شیمی کَده

آموزش شیمی و علوم

شیمی کَده

آموزش شیمی و علوم

شیمی کَده

تمام مطالب این وب تقدیم به روح آسمانی پدرم که یادش پرچم صلحیست به وقت شورش دلتنگی...

بایگانی

۱۴۷ مطلب در مرداد ۱۳۹۱ ثبت شده است

۲۳
مرداد
۹۱

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

الف لام میم راء این است آیات کتاب و آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده حق است ولى بیشتر مردم نمى‏گروند (1)

 

المر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ وَالَّذِیَ أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ الْحَقُّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یُؤْمِنُونَ ﴿1﴾

خدا [همان] کسى است که آسمانها را بدون ستونهایى که آنها را ببینید برافراشت آنگاه بر عرش استیلا یافت و خورشید و ماه را رام گردانید هر کدام براى مدتى معین به سیر خود ادامه مى‏دهند [خداوند] در کار [آفرینش] تدبیر مى‏کند و آیات [خود] را به روشنى بیان مى‏نماید امید که شما به لقاى پروردگارتان یقین حاصل کنید (2)

 

اللّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لأَجَلٍ مُّسَمًّى یُدَبِّرُ الأَمْرَ یُفَصِّلُ الآیَاتِ لَعَلَّکُم بِلِقَاء رَبِّکُمْ تُوقِنُونَ ﴿2﴾

و اوست کسى که زمین را گسترانید و در آن کوهها و رودها نهاد و از هر گونه میوه‏اى در آن جفت جفت قرار داد روز را به شب مى‏پوشاند قطعا در این [امور] براى مردمى که تفکر مى‏کنند نشانه‏هایى وجود دارد (3)

 

وَهُوَ الَّذِی مَدَّ الأَرْضَ وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْهَارًا وَمِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ﴿3﴾

و در زمین قطعاتى است کنار هم و باغهایى از انگور و کشتزارها و درختان خرما چه از یک ریشه و چه از غیر یک ریشه که با یک آب سیراب مى‏گردند و [با این همه] برخى از آنها را در میوه [از حیث مزه و نوع و کیفیت] بر برخى دیگر برترى مى‏دهیم بى گمان در این [امر نیز] براى مردمى که تعقل مى‏کنند دلایل [روشنى] است (4)

 

وَفِی الأَرْضِ قِطَعٌ مُّتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِّنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِیلٌ صِنْوَانٌ وَغَیْرُ صِنْوَانٍ یُسْقَى بِمَاء وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِی الأُکُلِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ﴿4﴾

و اگر عجب دارى عجب از سخن آنان [=کافران] است که آیا وقتى خاک شدیم به راستى در آفرینش جدیدى خواهیم بود اینان همان کسانند که به پروردگارشان کفر ورزیده‏اند و در گردنهایشان زنجیرهاست و آنان همدم آتشند و در آن ماندگار خواهند بود (5)

 

وَإِن تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَئِذَا کُنَّا تُرَابًا أَئِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ الأَغْلاَلُ فِی أَعْنَاقِهِمْ وَأُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدونَ ﴿5﴾

و پیش از رحمت‏شتابزده از تو عذاب مى‏طلبند و حال آنکه پیش از آنان [بر کافران] عقوبتها رفته است و به راستى پروردگار تو نسبت به مردم با وجود ستمشان بخشایشگر است و به یقین پروردگار تو سخت‏کیفر است (6)

 

وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّیِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَقَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِمُ الْمَثُلاَتُ وَإِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِّلنَّاسِ عَلَى ظُلْمِهِمْ وَإِنَّ رَبَّکَ لَشَدِیدُ الْعِقَابِ ﴿6﴾

و آنان که کافر شده‏اند مى‏گویند چرا نشانه‏اى آشکار از طرف پروردگارش بر او نازل نشده است [اى پیامبر] تو فقط هشداردهنده‏اى و براى هر قومى رهبرى است (7)

 

وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَوْلآ أُنزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِّن رَّبِّهِ إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ ﴿7﴾

خدا مى‏داند آنچه را که هر ماده‏اى [در رحم] بار مى‏گیرد و [نیز] آنچه را که رحمها مى‏کاهند و آنچه را مى‏افزایند و هر چیزى نزد او اندازه‏اى دارد (8)

 

اللّهُ یَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ کُلُّ أُنثَى وَمَا تَغِیضُ الأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ وَکُلُّ شَیْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ ﴿8﴾

داناى نهان و آشکار [و] بزرگ بلندمرتبه است (9)

 

عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ الْکَبِیرُ الْمُتَعَالِ ﴿9﴾

[براى او] یکسان است کسى از شما سخن [خود] را نهان کند و کسى که آن را فاش گرداند و کسى که خویشتن را به شب پنهان دارد و در روز آشکارا حرکت کند (10)

 

سَوَاء مِّنکُم مَّنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَن جَهَرَ بِهِ وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّیْلِ وَسَارِبٌ بِالنَّهَارِ ﴿10﴾

براى او فرشتگانى است که پى در پى او را به فرمان خدا از پیش رو و از پشت‏سرش پاسدارى مى‏کنند در حقیقت‏خدا حال قومى را تغییر نمى‏دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند و چون خدا براى قومى آسیبى بخواهد هیچ برگشتى براى آن نیست و غیر از او حمایتگرى براى آنان نخواهد بود (11)

 

لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ ﴿11﴾

اوست کسى که برق را براى بیم و امید به شما مى‏نمایاند و ابرهاى گرانبار را پدیدار مى‏کند (12)

 

هُوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَیُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ ﴿12﴾

رعد به حمد او و فرشتگان [جملگى] از بیمش تسبیح مى‏گویند و صاعقه‏ها را فرو مى‏فرستند و با آنها هر که را بخواهد مورد اصابت قرار مى‏دهد در حالى که آنان در باره خدا مجادله مى‏کنند و او سخت‏کیفر است (13)

 

وَیُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلاَئِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ وَیُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَیُصِیبُ بِهَا مَن یَشَاءُ وَهُمْ یُجَادِلُونَ فِی اللّهِ وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ ﴿13﴾

دعوت حق براى اوست و کسانى که [مشرکان] جز او مى‏خوانند هیچ جوابى به آنان نمى‏دهند مگر مانند کسى که دو دستش را به سوى آب بگشاید تا [آب] به دهانش برسد در حالى که [آب] به [دهان] او نخواهد رسید و دعاى کافران جز بر هدر نباشد (14)

 

لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِهِ لاَ یَسْتَجِیبُونَ لَهُم بِشَیْءٍ إِلاَّ کَبَاسِطِ کَفَّیْهِ إِلَى الْمَاء لِیَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاء الْکَافِرِینَ إِلاَّ فِی ضَلاَلٍ ﴿14﴾

و هر که در آسمانها و زمین است‏خواه و ناخواه با سایه‏هایشان بامدادان و شامگاهان براى خدا سجده مى‏کنند (15)

 

وَلِلّهِ یَسْجُدُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَظِلالُهُم بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ ﴿15﴾

بگو پروردگار آسمانها و زمین کیست بگو خدا بگو پس آیا جز او سرپرستانى گرفته‏اید که اختیار سود و زیان خود را ندارند بگو آیا نابینا و بینا یکسانند یا تاریکیها و روشنایى برابرند یا براى خدا شریکانى پنداشته‏اند که مانند آفرینش او آفریده‏اند و در نتیجه [این دو] آفرینش بر آنان مشتبه شده است بگو خدا آفریننده هر چیزى است و اوست‏یگانه قهار (16)

 

قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُلِ اللّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُم مِّن دُونِهِ أَوْلِیَاء لاَ یَمْلِکُونَ لِأَنفُسِهِمْ نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الأَعْمَى وَالْبَصِیرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِی الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُواْ لِلّهِ شُرَکَاء خَلَقُواْ کَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَیْهِمْ قُلِ اللّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿16﴾

[همو که] از آسمان آبى فرو فرستاد پس رودخانه‏هایى به اندازه گنجایش خودشان روان شدند و سیل کفى بلند روى خود برداشت و از آنچه براى به دست آوردن زینتى یا کالایى در آتش مى‏گدازند هم نظیر آن کفى برمى‏آید خداوند حق و باطل را چنین مثل مى‏زند اما کف بیرون افتاده از میان مى‏رود ولى آنچه به مردم سود مى‏رساند در زمین [باقى] مى‏ماند خداوند مثلها را چنین مى‏زند (17)

 

أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَدًا رَّابِیًا وَمِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاء حِلْیَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاء وَأَمَّا مَا یَنفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الأَرْضِ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ ﴿17﴾

براى کسانى که پروردگارشان را اجابت کرده‏اند پاداش بس نیکوست و کسانى که وى را اجابت نکرده‏اند اگر سراسر آنچه در زمین است و مانند آن را با آن داشته باشند قطعا آن را براى بازخرید خود خواهند داد آنان به سختى بازخواست‏شوند و جایشان در دوزخ است و چه بد جایگاهى است (18)

 

لِلَّذِینَ اسْتَجَابُواْ لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَى وَالَّذِینَ لَمْ یَسْتَجِیبُواْ لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُم مَّا فِی الأَرْضِ جَمِیعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لاَفْتَدَوْاْ بِهِ أُوْلَئِکَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿18﴾

پس آیا کسى که مى‏داند آنچه از جانب پروردگارت به تو نازل شده حقیقت دارد مانند کسى است که کوردل است تنها خردمندانند که عبرت مى‏گیرند (19)

 

أَفَمَن یَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَبِّکَ الْحَقُّ کَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ ﴿19﴾

همانان که به پیمان خدا وفادارند و عهد [او] را نمى‏شکنند (20)

 

الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَلاَ یِنقُضُونَ الْمِیثَاقَ ﴿20﴾

و آنان که آنچه را خدا به پیوستنش فرمان داده مى‏پیوندند و از پروردگارشان مى‏ترسند و از سختى حساب بیم دارند (21)

 

وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیَخَافُونَ سُوءَ الحِسَابِ ﴿21﴾

و کسانى که براى طلب خشنودى پروردگارشان شکیبایى کردند و نماز برپا داشتند و از آنچه روزیشان دادیم نهان و آشکارا انفاق کردند و بدى را با نیکى مى‏زدایند ایشان راست فرجام خوش سراى باقى (22)

 

وَالَّذِینَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلاَنِیَةً وَیَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُوْلَئِکَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ ﴿22﴾

[همان] بهشتهاى عدن که آنان با پدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان که درستکارند در آن داخل مى‏شوند و فرشتگان از هر درى بر آنان درمى‏آیند (23)

 

جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ وَالمَلاَئِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِم مِّن کُلِّ بَابٍ ﴿23﴾

[و به آنان مى‏گویند] درود بر شما به [پاداش] آنچه صبر کردید راستى چه نیکوست فرجام آن سراى (24)

 

سَلاَمٌ عَلَیْکُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ ﴿24﴾

و کسانى که پیمان خدا را پس از بستن آن مى‏شکنند و آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده مى‏گسلند و در زمین فساد مى‏کنند بر ایشان لعنت است و بد فرجامى آن سراى ایشان راست (25)

 

وَالَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُوْلَئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ﴿25﴾

خدا روزى را براى هر که بخواهد گشاده یا تنگ مى‏گرداند و[لى آنان] به زندگى دنیا شاد شده‏اند و زندگى دنیا در [برابر] آخرت جز بهره‏اى [ناچیز] نیست (26)

 

اللّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقَدِرُ وَفَرِحُواْ بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا فِی الآخِرَةِ إِلاَّ مَتَاعٌ ﴿26﴾

و کسانى که کافر شده‏اند مى‏گویند چرا از جانب پروردگارش معجزه‏اى بر او نازل نشده است بگو در حقیقت‏خداست که هر کس را بخواهد بى‏راه مى‏گذارد و هر کس را که [به سوى او] بازگردد به سوى خود راه مى‏نماید (27)

 

وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّ اللّهَ یُضِلُّ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنَابَ ﴿27﴾

همان کسانى که ایمان آورده‏اند و دلهایشان به یاد خدا آرام مى‏گیرد آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مى‏یابد (28)

 

الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ﴿28﴾

کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند خوشا به حالشان و خوش سرانجامى دارند (29)

 

الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ ﴿29﴾

بدین گونه تو را در میان امتى که پیش از آن امتهایى روزگار به سر بردند فرستادیم تا آنچه را به تو وحى کردیم بر آنان بخوانى در حالى که آنان به [خداى] رحمان کفر مى‏ورزند بگو اوست پروردگار من معبودى بجز او نیست بر او توکل کرده‏ام و بازگشت من به سوى اوست (30)

 

کَذَلِکَ أَرْسَلْنَاکَ فِی أُمَّةٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهَا أُمَمٌ لِّتَتْلُوَ عَلَیْهِمُ الَّذِیَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَهُمْ یَکْفُرُونَ بِالرَّحْمَنِ قُلْ هُوَ رَبِّی لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ مَتَابِ ﴿30﴾

و اگر قرآنى بود که کوهها بدان روان مى‏شد یا زمین بدان قطعه قطعه مى‏گردید یا مردگان بدان به سخن درمى‏آمدند [باز هم در آنان اثر نمى‏کرد] نه چنین است بلکه همه امور بستگى به خدا دارد آیا کسانى که ایمان آورده‏اند ندانسته‏اند که اگر خدا مى‏خواست قطعا تمام مردم را به راه مى‏آورد و کسانى که کافر شده‏اند پیوسته به [سزاى] آنچه کرده‏اند مصیبت کوبنده‏اى به آنان مى‏رسد یا نزدیک خانه‏هایشان فرود مى‏آید تا وعده خدا فرا رسد آرى خدا وعده [خود را] خلاف نمى‏کند (31)

 

وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الأَرْضُ أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى بَل لِّلّهِ الأَمْرُ جَمِیعًا أَفَلَمْ یَیْأَسِ الَّذِینَ آمَنُواْ أَن لَّوْ یَشَاءُ اللّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِیعًا وَلاَ یَزَالُ الَّذِینَ کَفَرُواْ تُصِیبُهُم بِمَا صَنَعُواْ قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِیبًا مِّن دَارِهِمْ حَتَّى یَأْتِیَ وَعْدُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ لاَ یُخْلِفُ الْمِیعَادَ ﴿31﴾

و بى‏گمان فرستادگان پیش از تو [نیز] مسخره شدند پس به کسانى که کافر شده بودند مهلت دادم آنگاه آنان را [به کیفر] گرفتم پس چگونه بود کیفر من (32)

 

وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِکَ فَأَمْلَیْتُ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کَانَ عِقَابِ ﴿32﴾

آیا کسى که بر هر شخصى بدانچه کرده است مراقب است [مانند کسى است که از همه جا بى‏خبر است] و براى خدا شریکانى قرار دادند بگو نامشان را ببرید آیا او را به آنچه در زمین است و او نمى‏داند خبر مى‏دهید یا سخنى سطحى [و میان‏تهى] مى‏گویید [چنین نیست] بلکه براى کسانى که کافر شده‏اند نیرنگشان آراسته شده و از راه [حق] بازداشته شده‏اند و هر که را خدا بى‏راه گذارد رهبرى نخواهد داشت (33)

 

أَفَمَنْ هُوَ قَآئِمٌ عَلَى کُلِّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ وَجَعَلُواْ لِلّهِ شُرَکَاء قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِمَا لاَ یَعْلَمُ فِی الأَرْضِ أَم بِظَاهِرٍ مِّنَ الْقَوْلِ بَلْ زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ مَکْرُهُمْ وَصُدُّواْ عَنِ السَّبِیلِ وَمَن یُضْلِلِ اللّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿33﴾

براى آنان در زندگى دنیا عذابى است و قطعا عذاب آخرت دشوارتر است و براى ایشان در برابر خدا هیچ نگهدارنده‏اى نیست (34)

 

لَّهُمْ عَذَابٌ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَلَعَذَابُ الآخِرَةِ أَشَقُّ وَمَا لَهُم مِّنَ اللّهِ مِن وَاقٍ ﴿34﴾

وصف بهشتى که به پرهیزگاران وعده داده شده [این است که] از زیر [درختان ] آن نهرها روان است میوه و سایه‏اش پایدار است این است فرجام کسانى که پرهیزگارى کرده‏اند و فرجام کافران آتش [دوزخ] است (35)

 

مَّثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ أُکُلُهَا دَآئِمٌ وِظِلُّهَا تِلْکَ عُقْبَى الَّذِینَ اتَّقَواْ وَّعُقْبَى الْکَافِرِینَ النَّارُ ﴿35﴾

و کسانى که به آنان کتاب [آسمانى] داده‏ایم از آنچه به سوى تو نازل شده شاد مى‏شوند و برخى از دسته‏ها کسانى هستند که بخشى از آن را انکار مى‏کنند بگو جز این نیست که من مامورم خدا را بپرستم و به او شرک نورزم به سوى او مى‏خوانم و بازگشتم به سوى اوست (36)

 

وَالَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَفْرَحُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمِنَ الأَحْزَابِ مَن یُنکِرُ بَعْضَهُ قُلْ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللّهَ وَلا أُشْرِکَ بِهِ إِلَیْهِ أَدْعُو وَإِلَیْهِ مَآبِ ﴿36﴾

و بدین سان آن [قرآن] را فرمانى روشن نازل کردیم و اگر پس از دانشى که به تو رسیده [باز] از هوسهاى آنان پیروى کنى در برابر خدا هیچ دوست و حمایتگرى نخواهى داشت (37)

 

وَکَذَلِکَ أَنزَلْنَاهُ حُکْمًا عَرَبِیًّا وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ وَاقٍ ﴿37﴾

و قطعا پیش از تو [نیز] رسولانى فرستادیم و براى آنان زنان و فرزندانى قرار دادیم و هیچ پیامبرى را نرسد که جز به اذن خدا معجزه‏اى بیاورد براى هر زمانى کتابى است (38)

 

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِّن قَبْلِکَ وَجَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا وَذُرِّیَّةً وَمَا کَانَ لِرَسُولٍ أَن یَأْتِیَ بِآیَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ لِکُلِّ أَجَلٍ کِتَابٌ ﴿38﴾

خدا آنچه را بخواهد محو یا اثبات مى‏کند و اصل کتاب نزد اوست (39)

 

یَمْحُو اللّهُ مَا یَشَاءُ وَیُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْکِتَابِ ﴿39﴾

و اگر پاره‏اى از آنچه را که به آنان وعده مى‏دهیم به تو بنمایانیم یا تو را بمیرانیم جز این نیست که بر تو رساندن [پیام] است و بر ما حساب [آنان] (40)

 

وَإِن مَّا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلاَغُ وَعَلَیْنَا الْحِسَابُ ﴿40﴾

آیا ندیده‏اند که ما [همواره] مى‏آییم و از اطراف این زمین مى‏کاهیم و خداست که حکم مى‏کند براى حکم او باز دارنده‏اى نیست و او به سرعت‏حسابرسى مى‏کند (41)

 

أَوَلَمْ یَرَوْاْ أَنَّا نَأْتِی الأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا وَاللّهُ یَحْکُمُ لاَ مُعَقِّبَ لِحُکْمِهِ وَهُوَ سَرِیعُ الْحِسَابِ ﴿41﴾

و به یقین کسانى که پیش از آنان بودند نیرنگ کردند ولى همه تدبیرها نزد خداست آنچه را که هر کسى به دست مى‏آورد مى‏داند و به زودى کافران بدانند که فرجام آن سراى از کیست (42)

 

وَقَدْ مَکَرَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلِلّهِ الْمَکْرُ جَمِیعًا یَعْلَمُ مَا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ وَسَیَعْلَمُ الْکُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ ﴿42﴾

