سوره 26: شعراء
به نام خداوند رحمتگر مهربان |
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ |
|
طا سین میم (۱) |
طسم ﴿۱﴾ |
|
این است آیههاى کتاب روشنگر (۲) |
تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ ﴿۲﴾ |
|
شاید تو از اینکه [مشرکان] ایمان نمىآورند جان خود را تباه سازى (۳) |
لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ ﴿۳﴾ |
|
اگر بخواهیم معجزهاى از آسمان بر آنان فرود مىآوریم تا در برابر آن گردنهایشان خاضع گردد (۴) |
إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِم مِّن السَّمَاء آیَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ ﴿۴﴾ |
|
و هیچ تذکر جدیدى از سوى [خداى] رحمان برایشان نیامد جز اینکه همواره از آن روى برمىتافتند (۵) |
وَمَا یَأْتِیهِم مِّن ذِکْرٍ مِّنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا کَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِینَ ﴿۵﴾ |
|
[آنان] در حقیقت به تکذیب پرداختند و به زودى خبر آنچه که بدان ریشخند مى کردند بدیشان خواهد رسید (۶) |
فَقَدْ کَذَّبُوا فَسَیَأْتِیهِمْ أَنبَاء مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون ﴿۶﴾ |
|
مگر در زمین ننگریستهاند که چه قدر در آن از هر گونه جفتهاى زیبا رویانیدهایم (۷) |
أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ کَمْ أَنبَتْنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ ﴿۷﴾ |
|
قطعا در این [هنرنمایى] عبرتى است و[لى] بیشترشان ایمانآورنده نیستند (۸) |
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۸﴾ |
|
و در حقیقت پروردگار تو همان شکستناپذیر مهربان است (۹) |
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۹﴾ |
|
و [یاد کن] هنگامى را که پروردگارت موسى را ندا درداد که به سوى قوم ستمکار برو (۱۰) |
وَإِذْ نَادَى رَبُّکَ مُوسَى أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴿۱۰﴾ |
|
قوم فرعون آیا پروا ندارند (۱۱) |
قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَلَا یَتَّقُونَ ﴿۱۱﴾ |
|
گفت پروردگارا مىترسم مرا تکذیب کنند (۱۲) |
قَالَ رَبِّ إِنِّی أَخَافُ أَن یُکَذِّبُونِ ﴿۱۲﴾ |
|
و سینهام تنگ مىگردد و زبانم باز نمىشود پس به سوى هارون بفرست (۱۳) |
وَیَضِیقُ صَدْرِی وَلَا یَنطَلِقُ لِسَانِی فَأَرْسِلْ إِلَى هَارُونَ ﴿۱۳﴾ |
|
و [از طرفى] آنان بر [گردن] من خونى دارند و مىترسم مرا بکشند (۱۴) |
وَلَهُمْ عَلَیَّ ذَنبٌ فَأَخَافُ أَن یَقْتُلُونِ ﴿۱۴﴾ |
|
فرمود نه چنین نیست نشانههاى ما را [براى آنان] ببرید که ما با شما شنوندهایم (۱۵) |
قَالَ کَلَّا فَاذْهَبَا بِآیَاتِنَا إِنَّا مَعَکُم مُّسْتَمِعُونَ ﴿۱۵﴾ |
|
پس به سوى فرعون بروید و بگویید ما پیامبر پروردگار جهانیانیم (۱۶) |
فَأْتِیَا فِرْعَوْنَ فَقُولَا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۶﴾ |
|
فرزندان اسرائیل را با ما بفرست (۱۷) |
أَنْ أَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿۱۷﴾ |
|
[فرعون] گفت آیا تو را از کودکى در میان خود نپروردیم و سالیانى چند از عمرت را پیش ما نماندى (۱۸) |
قَالَ أَلَمْ نُرَبِّکَ فِینَا وَلِیدًا وَلَبِثْتَ فِینَا مِنْ عُمُرِکَ سِنِینَ ﴿۱۸﴾ |
|
و [سرانجام] کار خود را کردى و تو از ناسپاسانى (۱۹) |
وَفَعَلْتَ فَعْلَتَکَ الَّتِی فَعَلْتَ وَأَنتَ مِنَ الْکَافِرِینَ ﴿۱۹﴾ |
|
گفت آن را هنگامى مرتکب شدم که از گمراهان بودم (۲۰) |
قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّینَ ﴿۲۰﴾ |
|
و چون از شما ترسیدم از شما گریختم تا پروردگارم به من دانش بخشید و مرا از پیامبران قرار داد (۲۱) |
فَفَرَرْتُ مِنکُمْ لَمَّا خِفْتُکُمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکْمًا وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿۲۱﴾ |
|
و [آیا] اینکه فرزندان اسرائیل را بنده [خود] ساختهاى نعمتى است که منتش را بر من مىنهى (۲۲) |
وَتِلْکَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَیَّ أَنْ عَبَّدتَّ بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿۲۲﴾ |
|
فرعون گفت و پروردگار جهانیان چیست (۲۳) |
قَالَ فِرْعَوْنُ وَمَا رَبُّ الْعَالَمِینَ ﴿۲۳﴾ |
|
گفت پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو استاگر اهل یقین باشید (۲۴) |
قَالَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا إن کُنتُم مُّوقِنِینَ ﴿۲۴﴾ |
|
[فرعون] به کسانى که پیرامونش بودند گفت آیا نمىشنوید (۲۵) |
قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿۲۵﴾ |
|
[موسى دوباره] گفت پروردگار شما و پروردگار پدران پیشین شما (۲۶) |
قَالَ رَبُّکُمْ وَرَبُّ آبَائِکُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿۲۶﴾ |
|
[فرعون] گفت واقعا این پیامبرى که به سوى شما فرستاده شده سخت دیوانه است (۲۷) |
قَالَ إِنَّ رَسُولَکُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿۲۷﴾ |
|
[موسى] گفت پروردگار خاور و باختر و آنچه میان آن دو استاگر تعقل کنید (۲۸) |
قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَیْنَهُمَا إِن کُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۲۸﴾ |
|
[فرعون] گفت اگر خدایى غیر از من اختیار کنى قطعا تو را از [جمله] زندانیان خواهم ساخت (۲۹) |
قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَهًا غَیْرِی لَأَجْعَلَنَّکَ مِنَ الْمَسْجُونِینَ ﴿۲۹﴾ |
|
گفت گر چه براى تو چیزى آشکار بیاورم (۳۰) |
قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُکَ بِشَیْءٍ مُّبِینٍ ﴿۳۰﴾ |
|
گفت اگر راست مىگویى آن را بیاور (۳۱) |
قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۳۱﴾ |
|
پس عصاى خود بیفکند و بناگاه آن اژدرى نمایان شد (۳۲) |
فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُّبِینٌ ﴿۳۲﴾ |
|
و دستش را بیرون کشید و بناگاه آن براى تماشاگران سپید مىنمود (۳۳) |
وَنَزَعَ یَدَهُ فَإِذَا هِیَ بَیْضَاء لِلنَّاظِرِینَ ﴿۳۳﴾ |
|
[فرعون] به سرانى که پیرامونش بودند گفت واقعا این ساحرى بسیار داناست (۳۴) |
قَالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِیمٌ ﴿۳۴﴾ |
|
مىخواهد با سحر خود شما را از سرزمینتان بیرون کند اکنون چه راى مىدهید (۳۵) |
یُرِیدُ أَن یُخْرِجَکُم مِّنْ أَرْضِکُم بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ﴿۳۵﴾ |
|
گفتند او و برادرش را در بند دار و گردآورندگان را به شهرها بفرست (۳۶) |
قَالُوا أَرْجِهِ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ ﴿۳۶﴾ |
|
تا هر ساحر ماهرى را نزد تو بیاورند (۳۷) |
یَأْتُوکَ بِکُلِّ سَحَّارٍ عَلِیمٍ ﴿۳۷﴾ |
|
پس ساحران براى موعد روزى معلوم گردآورى شدند (۳۸) |
فَجُمِعَ السَّحَرَةُ لِمِیقَاتِ یَوْمٍ مَّعْلُومٍ ﴿۳۸﴾ |
|
و به توده مردم گفته شد آیا شما هم جمع خواهید شد (۳۹) |
وَقِیلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنتُم مُّجْتَمِعُونَ ﴿۳۹﴾ |
|
بدین امید که اگر ساحران غالب شدند از آنان پیروى کنیم (۴۰) |
لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِن کَانُوا هُمُ الْغَالِبِینَ ﴿۴۰﴾ |
|
و چون ساحران پیش فرعون آمدند گفتند آیا اگر ما غالب آییم واقعا براى ما مزدى خواهد بود (۴۱) |
فَلَمَّا جَاء السَّحَرَةُ قَالُوا لِفِرْعَوْنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِن کُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِینَ ﴿۴۱﴾ |
|
گفت آرى و در آن صورت شما حتما از [زمره] مقربان خواهید شد (۴۲) |
قَالَ نَعَمْ وَإِنَّکُمْ إِذًا لَّمِنَ الْمُقَرَّبِینَ ﴿۴۲﴾ |
|
موسى به آنان گفت آنچه را شما مىاندازید بیندازید (۴۳) |
قَالَ لَهُم مُّوسَى أَلْقُوا مَا أَنتُم مُّلْقُونَ ﴿۴۳﴾ |
|
پس ریسمانها و چوبدستىهایشان را انداختند و گفتند به عزت فرعون که ما حتما پیروزیم (۴۴) |
فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَعِصِیَّهُمْ وَقَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ ﴿۴۴﴾ |
|
پس موسى عصایش را انداخت و بناگاه هر چه را به دروغ برساخته بودند بلعید (۴۵) |
فَأَلْقَى مُوسَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ ﴿۴۵﴾ |
|
در نتیجه ساحران به حالتسجده درافتادند (۴۶) |
فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ ﴿۴۶﴾ |
|
گفتند به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم (۴۷) |
قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۴۷﴾ |
|
پروردگار موسى و هارون (۴۸) |
رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ ﴿۴۸﴾ |
|
گفت [آیا] پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید قطعا او همان بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است به زودى خواهید دانستحتما دستها و پاهاى شما را از چپ و راستخواهم برید و همهتان را به دار خواهم آویخت (۴۹) |
قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُم مِّنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۴۹﴾ |
|
