جونم.
میشه ٤٠٠ تومن، بفرمایین ... قابلی هم نداره.
چشم، الان تقدیم میکنم ... (جیبهاشو میگرده، کیفشو بیرون میاره ...) الان تقدیم میکنم.
لازم نیست عجله کنی جونم، یه جعبه اونجا گذاشتم، پول خورد هم توش هست، لطفا خودت پولتو بریز اون تو، باقیشو بردار و برو به سلامت، روز خوبی داشته باشی.
شوخی میکنی؟ دستم انداختی؟
نه جون داداش خودت برو ببین.
(مشتری اول با ناباوری رفت سمت جعبه و ...)
مشتری دومی:
سلام علی آقا
سلام خانم بفرمایین؟
یه چایی ٢ تا نون پنیر لطفا
چشم ...
چند روز اول تا مردم بفهمند که "علی آقا" چه تغییر مهم و جالبی در کارش داده یه کم طول کشید. حتی بعضیا بیشتر از معمول طول دادن تا مطمئن بشن که درست فهمیدهاند.
ولی از روز سوم و چهارم مردم اصلا میومدن که خودشون به چشم خودشون این پدیده عجیب غریبو ببینن و اصلا از این نون و پنیر و چایی شیرین بخورن تا باورشون بشه.
از همه مهمتر این بود که "علی آقا" چاره کارو پیدا کرده بود. فکرش واقعا درست کار کرده بود و صف تقریبا دو برابر سریعتر جلو میرفت.
فروش علی آقا دو برابر شد و سودش بیشتر از دو برابر! بگو چرا؟
خوب معلومه! این روزها ١٠٠ تومن پولی نیست. خیلیها از این که علی آقا به مشتریهاش این قدر احترام گذاشته بود و بهشون اعتماد کرده بود که پولشون رو خودشون بدن و بقیهاش رو هم خودشون بردارن این قدر خوششون اومده بود که اصلا قید بقیه ١٠٠ تومن رو میزدن و دستخوش و انعام میذاشتن و میرفتن. این سود خالص بود و کم هم نبود!
هیچکس "علی آقا" رو از این خوشحالتر و شادتر ندیده بود.
مشتریها هم، همه از دم، روزشون رو با یک اتفاق ساده دلپذیر شروع میکردن. بعدها داستانهای زیادی دهان به دهان شد که چقدر مشتریهای علی آقا در طول روزشون برخوردهای بهتری با مردم دیگه داشتهاند و دلیلش یک آغاز خوب با "علی آقا" و اعتماد و روی خوش او بود.
دو نفرو سخت میشه پیدا کرد , یکی کسی که درکت کنه و دومی کسی که بدونه کجای کمرت میخاره.
* * * * * * *
ﻣﺎﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺩﻡ ﺻﺒﺢ ﺑﯿﺪﺍﺭﯾﻢ ﺗﺎ ﻟﻨﮓ ﻇﻬﺮ ﺧﻮﺍﺑﯿﻢ
ﻣﺸﮑﻞ ﺍﺯ ﺑﯿﮑﺎﺭﯼ
ﻭ ﺑﯽ ﺧﻮﺍﺑﯿﻤﻮﻥ ﻧﯿﺴﺖ…
ﻣﺎ ﺫﺍﺗﻦ ﺍﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ..ﺑﺪﻧﻤﻮﻥ ﺑﻪ ﻭﻗﺖ ﺍﻣﺮﯾﮑﺎ
ﺗﻨﻈﯿﻤﻪ
ﭼﮑﺎﺭ ﮐﻨﯿﻢ ﻃﺒﯿﻌﺘﻤﻮﻧﻪ ﺩﯾﮕﻪ
* * * * * * *
من حاضرم آمونیاک خالص تنفس کنم ولی….
بوی ماه مهر به مشامم نرسه . . .
* * * * * * *
دیشب مهمون داشتیم به یکی تعارف کردیم گفتیم شما حق پدری به گردن ما دارید
عاقا کلید کرده بود میگفت هوا خنک شده اجازه بدید کولرو خاموش کنم!