و کسانى که کافر شدند مى‏گویند تو فرستاده نیستى بگو کافى است‏خدا و آن کس که نزد او علم کتاب است میان من و شما گواه باشد (43)

 

وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ کَفَى بِاللّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ ﴿43﴾

 

  • .::::. مـــــــــهـــــــــدی قــــــــــادی.::::.
۲۳
مرداد
۹۱

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

الف لام راء کتابى است که آن را به سوى تو فرود آوردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکیها به سوى روشنایى بیرون آورى به سوى راه آن شکست ناپذیر ستوده (1)

 

الَر کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ ﴿1﴾

خدایى که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و واى بر کافران از عذابى سخت (2)

 

اللّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ وَوَیْلٌ لِّلْکَافِرِینَ مِنْ عَذَابٍ شَدِیدٍ ﴿2﴾

همانان که زندگى دنیا را بر آخرت ترجیح مى‏دهند و مانع راه خدا مى‏شوند و آن را کج مى‏شمارند آنانند که در گمراهى دور و درازى هستند (3)

 

الَّذِینَ یَسْتَحِبُّونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا عَلَى الآخِرَةِ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجًا أُوْلَئِکَ فِی ضَلاَلٍ بَعِیدٍ ﴿3﴾

و ما هیچ پیامبرى را جز به زبان قومش نفرستادیم تا [حقایق را] براى آنان بیان کند پس خدا هر که را بخواهد بى‏راه مى‏گذارد و هر که را بخواهد هدایت مى‏کند و اوست ارجمند حکیم (4)

 

وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ فَیُضِلُّ اللّهُ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿4﴾

و در حقیقت موسى را با آیات خود فرستادیم [و به او فرمودیم] که قوم خود را از تاریکیها به سوى روشنایى بیرون آور و روزهاى خدا را به آنان یادآورى کن که قطعا در این [یادآورى] براى هر شکیباى سپاسگزارى عبرتهاست (5)

 

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللّهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ ﴿5﴾

و [به خاطر بیاور] هنگامى را که موسى به قوم خود گفت نعمت‏خدا را بر خود به یاد آورید آنگاه که شما را از فرعونیان رهانید [همانان] که بر شما عذاب سخت روا مى‏داشتند و پسرانتان را سر مى‏بریدند و زنانتان را زنده مى‏گذاشتند و در این [امر] براى شما از جانب پروردگارتان آزمایشى بزرگ بود (6)

 

وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اذْکُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ أَنجَاکُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَیُذَبِّحُونَ أَبْنَاءکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءکُمْ وَفِی ذَلِکُم بَلاء مِّن رَّبِّکُمْ عَظِیمٌ ﴿6﴾

و آنگاه که پروردگارتان اعلام کرد که اگر واقعا سپاسگزارى کنید [نعمت] شما را افزون خواهم کرد و اگر ناسپاسى نمایید قطعا عذاب من سخت‏خواهد بود (7)

 

وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ ﴿7﴾

و موسى گفت اگر شما و هر که در روى زمین است همگى کافر شوید بى‏گمان خدا بى‏نیاز ستوده[صفات] است (8)

 

وَقَالَ مُوسَى إِن تَکْفُرُواْ أَنتُمْ وَمَن فِی الأَرْضِ جَمِیعًا فَإِنَّ اللّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ ﴿8﴾

آیا خبر کسانى که پیش از شما بودند قوم نوح و عاد و ثمود و آنانکه بعد از ایشان بودند [و] کسى جز خدا از آنان آگاهى ندارد به شما نرسیده است فرستادگانشان دلایل آشکار برایشان آوردند ولى آنان دستهایشان را [به نشانه اعتراض] بر دهانهایشان نهادند و گفتند ما به آنچه شما بدان ماموریت دارید کافریم و از آنچه ما را بدان مى‏خوانید سخت در شکیم (9)

 

أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِینَ مِن بَعْدِهِمْ لاَ یَعْلَمُهُمْ إِلاَّ اللّهُ جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَرَدُّواْ أَیْدِیَهُمْ فِی أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُواْ إِنَّا کَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ وَإِنَّا لَفِی شَکٍّ مِّمَّا تَدْعُونَنَا إِلَیْهِ مُرِیبٍ ﴿9﴾

پیامبرانشان گفتند مگر در باره خدا پدید آورنده آسمانها و زمین تردیدى هست او شما را دعوت مى‏کند تا پاره‏اى از گناهانتان را بر شما ببخشاید و تا زمان معینى شما را مهلت دهد گفتند شما جز بشرى مانند ما نیستید مى‏خواهید ما را از آنچه پدرانمان مى‏پرستیدند باز دارید پس براى ما حجتى آشکار بیاورید (10)

 

قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِی اللّهِ شَکٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ یَدْعُوکُمْ لِیَغْفِرَ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرَکُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى قَالُواْ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُنَا تُرِیدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا کَانَ یَعْبُدُ آبَآؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُّبِینٍ ﴿10﴾

پیامبرانشان به آنان گفتند ما جز بشرى مثل شما نیستیم ولى خدا بر هر یک از بندگانش که بخواهد منت مى‏نهد و ما را نرسد که جز به اذن خدا براى شما حجتى بیاوریم و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند (11)

 

قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِن نَّحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ وَلَکِنَّ اللّهَ یَمُنُّ عَلَى مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَمَا کَانَ لَنَا أَن نَّأْتِیَکُم بِسُلْطَانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَعلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿11﴾

و چرا بر خدا توکل نکنیم و حال آنکه ما را به راه‏هایمان رهبرى کرده است و البته ما بر آزارى که به ما رساندید شکیبایى خواهیم کرد و توکل‏کنندگان باید تنها بر خدا توکل کنند (12)

 

وَمَا لَنَا أَلاَّ نَتَوَکَّلَ عَلَى اللّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَیْتُمُونَا وَعَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ ﴿12﴾

و کسانى که کافر شدند به پیامبرانشان گفتند شما را از سرزمین خودمان بیرون خواهیم کرد مگر اینکه به کیش ما بازگردید پس پروردگارشان به آنان وحى کرد که حتما ستمگران را هلاک خواهیم کرد (13)

 

وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُم مِّنْ أَرْضِنَآ أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمِینَ ﴿13﴾

و قطعا شما را پس از ایشان در آن سرزمین سکونت‏خواهیم داد این براى کسى است که از ایستادن [در محشر به هنگام حساب] در پیشگاه من بترسد و از تهدیدم بیم داشته باشد (14)

 

وَلَنُسْکِنَنَّکُمُ الأَرْضَ مِن بَعْدِهِمْ ذَلِکَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِی وَخَافَ وَعِیدِ ﴿14﴾

و [پیامبران از خدا] گشایش خواستند و [سرانجام] هر زورگوى لجوجى نومید شد (15)

 

وَاسْتَفْتَحُواْ وَخَابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ ﴿15﴾

[آن کس که] دوزخ پیش روى اوست و به او آبى چرکین نوشانده مى‏شود (16)

 

مِّن وَرَآئِهِ جَهَنَّمُ وَیُسْقَى مِن مَّاء صَدِیدٍ ﴿16﴾

آن را جرعه جرعه مى‏نوشد و نمى‏تواند آن را فرو برد و مرگ از هر جانبى به سویش مى‏آید ولى نمى‏میرد و عذابى سنگین به دنبال دارد (17)

 

یَتَجَرَّعُهُ وَلاَ یَکَادُ یُسِیغُهُ وَیَأْتِیهِ الْمَوْتُ مِن کُلِّ مَکَانٍ وَمَا هُوَ بِمَیِّتٍ وَمِن وَرَآئِهِ عَذَابٌ غَلِیظٌ ﴿17﴾

مثل کسانى که به پروردگار خود کافر شدند کردارهایشان به خاکسترى مى‏ماند که بادى تند در روزى طوفانى بر آن بوزد از آنچه به دست آورده‏اند هیچ [بهره‏اى] نمى‏توانند برد این است همان گمراهى دور و دراز (18)

 

مَّثَلُ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِمْ أَعْمَالُهُمْ کَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یَوْمٍ عَاصِفٍ لاَّ یَقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُواْ عَلَى شَیْءٍ ذَلِکَ هُوَ الضَّلاَلُ الْبَعِیدُ ﴿18﴾

آیا در نیافته‏اى که خدا آسمانها و زمین را به حق آفریده اگر بخواهد شما را مى‏برد و خلق تازه‏اى مى‏آورد (19)

 

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحقِّ إِن یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَیَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ ﴿19﴾

و این [کار] بر خدا دشوار نیست (20)

 

وَمَا ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِیزٍ ﴿20﴾

و همگى در برابر خدا ظاهر مى‏شوند پس ناتوانان به گردنکشان مى‏گویند ما پیروان شما بودیم آیا چیزى از عذاب خدا را از ما دور مى‏کنید مى‏گویند اگر خدا ما را هدایت کرده بود قطعا شما را هدایت مى‏کردیم چه بى‏تابى کنیم چه صبر نماییم براى ما یکسان است ما را راه گریزى نیست (21)

 

وَبَرَزُواْ لِلّهِ جَمِیعًا فَقَالَ الضُّعَفَاء لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللّهِ مِن شَیْءٍ قَالُواْ لَوْ هَدَانَا اللّهُ لَهَدَیْنَاکُمْ سَوَاء عَلَیْنَآ أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِن مَّحِیصٍ ﴿21﴾

و چون کار از کار گذشت [و داورى صورت گرفت] شیطان مى‏گوید در حقیقت‏خدا به شما وعده داد وعده راست و من به شما وعده دادم و با شما خلاف کردم و مرا بر شما هیچ تسلطى نبود جز اینکه شما را دعوت کردم و اجابتم نمودید پس مرا ملامت نکنید و خود را ملامت کنید من فریادرس شما نیستم و شما هم فریادرس من نیستید من به آنچه پیش از این مرا [در کار خدا] شریک مى‏دانستید کافرم آرى ستمکاران عذابى پردرد خواهند داشت (22)

 

وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الأَمْرُ إِنَّ اللّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدتُّکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُم مِّن سُلْطَانٍ إِلاَّ أَن دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلاَ تَلُومُونِی وَلُومُواْ أَنفُسَکُم مَّا أَنَاْ بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَآ أَشْرَکْتُمُونِ مِن قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿22﴾

و کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند به بهشتهایى درآورده مى‏شوند که از زیر [درختان] آن جویبارها روان است که به اذن پروردگارشان در آنجا جاودانه به سر مى‏برند و درودشان در آنجا سلام است (23)

 

وَأُدْخِلَ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلاَمٌ ﴿23﴾

آیا ندیدى خدا چگونه مثل زده سخنى پاک که مانند درختى پاک است که ریشه‏اش استوار و شاخه‏اش در آسمان است (24)

 

أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء ﴿24﴾

میوه‏اش را هر دم به اذن پروردگارش مى‏دهد و خدا مثلها را براى مردم مى‏زند شاید که آنان پند گیرند (25)

 

تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَیَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ﴿25﴾

و مثل سخنى ناپاک چون درختى ناپاک است که از روى زمین کنده شده و قرارى ندارد (26)

 

وَمَثلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ ﴿26﴾

خدا کسانى را که ایمان آورده‏اند در زندگى دنیا و در آخرت با سخن استوار ثابت مى‏گرداند و ستمگران را بى‏راه مى‏گذارد و خدا هر چه بخواهد انجام مى‏دهد (27)

 

یُثَبِّتُ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الآخِرَةِ وَیُضِلُّ اللّهُ الظَّالِمِینَ وَیَفْعَلُ اللّهُ مَا یَشَاءُ ﴿27﴾

آیا به کسانى که [شکر] نعمت‏خدا را به کفر تبدیل کردند و قوم خود را به سراى هلاکت درآوردند ننگریستى (28)

 

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُواْ نِعْمَةَ اللّهِ کُفْرًا وَأَحَلُّواْ قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ ﴿28﴾

[در آن سراى هلاکت که] جهنم است [و] در آن وارد مى‏شوند و چه بد قرارگاهى است (29)

 

جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهَا وَبِئْسَ الْقَرَارُ ﴿29﴾

و براى خدا مانندهایى قرار دادند تا [مردم را] از راه او گمراه کنند بگو برخوردار شوید که قطعا بازگشت‏شما به سوى آتش است (30)

 

وَجَعَلُواْ لِلّهِ أَندَادًا لِّیُضِلُّواْ عَن سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعُواْ فَإِنَّ مَصِیرَکُمْ إِلَى النَّارِ ﴿30﴾

به آن بندگانم که ایمان آورده‏اند بگو نماز را بر پا دارند و از آنچه به ایشان روزى داده‏ایم پنهان و آشکارا انفاق کنند پیش از آنکه روزى فرا رسد که در آن نه داد و ستدى باشد و نه دوستیى (31)

 

قُل لِّعِبَادِیَ الَّذِینَ آمَنُواْ یُقِیمُواْ الصَّلاَةَ وَیُنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِیَةً مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَ یَوْمٌ لاَّ بَیْعٌ فِیهِ وَلاَ خِلاَلٌ ﴿31﴾

خداست که آسمانها و زمین را آفرید و از آسمان آبى فرستاد و به وسیله آن از میوه‏ها براى شما روزى بیرون آورد و کشتى را براى شما رام گردانید تا به فرمان او در دریا روان شود و رودها را براى شما مسخر کرد (32)

 

اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّکُمْ وَسَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَکُمُ الأَنْهَارَ ﴿32﴾

و خورشید و ماه را که پیوسته روانند براى شما رام گردانید و شب و روز را [نیز] مسخر شما ساخت (33)

 

وَسَخَّر لَکُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَآئِبَینَ وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ ﴿33﴾

و از هر چه از او خواستید به شما عطا کرد و اگر نعمت‏خدا را شماره کنید نمى‏توانید آن را به شمار درآورید قطعا انسان ستم‏پیشه ناسپاس است (34)

 

وَآتَاکُم مِّن کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ ﴿34﴾

و [یاد کن] هنگامى را که ابراهیم گفت پروردگارا این شهر را ایمن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتان دور دار (35)

 

وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِی وَبَنِیَّ أَن نَّعْبُدَ الأَصْنَامَ ﴿35﴾

پروردگارا آنها بسیارى از مردم را گمراه کردند پس هر که از من پیروى کند بى گمان او از من است و هر که مرا نافرمانى کند به یقین تو آمرزنده و مهربانى (36)

 

رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کَثِیرًا مِّنَ النَّاسِ فَمَن تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَمَنْ عَصَانِی فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿36﴾

پروردگارا من [یکى از] فرزندانم را در دره‏اى بى‏کشت نزد خانه محترم تو سکونت دادم پروردگارا تا نماز را به پا دارند پس دلهاى برخى از مردم را به سوى آنان گرایش ده و آنان را از محصولات [مورد نیازشان] روزى ده باشد که سپاسگزارى کنند (37)

 

رَّبَّنَا إِنِّی أَسْکَنتُ مِن ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِندَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُواْ الصَّلاَةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ ﴿37﴾

پروردگارا بى‏گمان تو آنچه را که پنهان مى‏داریم و آنچه را که آشکار مى‏سازیم مى‏دانى و چیزى در زمین و در آسمان بر خدا پوشیده نمى‏ماند (38)

 

رَبَّنَا إِنَّکَ تَعْلَمُ مَا نُخْفِی وَمَا نُعْلِنُ وَمَا یَخْفَى عَلَى اللّهِ مِن شَیْءٍ فَی الأَرْضِ وَلاَ فِی السَّمَاء ﴿38﴾

سپاس خداى را که با وجود سالخوردگى اسماعیل و اسحاق را به من بخشید به راستى پروردگار من شنونده دعاست (39)

 

الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکِبَرِ إِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاء ﴿39﴾

پروردگارا مرا برپادارنده نماز قرار ده و از فرزندان من نیز پروردگارا و دعاى مرا بپذیر (40)

 

رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلاَةِ وَمِن ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاء ﴿40﴾

پروردگارا روزى که حساب برپا مى‏شود بر من و پدر و مادرم و بر مؤمنان ببخشاى (41)

 

رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ ﴿41﴾

و خدا را از آنچه ستمکاران مى‏کنند غافل مپندار جز این نیست که [کیفر] آنان را براى روزى به تاخیر مى‏اندازد که چشمها در آن خیره مى‏شود (42)

 

وَلاَ تَحْسَبَنَّ اللّهَ غَافِلًا عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الأَبْصَارُ ﴿42﴾

شتابان سر برداشته و چشم بر هم نمى‏زنند و [از وحشت] دلهایشان تهى است (43)

 

مُهْطِعِینَ مُقْنِعِی رُءُوسِهِمْ لاَ یَرْتَدُّ إِلَیْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاء ﴿43﴾

و مردم را از روزى که عذاب بر آنان مى‏آید بترسان پس آنان که ستم کرده‏اند مى‏گویند پروردگارا ما را تا چندى مهلت بخش تا دعوت تو را پاسخ گوییم و از فرستادگان [تو] پیروى کنیم [به آنان گفته مى‏شود] مگر شما پیش از این سوگند نمى‏خوردید که شما را فنایى نیست (44)

 

وَأَنذِرِ النَّاسَ یَوْمَ یَأْتِیهِمُ الْعَذَابُ فَیَقُولُ الَّذِینَ ظَلَمُواْ رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ نُّجِبْ دَعْوَتَکَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَوَلَمْ تَکُونُواْ أَقْسَمْتُم مِّن قَبْلُ مَا لَکُم مِّن زَوَالٍ ﴿44﴾

و در سراهاى کسانى که بر خود ستم روا داشتند سکونت گزیدید و براى شما آشکار گردید که با آنان چگونه معامله کردیم و مثلها براى شما زدیم (45)

 

وَسَکَنتُمْ فِی مَسَاکِنِ الَّذِینَ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ وَتَبَیَّنَ لَکُمْ کَیْفَ فَعَلْنَا بِهِمْ وَضَرَبْنَا لَکُمُ الأَمْثَالَ ﴿45﴾

و به یقین آنان نیرنگ خود را به کار بردند و [جزاى] مکرشان با خداست هر چند از مکرشان کوهها از جاى کنده مى‏شد (46)

 

وَقَدْ مَکَرُواْ مَکْرَهُمْ وَعِندَ اللّهِ مَکْرُهُمْ وَإِن کَانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ ﴿46﴾

پس مپندار که خدا وعده خود را به پیامبرانش خلاف مى‏کند که خدا شکست‏ناپذیر انتقام‏گیرنده است (47)

 

فَلاَ تَحْسَبَنَّ اللّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ ﴿47﴾

روزى که زمین به غیر این زمین و آسمانها [به غیر این آسمانها] مبدل گردد و [مردم] در برابر خداى یگانه قهار ظاهر شوند (48)

 

یَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَیْرَ الأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُواْ للّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ ﴿48﴾

و گناهکاران را در آن روز مى‏بینى که با هم در زنجیرها بسته شده‏اند (49)

 

وَتَرَى الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ مُّقَرَّنِینَ فِی الأَصْفَادِ ﴿49﴾

تن‏پوشهایشان از قطران است و چهره‏هایشان را آتش مى‏پوشاند (50)

 

سَرَابِیلُهُم مِّن قَطِرَانٍ وَتَغْشَى وُجُوهَهُمْ النَّارُ ﴿50﴾

تا خدا به هر کس هر چه به دست آورده است جزا دهد که خدا زودشمار است (51)

 

لِیَجْزِی اللّهُ کُلَّ نَفْسٍ مَّا کَسَبَتْ إِنَّ اللّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ ﴿51﴾

این [قرآن] ابلاغى براى مردم است [تا به وسیله آن هدایت‏شوند] و بدان بیم یابند و بدانند که او معبودى یگانه است و تا صاحبان خرد پند گیرند (52)