گفتند باکى نیست ما روى به سوى پروردگار خود مىآوریم (۵۰) |
قَالُوا لَا ضَیْرَ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ ﴿۵۰﴾ |
|
ما امیدواریم که پروردگارمان گناهانمان را بر ما ببخشاید [چرا] که نخستین ایمانآورندگان بودیم (۵۱) |
إِنَّا نَطْمَعُ أَن یَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَایَانَا أَن کُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۵۱﴾ |
|
و به موسى وحى کردیم که بندگان مرا شبانه حرکت ده زیرا شما مورد تعقیب قرار خواهید گرفت (۵۲) |
وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِی إِنَّکُم مُّتَّبَعُونَ ﴿۵۲﴾ |
|
پس فرعون ماموران جمعآورى [خود را] به شهرها فرستاد (۵۳) |
فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ ﴿۵۳﴾ |
|
[و گفت] اینها عدهاى ناچیزند (۵۴) |
إِنَّ هَؤُلَاء لَشِرْذِمَةٌ قَلِیلُونَ ﴿۵۴﴾ |
|
و راستى آنها ما را بر سر خشم آوردهاند (۵۵) |
وَإِنَّهُمْ لَنَا لَغَائِظُونَ ﴿۵۵﴾ |
|
و[لى] ما همگى به حال آمادهباش درآمدهایم (۵۶) |
وَإِنَّا لَجَمِیعٌ حَاذِرُونَ ﴿۵۶﴾ |
|
سرانجام ما آنان را از باغستانها و چشمهسارها (۵۷) |
فَأَخْرَجْنَاهُم مِّن جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿۵۷﴾ |
|
و گنجینهها و جایگاههاى پر ناز و نعمت بیرون کردیم (۵۸) |
وَکُنُوزٍ وَمَقَامٍ کَرِیمٍ ﴿۵۸﴾ |
|
[اراده ما] چنین بود و آن [نعمتها] را به فرزندان اسرائیل میراث دادیم (۵۹) |
کَذَلِکَ وَأَوْرَثْنَاهَا بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿۵۹﴾ |
|
پس هنگام برآمدن آفتاب آنها را تعقیب کردند (۶۰) |
فَأَتْبَعُوهُم مُّشْرِقِینَ ﴿۶۰﴾ |
|
چون دو گروه همدیگر را دیدند یاران موسى گفتند ما قطعا گرفتار خواهیم شد (۶۱) |
فَلَمَّا تَرَاءى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَکُونَ ﴿۶۱﴾ |
|
گفت چنین نیست زیرا پروردگارم با من است و به زودى مرا راهنمایى خواهد کرد (۶۲) |
قَالَ کَلَّا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ ﴿۶۲﴾ |
|
پس به موسى وحى کردیم با عصاى خود بر این دریا بزن تا از هم شکافت و هر پارهاى همچون کوهى سترگ بود (۶۳) |
فَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِب بِّعَصَاکَ الْبَحْرَ فَانفَلَقَ فَکَانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ الْعَظِیمِ ﴿۶۳﴾ |
|
و دیگران را بدانجا نزدیک گردانیدیم (۶۴) |
وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الْآخَرِینَ ﴿۶۴﴾ |
|
و موسى و همه کسانى را که همراه او بودند نجات دادیم (۶۵) |
وَأَنجَیْنَا مُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَجْمَعِینَ ﴿۶۵﴾ |
|
آنگاه دیگران را غرق کردیم (۶۶) |
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِینَ ﴿۶۶﴾ |
|
مسلما در این [واقعه] عبرتى بود و[لى] بیشترشان ایمانآورنده نبودند (۶۷) |
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۶۷﴾ |
|
و قطعا پروردگار تو همان شکستناپذیر مهربان است (۶۸) |
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۶۸﴾ |
|
و بر آنان گزارش ابراهیم را بخوان (۶۹) |
وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ إِبْرَاهِیمَ ﴿۶۹﴾ |
|
آنگاه که به پدر خود و قومش گفت چه مىپرستید (۷۰) |
إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ ﴿۷۰﴾ |
|
گفتند بتانى را مىپرستیم و همواره ملازم آنهاییم (۷۱) |
قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاکِفِینَ ﴿۷۱﴾ |
|
گفت آیا وقتى دعا مىکنید از شما مىشنوند (۷۲) |
قَالَ هَلْ یَسْمَعُونَکُمْ إِذْ تَدْعُونَ ﴿۷۲﴾ |
|
یا به شما سود یا زیان مىرسانند (۷۳) |
أَوْ یَنفَعُونَکُمْ أَوْ یَضُرُّونَ ﴿۷۳﴾ |
|
گفتند نه بلکه پدران خود را یافتیم که چنین مىکردند (۷۴) |
قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءنَا کَذَلِکَ یَفْعَلُونَ ﴿۷۴﴾ |
|
گفت آیا در آنچه مىپرستیدهاید تامل کردهاید (۷۵) |
قَالَ أَفَرَأَیْتُم مَّا کُنتُمْ تَعْبُدُونَ ﴿۷۵﴾ |
|
شما و پدران پیشین شما (۷۶) |
أَنتُمْ وَآبَاؤُکُمُ الْأَقْدَمُونَ ﴿۷۶﴾ |
|
قطعا همه آنها جز پروردگار جهانیان دشمن منند (۷۷) |
فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِّی إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِینَ ﴿۷۷﴾ |
|
آن کس که مرا آفریده و همو راهنماییم مىکند (۷۸) |
الَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهْدِینِ ﴿۷۸﴾ |
|
و آن کس که او به من خوراک مىدهد و سیرابم مىگرداند (۷۹) |