* * * * * * *
تا ده سالگی هر شلواری که بپوشی سر زانوهاش سوراخ میشه؛
از ده سالگی تا آخر عمر هم همین پروسه روی خشتکت اجرا میشه
* * * * * * *
آدما سه دستهان:
1. اونایی که میپرسن حقوقات چهقدره؟
2. اونایی که میپرسن چرا ازدواج نکردی؟
3. آدما
* * * * * * *
لاک زدن دخترا :
دست چپ ؛ اثر استاد فرشچیان
دست راست ؛ سارا 5 ساله از تهران
* * * * * * *
من هنوزم در عجبم که قارچ خور چطوری با سرش آجرو می شکوند ولی وقتی به لاک پشت می خورد می مرد
؟!؟
* * * * * * *
پسر خاله ام مدارکشو داده واسه ترجمه که بره خارج
بعد اومده خونه ما میگم چایى میخورى یا شربت؟؟؟
میگه قهوه ترک اگه دارى بیار ، تلخ لدفن !!!! :|
حالا تا هفته پیش خاکشیرو با آفتابه سر میکشیدا
* * * * * * *
عصر حجر، عصر اطلاعات، عصر ارتباطات، عصر فن آوری، عصر دیجیتال.
همه اینا ثابت میکنن که پیشرفت بشر همیشه در عصر صورت گرفته و از صبح زود بیدار شدن آدمی به جایی
نمیرسه.
* * * * * * *
یکی از استرسام وقتی تاکسی سوار میشم اینه که نمیدونم وقت مناسب برای دادن کرایه کِیه؟تا میام کرایه بدم
همش یارو داره سبقت میگیره یا میپیچه.
* * * * * * *
میخوام از چنتا درد دخترونه براتون بگم ..
دخترا آماده باشین گـــــــریه کنـــــید !!!فک کن تازه لاک زده باشی و حواست نباشه , دست کنی تو موهات !!!
از اون بدتر لاک زدی و دیرت شده و میخوای دکمه هاتو ببندی !!!
از اون فاجعه تر وقتی کامل آرایش کردی و میخوای لباس یقه اسکی بپوشی !!!
بعد مثلا از بیرون میای و آرایشتو پاک میکنی , همون موقع کار پیش میاد باز باید بری بیرون !
* * * * * * *
لقمان را گفتن ادب از که آموختی ؟
اونقد خودش رو زد، اونقد خودش رو زد که نگو….
گفت غلط بکنم دفعه ای دیگه به شما چیزی یاد بدم
پارسال بود،آخرین 5شنبه شهریور91،هنوز تو این ساعت اتفاقی نیفتاده بود،حدود12 شب بود،م پای کامپیوتر بودم،مادرم بلند صدام کرد،مهدییییییییی بیا بابا حالش بده،الان که دارم مینویسم قلبم داره کنده میشه
دویدم،بابام افتاده بود رو زمین ،داداشمو صدا کردم،تازه با خانمش از بیرون اومده بودن،گفتم بابا حالش بده،دویدم سمت تلفن به اورژانس زنگ زدم اما اون خانمی که پشت تلفن بود جواب درستی نداد،خیلی ریلکس بود،قطع کردم،خدایا کی میتونه خودشو یه لحظه تو این فضا تصور کنه
بابا رو بردیم تو ماشین داداشم،داداشم و مادرم رفتن،منم با زن داداشم دویدیم تو حیاط و سوار ماشین من شدیم،تاحالا انقدر تند نرفته بودم،زن داداشم خیلی ترسیده بود،فک کنم کمتر از 5 دقیقه رسیدم بیمارستان،ماشین داداشم تو حیاط بیمارستان بود،چراغا روشن،ماشین روشن،درش باز...
بابا رو برده بودن اتاق CPR
من که نمیدونستمCPR چیه،مجید بهم گفت برم دنبال خواهرم،منم با ماشینش رفتم و اومدیم چندساعت طول کشید من تا صبح قدم زم،نمیتونستم بشینم،انگار اون شب نمیخواست تموم بشه و صبح بشه،خواهرم و سوپر وایزر بیمارستان دنبال تخت تو یه بیمارستان بهتر بود،به هرجا زنگ زدن جوابی نگرفتن،داداشم و پسرخالم حضوری به چندتا بیمارستان رفتن اما نتیجه نداد،بلاخره پرستارا اومدن و گفتن که بیمارتون برگشت!!
میگفتن وقتی رسوندینش 5 دقیقه بود که علایم حیاتی نداشت!!
حس عجیبی داشتیم اما خوشحال بودیم که الان پدرمون زنده است،اما وضعش بد بود،رفته بود تو کما
بلاخره صبح شده بود،انقدر حالش بد بود که میترسیدن از CPR ببرنش تا iCU با اینکه مسافت کوتاهی بود.