 

هَذَا بَلاَغٌ لِّلنَّاسِ وَلِیُنذَرُواْ بِهِ وَلِیَعْلَمُواْ أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِیَذَّکَّرَ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ ﴿52﴾

 

  • .::::. مـــــــــهـــــــــدی قــــــــــادی.::::.
۲۳
مرداد
۹۱

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

الف لام راء این است آیات کتاب [آسمانى] و قرآن روشنگر (1)

 

الَرَ تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِینٍ ﴿1﴾

چه بسا کسانى که کافر شدند آرزو کنند که کاش مسلمان بودند (2)

 

رُّبَمَا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَوْ کَانُواْ مُسْلِمِینَ ﴿2﴾

بگذارشان تا بخورند و برخوردار شوند و آرزو[ها] سرگرمشان کند پس به زودى خواهند دانست (3)

 

ذَرْهُمْ یَأْکُلُواْ وَیَتَمَتَّعُواْ وَیُلْهِهِمُ الأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿3﴾

و هیچ شهرى را هلاک نکردیم مگر اینکه براى آن اجلى معین بود (4)

 

وَمَا أَهْلَکْنَا مِن قَرْیَةٍ إِلاَّ وَلَهَا کِتَابٌ مَّعْلُومٌ ﴿4﴾

هیچ امتى از اجل خویش نه پیش مى‏افتد و نه پس مى‏ماند (5)

 

مَّا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا یَسْتَأْخِرُونَ ﴿5﴾

و گفتند اى کسى که قرآن بر او نازل شده است به یقین تو دیوانه‏اى (6)

 

وَقَالُواْ یَا أَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ ﴿6﴾

اگر راست مى‏گویى چرا فرشته‏ها را پیش ما نمى‏آورى (7)

 

لَّوْ مَا تَأْتِینَا بِالْمَلائِکَةِ إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿7﴾

فرشتگان را جز به حق فرو نمى‏فرستیم و در آن هنگام دیگر مهلت نیابند (8)

 

مَا نُنَزِّلُ الْمَلائِکَةَ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَا کَانُواْ إِذًا مُّنظَرِینَ ﴿8﴾

بى‏تردید ما این قرآن را به تدریج نازل کرده‏ایم و قطعا نگهبان آن خواهیم بود (9)

 

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿9﴾

و به یقین پیش از تو [نیز] در گروههاى پیشینیان [پیامبرانى] فرستادیم (10)

 

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ فِی شِیَعِ الأَوَّلِینَ ﴿10﴾

و هیچ پیامبرى برایشان نیامد جز آنکه او را به مسخره مى‏گرفتند (11)

 

وَمَا یَأْتِیهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ کَانُواْ بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿11﴾

بدین گونه آن [استهزا] را در دل بزهکاران راه مى‏دهیم (12)

 

کَذَلِکَ نَسْلُکُهُ فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ ﴿12﴾

[که] به او ایمان نمى‏آورند و راه [و رسم] پیشینیان پیوسته چنین بوده است (13)

 

لاَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الأَوَّلِینَ ﴿13﴾

و اگر درى از آسمان بر آنان مى‏گشودیم که همواره از آن بالا مى‏رفتند (14)

 

وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَیْهِم بَابًا مِّنَ السَّمَاءِ فَظَلُّواْ فِیهِ یَعْرُجُونَ ﴿14﴾

قطعا مى‏گفتند در حقیقت ما چشم‏بندى شده‏ایم بلکه ما مردمى هستیم که افسون شده‏ایم (15)

 

لَقَالُواْ إِنَّمَا سُکِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ ﴿15﴾

و به یقین ما در آسمان برجهایى قرار دادیم و آن را براى تماشاگران آراستیم (16)

 

وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِی السَّمَاء بُرُوجًا وَزَیَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِینَ ﴿16﴾

و آن را از هر شیطان رانده‏شده‏اى حفظ کردیم (17)

 

وَحَفِظْنَاهَا مِن کُلِّ شَیْطَانٍ رَّجِیمٍ ﴿17﴾

مگر آن کس که دزدیده گوش فرا دهد که شهابى روشن او را دنبال مى‏کند (18)

 

إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِینٌ ﴿18﴾

و زمین را گسترانیدیم و در آن کوههاى استوار افکندیم و از هر چیز سنجیده‏اى در آن رویانیدیم (19)

 

وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَیْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنبَتْنَا فِیهَا مِن کُلِّ شَیْءٍ مَّوْزُونٍ ﴿19﴾

و براى شما و هر کس که شما روزى‏دهنده او نیستید در آن وسایل زندگى قرار دادیم (20)

 

وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ وَمَن لَّسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِینَ ﴿20﴾

و هیچ چیز نیست مگر آنکه گنجینه‏هاى آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه‏اى معین فرو نمى‏فرستیم (21)

 

وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ ﴿21﴾

و بادها را باردارکننده فرستادیم و از آسمان آبى نازل کردیم پس شما را بدان سیراب نمودیم و شما خزانه‏دار آن نیستید (22)

 

وَأَرْسَلْنَا الرِّیَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَیْنَاکُمُوهُ وَمَا أَنتُمْ لَهُ بِخَازِنِینَ ﴿22﴾

و بى‏تردید این ماییم که زنده مى‏کنیم و مى‏میرانیم و ما وارث [همه] هستیم (23)

 

وَإنَّا لَنَحْنُ نُحْیِی وَنُمِیتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ ﴿23﴾

و به یقین پیشینیان شما را شناخته‏ایم و آیندگان [شما را نیز] شناخته‏ایم (24)

 

وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِینَ مِنکُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِینَ ﴿24﴾

و مسلما پروردگار توست که آنان را محشور خواهد کرد چرا که او حکیم داناست (25)

 

وَإِنَّ رَبَّکَ هُوَ یَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَکِیمٌ عَلِیمٌ ﴿25﴾

و در حقیقت انسان را از گلى خشک از گلى سیاه و بدبو آفریدیم (26)

 

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿26﴾

و پیش از آن جن را از آتشى سوزان و بى‏دود خلق کردیم (27)

 

وَالْجَآنَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ ﴿27﴾

و [یاد کن] هنگامى را که پروردگار تو به فرشتگان گفت من بشرى را از گلى خشک از گلى سیاه و بدبو خواهم آفرید (28)

 

وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿28﴾

پس وقتى آن را درست کردم و از روح خود در آن دمیدم پیش او به سجده درافتید (29)

 

فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِینَ ﴿29﴾

پس فرشتگان همگى یکسره سجده کردند (30)

 

فَسَجَدَ الْمَلآئِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿30﴾

جز ابلیس که خوددارى کرد از اینکه با سجده‏کنندگان باشد (31)

 

إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبَى أَن یَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ﴿31﴾

فرمود اى ابلیس تو را چه شده است که با سجده‏کنندگان نیستى (32)

 

قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا لَکَ أَلاَّ تَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ﴿32﴾

گفت من آن نیستم که براى بشرى که او را از گلى خشک از گلى سیاه و بدبو آفریده‏اى سجده کنم (33)

 

قَالَ لَمْ أَکُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿33﴾

فرمود از این [مقام] بیرون شو که تو رانده‏شده‏اى (34)

 

قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ ﴿34﴾

و تا روز جزا بر تو لعنت باشد (35)

 

وَإِنَّ عَلَیْکَ اللَّعْنَةَ إِلَى یَوْمِ الدِّینِ ﴿35﴾

گفت پروردگارا پس مرا تا روزى که برانگیخته خواهند شد مهلت ده (36)

 

قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿36﴾

فرمود تو از مهلت‏یافتگانى (37)

 

قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنظَرِینَ ﴿37﴾

تا روز [و] وقت معلوم (38)

 

إِلَى یَومِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿38﴾

گفت پروردگارا به سبب آنکه مرا گمراه ساختى من [هم گناهانشان را] در زمین برایشان مى‏آرایم و همه را گمراه خواهم ساخت (39)

 

قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَیْتَنِی لأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الأَرْضِ وَلأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿39﴾

مگر بندگان خالص تو از میان آنان را (40)

 

إِلاَّ عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ ﴿40﴾

فرمود این راهى است راست [که] به سوى من [منتهى مى‏شود] (41)

 

قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ ﴿41﴾

در حقیقت تو را بر بندگان من تسلطى نیست مگر کسانى از گمراهان که تو را پیروى کنند (42)

 

إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ ﴿42﴾

و قطعا وعده‏گاه همه آنان دوزخ است (43)

 

وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿43﴾

[دوزخى] که براى آن هفت در است و از هر درى بخشى معین از آنان [وارد مى‏شوند] (44)

 

لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّکُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ ﴿44﴾

بى‏گمان پرهیزگاران در باغها و چشمه‏سارانند (45)

 

إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿45﴾

[به آنان گویند] با سلامت و ایمنى در آنجا داخل شوید (46)

 

ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِینَ ﴿46﴾

و آنچه کینه [و شائبه‏هاى نفسانى] در سینه‏هاى آنان است برکنیم برادرانه بر تختهایى روبروى یکدیگر نشسته‏اند (47)

 

وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِینَ ﴿47﴾

نه رنجى در آنجا به آنان مى‏رسد و نه از آنجا بیرون رانده مى‏شوند (48)

 

لاَ یَمَسُّهُمْ فِیهَا نَصَبٌ وَمَا هُم مِّنْهَا بِمُخْرَجِینَ ﴿48﴾

به بندگان من خبر ده که منم آمرزنده مهربان (49)

 

نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿49﴾

و اینکه عذاب من عذابى است دردناک (50)

 

وَ أَنَّ عَذَابِی هُوَ الْعَذَابُ الأَلِیمَ ﴿50﴾

و از مهمانان ابراهیم به آنان خبر ده (51)

 

وَنَبِّئْهُمْ عَن ضَیْفِ إِبْراَهِیمَ ﴿51﴾

هنگامى که بر او وارد شدند و سلام گفتند [ابراهیم] گفت ما از شما بیمناکیم (52)

 

إِذْ دَخَلُواْ عَلَیْهِ فَقَالُواْ سَلامًا قَالَ إِنَّا مِنکُمْ وَجِلُونَ ﴿52﴾

گفتند مترس که ما تو را به پسرى دانا مژده مى‏دهیم (53)

 

قَالُواْ لاَ تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ عَلِیمٍ ﴿53﴾

گفت آیا با اینکه مرا پیرى فرا رسیده است بشارتم مى‏دهید به چه بشارت مى‏دهید (54)

 

قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِی عَلَى أَن مَّسَّنِیَ الْکِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ ﴿54﴾

گفتند ما تو را به حق بشارت دادیم پس از نومیدان مباش (55)

 

قَالُواْ بَشَّرْنَاکَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَکُن مِّنَ الْقَانِطِینَ ﴿55﴾

گفت چه کسى جز گمراهان از رحمت پروردگارش نومید مى‏شود (56)

 

قَالَ وَمَن یَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ ﴿56﴾

[سپس] گفت اى فرشتگان [دیگر] کارتان چیست (57)

 

قَالَ فَمَا خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿57﴾

گفتند ما به سوى گروه مجرمان فرستاده شده‏ایم (58)

 

قَالُواْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِینَ ﴿58﴾

مگر خانواده لوط که ما قطعا همه آنان را نجات مى‏دهیم (59)

 

إِلاَّ آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿59﴾

جز آنش را که مقدر کردیم او از بازماندگان [در عذاب] باشد (60)

 

إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِینَ ﴿60﴾

پس چون فرشتگان نزد خاندان لوط آمدند (61)

 

فَلَمَّا جَاء آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ ﴿61﴾

[لوط] گفت‏شما مردمى ناشناس هستید (62)

 

قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ مُّنکَرُونَ ﴿62﴾

گفتند [نه] بلکه براى تو چیزى آورده‏ایم که در آن تردید مى‏کردند (63)

 

قَالُواْ بَلْ جِئْنَاکَ بِمَا کَانُواْ فِیهِ یَمْتَرُونَ ﴿63﴾

و حق را براى تو آورده‏ایم و قطعا ما راستگویانیم (64)

 

وَأَتَیْنَاکَ بَالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿64﴾

پس پاسى از شب [گذشته] خانواده‏ات را حرکت ده و [خودت] به دنبال آنان برو و هیچ یک از شما نباید به عقب بنگرد و هر جا به شما دستور داده مى‏شود بروید (65)

 

فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّیْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلاَ یَلْتَفِتْ مِنکُمْ أَحَدٌ وَامْضُواْ حَیْثُ تُؤْمَرُونَ ﴿65﴾

و او را از این امر آگاه کردیم که ریشه آن گروه صبحگاهان بریده خواهد شد (66)

 

وَقَضَیْنَا إِلَیْهِ ذَلِکَ الأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هَؤُلاء مَقْطُوعٌ مُّصْبِحِینَ ﴿66﴾

و مردم شهر شادى‏کنان روى آوردند (67)

 

وَجَاء أَهْلُ الْمَدِینَةِ یَسْتَبْشِرُونَ ﴿67﴾

[لوط] گفت اینان مهمانان منند مرا رسوا مکنید (68)

 

قَالَ إِنَّ هَؤُلاء ضَیْفِی فَلاَ تَفْضَحُونِ ﴿68﴾

و از خدا پروا کنید و مرا خوار نسازید (69)

 

وَاتَّقُوا اللّهَ وَلاَ تُخْزُونِ ﴿69﴾

گفتند آیا تو را [از مهمان کردن] مردم بیگانه منع نکردیم (70)

 

قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَکَ عَنِ الْعَالَمِینَ ﴿70﴾

گفت اگر مى‏خواهید [کارى مشروع] انجام دهید اینان دختران منند [با آنان ازدواج کنید] (71)

 

قَالَ هَؤُلاء بَنَاتِی إِن کُنتُمْ فَاعِلِینَ ﴿71﴾

به جان تو سوگند که آنان در مستى خود سرگردان بودند (72)

 

لَعَمْرُکَ إِنَّهُمْ لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ ﴿72﴾

پس به هنگام طلوع آفتاب فریاد [مرگبار] آنان را فرو گرفت (73)

 

فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ مُشْرِقِینَ ﴿73﴾

و آن [شهر] را زیر و زبر کردیم و بر آنان سنگهایى از سنگ گل باراندیم (74)

 

فَجَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ حِجَارَةً مِّن سِجِّیلٍ ﴿74﴾

به یقین در این [کیفر] براى هوشیاران عبرتهاست (75)

 

إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِینَ ﴿75﴾

و [آثار] آن [شهر هنوز] بر سر راهى [دایر] برجاست (76)

 

وَإِنَّهَا لَبِسَبِیلٍ مُّقیمٍ ﴿76﴾

بى‏گمان در این براى مؤمنان عبرتى است (77)

 

إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّلْمُؤمِنِینَ ﴿77﴾

و راستى اهل ایکه ستمگر بودند (78)

 

وَإِن کَانَ أَصْحَابُ الأَیْکَةِ لَظَالِمِینَ ﴿78﴾

پس از آنان انتقام گرفتیم و آن دو [شهر اکنون] بر سر راهى آشکاراست (79)

 

فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُّبِینٍ ﴿79﴾

و اهل حجر [نیز] پیامبران [ما] را تکذیب کردند (80)

 

وَلَقَدْ کَذَّبَ أَصْحَابُ الحِجْرِ الْمُرْسَلِینَ ﴿80﴾

و آیات خود را به آنان دادیم و[لى] از آنها اعراض کردند (81)

 

وَآتَیْنَاهُمْ آیَاتِنَا فَکَانُواْ عَنْهَا مُعْرِضِینَ ﴿81﴾

و [براى خود] از کوهها خانه‏هایى مى‏تراشیدند که در امان بمانند (82)

 

وَکَانُواْ یَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا آمِنِینَ ﴿82﴾

پس صبحدم فریاد [مرگبار] آنان را فرو گرفت (83)

 

فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ مُصْبِحِینَ ﴿83﴾

و آنچه به دست مى‏آوردند به کارشان نخورد (84)

 

فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَکْسِبُونَ ﴿84﴾

و ما آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است جز به حق نیافریده‏ایم و یقینا قیامت فرا خواهد رسید پس به خوبى صرف نظر کن (85)

 

وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلاَّ بِالْحَقِّ وَإِنَّ السَّاعَةَ لآتِیَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ ﴿85﴾

زیرا پروردگار تو همان آفریننده داناست (86)

 

إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِیمُ ﴿86﴾

و به راستى به تو سبع المثانى [=سوره فاتحه] و قرآن بزرگ را عطا کردیم (87)

 

وَلَقَدْ آتَیْنَاکَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ ﴿87﴾

و به آنچه ما دسته‏هایى از آنان [=کافران] را بدان برخوردار ساخته‏ایم چشم مدوز و بر ایشان اندوه مخور و بال خویش براى مؤمنان فرو گستر (88)

 

لاَ تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿88﴾

و بگو من همان هشداردهنده آشکارم (89)

 

وَقُلْ إِنِّی أَنَا النَّذِیرُ الْمُبِینُ ﴿89﴾

همان گونه که [عذاب را] بر تقسیم‏کنندگان نازل کردیم (90)

 

کَمَا أَنزَلْنَا عَلَى المُقْتَسِمِینَ ﴿90﴾

همانان که قرآن را جزء جزء کردند [به برخى از آن عمل کردند و بعضى را رها نمودند] (91)

 

الَّذِینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِینَ ﴿91﴾

پس سوگند به پروردگارت که از همه آنان خواهیم پرسید (92)

 

فَوَرَبِّکَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِیْنَ ﴿92﴾

از آنچه انجام مى‏دادند (93)

 

عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿93﴾

پس آنچه را بدان مامورى آشکار کن و از مشرکان روى برتاب (94)

 

فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ ﴿94﴾

که ما [شر] ریشخندگران را از تو برطرف خواهیم کرد (95)

 

إِنَّا کَفَیْنَاکَ الْمُسْتَهْزِئِینَ ﴿95﴾

همانان که با خدا معبودى دیگر قرار مى‏دهند پس به زودى [حقیقت را] خواهند دانست (96)

 

الَّذِینَ یَجْعَلُونَ مَعَ اللّهِ إِلهًا آخَرَ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿96﴾

و قطعا مى‏دانیم که سینه تو از آنچه مى‏گویند تنگ مى‏شود (97)

 

وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِمَا یَقُولُونَ ﴿97﴾

پس با ستایش پروردگارت تسبیح گوى و از سجده‏کنندگان باش (98)

 

فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَکُن مِّنَ السَّاجِدِینَ ﴿98﴾

و پروردگارت را پرستش کن تا اینکه مرگ تو فرا رسد (99)

 

وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ ﴿99﴾

 

  • .::::. مـــــــــهـــــــــدی قــــــــــادی.::::.
۲۳
مرداد
۹۱

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

[هان] امر خدا دررسید پس در آن شتاب مکنید او منزه و فراتر است از آنچه [با وى] شریک مى‏سازند (1)

 

أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿1﴾

فرشتگان را با روح به فرمان خود بر هر کس از بندگانش که بخواهد نازل مى‏کند که بیم دهید که معبودى جز من نیست پس از من پروا کنید (2)

 

یُنَزِّلُ الْمَلآئِکَةَ بِالْرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنذِرُواْ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنَاْ فَاتَّقُونِ ﴿2﴾

آسمانها و زمین را به حق آفریده است او فراتر است از آنچه [با وى] شریک مى‏گردانند (3)

 

خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿3﴾

انسان را از نطفه‏اى آفریده است آنگاه ستیزه‏جویى آشکار است (4)

 

خَلَقَ الإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُّبِینٌ ﴿4﴾

و چارپایان را براى شما آفرید در آنها براى شما [وسیله] گرمى و سودهایى است و از آنها مى‏خورید (5)