وَالَّذِی هُوَ یُطْعِمُنِی وَیَسْقِینِ ﴿۷۹﴾ |
|
و چون بیمار شوم او مرا درمان مىبخشد (۸۰) |
وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ ﴿۸۰﴾ |
|
و آن کس که مرا مىمیراند و سپس زندهام مىگرداند (۸۱) |
وَالَّذِی یُمِیتُنِی ثُمَّ یُحْیِینِ ﴿۸۱﴾ |
|
و آن کس که امید دارم روز پاداش گناهم را بر من ببخشاید (۸۲) |
وَالَّذِی أَطْمَعُ أَن یَغْفِرَ لِی خَطِیئَتِی یَوْمَ الدِّینِ ﴿۸۲﴾ |
|
پروردگارا به من دانش عطا کن و مرا به صالحان ملحق فرماى (۸۳) |
رَبِّ هَبْ لِی حُکْمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ ﴿۸۳﴾ |
|
و براى من در [میان] آیندگان آوازه نیکو گذار (۸۴) |
وَاجْعَل لِّی لِسَانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ ﴿۸۴﴾ |
|
و مرا از وارثان بهشت پر نعمت گردان (۸۵) |
وَاجْعَلْنِی مِن وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِیمِ ﴿۸۵﴾ |
|
و بر پدرم ببخشاى که او از گمراهان بود (۸۶) |
وَاغْفِرْ لِأَبِی إِنَّهُ کَانَ مِنَ الضَّالِّینَ ﴿۸۶﴾ |
|
و روزى که [مردم] برانگیخته مىشوند رسوایم مکن (۸۷) |
وَلَا تُخْزِنِی یَوْمَ یُبْعَثُونَ ﴿۸۷﴾ |
|
روزى که هیچ مال و فرزندى سود نمىدهد (۸۸) |
یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ﴿۸۸﴾ |
|
مگر کسى که دلى پاک به سوى خدا بیاورد (۸۹) |
إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ ﴿۸۹﴾ |
|
و [آن روز] بهشت براى پرهیزگاران نزدیک مىگردد (۹۰) |
وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ ﴿۹۰﴾ |
|
و جهنم براى گمراهان نمودار مىشود (۹۱) |
وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِلْغَاوِینَ ﴿۹۱﴾ |
|
و به آنان گفته مىشود آنچه جز خدا مىپرستیدید کجایند (۹۲) |
وَقِیلَ لَهُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ تَعْبُدُونَ ﴿۹۲﴾ |
|
آیا یاریتان مىکنند یا خود را یارى مىدهند (۹۳) |
مِن دُونِ اللَّهِ هَلْ یَنصُرُونَکُمْ أَوْ یَنتَصِرُونَ ﴿۹۳﴾ |
|
پس آنها و همه گمراهان در آن [آتش] افکنده مىشوند (۹۴) |
فَکُبْکِبُوا فِیهَا هُمْ وَالْغَاوُونَ ﴿۹۴﴾ |
|
و [نیز] همه سپاهیان ابلیس (۹۵) |
وَجُنُودُ إِبْلِیسَ أَجْمَعُونَ ﴿۹۵﴾ |
|
آنها در آنجا با یکدیگر ستیزه مىکنند [و] مىگویند (۹۶) |
قَالُوا وَهُمْ فِیهَا یَخْتَصِمُونَ ﴿۹۶﴾ |
|
سوگند به خدا که ما در گمراهى آشکارى بودیم (۹۷) |
تَاللَّهِ إِن کُنَّا لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ﴿۹۷﴾ |
|
آنگاه که شما را با پروردگار جهانیان برابر مىکردیم (۹۸) |
إِذْ نُسَوِّیکُم بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۹۸﴾ |
|
و جز تباهکاران ما را گمراه نکردند (۹۹) |
وَمَا أَضَلَّنَا إِلَّا الْمُجْرِمُونَ ﴿۹۹﴾ |
|
در نتیجه شفاعتگرانى نداریم (۱۰۰) |
فَمَا لَنَا مِن شَافِعِینَ ﴿۱۰۰﴾ |
|
و نه دوستى نزدیک (۱۰۱) |
وَلَا صَدِیقٍ حَمِیمٍ ﴿۱۰۱﴾ |
|
و اى کاش که بازگشتى براى ما بود و از مؤمنان مىشدیم (۱۰۲) |
فَلَوْ أَنَّ لَنَا کَرَّةً فَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۰۲﴾ |
|
حقا در این [سرگذشت درس] عبرتى است و[لى] بیشترشان مؤمن نبودند (۱۰۳) |
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۱۰۳﴾ |
|
و در حقیقت پروردگار تو همان شکستناپذیر مهربان است (۱۰۴) |
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۰۴﴾ |
|
قوم نوح پیامبران را تکذیب کردند (۱۰۵) |
کَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِینَ ﴿۱۰۵﴾ |
|
چون برادرشان نوح به آنان گفت آیا پروا ندارید (۱۰۶) |
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿۱۰۶﴾ |
|
من براى شما فرستادهاى در خور اعتمادم (۱۰۷) |
إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿۱۰۷﴾ |
|
از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (۱۰۸) |
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۰۸﴾ |
|
و بر این [رسالت] اجرى از شما طلب نمىکنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (۱۰۹) |
وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۰۹﴾ |
|
پس از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (۱۱۰) |
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۱۰﴾ |
|
گفتند آیا به تو ایمان بیاوریم و حال آنکه فرومایگان از تو پیروى کردهاند (۱۱۱) |
قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَکَ وَاتَّبَعَکَ الْأَرْذَلُونَ ﴿۱۱۱﴾ |
|
[نوح] گفت به [جزئیات] آنچه مىکردهاند چه آگاهى دارم (۱۱۲) |