اما اینکارو کردن،جمعه بود و آخر تابستون ودکتر نبود،متخصص بابا هم رفته بود سفر،شماره چندتا از دکتر هارو با بدبختی گیر آوردیم،به بعضیا زنگ زدیم،مطب بعضی دیگه رفتیم،حتی درخونه یکی شونم رفتیم
ما داشتیم برا بابامون اینکارارو میکردیم و پرسنل متعجب از کارما بودن،باورشون نمیشد،نمیدونم آیا بقیه مردم پدرشونو دوس ندارن؟!
بابا رو تنها نمیذاشتیم،با اینکه ملاقات ممنوع بود!!
هه،به پرستارا پول میدادیم!!که خیلی بیشتر بهش رسیدگی کنن،برا تمام پرستارا و پزشکای اون شب کادو خریدیم!!
دانشگاه هم داشت شروع میشد،کی حوصله دانشگاه اومدن داشت،چند روز اول نرفتم دانشگاه،بعدچندروز رفتم اما انگار فقط جسمم اونجا بود،فکرم و قلبم بیمارستان بود،درس مگه حالیم میشد،خلاصه بلاخره بیمارستانشو عوض کردیم،رفتیم "بابل کلینیک" که خیلی رسیدگیشون خوب بود،نگهبانش باهامون رفیق شد بنده خدا خیلی خوب بود،خدا بهش سلامتی بده
پدرمون که میگفتن 5 دقیقه تموم کرده و بعد رفته تو کما رو رسوندیم(در واقع خدا کمک کرد) به جایی که به هوش اومده بود،صحبت میکرد،اما بخاطر همون 5 دقیقه آسیب جدی به سیستم عصبیش وارد شده بود و قدرت ایستادن نداشت،فلج نشد اما قدرتشو نداشت،دکترا میومدن ویزیت های 15دقیقه ای و 400هزارتومنی میکردن و میرفتن،پولش اصلا مهم نبود،اما اونجا بود منی که عاشق پزشک ها بودم از دکتر جماعت متنفر شدم،الان از همه دکترا بدم میاد،یه رفتگر برام با ارزشتر از یک پزشک فوق تخصصه!!
جوابای سربالا،ناامید کننده و....،ایشالا که کسی گذرش به بیمارستان نیفته!(آمین!)
خلاصه تصمیم بر این شد بر قلبی که فقط 5%کار میکنه باتری بذاریم
سریعا پولو جور کردیم و باتری رو خریدیم!میگفتن باید از آلمان بیاد!!
بلاخره اونم تهیه شد،همه کار کردیم که فقط بابامون زنده بمونه،برامون مهم نبود که فلجه یا نه،هیچی مهم نبود،فقط اینکه باهم برگردیم خونه،به هرقیمتی که شده
15مهر شد و روز عمل بابا...بهم گفتن حالا که همه چی ردیفه تو برو دانشگاه...سرکلاس بودم اما قلبم داشت کنده میشد،تو این2هفته که پدرم بیمارستان بود گوشیم که زنگ میخورد بدنم یخ میشد،دستام حرکت نمیکرد،نمیدونم این حسو تجربه کردید یا نه!
عمل انجام شد،عملی که ما فقط به امید1%موفقیت قبول کردیم انجام بشه،باموفقیت100درصدی انجام شد و حتی پزشک هم متعجب بود
اما خوشحالی ما نیمساعت بیشتر دوام نیاورد...اونجا بود که دنیا رو سرمون خراب شد،زمانی که پزشک به راحتی گفت تسلیت میگم،بدون توجه به اینکه اون مریضه بی جان برا هرکدوم از ما یه دنیا می ارزید.
بنام خداوندی که داشتن او جبران همه نداشته های من است
ترجیح می دهم حقیقتی مرا آزار دهد، تا اینکه دروغی آرامم کند ...
تنها دو روز در سال هست که نمیتونی هیچ کاری بکنی!
یکی دیروز و یکی فردا ...
خوبی بادبادک اینه که
میدونه زندگیش فقط به یک نخ نازک بنده
ولی بازم تو آسمون میرقصه و میخنده ...
با کسی زندگی کن که مجبور نباشی
یه عمر برای راضی نگه داشتنش فیلم بازی کنی ...
انسان مجموعه ای از آنچه که دارد نیست؛
بلکه انسان مجموعه ای است از آنچه که هنوز ندارد، اما می تواند داشته باشد!