 

وَالأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَکُمْ فِیهَا دِفْءٌ وَمَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ ﴿5﴾

و در آنها براى شما زیبایى است آنگاه که [آنها را] از چراگاه برمى‏گردانید و هنگامى که [آنها را] به چراگاه مى‏برید (6)

 

وَلَکُمْ فِیهَا جَمَالٌ حِینَ تُرِیحُونَ وَحِینَ تَسْرَحُونَ ﴿6﴾

و بارهاى شما را به شهرى مى‏ب رند که جز با مشقت بدنها بدان نمى‏توانستید برسید قطعا پروردگار شما رئوف و مهربان است (7)

 

وَتَحْمِلُ أَثْقَالَکُمْ إِلَى بَلَدٍ لَّمْ تَکُونُواْ بَالِغِیهِ إِلاَّ بِشِقِّ الأَنفُسِ إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَؤُوفٌ رَّحِیمٌ ﴿7﴾

و اسبان و استران و خران را [آفرید] تا بر آنها سوار شوید و [براى شما] تجملى [باشد] و آنچه را نمى‏دانید مى‏آفریند (8)

 

وَالْخَیْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِیرَ لِتَرْکَبُوهَا وَزِینَةً وَیَخْلُقُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ﴿8﴾

و نمودن راه راست بر عهده خداست و برخى از آن [راهها] کژ است و اگر [خدا] مى‏خواست مسلما همه شما را هدایت مى‏کرد (9)

 

وَعَلَى اللّهِ قَصْدُ السَّبِیلِ وَمِنْهَا جَآئِرٌ وَلَوْ شَاء لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ ﴿9﴾

اوست کسى که از آسمان آبى فرود آورد که [آب] آشامیدنى شما از آن است و روییدنى[هایى] که [رمه‏هاى خود را] در آن مى‏چرانید [نیز] از آن است (10)

 

هُوَ الَّذِی أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَّکُم مِّنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِیهِ تُسِیمُونَ ﴿10﴾

به وسیله آن کشت و زیتون و درختان خرما و انگور و از هر گونه محصولات [دیگر] براى شما مى‏رویاند قطعا در اینها براى مردمى که اندیشه مى‏کنند نشانه‏اى است (11)

 

یُنبِتُ لَکُم بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّیْتُونَ وَالنَّخِیلَ وَالأَعْنَابَ وَمِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ﴿11﴾

و شب و روز و خورشید و ماه را براى شما رام گردانید و ستارگان به فرمان او مسخر شده‏اند مسلما در این [امور] براى مردمى که تعقل مى‏کنند نشانه‏هاست (12)

 

وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالْنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالْنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ﴿12﴾

و [همچنین] آنچه را در زمین به رنگهاى گوناگون براى شما پدید آورد [مسخر شما ساخت] بى‏تردید در این [امور] براى مردمى که پند مى‏گیرند نشانه‏اى است (13)

 

وَمَا ذَرَأَ لَکُمْ فِی الأَرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَذَّکَّرُونَ ﴿13﴾

و اوست کسى که دریا را مسخر گردانید تا از آن گوشت تازه بخورید و پیرایه‏اى که آن را مى‏پوشید از آن بیرون آورید و کشتیها را در آن شکافنده [آب] مى‏بینى و تا از فضل او بجویید و باشد که شما شکر گزارید (14)

 

وَهُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُواْ مِنْهُ لَحْمًا طَرِیًّا وَتَسْتَخْرِجُواْ مِنْهُ حِلْیَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْکَ مَوَاخِرَ فِیهِ وَلِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿14﴾

و در زمین کوههایى استوار افکند تا شما را نجنباند و رودها و راهها [قرار داد] تا شما راه خود را پیدا کنید (15)

 

وَأَلْقَى فِی الأَرْضِ رَوَاسِیَ أَن تَمِیدَ بِکُمْ وَأَنْهَارًا وَسُبُلًا لَّعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ ﴿15﴾

و نشانه‏هایى [دیگر نیز قرار داد] و آنان به وسیله ستاره [قطبى] راه‏یابى مى‏کنند (16)

 

وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ ﴿16﴾

پس آیا کسى که مى‏آفریند چون کسى است که نمى‏آفریند آیا پند نمى‏گیرید (17)

 

أَفَمَن یَخْلُقُ کَمَن لاَّ یَخْلُقُ أَفَلا تَذَکَّرُونَ ﴿17﴾

و اگر نعمت[هاى] خدا را شماره کنید آن را نمى‏توانید بشمارید قطعا خدا آمرزنده مهربان است (18)

 

وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ اللّهَ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿18﴾

و خدا آنچه را که پنهان مى‏دارید و آنچه را که آشکار مى‏سازید مى‏داند (19)

 

وَاللّهُ یَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ ﴿19﴾

و کسانى را که جز خدا مى‏خوانند چیزى نمى‏آفرینند در حالى که خود آفریده مى شوند (20)

 

وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ لاَ یَخْلُقُونَ شَیْئًا وَهُمْ یُخْلَقُونَ ﴿20﴾

مردگانند نه زندگان و نمى‏دانند کى برانگیخته خواهند شد (21)

 

أَمْواتٌ غَیْرُ أَحْیَاء وَمَا یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ ﴿21﴾

معبود شما معبودى است‏یگانه پس کسانى که به آخرت ایمان ندارند دلهایشان انکارکننده [حق] است و خودشان متکبرند (22)

 

إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَالَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ قُلُوبُهُم مُّنکِرَةٌ وَهُم مُّسْتَکْبِرُونَ ﴿22﴾

شک نیست که خداوند آنچه را پنهان مى‏دارند و آنچه را آشکار مى‏سازند مى‏داند و او گردنکشان را دوست نمى‏دارد (23)

 

لاَ جَرَمَ أَنَّ اللّهَ یَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ ﴿23﴾

و چون به آنان گفته شود پروردگارتان چه چیز نازل کرده است مى‏گویند افسانه‏هاى پیشینیان است (24)

 

وَإِذَا قِیلَ لَهُم مَّاذَا أَنزَلَ رَبُّکُمْ قَالُواْ أَسَاطِیرُ الأَوَّلِینَ ﴿24﴾

تا روز قیامت بار گناهان خود را تمام بردارند و [نیز] بخشى از بار گناهان کسانى را که ندانسته آنان را گمراه مى‏کنند آگاه باشید چه بد بارى را مى‏کشند (25)

 

لِیَحْمِلُواْ أَوْزَارَهُمْ کَامِلَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِینَ یُضِلُّونَهُم بِغَیْرِ عِلْمٍ أَلاَ سَاء مَا یَزِرُونَ ﴿25﴾

پیش از آنان کسانى بودند که مکر کردند و[لى] خدا از پایه بر بنیانشان زد درنتیجه از بالاى سرشان سقف بر آنان فرو ریخت و از آنجا که حدس نمى‏زدند عذاب به سراغشان آمد (26)

 

قَدْ مَکَرَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللّهُ بُنْیَانَهُم مِّنَ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَیْهِمُ السَّقْفُ مِن فَوْقِهِمْ وَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَشْعُرُونَ ﴿26﴾

سپس روز قیامت آنان را رسوا مى‏کند و مى‏گوید کجایند آن شریکان من که در باره آنها [با پیامبران] مخالفت مى‏کردید کسانى که به آنان علم داده شده است مى‏گویند در حقیقت امروز رسوایى و خوارى بر کافران است (27)

 

ثُمَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یُخْزِیهِمْ وَیَقُولُ أَیْنَ شُرَکَآئِیَ الَّذِینَ کُنتُمْ تُشَاقُّونَ فِیهِمْ قَالَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْیَ الْیَوْمَ وَالْسُّوءَ عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿27﴾

همانان که فرشتگان جانشان را مى‏گیرند در حالى که بر خود ستمکار بوده‏اند پس از در تسلیم درمى‏آیند [و مى‏گویند] ما هیچ کار بدى نمى‏کردیم آرى خدا به آنچه مى‏کردید داناست (28)

 

الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظَالِمِی أَنفُسِهِمْ فَأَلْقَوُاْ السَّلَمَ مَا کُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ بَلَى إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿28﴾

پس از درهاى دوزخ وارد شوید و در آن همیشه بمانید و حقا که چه بد است جایگاه متکبران (29)

 

فَادْخُلُواْ أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَکَبِّرِینَ ﴿29﴾

و به کسانى که تقوا پیشه کردند گفته شود پروردگارتان چه نازل کرد مى گویند خوبى براى کسانى که در این دنیا نیکى کردند [پاداش] نیکویى است و قطعا سراى آخرت بهتر است و چه نیکوست‏سراى پرهیزگاران (30)

 

وَقِیلَ لِلَّذِینَ اتَّقَوْاْ مَاذَا أَنزَلَ رَبُّکُمْ قَالُواْ خَیْرًا لِّلَّذِینَ أَحْسَنُواْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَیْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِینَ ﴿30﴾

بهشتهاى عدن که در آن داخل مى‏شوند رودها از زیر [درختان] آنها روان است در آنجا هر چه بخواهند براى آنان [فراهم] است‏خدا این گونه پرهیزگاران را پاداش مى‏دهد (31)

 

جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ لَهُمْ فِیهَا مَا یَشَآؤُونَ کَذَلِکَ یَجْزِی اللّهُ الْمُتَّقِینَ ﴿31﴾

همان کسانى که فرشتگان جانشان را در حالى که پاکند مى‏ستانند [و به آنان] مى‏گویند درود بر شما باد به [پاداش] آنچه انجام مى‏دادید به بهشت درآیید (32)

 

الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِکَةُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْکُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿32﴾

آیا [کافران] جز این که فرشتگان [جان‏ستان] به سویشان آیند یا فرمان پروردگارت [دایر بر عذابشان] دررسد انتظارى مى‏برند کسانى که پیش از آنان بودند [نیز] این گونه رفتار کردند و خدا به ایشان ستم نکرد بلکه آنان به خود ستم مى‏کردند (33)

 

هَلْ یَنظُرُونَ إِلاَّ أَن تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ أَمْرُ رَبِّکَ کَذَلِکَ فَعَلَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللّهُ وَلکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿33﴾

پس [کیفر] بدیهایى که کردند به آنان رسید و آنچه مسخره‏اش مى‏کردند آنان را فرا گرفت (34)

 

فَأَصَابَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا عَمِلُواْ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿34﴾

و کسانى که شرک ورزیدند گفتند اگر خدا مى‏خواست نه ما و نه پدرانمان هیچ چیزى را غیر از او نمى‏پرستیدیم و بدون [حکم] او چیزى را حرام نمى‏شمردیم پیش از آنان [نیز] چنین رفتار کردند و[لى] آیا جز ابلاغ آشکار بر پیامبران [وظیفه‏اى] است (35)

 

وَقَالَ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ لَوْ شَاء اللّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَیْءٍ نَّحْنُ وَلا آبَاؤُنَا وَلاَ حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَیْءٍ کَذَلِکَ فَعَلَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِینُ ﴿35﴾

و در حقیقت در میان هر امتى فرستاده‏اى برانگیختیم [تا بگوید] خدا را بپرستید و از طاغوت [=فریبگر] بپرهیزید پس از ایشان کسى است که خدا [او را] هدایت کرده و از ایشان کسى است که گمراهى بر او سزاوار است بنابراین در زمین بگردید و ببینید فرجام تکذیب‏کنندگان چگونه بوده است (36)

 

وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلالَةُ فَسِیرُواْ فِی الأَرْضِ فَانظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ ﴿36﴾

اگر [چه] بر هدایت آنان حرص ورزى ولى خدا کسى را که فرو گذاشته است هدایت نمى‏کند و براى ایشان یارى‏کنندگانى نیست (37)

 

إِن تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی مَن یُضِلُّ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِینَ ﴿37﴾

و با سخت‏ترین سوگندهایشان بخدا سوگند یاد کردند که خدا کسى را که مى‏میرد بر نخواهد انگیخت آرى [انجام] این وعده بر او حق است لیکن بیشتر مردم نمى‏دانند (38)

 

وَأَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لاَ یَبْعَثُ اللّهُ مَن یَمُوتُ بَلَى وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا وَلکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ ﴿38﴾

تا [خدا] آنچه را در [مورد] آن اختلاف دارند براى آنان توضیح دهد و تا کسانى که کافر شده‏اند بدانند که آنها خود دروغ مى‏گفته‏اند (39)

 

لِیُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی یَخْتَلِفُونَ فِیهِ وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ کَفَرُواْ أَنَّهُمْ کَانُواْ کَاذِبِینَ ﴿39﴾

ما وقتى چیزى را اراده کنیم همین قدر به آن مى‏گوییم باش بى‏درنگ موجود مى‏شود (40)

 

إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَیْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَن نَّقُولَ لَهُ کُن فَیَکُونُ ﴿40﴾

و کسانى که پس از ستمدیدگى در راه خدا هجرت کرده‏اند در این دنیا جاى نیکویى به آنان مى‏دهیم و اگر بدانند قطعا پاداش آخرت بزرگتر خواهد بود (41)

 

وَالَّذِینَ هَاجَرُواْ فِی اللّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ ﴿41﴾

همانان که صبر نمودند و بر پروردگارشان توکل مى‏کنند (42)

 

الَّذِینَ صَبَرُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ﴿42﴾

و پیش از تو [هم] جز مردانى که بدیشان وحى مى‏کردیم گسیل نداشتیم پس اگر نمى‏دانید از پژوهندگان کتابهاى آسمانى جویا شوید (43)

 

وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ إِلاَّ رِجَالًا نُّوحِی إِلَیْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ﴿43﴾

[زیرا آنان را] با دلایل آشکار و نوشته‏ها [فرستادیم] و این قرآن را به سوى تو فرود آوردیم تا براى مردم آنچه را به سوى ایشان نازل شده است توضیح دهى و امید که آنان بیندیشند (44)

 

بِالْبَیِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ﴿44﴾

آیا کسانى که تدبیرهاى بد مى‏اندیشند ایمن شدند از اینکه خدا آنان را در زمین فرو ببرد یا از جایى که حدس نمى‏زنند عذاب برایشان بیاید (45)

 

أَفَأَمِنَ الَّذِینَ مَکَرُواْ السَّیِّئَاتِ أَن یَخْسِفَ اللّهُ بِهِمُ الأَرْضَ أَوْ یَأْتِیَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَشْعُرُونَ ﴿45﴾

یا در حال رفت و آمدشان [گریبان] آنان را بگیرد و کارى از دستشان برنیاید (46)

 

أَوْ یَأْخُذَهُمْ فِی تَقَلُّبِهِمْ فَمَا هُم بِمُعْجِزِینَ ﴿46﴾

یا آنان را در حالى که وحشت‏زده‏اند فرو گیرد همانا پروردگار شما رئوف و مهربان است (47)

 

أَوْ یَأْخُذَهُمْ عَلَى تَخَوُّفٍ فَإِنَّ رَبَّکُمْ لَرؤُوفٌ رَّحِیمٌ ﴿47﴾

آیا به چیزهایى که خدا آفریده است ننگریسته‏اند که [چگونه] سایه‏هایشان از راست و [از جوانب] چپ مى‏گردد و براى خدا در حال فروتنى سر بر خاک مى‏سایند (48)

 

أَوَ لَمْ یَرَوْاْ إِلَى مَا خَلَقَ اللّهُ مِن شَیْءٍ یَتَفَیَّأُ ظِلاَلُهُ عَنِ الْیَمِینِ وَالْشَّمَآئِلِ سُجَّدًا لِلّهِ وَهُمْ دَاخِرُونَ ﴿48﴾

و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین از جنبندگان و فرشتگان است براى خدا سجده مى‏کنند و تکبر نمى‏ورزند (49)

 

وَلِلّهِ یَسْجُدُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مِن دَآبَّةٍ وَالْمَلآئِکَةُ وَهُمْ لاَ یَسْتَکْبِرُونَ ﴿49﴾

از پروردگارشان که حاکم بر آنهاست مى‏ترسند و آنچه را مامورند انجام مى‏دهند (50)

 

یَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ وَیَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ ﴿50﴾

و خدا فرمود دو معبود براى خود مگیرید جز این نیست که او خدایى یگانه است پس تنها از من بترسید (51)

 

وَقَالَ اللّهُ لاَ تَتَّخِذُواْ إِلهَیْنِ اثْنَیْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلهٌ وَاحِدٌ فَإیَّایَ فَارْهَبُونِ ﴿51﴾

و آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست و آیین پایدار [نیز] از آن اوست پس آیا از غیر خدا پروا دارید (52)

 

وَلَهُ مَا فِی الْسَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَهُ الدِّینُ وَاصِبًا أَفَغَیْرَ اللّهِ تَتَّقُونَ ﴿52﴾

و هر نعمتى که دارید از خداست‏سپس چون آسیبى به شما رسد به سوى او روى مى آورید [و مى‏نالید] (53)

 

وَمَا بِکُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللّهِ ثُمَّ إِذَا مَسَّکُمُ الضُّرُّ فَإِلَیْهِ تَجْأَرُونَ ﴿53﴾

و چون آن آسیب را از شما برطرف کرد آنگاه گروهى از شما به پروردگارشان شرک مى‏ورزند (54)

 

ثُمَّ إِذَا کَشَفَ الضُّرَّ عَنکُمْ إِذَا فَرِیقٌ مِّنکُم بِرَبِّهِمْ یُشْرِکُونَ ﴿54﴾

[بگذار] تا آنچه را به ایشان عطا کرده‏ایم ناسپاسى کنند اکنون برخوردار شوید و[لى] زودا که بدانید (55)

 

لِیَکْفُرُواْ بِمَا آتَیْنَاهُمْ فَتَمَتَّعُواْ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿55﴾

و از آنچه به ایشان روزى دادیم نصیبى براى آن [خدایانى] که نمى‏دانند [چیست] مى‏نهند به خدا سوگند که از آنچه به دروغ برمى‏بافتید حتما سؤال خواهید شد (56)

 

وَیَجْعَلُونَ لِمَا لاَ یَعْلَمُونَ نَصِیبًا مِّمَّا رَزَقْنَاهُمْ تَاللّهِ لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا کُنتُمْ تَفْتَرُونَ ﴿56﴾

و براى خدا دخترانى مى‏پندارند منزه است او و براى خودشان آنچه را میل دارند [قرار مى‏دهند] (57)

 

وَیَجْعَلُونَ لِلّهِ الْبَنَاتِ سُبْحَانَهُ وَلَهُم مَّا یَشْتَهُونَ ﴿57﴾

و هر گاه یکى از آنان را به دختر مژده آورند چهره‏اش سیاه مى‏گردد در حالى که خشم [و اندوه] خود را فرو مى‏خورد (58)

 

وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالأُنثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ ﴿58﴾

از بدى آنچه بدو بشارت داده شده از قبیله [خود] روى مى‏پوشاند آیا او را با خوارى نگاه دارد یا در خاک پنهانش کند وه چه بد داورى مى‏کنند (59)

 

یَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَیُمْسِکُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرَابِ أَلاَ سَاء مَا یَحْکُمُونَ ﴿59﴾

وصف زشت براى کسانى است که به آخرت ایمان ندارند و بهترین وصف از آن خداست و اوست ارجمند حکیم (60)

 

لِلَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَلِلّهِ الْمَثَلُ الأَعْلَىَ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿60﴾

و اگر خداوند مردم را به [سزاى] ستمشان مؤاخذه مى‏کرد جنبنده‏اى بر روى زمین باقى نمى‏گذاشت لیکن [کیفر] آنان را تا وقتى معین بازپس مى‏اندازد و چون اجلشان فرا رسد ساعتى آن را پس و پیش نمى‏توانند افکنند (61)

 

وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَکَ عَلَیْهَا مِن دَآبَّةٍ وَلَکِن یُؤَخِّرُهُمْ إلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یَسْتَقْدِمُونَ ﴿61﴾

و چیزى را که خوش نمى‏دارند براى خدا قرار مى‏دهند و زبانشان دروغ‏پردازى مى‏کند که [سرانجام] نیکو از آن ایشان است‏حقا که آتش براى آنان است و به سوى آن پیش فرستاده خواهند شد (62)

 

وَیَجْعَلُونَ لِلّهِ مَا یَکْرَهُونَ وَتَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْکَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنَى لاَ جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ الْنَّارَ وَأَنَّهُم مُّفْرَطُونَ ﴿62﴾

سوگند به خدا که به سوى امتهاى پیش از تو [رسولانى] فرستادیم [اما] شیطان اعمالشان را برایشان آراست و امروز [هم] سرپرستشان هموست و برایشان عذابى دردناک است (63)

 

تَاللّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِکَ فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿63﴾

و ما [این] کتاب را بر تو نازل نکردیم مگر براى اینکه آنچه را در آن اختلاف کرده‏اند براى آنان توضیح دهى و [آن] براى مردمى که ایمان مى‏آورند رهنمود و رحمتى است (64)

 

وَمَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ إِلاَّ لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُواْ فِیهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿64﴾

و خدا از آسمان آبى فرود آورد و با آن زمین را پس از پژمردنش زنده گردانید قطعا در این [امر] براى مردمى که شنوایى دارند نشانه‏اى است (65)

 

وَاللّهُ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْیَا بِهِ الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَسْمَعُونَ ﴿65﴾

و در دامها قطعا براى شما عبرتى است از آنچه در [لابلاى] شکم آنهاست از میان سرگین و خون شیرى ناب به شما مى‏نوشانیم که براى نوشندگان گواراست (66)

 

وَإِنَّ لَکُمْ فِی الأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِیکُم مِّمَّا فِی بُطُونِهِ مِن بَیْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَآئِغًا لِلشَّارِبِینَ ﴿66﴾

و از میوه درختان خرما و انگور باده مستى‏بخش و خوراکى نیکو براى خود مى گیرید قطعا در این[ها] براى مردمى که تعقل مى‏کنند نشانه‏اى است (67)

 

وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِیلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ﴿67﴾

و پروردگار تو به زنبور عسل وحى [=الهام غریزى] کرد که از پاره‏اى کوهها و از برخى درختان و از آنچه داربست [و چفته‏سازى] مى‏کنند خانه‏هایى براى خود درست کن (68)

 

وَأَوْحَى رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا یَعْرِشُونَ ﴿68﴾

سپس از همه میوه‏ها بخور و راههاى پروردگارت را فرمانبردارانه بپوى [آنگاه] از درون [شکم] آن شهدى که به رنگهاى گوناگون است بیرون مى‏آید در آن براى مردم درمانى است راستى در این [زندگى زنبوران] براى مردمى که تفکر مى‏کنند نشانه [قدرت الهى] است (69)

 

ثُمَّ کُلِی مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلًا یَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاء لِلنَّاسِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ﴿69﴾

و خدا شما را آفرید سپس [جان] شما را مى‏گیرد و بعضى از شما تا خوارترین [دوره] سالهاى زندگى [فرتوتى] بازگردانده مى‏شود به طورى که بعد از [آن همه] دانستن [دیگر] چیزى نمى‏دانند قطعا خدا داناى تواناست (70)

 

وَاللّهُ خَلَقَکُمْ ثُمَّ یَتَوَفَّاکُمْ وَمِنکُم مَّن یُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْ لاَ یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیْئًا إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ قَدِیرٌ ﴿70﴾

و خدا بعضى از شما را در روزى بر بعضى دیگر برترى داده است و[لى] کسانى که فزونى یافته‏اند روزى خود را به بندگان خود نمى‏دهند تا در آن با هم مساوى باشند آیا باز نعمت‏خدا را انکار مى‏کنند (71)

 

وَاللّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ فِی الْرِّزْقِ فَمَا الَّذِینَ فُضِّلُواْ بِرَآدِّی رِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَهُمْ فِیهِ سَوَاء أَفَبِنِعْمَةِ اللّهِ یَجْحَدُونَ ﴿71﴾

و خدا براى شما از خودتان همسرانى قرار داد و از همسرانتان براى شما پسران و نوادگانى نهاد و از چیزهاى پاکیزه به شما روزى بخشید آیا [باز هم] به باطل ایمان مى‏آورند و به عمت‏خدا کفر مى‏ورزند (72)

 

وَاللّهُ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَکُم مِّنْ أَزْوَاجِکُم بَنِینَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَکُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ یُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللّهِ هُمْ یَکْفُرُونَ ﴿72﴾

و به جاى خدا چیزهایى را مى‏پرستند که در آسمانها و زمین به هیچ وجه اختیار روزى آنان را ندارند و [به کارى] توانایى ندارند (73)

 

وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ یَمْلِکُ لَهُمْ رِزْقًا مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ شَیْئًا وَلاَ یَسْتَطِیعُونَ ﴿73﴾

پس براى خدا مثل نزنید که خدا مى‏داند و شما نمى‏دانید (74)

 

فَلاَ تَضْرِبُواْ لِلّهِ الأَمْثَالَ إِنَّ اللّهَ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ﴿74﴾

خدا مثلى مى‏زند بنده‏اى است زرخرید که هیچ کارى از او برنمى‏آید آیا [او] با کسى که به وى از جانب خود روزى نیکو داده‏ایم و او از آن در نهان و آشکار انفاق مى‏کند یکسانست ‏سپاس خداى راست [نه] بلکه بیشترشان نمى‏دانند (75)

 

ضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَّمْلُوکًا لاَّ یَقْدِرُ عَلَى شَیْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ یُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ یَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ ﴿75﴾

و خدا مثلى [دیگر] مى‏زند دو مردند که یکى از آنها لال است و هیچ کارى از او برنمى‏آید و او سربار خداوندگارش مى‏باشد هر جا که او را مى‏فرستد خیرى به همراه نمى‏آورد آیا او با کسى که به عدالت فرمان مى‏دهد و خود بر راه راست است ‏یکسان است (76)

 

وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا رَّجُلَیْنِ أَحَدُهُمَا أَبْکَمُ لاَ یَقْدِرُ عَلَىَ شَیْءٍ وَهُوَ کَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَیْنَمَا یُوَجِّههُّ لاَ یَأْتِ بِخَیْرٍ هَلْ یَسْتَوِی هُوَ وَمَن یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ﴿76﴾

و نهان آسمانها و زمین از آن خداست و کار قیامت جز مانند یک چشم بر هم زدن یا نزدیکتر [از آن] نیست زیرا خدا بر هر چیزى تواناست (77)

 

وَلِلّهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿77﴾

و خدا شما را از شکم مادرانتان در حالى که چیزى نمى‏دانستید بیرون آورد و براى شما گوش و چشمها و دلها قرار داد باشد که سپاسگزارى کنید (78)

 

وَاللّهُ أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَیْئًا وَجَعَلَ لَکُمُ الْسَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿78﴾

آیا به سوى پرندگانى که در فضاى آسمان رام شده‏اند ننگریسته‏اند جز خدا کسى آنها را نگاه نمى‏دارد راستى در این [قدرت‏نمایى] براى مردمى که ایمان مى‏آورند نشانه‏هایى است (79)

 

أَلَمْ یَرَوْاْ إِلَى الطَّیْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِی جَوِّ السَّمَاء مَا یُمْسِکُهُنَّ إِلاَّ اللّهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿79﴾

و خدا براى شما خانه‏هایتان را مایه آرامش قرار داد و از پوست دامها براى شما خانه‏هایى نهاد که آن[ها] را در روز جابجا شدنتان و هنگام ماندنتان سبک مى‏یابید و از پشمها و کرکها و موهاى آنها وسایل زندگى که تا چندى مورد استفاده است [قرار داد] (80)

 

وَاللّهُ جَعَلَ لَکُم مِّن بُیُوتِکُمْ سَکَنًا وَجَعَلَ لَکُم مِّن جُلُودِ الأَنْعَامِ بُیُوتًا تَسْتَخِفُّونَهَا یَوْمَ ظَعْنِکُمْ وَیَوْمَ إِقَامَتِکُمْ وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَا أَثَاثًا وَمَتَاعًا إِلَى حِینٍ ﴿80﴾

و خدا از آنچه آفریده به سود شما سایه‏هایى فراهم آورده و از کوهها براى شما پناهگاه‏هایى قرار داده و براى شما تن‏پوشهایى مقرر کرده که شما را از گرما [و سرما] حفظ مى‏کند و تن‏پوشها [=زره‏ها]یى که شما را در جنگتان حمایت مى‏نماید این گونه وى نعمتش را بر شما تمام مى‏گرداند امید که شما [به فرمانش] گردن نهید (81)

 

وَاللّهُ جَعَلَ لَکُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلاَلًا وَجَعَلَ لَکُم مِّنَ الْجِبَالِ أَکْنَانًا وَجَعَلَ لَکُمْ سَرَابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ وَسَرَابِیلَ تَقِیکُم بَأْسَکُمْ کَذَلِکَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْلِمُونَ ﴿81﴾

پس اگر رویگردان شوند بر تو فقط ابلاغ آشکار است (82)

 

فَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلاَغُ الْمُبِینُ ﴿82﴾

نعمت‏خدا را مى‏شناسند اما باز هم منکر آن مى‏شوند و بیشترشان کافرند (83)

 

یَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللّهِ ثُمَّ یُنکِرُونَهَا وَأَکْثَرُهُمُ الْکَافِرُونَ ﴿83﴾

و [یاد کن] روزى را که از هر امتى گواهى برمى‏انگیزیم سپس به کسانى که کافر شده‏اند رخصت داده نمى‏شود و آنان مورد بخشش قرار نخواهند گرفت (84)

 

وَیَوْمَ نَبْعَثُ مِن کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا ثُمَّ لاَ یُؤْذَنُ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ وَلاَ هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ ﴿84﴾

و چون کسانى که ستم کرده‏اند عذاب را ببینند [شکنجه] آنان کاسته نمى‏گردد و مهلت نمى‏یابند (85)

 

وَإِذَا رَأى الَّذِینَ ظَلَمُواْ الْعَذَابَ فَلاَ یُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَلاَ هُمْ یُنظَرُونَ ﴿85﴾

و چون کسانى که شرک ورزیدند شریکان خود را ببینند مى‏گویند پروردگارا اینها بودند آن شریکانى که ما به جاى تو مى‏خواندیم و[لى شریکان] قول آنان را رد مى‏کنند که شما جدا دروغگویانید (86)

 

وَإِذَا رَأى الَّذِینَ أَشْرَکُواْ شُرَکَاءهُمْ قَالُواْ رَبَّنَا هَؤُلاء شُرَکَآؤُنَا الَّذِینَ کُنَّا نَدْعُوْ مِن دُونِکَ فَألْقَوْا إِلَیْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّکُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿86﴾

و آن روز در برابر خدا از در تسلیم درآیند و آنچه را که برمى‏بافتند بر باد مى‏رود (87)

 

وَأَلْقَوْاْ إِلَى اللّهِ یَوْمَئِذٍ السَّلَمَ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَفْتَرُونَ ﴿87﴾

کسانى که کفر ورزیدند و از راه خدا باز داشتند به [سزاى] آنکه فساد مى‏کردند عذابى بر عذابشان مى‏افزاییم (88)

 

الَّذِینَ کَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِیلِ اللّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا کَانُواْ یُفْسِدُونَ ﴿88﴾

و [به یاد آور] روزى را که در هر امتى گواهى از خودشان برایشان برانگیزیم و تو را [هم] بر این [امت] گواه آوریم و این کتاب را که روشنگر هر چیزى است و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگرى است بر تو نازل کردیم (89)

 

وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا عَلَیْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِکَ شَهِیدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ ﴿89﴾

در حقیقت‏خدا به دادگرى و نیکوکارى و بخشش به خویشاوندان فرمان مى‏دهد و از کار زشت و ناپسند و ستم باز مى‏دارد به شما اندرز مى‏دهد باشد که پند گیرید (90)

 

إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِیتَاء ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ﴿90﴾

و چون با خدا پیمان بستید به پیمان خود وفا کنید و سوگندهاى [خود را] پس از استوار کردن آنها مشکنید با اینکه خدا را بر خود ضامن [و گواه] قرار داده‏اید زیرا خدا آنچه را انجام مى‏دهید مى‏داند (91)

 

وَأَوْفُواْ بِعَهْدِ اللّهِ إِذَا عَاهَدتُّمْ وَلاَ تَنقُضُواْ الأَیْمَانَ بَعْدَ تَوْکِیدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللّهَ عَلَیْکُمْ کَفِیلًا إِنَّ اللّهَ یَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ ﴿91﴾

و مانند آن [زنى] که رشته خود را پس از محکم بافتن [یکى یکى] از هم مى‏گسست مباشید که سوگندهاى خود را میان خویش وسیله [فریب و] تقلب سازید [به خیال این] که گروهى از گروه دیگر [در داشتن امکانات] افزونترند جز این نیست که خدا شما را بدین وسیله مى‏آزماید و روز قیامت در آنچه اختلاف مى‏کردید قطعا براى شما توضیح خواهد داد (92)

 

وَلاَ تَکُونُواْ کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ أَنکَاثًا تَتَّخِذُونَ أَیْمَانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ أَن تَکُونَ أُمَّةٌ هِیَ أَرْبَى مِنْ أُمَّةٍ إِنَّمَا یَبْلُوکُمُ اللّهُ بِهِ وَلَیُبَیِّنَنَّ لَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَا کُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿92﴾

و اگر خدا مى‏خواست قطعا شما را امتى واحد قرار مى‏داد ولى هر که را بخواهد بیراه و هر که را بخواهد هدایت مى‏کند و از آنچه انجام مى‏دادید حتما سؤال خواهید شد (93)

 

وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلکِن یُضِلُّ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿93﴾

و زنهار سوگندهاى خود را دستاویز تقلب میان خود قرار مدهید تا گامى بعد از استواریش بلغزد و شما به [سزاى] آنکه [مردم را] از راه خدا باز داشته‏اید دچار شکنجه شوید و براى شما عذابى بزرگ باشد (94)

 

وَلاَ تَتَّخِذُواْ أَیْمَانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُواْ الْسُّوءَ بِمَا صَدَدتُّمْ عَن سَبِیلِ اللّهِ وَلَکُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿94﴾

و پیمان خدا را به بهاى ناچیزى مفروشید زیرا آنچه نزد خداست اگر بدانید همان براى شما بهتر است (95)

 

وَلاَ تَشْتَرُواْ بِعَهْدِ اللّهِ ثَمَنًا قَلِیلًا إِنَّمَا عِندَ اللّهِ هُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿95﴾

آنچه پیش شماست تمام مى‏شود و آنچه پیش خداست پایدار است و قطعا کسانى را که شکیبایى کردند به بهتر از آنچه عمل مى‏کردند پاداش خواهیم داد (96)

 

مَا عِندَکُمْ یَنفَدُ وَمَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِیَنَّ الَّذِینَ صَبَرُواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ﴿96﴾

هر کس از مرد یا زن کار شایسته کند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى پاکیزه‏اى حیات [حقیقى] بخشیم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام مى‏دادند پاداش خواهیم داد (97)

 

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ﴿97﴾

پس چون قرآن مى‏خوانى از شیطان مطرود به خدا پناه بر (98)

 

فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ ﴿98﴾

چرا که او را بر کسانى که ایمان آورده‏اند و بر پروردگارشان توکل مى‏کنند تسلطى نیست (99)

 

إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ﴿99﴾

تسلط او فقط بر کسانى است که وى را به سرپرستى برمى‏گیرند و بر کسانى که آنها به او [=خدا] شرک مى‏ورزند (100)

 

إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِینَ هُم بِهِ مُشْرِکُونَ ﴿100﴾

و چون حکمى را به جاى حکم دیگر بیاوریم و خدا به آنچه به تدریج نازل مى‏کند داناتر است مى‏گویند جز این نیست که تو دروغ‏بافى [نه] بلکه بیشتر آنان نمى‏دانند (101)

 

وَإِذَا بَدَّلْنَا آیَةً مَّکَانَ آیَةٍ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا یُنَزِّلُ قَالُواْ إِنَّمَا أَنتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ ﴿101﴾

بگو آن را روح القدس از طرف پروردگارت به حق فرود آورده تا کسانى را که ایمان آورده‏اند استوار گرداند و براى مسلمانان هدایت و بشارتى است (102)

 

قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّکَ بِالْحَقِّ لِیُثَبِّتَ الَّذِینَ آمَنُواْ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ ﴿102﴾

و نیک مى‏دانیم که آنان مى‏گویند جز این نیست که بشرى به او مى‏آموزد [نه چنین نیست زیرا] زبان کسى که [این] نسبت را به او مى‏دهند غیر عربى است و این [قرآن] به زبان عربى روشن است (103)

 

وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّمَا یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِی یُلْحِدُونَ إِلَیْهِ أَعْجَمِیٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِیٌّ مُّبِینٌ ﴿103﴾

در حقیقت کسانى که به آیات خدا ایمان ندارند خدا آنان را هدایت نمى‏کند و برایشان عذابى دردناک است (104)

 

إِنَّ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللّهِ لاَ یَهْدِیهِمُ اللّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿104﴾

تنها کسانى دروغ‏پردازى مى‏کنند که به آیات خدا ایمان ندارند و آنان خود دروغگویانند (105)

 

إِنَّمَا یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللّهِ وَأُوْلئِکَ هُمُ الْکَاذِبُونَ ﴿105﴾

هر کس پس از ایمان آوردن خود به خدا کفر ورزد [عذابى سخت‏خواهد داشت] مگر آن کس که مجبور شده و[لى] قلبش به ایمان اطمینان دارد لیکن هر که سینه‏اش به کفر گشاده گردد خشم خدا بر آنان است و برایشان عذابى بزرگ خواهد بود (106)

 

مَن کَفَرَ بِاللّهِ مِن بَعْدِ إیمَانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالإِیمَانِ وَلَکِن مَّن شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿106﴾

زیرا آنان زندگى دنیا را بر آخرت برترى دادند و [هم] اینکه خدا گروه کافران را هدایت نمى‏کند (107)

 

ذَلِکَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّواْ الْحَیَاةَ الْدُّنْیَا عَلَى الآخِرَةِ وَأَنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ ﴿107﴾

آنان کسانى‏اند که خدا بر دلها و گوش و دیدگانشان مهر نهاده و آنان خود غافلانند (108)

 

أُولَئِکَ الَّذِینَ طَبَعَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ ﴿108﴾

شک نیست که آنها در آخرت همان زیانکارانند (109)

 

لاَ جَرَمَ أَنَّهُمْ فِی الآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرونَ ﴿109﴾

با این حال پروردگار تو نسبت به کسانى که پس از [آن همه] زجر کشیدن هجرت کرده و سپس جهاد نمودند و صبر پیشه ساختند پروردگارت [نسبت به آنان] بعد از آن [همه مصایب] قطعا آمرزنده و مهربان است (110)

 

ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ هَاجَرُواْ مِن بَعْدِ مَا فُتِنُواْ ثُمَّ جَاهَدُواْ وَصَبَرُواْ إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿110﴾

[یاد کن] روزى را که هر کس مى‏آید [و] از خود دفاع مى‏کند و هر کس به آنچه کرده بى کم و کاست پاداش مى‏یابد و بر آنان ستم نمى‏رود (111)

 

یَوْمَ تَأْتِی کُلُّ نَفْسٍ تُجَادِلُ عَن نَّفْسِهَا وَتُوَفَّى کُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ ﴿111﴾