قَالَ وَمَا عِلْمِی بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿۱۱۲﴾ |
|
حسابشان اگر درمىیابید جز با پروردگارم نیست (۱۱۳) |
إِنْ حِسَابُهُمْ إِلَّا عَلَى رَبِّی لَوْ تَشْعُرُونَ ﴿۱۱۳﴾ |
|
و من طردکننده مؤمنان نیستم (۱۱۴) |
وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۱۴﴾ |
|
من جز هشداردهندهاى آشکار [بیش] نیستم (۱۱۵) |
إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ مُّبِینٌ ﴿۱۱۵﴾ |
|
گفتند اى نوح اگر دست برندارى قطعا از [جمله] سنگسارشدگان خواهى بود (۱۱۶) |
قَالُوا لَئِن لَّمْ تَنتَهِ یَا نُوحُ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِینَ ﴿۱۱۶﴾ |
|
گفت پروردگارا قوم من مرا تکذیب کردند (۱۱۷) |
قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوْمِی کَذَّبُونِ ﴿۱۱۷﴾ |
|
میان من و آنان فیصله ده و من و هر کس از مؤمنان را که با من است نجات بخش (۱۱۸) |
فَافْتَحْ بَیْنِی وَبَیْنَهُمْ فَتْحًا وَنَجِّنِی وَمَن مَّعِی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۱۸﴾ |
|
پس او و هر که را در آن کشتى آکنده با او بود رهانیدیم (۱۱۹) |
فَأَنجَیْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿۱۱۹﴾ |
|
آنگاه باقىماندگان را غرق کردیم (۱۲۰) |
ثُمَّ أَغْرَقْنَا بَعْدُ الْبَاقِینَ ﴿۱۲۰﴾ |
|
قطعا در این [ماجرا درس] عبرتى بود و[لى] بیشترشان ایمانآورنده نبودند (۱۲۱) |
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۱۲۱﴾ |
|
و در حقیقت پروردگار تو همان شکستناپذیر مهربان است (۱۲۲) |
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۲۲﴾ |
|
عادیان پیامبران [خدا] را تکذیب کردند (۱۲۳) |
کَذَّبَتْ عَادٌ الْمُرْسَلِینَ ﴿۱۲۳﴾ |
|
آنگاه که برادرشان هود به آنان گفت آیا پروا ندارید (۱۲۴) |
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿۱۲۴﴾ |
|
من براى شما فرستادهاى در خور اعتمادم (۱۲۵) |
إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿۱۲۵﴾ |
|
از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (۱۲۶) |
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۲۶﴾ |
|
و بر این [رسالت] اجرى از شما طلب نمىکنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (۱۲۷) |
وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۲۷﴾ |
|
آیا بر هر تپهاى بنایى مىسازید که [در آن] دست به بیهودهکارى زنید (۱۲۸) |
أَتَبْنُونَ بِکُلِّ رِیعٍ آیَةً تَعْبَثُونَ ﴿۱۲۸﴾ |
|
و کاخهاى استوار مىگیرید به امید آنکه جاودانه بمانید (۱۲۹) |
وَتَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ ﴿۱۲۹﴾ |
|
و چون حملهور مىشوید [چون] زورگویان حملهور مىشوید (۱۳۰) |
وَإِذَا بَطَشْتُم بَطَشْتُمْ جَبَّارِینَ ﴿۱۳۰﴾ |
|
پس از خدا پروا دارید و فرمانم ببرید (۱۳۱) |
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۳۱﴾ |
|
و از آن کس که شما را به آنچه مىدانید مدد کرد پروا دارید (۱۳۲) |
وَاتَّقُوا الَّذِی أَمَدَّکُم بِمَا تَعْلَمُونَ ﴿۱۳۲﴾ |
|
شما را به [دادن] دامها و پسران مدد کرد (۱۳۳) |
أَمَدَّکُم بِأَنْعَامٍ وَبَنِینَ ﴿۱۳۳﴾ |
|
و به [دادن] باغها و چشمهساران (۱۳۴) |
وَجَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿۱۳۴﴾ |
|
من از عذاب روزى هولناک بر شما مىترسم (۱۳۵) |
إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿۱۳۵﴾ |
|
گفتند خواه اندرز دهى و خواه از اندرزدهندگان نباشى براى ما یکسان است (۱۳۶) |
قَالُوا سَوَاء عَلَیْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَکُن مِّنَ الْوَاعِظِینَ ﴿۱۳۶﴾ |
|
این جز شیوه پیشینیان نیست (۱۳۷) |
إِنْ هَذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۳۷﴾ |
|
و ما عذاب نخواهیم شد (۱۳۸) |
وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ ﴿۱۳۸﴾ |
|
پس تکذیبش کردند و هلاکشان کردیم قطعا در این [ماجرا درس] عبرتى بود و[لى] بیشترشان ایمانآورنده نبودند (۱۳۹) |
فَکَذَّبُوهُ فَأَهْلَکْنَاهُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۱۳۹﴾ |
|
و در حقیقت پروردگار تو همان شکستناپذیر مهربان است (۱۴۰) |
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۴۰﴾ |
|
ثمودیان پیامبران [خدا] را تکذیب کردند (۱۴۱) |
کَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِینَ ﴿۱۴۱﴾ |
|
آنگاه که برادرشان صالح به آنان گفت آیا پروا ندارید (۱۴۲) |
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صَالِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿۱۴۲﴾ |