مردمی که گل ها را دوست میدارند خود از آن گل ها دوست داشتنی ترند ...
تهمت مثل زغال است اگر نسوزاند سیاه می کند ...
چقدر سخت است همرنگ جماعت شدن وقتی جماعت خودش هزار رنگ است ...
دوره، دوره آدم هایی ست که همخواب هم می شوند
ولی هرگز خواب هم را نمی بینند ...
اگر گیاهان صدایی نداشته باشند
به معنای آن نیست که دردی ندارند ...
اگر میخواهی محال ترین اتفاق زندگیت رخ بدهد
باور محال بودنش را عوض کن ...
برنده می گوید مشکل است، اما ممکن
و بازنده می گوید ممکن است، اما مشکل ...
آن اندازه که ما خود را فریب می دهیم و گمراه می کنیم، هیچ دشمنی نمی تواند ...
حتی اگر بهترین فرد روی کره زمین هستید به خودتان مغرور نشوید
چون هیچ کس از شخصی که ادعا می کند خوشش نمی آید ...
من در رقابت با هیچکس جز خودم نمیباشم
هدف من مغلوب نمودن آخرین کاری است که انجام داده ام ...
"بیل گیتس"
تنها راه کشف ممکن ها، رفتن به ورای غیر ممکن ها است ...
"آرتور کلارک"
برای یاد گرفتن آنچه می خواستم بدانم احتیاج به پیری داشتم،
اکنون برای خوب به پا کردن آنچه که می دانم، احتیاج به جوانی دارم ...
"ژوبرت"
دوست تو کسی است که هرگاه کلمه "حق" از تو شنید، خشمناک نشود ...
بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ می کوبد رونده باش
امید هیچ معجزه ای از مرده نیست، پس زنده باش ...
یادها فراموش نخواهند شد، حتی به اجبار
و دوستی ها ماندنی هستند، حتی با سکوت ...
دوستی کلام زیباییست که هرکس درکش کرد، ترکش نکند ...
زندگی قانون باورها و لیاقتهاست، همیشه باور داشته باش که لایق بهترین هایی ...
اگر مایلیم پیام عشق را بشنویم، بایستی خود نیز این پیام را ارسال کنیم ...
زندگی یعنی :
ناخواسته به دنیا آمدن
مخفیانه گریستن
دیوانه وار عشق ورزیدن
و عاقبت در حسرت آنچه دل میخواهد و منطق نمیپذیرد، مردن ...
زن مانند شیشه ی ظریف و شکستنی است
هرگز توانایی مقاومت او را نیازمایید، زیرا ممکن است این شیشه ناگهان بشکند ...
آموختهام که هیچگاه نجابت و تواضع دیگران را به حساب حماقتشان نگذارم ...
پیروزی یعنی :
توانایی رفتن از یک شکست، به شکستی دیگر
بدون از دست دادن اشتیاق ...
مردم هرگز خوشبختی خود را نمیشناسند
اما خوشبختی دیگران همیشه در جلو دیدگان آنهاست ...
زندگی ارزش دویدن دارد، حتی با کفشهای پاره !
گلایه ها عیبی ندارد، کنایه هاست که ویران می کند.
یادمان باشد که "اعتماد" المثنی ندارد، پس لطفا گمش نکنیم.
یه قلب پاک از تمام مکانهای دیدنی جهان زیباتر است.
در زندگی باران نباش که فکر کنند خودت را با منت به شیشه میکوبی؛
ابر باش تا منتظرت باشند که بیایی
غم قفس به کنار
آنچه عقاب را پیر می کند
پرواز زاغهای بی سر و پاست ...
بهترین روزهایت را به کسانی هدیه کن
که بدترین روزها در کنارت بوده اند ...
دنبال واژه نباش؛ کلمات فریبمان میدهند
وقتی اولین حرف الفبا کلاه سرش میرود
فاتحه ی بقیه حروف را باید خواند ...
گاهی خداوند درها را قفل می کند و پنجره ها را می بندد
چه زیباست فکر کنیم طوفانی در راه است
و خداوند نمی خواهد آسیبی به ما برسد ...
نمی توان برگشت و آغاز خوبی داشت،
اما می توان شروع کرد و پایان خوبی داشت
آیا می دانید، فیس و افاده ی منشی دکترا از خود دکترا بیشتره ؟