و خدا شهرى را مثل زده است که امن و امان بود [و] روزیش از هر سو فراوان مى‏رسید پس [ساکنانش] نعمتهاى خدا را ناسپاسى کردند و خدا هم به سزاى آنچه انجام مى‏دادند طعم گرسنگى و هراس را به [مردم] آن چشانید (112)

 

وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا قَرْیَةً کَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً یَأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا کَانُواْ یَصْنَعُونَ ﴿112﴾

و به یقین فرستاده‏اى از خودشان برایشان آمد اما او را تکذیب کردند پس در حالى که ظالم بودند آنان را عذاب فرو گرفت (113)

 

وَلَقَدْ جَاءهُمْ رَسُولٌ مِّنْهُمْ فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ وَهُمْ ظَالِمُونَ ﴿113﴾

پس از آنچه خدا شما را روزى کرده است‏حلال [و] پاکیزه بخورید و نعمت‏خدا را اگر تنها او را مى‏پرستید شکر گزارید (114)

 

فَکُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللّهُ حَلالًا طَیِّبًا وَاشْکُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ إِن کُنتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ ﴿114﴾

جز این نیست که [خدا] مردار و خون و گوشت‏خوک و آنچه را که نام غیر خدا بر آن برده شده حرام گردانیده است [با این همه] هر کس که [به خوردن آنها] ناگزیر شود و سرکش و زیاده‏خواه نباشد قطعا خدا آمرزنده مهربان است (115)

 

إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالْدَّمَ وَلَحْمَ الْخَنزِیرِ وَمَآ أُهِلَّ لِغَیْرِ اللّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿115﴾

و براى آنچه زبان شما به دروغ مى‏پردازد مگویید این حلال است و آن حرام تا بر خدا دروغ بندید زیرا کسانى که بر خدا دروغ مى‏بندند رستگار نمى‏شوند (116)

 

وَلاَ تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَذَا حَلاَلٌ وَهَذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُواْ عَلَى اللّهِ الْکَذِبَ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْکَذِبَ لاَ یُفْلِحُونَ ﴿116﴾

[ایشان راست] اندک بهره‏اى و[لى] عذابشان پر درد است (117)

 

مَتَاعٌ قَلِیلٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿117﴾

و بر کسانى که یهودى شدند آنچه را قبلا بر تو حکایت کردیم حرام گردانیدیم و ما بر آنان ستم نکردیم بلکه آنها به خود ستم مى‏کردند (118)

 

وَعَلَى الَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمْنَا مَا قَصَصْنَا عَلَیْکَ مِن قَبْلُ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿118﴾

[با این همه] پروردگار تو نسبت به کسانى که به نادانى مرتکب گناه شده سپس توبه کرده و به صلاح آمده‏اند البته پروردگارت پس از آن آمرزنده مهربان است (119)

 

ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ عَمِلُواْ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِکَ وَأَصْلَحُواْ إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿119﴾

به راستى ابراهیم پیشوایى مطیع خدا [و] حق‏گراى بود و از مشرکان نبود (120)

 

إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلّهِ حَنِیفًا وَلَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿120﴾

[و] نعمتهاى او را شکرگزار بود [خدا] او را برگزید و به راهى راست هدایتش کرد (121)

 

شَاکِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ﴿121﴾

و در دنیا به او نیکویى و [نعمت] دادیم و در آخرت [نیز] از شایستگان خواهد بود (122)

 

وَآتَیْنَاهُ فِی الْدُّنْیَا حَسَنَةً وَإِنَّهُ فِی الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ ﴿122﴾

سپس به تو وحى کردیم که از آیین ابراهیم حق‏گراى پیروى کن [چرا که] او از مشرکان نبود (123)

 

ثُمَّ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿123﴾

[بزرگداشت] شنبه بر کسانى که در باره آن اختلاف کردند مقرر گردید و قطعا پروردگارت روز رستاخیز میان آنها در باره چیزى که در مورد آن اختلاف مى‏کردند داورى خواهد کرد (124)

 

إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذِینَ اخْتَلَفُواْ فِیهِ وَإِنَّ رَبَّکَ لَیَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کَانُواْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ ﴿124﴾

با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوه‏اى] که نیکوتر است مجادله نماى در حقیقت پروردگار تو به [حال] کسى که از راه او منحرف شده داناتر و او به [حال] راه‏یافتگان [نیز] داناتر است (125)

 

ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ ﴿125﴾

و اگر عقوبت کردید همان گونه که مورد عقوبت قرار گرفته‏اید [متجاوز را ] به عقوبت رسانید و اگر صبر کنید البته آن براى شکیبایان بهتر است (126)

 

وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِّلصَّابِرینَ ﴿126﴾

و صبر کن و صبر تو جز به [توفیق] خدا نیست و بر آنان اندوه مخور و از آنچه نیرنگ مى‏کنند دل تنگ مدار (127)

 

وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُکَ إِلاَّ بِاللّهِ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَلاَ تَکُ فِی ضَیْقٍ مِّمَّا یَمْکُرُونَ ﴿127﴾

در حقیقت‏خدا با کسانى است که پروا داشته‏اند و [با] کسانى [است] که آنها نیکوکارند (128)

 

إِنَّ اللّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَواْ وَّالَّذِینَ هُم مُّحْسِنُونَ ﴿128﴾

 

  • .::::. مـــــــــهـــــــــدی قــــــــــادی.::::.
۲۳
مرداد
۹۱

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

منزه است آن [خدایى] که بنده‏اش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الاقصى که پیرامون آن را برکت داده‏ایم سیر داد تا از نشانه‏هاى خود به او بنمایانیم که او همان شنواى بیناست (1)

 

سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ ﴿1﴾

و کتاب آسمانى را به موسى دادیم و آن را براى فرزندان اسرائیل رهنمودى گردانیدیم که زنهار غیر از من کارسازى مگیرید (2)

 

وَآتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِّبَنِی إِسْرَائِیلَ أَلاَّ تَتَّخِذُواْ مِن دُونِی وَکِیلًا ﴿2﴾

[اى] فرزندان کسانى که [آنان را در کشتى] با نوح برداشتیم راستى که او بنده‏اى سپاسگزار بود (3)

 

ذُرِّیَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ کَانَ عَبْدًا شَکُورًا ﴿3﴾

و در کتاب آسمانى[شان] به فرزندان اسرائیل خبر دادیم که قطعا دو بار در زمین فساد خواهید کرد و قطعا به سرکشى بسیار بزرگى برخواهید خاست (4)

 

وَقَضَیْنَا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیرًا ﴿4﴾

پس آنگاه که وعده [تحقق] نخستین آن دو فرا رسد بندگانى از خود را که سخت نیرومندند بر شما مى‏گماریم تا میان خانه‏ها[یتان براى قتل و غارت شما] به جستجو درآیند و این تهدید تحقق‏یافتنى است (5)

 

فَإِذَا جَاء وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَادًا لَّنَا أُوْلِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُواْ خِلاَلَ الدِّیَارِ وَکَانَ وَعْدًا مَّفْعُولًا ﴿5﴾

پس [از چندى] دوباره شما را بر آنان چیره مى‏کنیم و شما را با اموال و پسران یارى مى‏دهیم و [تعداد] نفرات شما را بیشتر مى‏گردانیم (6)

 

ثُمَّ رَدَدْنَا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ وَأَمْدَدْنَاکُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَجَعَلْنَاکُمْ أَکْثَرَ نَفِیرًا ﴿6﴾

اگر نیکى کنید به خود نیکى کرده‏اید و اگر بدى کنید به خود [بد نموده‏اید] و چون تهدید آخر فرا رسد [بیایند] تا شما را اندوهگین کنند و در معبد[تان] چنانکه بار اول داخل شدند [به زور] درآیند و بر هر چه دست‏یافتند یکسره [آن را] نابود کنند (7)

 

إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِکُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاء وَعْدُ الآخِرَةِ لِیَسُوؤُواْ وُجُوهَکُمْ وَلِیَدْخُلُواْ الْمَسْجِدَ کَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِیُتَبِّرُواْ مَا عَلَوْاْ تَتْبِیرًا ﴿7﴾

امید است که پروردگارتان شما را رحمت کند و[لى] اگر [به گناه] بازگردید [ما نیز به کیفر شما] بازمى‏گردیم و دوزخ را براى کافران زندان قرار دادیم (8)

 

عَسَى رَبُّکُمْ أَن یَرْحَمَکُمْ وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْکَافِرِینَ حَصِیرًا ﴿8﴾

قطعا این قرآن به [آیینى] که خود پایدارتر است راه مى‏نماید و به آن مؤمنانى که کارهاى شایسته مى‏کنند مژده مى‏دهد که پاداشى بزرگ برایشان خواهد بود (9)

 

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَیُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کَبِیرًا ﴿9﴾

و اینکه براى کسانى که به آخرت ایمان نمى‏آورند عذابى پر درد آماده کرده‏ایم (10)

 

وأَنَّ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا ﴿10﴾

و انسان [همان گونه که] خیر را فرا مى‏خواند [پیشامد] بد را مى‏خواند و انسان همواره شتابزده است (11)

 

وَیَدْعُ الإِنسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءهُ بِالْخَیْرِ وَکَانَ الإِنسَانُ عَجُولًا ﴿11﴾

و شب و روز را دو نشانه قرار دادیم نشانه شب را تیره‏گون و نشانه روز را روشنى‏بخش گردانیدیم تا [در آن] فضلى از پروردگارتان بجویید و تا شماره سالها و حساب [عمرها و رویدادها] را بدانید و هر چیزى را به روشنى باز نمودیم (12)

 

وَجَعَلْنَا اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ آیَتَیْنِ فَمَحَوْنَا آیَةَ اللَّیْلِ وَجَعَلْنَا آیَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلًا مِّن رَّبِّکُمْ وَلِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ وَکُلَّ شَیْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِیلًا ﴿12﴾

و کارنامه هر انسانى را به گردن او بسته‏ایم و روز قیامت براى او نامه‏اى که آن را گشاده مى‏بیند بیرون مى‏آوریم (13)

 

وَکُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَآئِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ کِتَابًا یَلْقَاهُ مَنشُورًا ﴿13﴾

نامه‏ات را بخوان کافى است که امروز خودت حسابرس خود باشى (14)

 

اقْرَأْ کَتَابَکَ کَفَى بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا ﴿14﴾

هر کس به راه آمده تنها به سود خود به راه آمده و هر کس بیراهه رفته تنها به زیان خود بیراهه رفته است و هیچ بردارنده‏اى بار گناه دیگرى را بر نمى‏دارد و ما تا پیامبرى برنینگیزیم به عذاب نمى‏پردازیم (15)

 

مَّنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یَهْتَدی لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا ﴿15﴾

و چون بخواهیم شهرى را هلاک کنیم خوشگذرانانش را وا مى‏داریم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند و در نتیجه عذاب بر آن [شهر] لازم گردد پس آن را [یکسره] زیر و زبر کنیم (16)

 

وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُواْ فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِیرًا ﴿16﴾

و چه بسیار نسلها را که ما پس از نوح به هلاکت رساندیم و پروردگار تو به گناهان بندگانش بس آگاه و بیناست (17)

 

وَکَمْ أَهْلَکْنَا مِنَ الْقُرُونِ مِن بَعْدِ نُوحٍ وَکَفَى بِرَبِّکَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِیرًَا بَصِیرًا ﴿17﴾

هر کس خواهان [دنیاى] زودگذر است به زودى هر که را خواهیم [نصیبى] از آن مى‏دهیم آنگاه جهنم را که در آن خوار و رانده داخل خواهد شد براى او مقرر مى‏داریم (18)

 

مَّن کَانَ یُرِیدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِیهَا مَا نَشَاء لِمَن نُّرِیدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلاهَا مَذْمُومًا مَّدْحُورًا ﴿18﴾

و هر کس خواهان آخرت است و نهایت کوشش را براى آن بکند و مؤمن باشد آنانند که تلاش آنها مورد حق‏شناسى واقع خواهد شد (19)

 

وَمَنْ أَرَادَ الآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْیَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِکَ کَانَ سَعْیُهُم مَّشْکُورًا ﴿19﴾

هر دو [دسته] اینان و آنان را از عطاى پروردگارت مدد مى‏بخشیم و عطاى پروردگارت [از کسى] منع نشده است (20)

 

کُلاًّ نُّمِدُّ هَؤُلاء وَهَؤُلاء مِنْ عَطَاء رَبِّکَ وَمَا کَانَ عَطَاء رَبِّکَ مَحْظُورًا ﴿20﴾

ببین چگونه بعضى از آنان را بر بعضى دیگر برترى داده‏ایم و قطعا درجات آخرت و برترى آن بزرگتر و بیشتر است (21)

 

انظُرْ کَیْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلآخِرَةُ أَکْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَکْبَرُ تَفْضِیلًا ﴿21﴾

معبود دیگرى با خدا قرار مده تا نکوهیده و وامانده بنشینى (22)

 

لاَّ تَجْعَل مَعَ اللّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَقْعُدَ مَذْمُومًا مَّخْذُولًا ﴿22﴾

و پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر [خود] احسان کنید اگر یکى از آن دو یا هر دو در کنار تو به سالخوردگى رسیدند به آنها [حتى] اوف مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنها سخنى شایسته بگوى (23)

 

وَقَضَى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا کَرِیمًا ﴿23﴾

و از سر مهربانى بال فروتنى بر آنان بگستر و بگو پروردگارا آن دو را رحمت کن چنانکه مرا در خردى پروردند (24)

 

وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا ﴿24﴾

پروردگار شما به آنچه در دلهاى خود دارید آگاه‏تر است اگر شایسته باشید قطعا او آمرزنده توبه‏کنندگان است (25)

 

رَّبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِی نُفُوسِکُمْ إِن تَکُونُواْ صَالِحِینَ فَإِنَّهُ کَانَ لِلأَوَّابِینَ غَفُورًا ﴿25﴾

و حق خویشاوند را به او بده و مستمند و در راه‏مانده را [دستگیرى کن] و ولخرجى و اسراف مکن (26)

 

وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلاَ تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا ﴿26﴾

چرا که اسرافکاران برادران شیطانهایند و شیطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است (27)

 

إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُواْ إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِرَبِّهِ کَفُورًا ﴿27﴾

و اگر به امید رحمتى که از پروردگارت جویاى آنى از ایشان روى مى‏گردانى پس با آنان سخنى نرم بگوى (28)

 

وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاء رَحْمَةٍ مِّن رَّبِّکَ تَرْجُوهَا فَقُل لَّهُمْ قَوْلًا مَّیْسُورًا ﴿28﴾

و دستت را به گردنت زنجیر مکن و بسیار [هم] گشاده‏دستى منما تا ملامت‏شده و حسرت‏زده بر جاى مانى (29)

 

وَلاَ تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِکَ وَلاَ تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا ﴿29﴾

بى‏گمان پروردگار تو براى هر که بخواهد روزى را گشاده یا تنگ مى‏گرداند در حقیقت او به [حال] بندگانش آگاه بیناست (30)

 

إِنَّ رَبَّکَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ وَیَقْدِرُ إِنَّهُ کَانَ بِعِبَادِهِ خَبِیرًا بَصِیرًا ﴿30﴾

و از بیم تنگدستى فرزندان خود را مکشید ماییم که به آنها و شما روزى مى‏بخشیم آرى کشتن آنان همواره خطایى بزرگ است (31)

 

وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاکُم إنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْءًا کَبِیرًا ﴿31﴾

و به زنا نزدیک مشوید چرا که آن همواره زشت و بد راهى است (32)

 

وَلاَ تَقْرَبُواْ الزِّنَى إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَسَاء سَبِیلًا ﴿32﴾

و نفسى را که خداوند حرام کرده است جز به حق مکشید و هر کس مظلوم کشته شود به سرپرست وى قدرتى داده‏ایم پس [او] نباید در قتل زیاده‏روى کند زیرا او [از طرف شرع] یارى شده است (33)

 

وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ یُسْرِف فِّی الْقَتْلِ إِنَّهُ کَانَ مَنْصُورًا ﴿33﴾

و به مال یتیم جز به بهترین وجه نزدیک مشوید تا به رشد برسد و به پیمان [خود] وفا کنید زیرا که از پیمان پرسش خواهد شد (34)

 

وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْیَتِیمِ إِلاَّ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّى یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْؤُولًا ﴿34﴾

و چون پیمانه مى‏کنید پیمانه را تمام دهید و با ترازوى درست بسنجید که این بهتر و خوش فرجام‏تر است (35)

 

وَأَوْفُوا الْکَیْلَ إِذا کِلْتُمْ وَزِنُواْ بِالقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا ﴿35﴾

و چیزى را که بدان علم ندارى دنبال مکن زیرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد (36)

 

وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولًا ﴿36﴾

و در [روى] زمین به نخوت گام برمدار چرا که هرگز زمین را نمى‏توانى شکافت و در بلندى به کوهها نمى‏توانى رسید (37)

 

وَلاَ تَمْشِ فِی الأَرْضِ مَرَحًا إِنَّکَ لَن تَخْرِقَ الأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا ﴿37﴾

همه این [کارها] بدش نزد پروردگار تو ناپسندیده است (38)

 

کُلُّ ذَلِکَ کَانَ سَیٍّئُهُ عِنْدَ رَبِّکَ مَکْرُوهًا ﴿38﴾

این [سفارشها] از حکمتهایى است که پروردگارت به تو وحى کرده است و با خداى یگانه معبودى دیگر قرار مده و گرنه حسرت‏زده و مطرود در جهنم افکنده خواهى شد (39)

 

ذَلِکَ مِمَّا أَوْحَى إِلَیْکَ رَبُّکَ مِنَ الْحِکْمَةِ وَلاَ تَجْعَلْ مَعَ اللّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتُلْقَى فِی جَهَنَّمَ مَلُومًا مَّدْحُورًا ﴿39﴾

آیا [پنداشتید که] پروردگارتان شما را به [داشتن] پسران اختصاص داده و خود از فرشتگان دخترانى برگرفته است‏حقا که شما سخنى بس بزرگ مى‏گویید (40)

 

أَفَأَصْفَاکُمْ رَبُّکُم بِالْبَنِینَ وَاتَّخَذَ مِنَ الْمَلآئِکَةِ إِنَاثًا إِنَّکُمْ لَتَقُولُونَ قَوْلًا عَظِیمًا ﴿40﴾

و به راستى ما در این قرآن [حقایق را] گونه‏گون بیان کردیم تا پند گیرند و[لى] آنان را جز نفرت نمى‏افزاید (41)

 

وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِی هَذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّکَّرُواْ وَمَا یَزِیدُهُمْ إِلاَّ نُفُورًا ﴿41﴾

بگو اگر چنانکه مى‏گویند با او خدایانى [دیگر] بود در آن صورت حتما در صدد جستن راهى به سوى [خداوند] صاحب عرش برمى‏آمدند (42)

 

قُل لَّوْ کَانَ مَعَهُ آلِهَةٌ کَمَا یَقُولُونَ إِذًا لاَّبْتَغَوْاْ إِلَى ذِی الْعَرْشِ سَبِیلًا ﴿42﴾

او [پاک و] منزه است و از آنچه مى‏گویند بسى والاتر است (43)

 

سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یَقُولُونَ عُلُوًّا کَبِیرًا ﴿43﴾

آسمانهاى هفتگانه و زمین و هر کس که در آنهاست او را تسبیح مى‏گویند و هیچ چیز نیست مگر اینکه در حال ستایش تسبیح او مى‏گوید ولى شما تسبیح آنها را درنمى‏یابید به راستى که او همواره بردبار [و] آمرزنده است (44)

 

تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَکِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا ﴿44﴾

