چرا در اسلام که بنایش بر برابری زن و مرد هست دیه زن نصف دیه مرد می باشد؟
چهارشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۰، ۰۸:۰۷ ق.ظ
متن سوال: چرا در اسلام که بنایش بر برابری زن و مرد هست دیه زن نصف دیه مرد می باشد؟
متن پاسخ: دیه، نمایانگر بها و ارزش انسان نیست، چون ارزش انسان بسیار بالا است و قابل مبادله مالی نبوده و با معیار های مالی نمی توان سنجید.
دیه مربوط به جبران خسارت جانی با توجه به بُعد اقتصادی آن است. توضیح این که: انسانها ابعادی دارند، از جمله:
1- بُعد انسانی و الهی: همه (چه زن و چه مرد) از روح ملکوتی الهیّه بهرهمندند و از این جهت بین زن و مرد هیچ تفاوتی نیست. زن به همان درجه و مرتبه از کمال انسانی می تواند دست یابد که مردان می توانند دست یابند . هیچ یک از قوانین و احکام اسلامی در این جهت بین زن و مرد تفاوتی قرار نداده است.
2- بعد علمی و دانشطلبی: خداوند در هر دو ابزار شناخت قرار داده شده است و هر دو میتوانند به معارف عالی دست پیدا کنند. در این بعد نیز بین زن و مرد تفاوتی نیست.
3- بعد جسمانی و مادی: در این بعد بین زن و مرد تفاوت هست. این تفاوت باعث میشود که هر یک از دو جنس (مذکر و مونث) به مقتضای شرایط وجودی خویش مسئوولیت هایی را پذیرا باشند. اسلام با توجه به همین امر مسئوولیتهای اقتصادی خانواده را بر دوش مرد خانواده قرار داده و بر آنها تکلیف نموده است نه بر زنان و زنان نیز هیچ گاه نمی گویند که چرا این مسئولیت بر ما تکلیف نشده است!
واقعیت این است که مردان در اقتصاد خانواده - با توجه به مسئولیت های تعیین شده در اسلام بر آن ها - بیشتر نقش دارند، از این رو با فوت آنان ضربه اقتصادی بیشتری به خانواده وارد میگردد.
زنان با شرایط فیزیکی شان باردار میشوند و بچه شیر میدهند. این کارهای خوب و با ارزشی است اما این چیزها اقتصاد خانواده را تأمین نمیکند.
بنابراین زن و مرد از جهت توان جسمی متفاوتند که این فرق موجب تفاوت در نقش آن دو در امور اقتصادی میشود و بر طبق آن مسئولیت هائی بر عهده آنها گذاشته و تکلیف می شوند.پس تفاوتها بر اساس تناسب است، نه نقص و کمال.
نتیجه:
همان گونه که قرار دادن مسؤولیتهای اقتصادی همانند: نفقه، مهریه و دیه عاقله که در اسلام بر دوش مردان قرار داده شده است، طبعاً با از دست رفتن مرد خانواده، ضربه اقتصادی به افراد خانواده (زن و فرزندان) وارد میشود.
شریعت اسلام برای جبران این ضربه و کاهش اثرات آن، مسئله دو برابر بودن دیه مردان را مطرح کرده است.
اگر با دقت در این حکم شرعی نگاه کنیم، متوجه میشویم که در این جا، اسلام مراعات حال زنان خانواده را نموده است؛ زیرا دو برابر بودن دیه مرد به این معنا است که مبلغ دو برابری نصیب دیگر افراد خانواده (زن و فرزندان) شود. از طرف دیگر نصف بودن دیه زن به این معنا خواهد بود که در صورت قصاص باید نصف دیه پرداخت شود تا زن و فرزندان مرد (که مورد قصاص قرار خواهد گرفت) از این درآمد بتوانند زندگی کنند؛ بنابراین از هر طرف نگاه کنیم، در این مسئله مراعات حال زن و فرزندان خانواده شده است، و اصولاً در برخی موارد مرد و زنی که دیه آنها طرح میشود، وجود ندارند تا از آن بهرهمند شوند؛ بنابراین مسئله دیه در قانون اسلامی، هماهنگ با شرایط مردان و زنان و مسئولیتهای آنها در خانواده تنظیم شده و کاملاً حکیمانه می باشد.