|
من براى شما فرستادهاى در خور اعتمادم (۱۴۳) |
إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿۱۴۳﴾ |
|
از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (۱۴۴) |
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۴۴﴾ |
|
و بر این [رسالت] اجرى از شما طلب نمىکنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (۱۴۵) |
وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۴۵﴾ |
|
آیا شما را در آنچه اینجا دارید آسوده رها مىکنند (۱۴۶) |
أَتُتْرَکُونَ فِی مَا هَاهُنَا آمِنِینَ ﴿۱۴۶﴾ |
|
در باغها و در کنار چشمهساران (۱۴۷) |
فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿۱۴۷﴾ |
|
و کشتزارها و خرمابنانى که شکوفههایشان لطیف است (۱۴۸) |
وَزُرُوعٍ وَنَخْلٍ طَلْعُهَا هَضِیمٌ ﴿۱۴۸﴾ |
|
و هنرمندانه براى خود از کوهها خانههایى مىتراشید (۱۴۹) |
وَتَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا فَارِهِینَ ﴿۱۴۹﴾ |
|
از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (۱۵۰) |
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۵۰﴾ |
|
و فرمان افراطگران را پیروى مکنید (۱۵۱) |
وَلَا تُطِیعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِینَ ﴿۱۵۱﴾ |
|
آنان که در زمین فساد مىکنند و اصلاح نمىکنند (۱۵۲) |
الَّذِینَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَلَا یُصْلِحُونَ ﴿۱۵۲﴾ |
|
گفتند قطعا تو از افسونشدگانى (۱۵۳) |
قَالُوا إِنَّمَا أَنتَ مِنَ الْمُسَحَّرِینَ ﴿۱۵۳﴾ |
|
تو جز بشرى مانند ما [بیش] نیستى اگر راست مىگویى معجزهاى بیاور (۱۵۴) |
مَا أَنتَ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا فَأْتِ بِآیَةٍ إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۱۵۴﴾ |
|
گفت این مادهشترى است که نوبتى از آب او راست و روزى معین نوبت آب شماست (۱۵۵) |
قَالَ هَذِهِ نَاقَةٌ لَّهَا شِرْبٌ وَلَکُمْ شِرْبُ یَوْمٍ مَّعْلُومٍ ﴿۱۵۵﴾ |
|
و به آن گزندى مرسانید که عذاب روزى هولناک شما را فرو مىگیرد (۱۵۶) |
وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذَابُ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿۱۵۶﴾ |
|
پس آن را پى کردند و پشیمان گشتند (۱۵۷) |
فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِینَ ﴿۱۵۷﴾ |
|
آنگاه آنان را عذاب فرو گرفت قطعا در این [ماجرا] عبرتى است و[لى] بیشترشان ایمانآورنده نبودند (۱۵۸) |
فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۱۵۸﴾ |
|
و در حقیقت پروردگار تو همان شکستناپذیر مهربان است (۱۵۹) |
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۵۹﴾ |
|
قوم لوط فرستادگان را تکذیب کردند (۱۶۰) |
کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِینَ ﴿۱۶۰﴾ |
|
آنگاه برادرشان لوط به آنان گفت آیا پروا ندارید (۱۶۱) |
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿۱۶۱﴾ |
|
من براى شما فرستادهاى در خور اعتمادم (۱۶۲) |
إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿۱۶۲﴾ |
|
از خدا پروا دارید و فرمانم ببرید (۱۶۳) |
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۶۳﴾ |
|
و بر این [رسالت] اجرى از شما طلب نمىکنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (۱۶۴) |
وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۶۴﴾ |
|
آیا از میان مردم جهان با مردها در مىآمیزید (۱۶۵) |
أَتَأْتُونَ الذُّکْرَانَ مِنَ الْعَالَمِینَ ﴿۱۶۵﴾ |
|
و آنچه را پروردگارتان از همسرانتان براى شما آفریده وامىگذارید [نه] بلکه شما مردمى تجاوزکارید (۱۶۶) |
وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ أَزْوَاجِکُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ ﴿۱۶۶﴾ |
|
گفتند اى لوط اگر دست برندارى قطعا از اخراجشدگان خواهى بود (۱۶۷) |
قَالُوا لَئِن لَّمْ تَنتَهِ یَا لُوطُ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِینَ ﴿۱۶۷﴾ |
|
گفت به راستى من دشمن کردار شمایم (۱۶۸) |
قَالَ إِنِّی لِعَمَلِکُم مِّنَ الْقَالِینَ ﴿۱۶۸﴾ |
|
پروردگارا مرا و کسان مرا از آنچه انجام مىدهند رهایى بخش (۱۶۹) |
رَبِّ نَجِّنِی وَأَهْلِی مِمَّا یَعْمَلُونَ ﴿۱۶۹﴾ |
|
پس او و کسانش را همگى رهانیدیم (۱۷۰) |
فَنَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِینَ ﴿۱۷۰﴾ |
|
جز پیرزنى که از باقىماندگان [در خاکستر آتش] بود (۱۷۱) |
إِلَّا عَجُوزًا فِی الْغَابِرِینَ ﴿۱۷۱﴾ |