و چون قرآن بخوانى میان تو و کسانى که به آخرت ایمان ندارند پرده‏اى پوشیده قرار مى‏دهیم (45)

 

وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرآنَ جَعَلْنَا بَیْنَکَ وَبَیْنَ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ حِجَابًا مَّسْتُورًا ﴿45﴾

و بر دلهایشان پوششها مى‏نهیم تا آن را نفهمند و در گوشهایشان سنگینى [قرار مى‏دهیم] و چون در قرآن پروردگار خود را به یگانگى یاد کنى با نفرت پشت مى‏کنند (46)

 

وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَن یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِذَا ذَکَرْتَ رَبَّکَ فِی الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْاْ عَلَى أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا ﴿46﴾

هنگامى که به سوى تو گوش فرا مى‏دارند ما بهتر مى‏دانیم به چه [منظور] گوش مى‏دهند و [نیز] آنگاه که به نجوا مى‏پردازند وقتى که ستمگران گویند جز مردى افسون‏شده را پیروى نمى‏کنید (47)

 

نَّحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَسْتَمِعُونَ بِهِ إِذْ یَسْتَمِعُونَ إِلَیْکَ وَإِذْ هُمْ نَجْوَى إِذْ یَقُولُ الظَّالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلاَّ رَجُلًا مَّسْحُورًا ﴿47﴾

ببین چگونه براى تو مثلها زدند و گمراه شدند در نتیجه راه به جایى نمى‏توانند ببرند (48)

 

انظُرْ کَیْفَ ضَرَبُواْ لَکَ الأَمْثَالَ فَضَلُّواْ فَلاَ یَسْتَطِیعْونَ سَبِیلًا ﴿48﴾

و گفتند آیا وقتى استخوان و خاک شدیم [باز] به آفرینشى جدید برانگیخته مى‏شویم (49)

 

وَقَالُواْ أَئِذَا کُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِیدًا ﴿49﴾

بگو سنگ باشید یا آهن (50)

 

قُل کُونُواْ حِجَارَةً أَوْ حَدِیدًا ﴿50﴾

یا آفریده‏اى از آنچه در خاطر شما بزرگ مى‏نماید [باز هم برانگیخته خواهید شد] پس خواهند گفت چه کسى ما را بازمى‏گرداند بگو همان کس که نخستین بار شما را پدید آورد [باز] سرهاى خود را به طرف تو تکان مى‏دهند و مى‏گویندآن کى خواهد بود بگو شاید که نزدیک باشد (51)

 

أَوْ خَلْقًا مِّمَّا یَکْبُرُ فِی صُدُورِکُمْ فَسَیَقُولُونَ مَن یُعِیدُنَا قُلِ الَّذِی فَطَرَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَسَیُنْغِضُونَ إِلَیْکَ رُؤُوسَهُمْ وَیَقُولُونَ مَتَى هُوَ قُلْ عَسَى أَن یَکُونَ قَرِیبًا ﴿51﴾

روزى که شما را فرا مى‏خواند پس در حالى که او را ستایش مى‏کنید اجابتش مى‏نمایید و مى‏پندارید که جز اندکى [در دنیا] نمانده‏اید (52)

 

یَوْمَ یَدْعُوکُمْ فَتَسْتَجِیبُونَ بِحَمْدِهِ وَتَظُنُّونَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلاَّ قَلِیلًا ﴿52﴾

و به بندگانم بگو آنچه را که بهتر است بگویند که شیطان میانشان را به هم مى‏زند زیرا شیطان همواره براى انسان دشمنى آشکار است (53)

 

وَقُل لِّعِبَادِی یَقُولُواْ الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلإِنْسَانِ عَدُوًّا مُّبِینًا ﴿53﴾

پروردگار شما به [حال] شما داناتر است اگر بخواهد بر شما رحمت مى‏آورد یا اگر بخواهد شما را عذاب مى‏کند و تو را بر ایشان نگهبان نفرستاده‏ایم (54)

 

رَّبُّکُمْ أَعْلَمُ بِکُمْ إِن یَشَأْ یَرْحَمْکُمْ أَوْ إِن یَشَأْ یُعَذِّبْکُمْ وَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ وَکِیلًا ﴿54﴾

و پروردگار تو به هر که [و هر چه] در آسمانها و زمین است داناتر است و در حقیقت بعضى از انبیا را بر بعضى برترى بخشیدیم و به داوود زبور دادیم (55)

 

وَرَبُّکَ أَعْلَمُ بِمَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلَى بَعْضٍ وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ﴿55﴾

بگو کسانى را که به جاى او [معبود خود] پنداشتید بخوانید [آنها] نه اختیارى دارند که از شما دفع زیان کنند و نه [آنکه بلایى را از شما] بگردانند (56)

 

قُلِ ادْعُواْ الَّذِینَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلاَ یَمْلِکُونَ کَشْفَ الضُّرِّ عَنکُمْ وَلاَ تَحْوِیلًا ﴿56﴾

آن کسانى را که ایشان مى‏خوانند [خود] به سوى پروردگارشان تقرب مى‏جویند [تا بدانند] کدام یک از آنها [به او] نزدیکترند و به رحمت وى امیدوارند و از عذابش مى‏ترسند چرا که عذاب پروردگارت همواره در خور پرهیز است (57)

 

أُولَئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِیلَةَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ وَیَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَیَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ کَانَ مَحْذُورًا ﴿57﴾

و هیچ شهرى نیست مگر اینکه ما آن را [در صورت نافرمانى] پیش از روز رستاخیز به هلاکت مى‏رسانیم یا آن را سخت عذاب مى‏کنیم این [عقوبت] در کتاب [الهى] به قلم رفته است (58)

 

وَإِن مَّن قَرْیَةٍ إِلاَّ نَحْنُ مُهْلِکُوهَا قَبْلَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِیدًا کَانَ ذَلِک فِی الْکِتَابِ مَسْطُورًا ﴿58﴾

و [چیزى] ما را از فرستادن معجزات باز نداشت جز اینکه پیشینیان آنها را به دروغ گرفتند و به ثمود ماده‏شتر دادیم که [پدیده‏اى] روشنگر بود و[لى] به آن ستم کردند و ما معجزه‏ها را جز براى بیم‏دادن [مردم] نمى‏فرستیم (59)

 

وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالآیَاتِ إِلاَّ أَن کَذَّبَ بِهَا الأَوَّلُونَ وَآتَیْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُواْ بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآیَاتِ إِلاَّ تَخْوِیفًا ﴿59﴾

و [یاد کن] هنگامى را که به تو گفتیم به راستى پروردگارت بر مردم احاطه دارد و آن رؤیایى را که به تو نمایاندیم و [نیز] آن درخت لعنت‏شده در قرآن را جز براى آزمایش مردم قرار ندادیم و ما آنان را بیم مى‏دهیم ولى جز بر طغیان بیشتر آنها نمى‏افزاید (60)

 

وَإِذْ قُلْنَا لَکَ إِنَّ رَبَّکَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤیَا الَّتِی أَرَیْنَاکَ إِلاَّ فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی القُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا یَزِیدُهُمْ إِلاَّ طُغْیَانًا کَبِیرًا ﴿60﴾

و هنگامى را که به فرشتگان گفتیم براى آدم سجده کنید پس [همه] جز ابلیس سجده کردند گفت آیا براى کسى که از گل آفریدى سجده کنم (61)

 

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلآئِکَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إَلاَّ إِبْلِیسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِینًا ﴿61﴾

[سپس] گفت به من بگو این کسى را که بر من برترى دادى [براى چه بود] اگر تا روز قیامت مهلتم دهى قطعا فرزندانش را جز اندکى [از آنها] ریشه‏کن خواهم کرد (62)

 

قَالَ أَرَأَیْتَکَ هَذَا الَّذِی کَرَّمْتَ عَلَیَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ لأَحْتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَهُ إَلاَّ قَلِیلًا ﴿62﴾

فرمود برو که هر کس از آنان تو را پیروى کند مسلما جهنم سزایتان خواهد بود که کیفرى تمام است (63)

 

قَالَ اذْهَبْ فَمَن تَبِعَکَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَآؤُکُمْ جَزَاء مَّوْفُورًا ﴿63﴾

و از ایشان هر که را توانستى با آواى خود تحریک کن و با سواران و پیادگانت بر آنها بتاز و با آنان در اموال و اولاد شرکت کن و به ایشان وعده بده و شیطان جز فریب به آنها وعده نمى‏دهد (64)

 

وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَأَجْلِبْ عَلَیْهِم بِخَیْلِکَ وَرَجِلِکَ وَشَارِکْهُمْ فِی الأَمْوَالِ وَالأَوْلادِ وَعِدْهُمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا ﴿64﴾

در حقیقت تو را بر بندگان من تسلطى نیست و حمایتگرى [چون] پروردگارت بس است (65)

 

إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ وَکَفَى بِرَبِّکَ وَکِیلًا ﴿65﴾

پروردگار شما کسى است که کشتى را در دریا براى شما به حرکت در مى‏آورد تا از فضل او براى خود بجویید چرا که او همواره به شما مهربان است (66)

 

رَّبُّکُمُ الَّذِی یُزْجِی لَکُمُ الْفُلْکَ فِی الْبَحْرِ لِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ إِنَّهُ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا ﴿66﴾

و چون در دریا به شما صدمه‏اى برسد هر که را جز او مى‏خوانید ناپدید [و فراموش] مى‏گردد و چون [خدا] شما را به سوى خشکى رهانید رویگردان مى‏شوید و انسان همواره ناسپاس است (67)

 

وَإِذَا مَسَّکُمُ الْضُّرُّ فِی الْبَحْرِ ضَلَّ مَن تَدْعُونَ إِلاَّ إِیَّاهُ فَلَمَّا نَجَّاکُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَکَانَ الإِنْسَانُ کَفُورًا ﴿67﴾

مگر ایمن شدید از اینکه شما را در کنار خشکى در زمین فرو برد یا بر شما طوفانى از سنگریزه‏ها بفرستد سپس براى خود نگاهبانى نیابید (68)

 

أَفَأَمِنتُمْ أَن یَخْسِفَ بِکُمْ جَانِبَ الْبَرِّ أَوْ یُرْسِلَ عَلَیْکُمْ حَاصِبًا ثُمَّ لاَ تَجِدُواْ لَکُمْ وَکِیلًا ﴿68﴾

یا [مگر] ایمن شدید از اینکه بار دیگر شما را در آن [دریا] باز گرداند و تندبادى شکننده بر شما بفرستد و به سزاى آنکه کفر ورزیدید غرقتان کند آنگاه براى خود در برابر ما کسى را نیابید که آن را دنبال کند (69)

 

أَمْ أَمِنتُمْ أَن یُعِیدَکُمْ فِیهِ تَارَةً أُخْرَى فَیُرْسِلَ عَلَیْکُمْ قَاصِفا مِّنَ الرِّیحِ فَیُغْرِقَکُم بِمَا کَفَرْتُمْ ثُمَّ لاَ تَجِدُواْ لَکُمْ عَلَیْنَا بِهِ تَبِیعًا ﴿69﴾

و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم و آنان را در خشکى و دریا [بر مرکبها] برنشاندیم و از چیزهاى پاکیزه به ایشان روزى دادیم و آنها را بر بسیارى از آفریده‏هاى خود برترى آشکار دادیم (70)

 

وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا ﴿70﴾

[یاد کن] روزى را که هر گروهى را با پیشوایشان فرا مى‏خوانیم پس هر کس کارنامه‏اش را به دست راستش دهند آنان کارنامه خود را مى‏خوانند و به قدر نخک هسته خرمایى به آنها ستم نمى‏شود (71)

 

یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُوْلَئِکَ یَقْرَؤُونَ کِتَابَهُمْ وَلاَ یُظْلَمُونَ فَتِیلًا ﴿71﴾

و هر که در این [دنیا] کور[دل] باشد در آخرت [هم] کور[دل] و گمراهتر خواهد بود (72)

 

وَمَن کَانَ فِی هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِی الآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِیلًا ﴿72﴾

و چیزى نمانده بود که تو را از آنچه به سوى تو وحى کرده‏ایم گمراه کنند تا غیر از آن را بر ما ببندى و در آن صورت تو را به دوستى خود بگیرند (73)

 

وَإِن کَادُواْ لَیَفْتِنُونَکَ عَنِ الَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ لِتفْتَرِیَ عَلَیْنَا غَیْرَهُ وَإِذًا لاَّتَّخَذُوکَ خَلِیلًا ﴿73﴾

و اگر تو را استوار نمى‏داشتیم قطعا نزدیک بود کمى به سوى آنان متمایل شوى (74)

 

وَلَوْلاَ أَن ثَبَّتْنَاکَ لَقَدْ کِدتَّ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیْئًا قَلِیلًا ﴿74﴾

در آن صورت حتما تو را دو برابر [در] زندگى و دو برابر [پس از] مرگ [عذاب] مى‏چشانیدیم آنگاه در برابر ما براى خود یاورى نمى‏یافتى (75)

 

إِذًا لَّأَذَقْنَاکَ ضِعْفَ الْحَیَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لاَ تَجِدُ لَکَ عَلَیْنَا نَصِیرًا ﴿75﴾

و چیزى نمانده بود که تو را از این سرزمین برکنند تا تو را از آنجا بیرون سازند و در آن صورت آنان [هم] پس از تو جز [زمان] اندکى نمى‏ماندند (76)

 

وَإِن کَادُواْ لَیَسْتَفِزُّونَکَ مِنَ الأَرْضِ لِیُخْرِجوکَ مِنْهَا وَإِذًا لاَّ یَلْبَثُونَ خِلافَکَ إِلاَّ قَلِیلًا ﴿76﴾

سنتى که همواره در میان [امتهاى] فرستادگانى که پیش از تو گسیل داشته‏ایم [جارى] بوده است و براى سنت [و قانون] ما تغییرى نخواهى یافت (77)

 

سُنَّةَ مَن قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ مِن رُّسُلِنَا وَلاَ تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِیلًا ﴿77﴾

نماز را از زوال آفتاب تا نهایت تاریکى شب برپادار و [نیز] نماز صبح را زیرا نماز صبح همواره [مقرون با] حضور [فرشتگان] است (78)

 

أَقِمِ الصَّلاَةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّیْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُودًا ﴿78﴾

و پاسى از شب را زنده بدار تا براى تو [به منزله] نافله‏اى باشد امید که پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند (79)

 

وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسَى أَن یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَّحْمُودًا ﴿79﴾

و بگو پروردگارا مرا [در هر کارى] به طرز درست داخل کن و به طرز درست‏خارج ساز و از جانب خود براى من تسلطى یارى‏بخش قرار ده (80)

 

وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا ﴿80﴾

و بگو حق آمد و باطل نابود شد آرى باطل همواره نابودشدنى است (81)

 

وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا ﴿81﴾

و ما آنچه را براى مؤمنان مایه درمان و رحمت است از قرآن نازل مى‏کنیم و[لى] ستمگران را جز زیان نمى‏افزاید (82)

 

وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا ﴿82﴾

و چون به انسان نعمت ارزانى داریم روى مى‏گرداند و پهلو تهى مى‏کند و چون آسیبى به وى رسد نومید مى‏گردد (83)

 

وَإِذَآ أَنْعَمْنَا عَلَى الإِنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ کَانَ یَؤُوسًا ﴿83﴾

بگو هر کس بر حسب ساختار [روانى و بدنى] خود عمل مى‏کند و پروردگار شما به هر که راه‏یافته‏تر باشد داناتر است (84)

 

قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ فَرَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سَبِیلًا ﴿84﴾

و در باره روح از تو مى‏پرسند بگو روح از [سنخ] فرمان پروردگار من است و به شما از دانش جز اندکى داده نشده است (85)

 

وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلًا ﴿85﴾

و اگر بخواهیم قطعا آنچه را به تو وحى کرده‏ایم مى‏ب ریم آنگاه براى [حفظ] آن در برابر ما براى خود مدافعى نمى‏یابى (86)

 

وَلَئِن شِئْنَا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ ثُمَّ لاَ تَجِدُ لَکَ بِهِ عَلَیْنَا وَکِیلًا ﴿86﴾

مگر رحمتى از جانب پروردگارت [به تو برسد] زیرا فضل او بر تو همواره بسیار است (87)

 

إِلاَّ رَحْمَةً مِّن رَّبِّکَ إِنَّ فَضْلَهُ کَانَ عَلَیْکَ کَبِیرًا ﴿87﴾

بگو اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند مانند آن را نخواهند آورد هر چند برخى از آنها پشتیبان برخى [دیگر] باشند (88)

 

قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن یَأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لاَ یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا ﴿88﴾

و به راستى در این قرآن از هر گونه مثلى گوناگون آوردیم ولى بیشتر مردم جز سر انکار ندارند (89)

 

وَلَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِی هَذَا الْقُرْآنِ مِن کُلِّ مَثَلٍ فَأَبَى أَکْثَرُ النَّاسِ إِلاَّ کُفُورًا ﴿89﴾

و گفتند تا از زمین چشمه‏اى براى ما نجوشانى هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد (90)

 

وَقَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ لَکَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الأَرْضِ یَنبُوعًا ﴿90﴾

یا [باید] براى تو باغى از درختان خرما و انگور باشد و آشکارا از میان آنها جویبارها روان سازى (91)

 

أَوْ تَکُونَ لَکَ جَنَّةٌ مِّن نَّخِیلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الأَنْهَارَ خِلالَهَا تَفْجِیرًا ﴿91﴾

یا چنانکه ادعا مى‏کنى آسمان را پاره پاره بر [سر] ما فرو اندازى یا خدا و فرشتگان را در برابر [ما حاضر] آورى (92)

 

أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاء کَمَا زَعَمْتَ عَلَیْنَا کِسَفًا أَوْ تَأْتِیَ بِاللّهِ وَالْمَلآئِکَةِ قَبِیلًا ﴿92﴾

یا براى تو خانه‏اى از طلا[کارى] باشد یا به آسمان بالا روى و به بالا رفتن تو [هم] اطمینان نخواهیم داشت تا بر ما کتابى نازل کنى که آن را بخوانیم بگو پاک است پروردگار من آیا [من] جز بشرى فرستاده هستم (93)

 

أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِّن زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِی السَّمَاء وَلَن نُّؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَیْنَا کِتَابًا نَّقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّی هَلْ کُنتُ إَلاَّ بَشَرًا رَّسُولًا ﴿93﴾

و [چیزى] مردم را از ایمان آوردن باز نداشت آنگاه که هدایت برایشان آمد جز اینکه گفتند آیا خدا بشرى را به سمت رسول مبعوث کرده است (94)

 

وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَن یُؤْمِنُواْ إِذْ جَاءهُمُ الْهُدَى إِلاَّ أَن قَالُواْ أَبَعَثَ اللّهُ بَشَرًا رَّسُولًا ﴿94﴾

بگو اگر در روى زمین فرشتگانى بودند که با اطمینان راه مى‏رفتند البته بر آنان [نیز] فرشته‏اى را بعنوان پیامبر از آسمان نازل مى‏کردیم (95)

 

قُل لَّوْ کَانَ فِی الأَرْضِ مَلآئِکَةٌ یَمْشُونَ مُطْمَئِنِّینَ لَنَزَّلْنَا عَلَیْهِم مِّنَ السَّمَاءِ مَلَکًا رَّسُولًا ﴿95﴾

بگو میان من و شما گواه بودن خدا کافى است چرا که او همواره به [حال] بندگانش آگاه بینا است (96)

 

قُلْ کَفَى بِاللّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ إِنَّهُ کَانَ بِعِبَادِهِ خَبِیرًا بَصِیرًا ﴿96﴾