دیه مربوط به جبران خسارت جانی با توجه به بُعد اقتصادی آن است. توضیح این که: انسانها ابعادی دارند، از جمله:
1- بُعد انسانی و الهی: همه (چه زن و چه مرد) از روح ملکوتی الهیّه بهرهمندند و از این جهت بین زن و مرد هیچ تفاوتی نیست. زن به همان درجه و مرتبه از کمال انسانی می تواند دست یابد که مردان می توانند دست یابند . هیچ یک از قوانین و احکام اسلامی در این جهت بین زن و مرد تفاوتی قرار نداده است.
2- بعد علمی و دانشطلبی: خداوند در هر دو ابزار شناخت قرار داده شده است و هر دو میتوانند به معارف عالی دست پیدا کنند. در این بعد نیز بین زن و مرد تفاوتی نیست.
3- بعد جسمانی و مادی: در این بعد بین زن و مرد تفاوت هست. این تفاوت باعث میشود که هر یک از دو جنس (مذکر و مونث) به مقتضای شرایط وجودی خویش مسئوولیت هایی را پذیرا باشند. اسلام با توجه به همین امر مسئوولیتهای اقتصادی خانواده را بر دوش مرد خانواده قرار داده و بر آنها تکلیف نموده است نه بر زنان و زنان نیز هیچ گاه نمی گویند که چرا این مسئولیت بر ما تکلیف نشده است!
واقعیت این است که مردان در اقتصاد خانواده - با توجه به مسئولیت های تعیین شده در اسلام بر آن ها - بیشتر نقش دارند، از این رو با فوت آنان ضربه اقتصادی بیشتری به خانواده وارد میگردد.
زنان با شرایط فیزیکی شان باردار میشوند و بچه شیر میدهند. این کارهای خوب و با ارزشی است اما این چیزها اقتصاد خانواده را تأمین نمیکند.
بنابراین زن و مرد از جهت توان جسمی متفاوتند که این فرق موجب تفاوت در نقش آن دو در امور اقتصادی میشود و بر طبق آن مسئولیت هائی بر عهده آنها گذاشته و تکلیف می شوند.پس تفاوتها بر اساس تناسب است، نه نقص و کمال.
نتیجه:
همان گونه که قرار دادن مسؤولیتهای اقتصادی همانند: نفقه، مهریه و دیه عاقله که در اسلام بر دوش مردان قرار داده شده است، طبعاً با از دست رفتن مرد خانواده، ضربه اقتصادی به افراد خانواده (زن و فرزندان) وارد میشود.
شریعت اسلام برای جبران این ضربه و کاهش اثرات آن، مسئله دو برابر بودن دیه مردان را مطرح کرده است.
اگر با دقت در این حکم شرعی نگاه کنیم، متوجه میشویم که در این جا، اسلام مراعات حال زنان خانواده را نموده است؛ زیرا دو برابر بودن دیه مرد به این معنا است که مبلغ دو برابری نصیب دیگر افراد خانواده (زن و فرزندان) شود. از طرف دیگر نصف بودن دیه زن به این معنا خواهد بود که در صورت قصاص باید نصف دیه پرداخت شود تا زن و فرزندان مرد (که مورد قصاص قرار خواهد گرفت) از این درآمد بتوانند زندگی کنند؛ بنابراین از هر طرف نگاه کنیم، در این مسئله مراعات حال زن و فرزندان خانواده شده است، و اصولاً در برخی موارد مرد و زنی که دیه آنها طرح میشود، وجود ندارند تا از آن بهرهمند شوند؛ بنابراین مسئله دیه در قانون اسلامی، هماهنگ با شرایط مردان و زنان و مسئولیتهای آنها در خانواده تنظیم شده و کاملاً حکیمانه می باشد.