|
سپس دیگران را سخت هلاک کردیم (۱۷۲) |
ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِینَ ﴿۱۷۲﴾ |
|
و بر [سر] آنان بارانى [از آتش گوگرد] فرو ریختیم و چه بد بود باران بیمدادهشدگان (۱۷۳) |
وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِم مَّطَرًا فَسَاء مَطَرُ الْمُنذَرِینَ ﴿۱۷۳﴾ |
|
قطعا در این [عقوبت] عبرتى است و[لى] بیشترشان ایمانآورنده نبودند (۱۷۴) |
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۱۷۴﴾ |
|
و در حقیقت پروردگار تو همان شکستناپذیر مهربان است (۱۷۵) |
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۷۵﴾ |
|
اصحاب ایکه فرستادگان را تکذیب کردند (۱۷۶) |
کَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَیْکَةِ الْمُرْسَلِینَ ﴿۱۷۶﴾ |
|
آنگاه که شعیب به آنان گفت آیا پروا ندارید (۱۷۷) |
إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَیْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿۱۷۷﴾ |
|
من براى شما فرستادهاى در خور اعتمادم (۱۷۸) |
إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿۱۷۸﴾ |
|
از خدا پروا دارید و فرمانم ببرید (۱۷۹) |
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۷۹﴾ |
|
و بر این [رسالت] اجرى از شما طلب نمىکنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (۱۸۰) |
وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۸۰﴾ |
|
پیمانه را تمام دهید و از کمفروشان مباشید (۱۸۱) |
أَوْفُوا الْکَیْلَ وَلَا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ ﴿۱۸۱﴾ |
|
و با ترازوى درست بسنجید (۱۸۲) |
وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ ﴿۱۸۲﴾ |
|
و از ارزش اموال مردم مکاهید و در زمین سر به فساد بر مدارید (۱۸۳) |
وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ﴿۱۸۳﴾ |
|
و از آن کس که شما و خلق [انبوه] گذشته را آفریده است پروا کنید (۱۸۴) |
وَاتَّقُوا الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالْجِبِلَّةَ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۸۴﴾ |
|
گفتند تو واقعا از افسونشدگانى (۱۸۵) |
قَالُوا إِنَّمَا أَنتَ مِنَ الْمُسَحَّرِینَ ﴿۱۸۵﴾ |
|
و تو جز بشرى مانند ما [بیش] نیستى و قطعا تو را از دروغگویان مىدانیم (۱۸۶) |
وَمَا أَنتَ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَإِن نَّظُنُّکَ لَمِنَ الْکَاذِبِینَ ﴿۱۸۶﴾ |
|
پس اگر از راستگویانى پارهاى از آسمان بر [سر] ما بیفکن (۱۸۷) |
فَأَسْقِطْ عَلَیْنَا کِسَفًا مِّنَ السَّمَاءِ إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۱۸۷﴾ |
|
[شعیب] گفت پروردگارم به آنچه مىکنید داناتر است (۱۸۸) |
قَالَ رَبِّی أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۱۸۸﴾ |
|
پس او را تکذیب کردند و عذاب روز ابر [آتشبار] آنان را فرو گرفت به راستى آن عذاب روزى هولناک بود (۱۸۹) |
فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ یَوْمِ الظُّلَّةِ إِنَّهُ کَانَ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿۱۸۹﴾ |
|
قطعا در این [عقوبت درس] عبرتى است و[لى] بیشترشان ایمان آورنده نبودند (۱۹۰) |
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۱۹۰﴾ |
|
و در حقیقت پروردگار تو همان شکستناپذیر مهربان است (۱۹۱) |
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۹۱﴾ |
|
و راستى که این [قرآن] وحى پروردگار جهانیان است (۱۹۲) |
وَإِنَّهُ لَتَنزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۹۲﴾ |
|
روح الامین آن را بر دلت نازل کرد (۱۹۳) |
نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ ﴿۱۹۳﴾ |
|
تا از [جمله] هشداردهندگان باشى (۱۹۴) |
عَلَى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنذِرِینَ ﴿۱۹۴﴾ |
|
به زبان عربى روشن (۱۹۵) |
بِلِسَانٍ عَرَبِیٍّ مُّبِینٍ ﴿۱۹۵﴾ |
|
و [وصف] آن در کتابهاى پیشینیان آمده است (۱۹۶) |
وَإِنَّهُ لَفِی زُبُرِ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۹۶﴾ |
|
آیا براى آنان این خود دلیلى روشن نیست که علماى بنىاسرائیل از آن اطلاع دارند (۱۹۷) |
أَوَلَمْ یَکُن لَّهُمْ آیَةً أَن یَعْلَمَهُ عُلَمَاء بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿۱۹۷﴾ |
|
و اگر آن را بر برخى از غیر عرب زبانان نازل مىکردیم (۱۹۸) |
وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَى بَعْضِ الْأَعْجَمِینَ ﴿۱۹۸﴾ |
|
و پیامبر آن را برایشان مىخواند به آن ایمان نمىآوردند (۱۹۹) |
فَقَرَأَهُ عَلَیْهِم مَّا کَانُوا بِهِ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۹۹﴾ |
|
این گونه در دلهاى گناهکاران [انکار را] راه مىدهیم (۲۰۰) |
کَذَلِکَ سَلَکْنَاهُ فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ ﴿۲۰۰﴾ |
|
که به آن نگروند تا عذاب پردرد را ببینند (۲۰۱) |
لَا یُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّى یَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِیمَ ﴿۲۰۱﴾ |
|
که به طور ناگهانى در حالى که بىخبرند بدیشان برسد (۲۰۲) |
فَیَأْتِیَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿۲۰۲﴾ |
|
و بگویند آیا مهلتخواهیم یافت (۲۰۳) |
فَیَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنظَرُونَ ﴿۲۰۳﴾ |
|
پس آیا عذاب ما را به شتاب مىخواهند (۲۰۴) |
أَفَبِعَذَابِنَا یَسْتَعْجِلُونَ ﴿۲۰۴﴾ |
|
مگر نمىدانى که اگر سالها آنان را برخوردار کنیم (۲۰۵) |
أَفَرَأَیْتَ إِن مَّتَّعْنَاهُمْ سِنِینَ ﴿۲۰۵﴾ |
|
و آنگاه آنچه که [بدان] بیم داده مىشوند بدیشان برسد (۲۰۶) |
ثُمَّ جَاءهُم مَّا کَانُوا یُوعَدُونَ ﴿۲۰۶﴾ |
|
آنچه از آن برخوردار مىشدند به کارشان نمىآید [و عذاب را از آنان دفع نمىکند] (۲۰۷) |
مَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا کَانُوا یُمَتَّعُونَ ﴿۲۰۷﴾ |
|
و هیچ شهرى را هلاک نکردیم مگر آنکه براى آن هشداردهندگانى بود (۲۰۸) |
وَمَا أَهْلَکْنَا مِن قَرْیَةٍ إِلَّا لَهَا مُنذِرُونَ ﴿۲۰۸﴾ |
|
[تا آنان را] تذکر [دهند] و ما ستمکار نبودهایم (۲۰۹) |
ذِکْرَى وَمَا کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿۲۰۹﴾ |
|
و شیطانها آن را فرود نیاوردهاند (۲۱۰) |
وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّیَاطِینُ ﴿۲۱۰﴾ |
|
و آنان را نسزد و نمىتوانند [وحى کنند] (۲۱۱) |
وَمَا یَنبَغِی لَهُمْ وَمَا یَسْتَطِیعُونَ ﴿۲۱۱﴾ |
|
در حقیقت آنها از شنیدن معزول [و محروم]اند (۲۱۲) |
إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ﴿۲۱۲﴾ |
|
پس با خدا خداى دیگر مخوان که از عذابشدگان خواهى شد (۲۱۳) |
فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَکُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِینَ ﴿۲۱۳﴾ |
|
و خویشان نزدیکت را هشدار ده (۲۱۴) |
وَأَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ ﴿۲۱۴﴾ |
|
و براى آن مؤمنانى که تو را پیروى کردهاند بال خود را فرو گستر (۲۱۵) |
وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۲۱۵﴾ |
|
و اگر تو را نافرمانى کردند بگو من از آنچه مىکنید بیزارم (۲۱۶) |
فَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِیءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۲۱۶﴾ |
|
و بر [خداى] عزیز مهربان توکل کن (۲۱۷) |
وَتَوَکَّلْ عَلَى الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ ﴿۲۱۷﴾ |
|
آن کس که چون [به نماز] برمىخیزى تو را مىبیند (۲۱۸) |
الَّذِی یَرَاکَ حِینَ تَقُومُ ﴿۲۱۸﴾ |
|
و حرکت تو را در میان سجدهکنندگان [مىنگرد] (۲۱۹) |
وَتَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدِینَ ﴿۲۱۹﴾ |
|
او همان شنواى داناست (۲۲۰) |
إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿۲۲۰﴾ |
|
آیا شما را خبر دهم که شیاطین بر چه کسى فرود مىآیند (۲۲۱) |
هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَى مَن تَنَزَّلُ الشَّیَاطِینُ ﴿۲۲۱﴾ |
|
بر هر دروغزن گناهکارى فرود مىآیند (۲۲۲) |
تَنَزَّلُ عَلَى کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ ﴿۲۲۲﴾ |
|
که [دزدانه] گوش فرا مىدارند و بیشترشان دروغگویند (۲۲۳) |
یُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَکْثَرُهُمْ کَاذِبُونَ ﴿۲۲۳﴾ |
|
و شاعران را گمراهان پیروى مىکنند (۲۲۴) |
وَالشُّعَرَاء یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ﴿۲۲۴﴾ |
|
آیا ندیدهاى که آنان در هر وادیى سرگردانند (۲۲۵) |
أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ ﴿۲۲۵﴾ |
|
و آنانند که چیزهایى مىگویند که انجام نمىدهند (۲۲۶) |
وَأَنَّهُمْ یَقُولُونَ مَا لَا یَفْعَلُونَ ﴿۲۲۶﴾ |
|
مگر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و خدا را بسیار به یاد آورده و پس از آنکه مورد ستم قرار گرفتهاند یارى خواستهاند و کسانى که ستم کردهاند به زودى خواهند دانست به کدام بازگشتگاه برخواهند گشت (۲۲۷) |
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ ﴿۲۲۷﴾ |
- ۹۱/۰۵/۲۲