و هر که را خدا هدایت کند او رهیافته است و هر که را گمراه سازد در برابر او براى آنان هرگز دوستانى نیابى و روز قیامت آنها را کور و لال و کر به روى چهره‏شان درافتاده برخواهیم انگیخت جایگاهشان دوزخ است هر بار که آتش آن فرو نشیند شراره‏اى [تازه] برایشان مى‏افزاییم (97)

 

وَمَن یَهْدِ اللّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَن یُضْلِلْ فَلَن تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِیَاء مِن دُونِهِ وَنَحْشُرُهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى وُجُوهِهِمْ عُمْیًا وَبُکْمًا وَصُمًّا مَّأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ کُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِیرًا ﴿97﴾

جزاى آنها این است چرا که آیات ما را انکار کردند و گفتند آیا وقتى ما استخوان و خاک شدیم [باز] در آفرینشى جدید برانگیخته خواهیم شد (98)

 

ذَلِکَ جَزَآؤُهُم بِأَنَّهُمْ کَفَرُواْ بِآیَاتِنَا وَقَالُواْ أَئِذَا کُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِیدًا ﴿98﴾

آیا ندانستند که خدایى که آسمانها و زمین را آفریده تواناست که مانند آنان را بیافریند و [همان خداست که] برایشان زمانى مقرر فرموده که در آن هیچ شکى نیست و[لى] ستمگران جز انکار [چیزى را] نپذیرفتند (99)

 

أَوَلَمْ یَرَوْاْ أَنَّ اللّهَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ قَادِرٌ عَلَى أَن یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ وَجَعَلَ لَهُمْ أَجَلًا لاَّ رَیْبَ فِیهِ فَأَبَى الظَّالِمُونَ إَلاَّ کُفُورًا ﴿99﴾

بگو اگر شما مالک گنجینه‏هاى رحمت پروردگارم بودید باز هم از بیم خرج کردن قطعا امساک مى‏ورزیدید و انسان همواره بخیل است (100)

 

قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِکُونَ خَزَآئِنَ رَحْمَةِ رَبِّی إِذًا لَّأَمْسَکْتُمْ خَشْیَةَ الإِنفَاقِ وَکَانَ الإنسَانُ قَتُورًا ﴿100﴾

و در حقیقت ما به موسى نه نشانه آشکار دادیم پس از فرزندان اسرائیل بپرس آنگاه که نزد آنان آمد و فرعون به او گفت اى موسى من جدا تو را افسون‏شده مى‏پندارم (101)

 

وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى تِسْعَ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ فَاسْأَلْ بَنِی إِسْرَائِیلَ إِذْ جَاءهُمْ فَقَالَ لَهُ فِرْعَونُ إِنِّی لَأَظُنُّکَ یَا مُوسَى مَسْحُورًا ﴿101﴾

گفت قطعا مى‏دانى که این [نشانه‏ها] را که باعث بینشهاست جز پروردگار آسمانها و زمین نازل نکرده است و راستى اى فرعون تو را تباه شده مى‏پندارم (102)

 

قَالَ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا أَنزَلَ هَؤُلاء إِلاَّ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ بَصَآئِرَ وَإِنِّی لَأَظُنُّکَ یَا فِرْعَونُ مَثْبُورًا ﴿102﴾

پس [فرعون] تصمیم گرفت که آنان را از سرزمین [مصر] برکند پس او و هر که را با وى بود همه را غرق کردیم (103)

 

فَأَرَادَ أَن یَسْتَفِزَّهُم مِّنَ الأَرْضِ فَأَغْرَقْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ جَمِیعًا ﴿103﴾

و پس از او به فرزندان اسرائیل گفتیم در این سرزمین ساکن شوید پس چون وعده آخرت فرا رسد شما را همه با هم محشور مى‏کنیم (104)

 

وَقُلْنَا مِن بَعْدِهِ لِبَنِی إِسْرَائِیلَ اسْکُنُواْ الأَرْضَ فَإِذَا جَاء وَعْدُ الآخِرَةِ جِئْنَا بِکُمْ لَفِیفًا ﴿104﴾

و آن [قرآن] را به حق فرود آوردیم و به حق فرود آمد و تو را جز بشارت‏دهنده و بیم‏رسان نفرستادیم (105)

 

وَبِالْحَقِّ أَنزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلاَّ مُبَشِّرًا وَنَذِیرًا ﴿105﴾

و قرآنى [با عظمت را] بخش بخش [بر تو] نازل کردیم تا آن را به آرامى به مردم بخوانى و آن را به تدریج نازل کردیم (106)

 

وَقُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُکْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنزِیلًا ﴿106﴾

بگو [چه] به آن ایمان بیاورید یا نیاورید بى‏گمان کسانى که پیش از [نزول] آن دانش یافته‏اند چون [این کتاب] بر آنان خوانده شود سجده‏کنان به روى درمى‏افتند (107)

 

قُلْ آمِنُواْ بِهِ أَوْ لاَ تُؤْمِنُواْ إِنَّ الَّذِینَ أُوتُواْ الْعِلْمَ مِن قَبْلِهِ إِذَا یُتْلَى عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلأَذْقَانِ سُجَّدًا ﴿107﴾

و مى‏گویند منزه است پروردگار ما که وعده پروردگار ما قطعا انجام‏شدنى است (108)

 

وَیَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِن کَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولًا ﴿108﴾

و بر روى زمین مى‏افتند و مى‏گریند و بر فروتنى آنها مى‏افزاید (109)

 

وَیَخِرُّونَ لِلأَذْقَانِ یَبْکُونَ وَیَزِیدُهُمْ خُشُوعًا ﴿109﴾

بگو خدا را بخوانید یا رحمان را بخوانید هر کدام را بخوانید براى او نامهاى نیکوتر است و نمازت را به آواز بلند مخوان و بسیار آهسته‏اش مکن و میان این [و آن] راهى [میانه] جوى (110)

 

قُلِ ادْعُواْ اللّهَ أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ أَیًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى وَلاَ تَجْهَرْ بِصَلاَتِکَ وَلاَ تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلًا ﴿110﴾

و بگو ستایش خدایى را که نه فرزندى گرفته و نه در جهاندارى شریکى دارد و نه خوار بوده که [نیاز به] دوستى داشته باشد و او را بسیار بزرگ شمار (111)

 

وَقُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَم یَکُن لَّهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَلَمْ یَکُن لَّهُ وَلِیٌّ مِّنَ الذُّلَّ وَکَبِّرْهُ تَکْبِیرًا ﴿111﴾

 

  • .::::. مـــــــــهـــــــــدی قــــــــــادی.::::.
۲۳
مرداد
۹۱

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

ستایش خدایى را که این کتاب [آسمانى] را بر بنده خود فرو فرستاد و هیچ گونه کژى در آن ننهاد (1)

 

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْکِتَابَ وَلَمْ یَجْعَل لَّهُ عِوَجَا ﴿1﴾

[کتابى] راست و درست تا [گناهکاران را] از جانب خود به عذابى سخت بیم دهد و مؤمنانى را که کارهاى شایسته مى‏کنند نوید بخشد که براى آنان پاداشى نیکوست (2)

 

قَیِّمًا لِّیُنذِرَ بَأْسًا شَدِیدًا مِن لَّدُنْهُ وَیُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا حَسَنًا ﴿2﴾

در حالى که جاودانه در آن [بهشت] ماندگار خواهند بود (3)

 

مَاکِثِینَ فِیهِ أَبَدًا ﴿3﴾

و تا کسانى را که گفته‏اند خداوند فرزندى گرفته است هشدار دهد (4)

 

وَیُنذِرَ الَّذِینَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا ﴿4﴾

نه آنان و نه پدرانشان به این [ادعا] دانشى ندارند بزرگ سخنى است که از دهانشان برمى‏آید [آنان] جز دروغ نمى‏گویند (5)

 

مَّا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ کَبُرَتْ کَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِن یَقُولُونَ إِلَّا کَذِبًا ﴿5﴾

شاید اگر به این سخن ایمان نیاورند تو جان خود را از اندوه در پیگیرى [کار]شان تباه کنى (6)

 

فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ عَلَى آثَارِهِمْ إِن لَّمْ یُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِیثِ أَسَفًا ﴿6﴾

در حقیقت ما آنچه را که بر زمین است زیورى براى آن قرار دادیم تا آنان را بیازماییم که کدام یک از ایشان نیکوکارترند (7)

 

إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِینَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ﴿7﴾

و ما آنچه را که بر آن است قطعا بیابانى بى‏گیاه خواهیم کرد (8)

 

وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَیْهَا صَعِیدًا جُرُزًا ﴿8﴾

مگر پنداشتى اصحاب کهف و رقیم [=خفتگان غار لوحه‏دار] از آیات ما شگفت بوده است (9)

 

أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا ﴿9﴾

آنگاه که جوانان به سوى غار پناه جستند و گفتند پروردگار ما از جانب خود به ما رحمتى بخش و کار ما را براى ما به سامان رسان (10)

 

إِذْ أَوَى الْفِتْیَةُ إِلَى الْکَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا ﴿10﴾

پس در آن غار سالیانى چند بر گوشهایشان پرده زدیم (11)

 

فَضَرَبْنَا عَلَى آذَانِهِمْ فِی الْکَهْفِ سِنِینَ عَدَدًا ﴿11﴾

آنگاه آنان را بیدار کردیم تا بدانیم کدام یک از آن دو دسته مدت درنگشان را بهتر حساب کرده‏اند (12)

 

ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَیُّ الْحِزْبَیْنِ أَحْصَى لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا ﴿12﴾

ما خبرشان را بر تو درست‏حکایت مى‏کنیم آنان جوانانى بودند که به پروردگارشان ایمان آورده بودند و بر هدایتشان افزودیم (13)

 

نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُم بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى ﴿13﴾

و دلهایشان را استوار گردانیدیم آنگاه که [به قصد مخالفت با شرک] برخاستند و گفتند پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمین است جز او هرگز معبودى را نخواهیم خواند که در این صورت قطعا ناصواب گفته‏ایم (14)

 

وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَن نَّدْعُوَ مِن دُونِهِ إِلَهًا لَقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا ﴿14﴾

این قوم ما جز او معبودانى اختیار کرده‏اند چرا بر [حقانیت] آنها برهانى آشکار نمى‏آورند پس کیست‏ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ بندد (15)

 

هَؤُلَاء قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً لَّوْلَا یَأْتُونَ عَلَیْهِم بِسُلْطَانٍ بَیِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا ﴿15﴾

و چون از آنها و از آنچه که جز خدا مى‏پرستند کناره گرفتید پس به غار پناه جویید تا پروردگارتان از رحمت‏خود بر شما بگستراند و براى شما در کارتان گشایشى فراهم سازد (16)

 

وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْکَهْفِ یَنشُرْ لَکُمْ رَبُّکُم مِّن رَّحمته ویُهَیِّئْ لَکُم مِّنْ أَمْرِکُم مِّرْفَقًا ﴿16﴾

و آفتاب را مى‏بینى که چون برمى‏آید از غارشان به سمت راست مایل است و چون فرو مى‏شود از سمت چپ دامن برمى‏چیند در حالى که آنان در جایى فراخ از آن [غار قرار گرفته]اند این از نشانه‏هاى [قدرت] خداست‏خدا هر که را راهنمایى کند او راه‏یافته است و هر که را بى‏راه گذارد هرگز براى او یارى راهبر نخواهى یافت (17)

 

وَتَرَى الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَت تَّزَاوَرُ عَن کَهْفِهِمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَإِذَا غَرَبَت تَّقْرِضُهُمْ ذَاتَ الشِّمَالِ وَهُمْ فِی فَجْوَةٍ مِّنْهُ ذَلِکَ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ مَن یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَن یُضْلِلْ فَلَن تَجِدَ لَهُ وَلِیًّا مُّرْشِدًا ﴿17﴾

و مى‏پندارى که ایشان بیدارند در حالى که خفته‏اند و آنها را به پهلوى راست و چپ مى‏گردانیم و سگشان بر آستانه [غار] دو دست‏خود را دراز کرده [بود] اگر بر حال آنان اطلاع مى‏یافتى گریزان روى از آنها برمى‏تافتى و از [مشاهده] آنها آکنده از بیم مى‏شدى (18)

 

وَتَحْسَبُهُمْ أَیْقَاظًا وَهُمْ رُقُودٌ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ وَکَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَیْهِ بِالْوَصِیدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَیْهِمْ لَوَلَّیْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا ﴿18﴾

و این چنین بیدارشان کردیم تا میان خود از یکدیگر پرسش کنند گوینده‏اى از آنان گفت چقدر مانده‏اید گفتند روزى یا پاره‏اى از روز را مانده‏ایم [سرانجام] گفتند پروردگارتان به آنچه مانده‏اید داناتر است اینک یکى از خودتان را با این پول خود به شهر بفرستید تا ببیند کدام یک از غذاهاى آن پاکیزه‏تر است و از آن غذایى برایتان بیاورد و باید زیرکى به خرج دهد و هیچ کس را از [حال] شما آگاه نگرداند (19)

 

وَکَذَلِکَ بَعَثْنَاهُمْ لِیَتَسَاءلُوا بَیْنَهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ کَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالُوا رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَکُم بِوَرِقِکُمْ هَذِهِ إِلَى الْمَدِینَةِ فَلْیَنظُرْ أَیُّهَا أَزْکَى طَعَامًا فَلْیَأْتِکُم بِرِزْقٍ مِّنْهُ وَلْیَتَلَطَّفْ وَلَا یُشْعِرَنَّ بِکُمْ أَحَدًا ﴿19﴾

چرا که اگر آنان بر شما دست‏یابند سنگسارتان مى‏کنند یا شما را به کیش خود بازمى‏گردانند و در آن صورت هرگز روى رستگارى نخواهید دید (20)

 

إِنَّهُمْ إِن یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ یَرْجُمُوکُمْ أَوْ یُعِیدُوکُمْ فِی مِلَّتِهِمْ وَلَن تُفْلِحُوا إِذًا أَبَدًا ﴿20﴾

و بدین گونه [مردم آن دیار را] بر حالشان آگاه ساختیم تا بدانند که وعده خدا راست است و [در فرا رسیدن] قیامت هیچ شکى نیست هنگامى که میان خود در کارشان با یکدیگر نزاع مى‏کردند پس [عده‏اى] گفتند بر روى آنها ساختمانى بنا کنید پروردگارشان به [حال] آنان داناتر است [سرانجام] کسانى که بر کارشان غلبه یافتند گفتند حتما بر ایشان معبدى بنا خواهیم کرد (21)

 

وَکَذَلِکَ أَعْثَرْنَا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَیْبَ فِیهَا إِذْ یَتَنَازَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَیْهِم بُنْیَانًا رَّبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلَى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِم مَّسْجِدًا ﴿21﴾

به زودى خواهند گفت‏سه تن بودند [و] چهارمین آنها سگشان بود و مى‏گویند پنج تن بودند [و] ششمین آنها سگشان بود تیر در تاریکى مى‏اندازند و [عده‏اى] مى‏گویند هفت تن بودند و هشتمین آنها سگشان بود بگو پروردگارم به شماره آنها آگاه‏تر است جز اندکى [کسى شماره] آنها را نمى‏داند پس در باره ایشان جز به صورت ظاهر جدال مکن و در مورد آنها از هیچ کس جویا مشو (22)

 

سَیَقُولُونَ ثَلَاثَةٌ رَّابِعُهُمْ کَلْبُهُمْ وَیَقُولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ کَلْبُهُمْ رَجْمًا بِالْغَیْبِ وَیَقُولُونَ سَبْعَةٌ وَثَامِنُهُمْ کَلْبُهُمْ قُل رَّبِّی أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِم مَّا یَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِیلٌ فَلَا تُمَارِ فِیهِمْ إِلَّا مِرَاء ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِیهِم مِّنْهُمْ أَحَدًا ﴿22﴾

و زنهار در مورد چیزى مگوى که من آن را فردا انجام خواهم داد (23)

 

وَلَا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فَاعِلٌ ذَلِکَ غَدًا ﴿23﴾

مگر آنکه خدا بخواهد و چون فراموش کردى پروردگارت را یاد کن و بگو امید که پروردگارم مرا به راهى که نزدیکتر از این به صواب است هدایت کند (24)

 

إِلَّا أَن یَشَاءَ اللَّهُ وَاذْکُر رَّبَّکَ إِذَا نَسِیتَ وَقُلْ عَسَى أَن یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا ﴿24﴾

و سیصد سال در غارشان درنگ کردند و نه سال [نیز بر آن] افزودند (25)

 

وَلَبِثُوا فِی کَهْفِهِمْ ثَلَاثَ مِائَةٍ سِنِینَ وَازْدَادُوا تِسْعًا ﴿25﴾

بگو خدا به آنچه درنگ کردند داناتر است نهان آسمانها و زمین به او اختصاص دارد وه چه بینا و شنواست براى آنان یاورى جز او نیست و هیچ کس را در فرمانروایى خود شریک نمى‏گیرد (26)

 

قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثُوا لَهُ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَبْصِرْ بِهِ وَأَسْمِعْ مَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا یُشْرِکُ فِی حُکْمِهِ أَحَدًا ﴿26﴾

و آنچه را که از کتاب پروردگارت به تو وحى شده است بخوان کلمات او را تغییردهنده‏اى نیست و جز او هرگز پناهى نخواهى یافت (27)

 

وَاتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِن کِتَابِ رَبِّکَ لَا مُبَدِّلَ لِکَلِمَاتِهِ وَلَن تَجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَدًا ﴿27﴾

و با کسانى که پروردگارشان را صبح و شام مى‏خوانند [و] خشنودى او را مى‏خواهند شکیبایى پیشه کن و دو دیده‏ات را از آنان برمگیر که زیور زندگى دنیا را بخواهى و از آن کس که قلبش را از یاد خود غافل ساخته‏ایم و از هوس خود پیروى کرده و [اساس] کارش بر زیاده‏روى است اطاعت مکن (28)

 

وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا ﴿28﴾

و بگو حق از پروردگارتان [رسیده] است پس هر که بخواهد بگرود و هر که بخواهد انکار کند که ما براى ستمگران آتشى آماده کرده‏ایم که سراپرده‏هایش آنان را در بر مى‏گیرد و اگر فریادرسى جویند به آبى چون مس گداخته که چهره‏ها را بریان مى‏کند یارى مى‏شوند وه چه بد شرابى و چه زشت جایگاهى است (29)

 

وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّکُمْ فَمَن شَاء فَلْیُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْیَکْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِینَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِن یَسْتَغِیثُوا یُغَاثُوا بِمَاء کَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءتْ مُرْتَفَقًا ﴿29﴾

کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند [بدانند که] ما پاداش کسى را که نیکوکارى کرده است تباه نمى‏کنیم (30)

 

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ إِنَّا لَا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا ﴿30﴾

آنانند که بهشتهاى عدن به ایشان اختصاص دارد که از زیر [قصرها]شان جویبارها روان است در آنجا با دستبندهایى از طلا آراسته مى‏شوند و جامه‏هایى سبز از پرنیان نازک و حریر ستبر مى‏پوشند در آنجا بر سریرها تکیه مى‏زنند چه خوش پاداش و نیکو تکیه‏گاهى (31)

 

أُوْلَئِکَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَیَلْبَسُونَ ثِیَابًا خُضْرًا مِّن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِکِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَحَسُنَتْ مُرْتَفَقًا ﴿31﴾

و براى آنان آن دو مرد را مثل بزن که به یکى از آنها دو باغ انگور دادیم و پیرامون آن دو [باغ] را با درختان خرما پوشاندیم و میان آن دو را کشتزارى قرار دادیم (32)

 

وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلًا رَّجُلَیْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَیْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَیْنَهُمَا زَرْعًا ﴿32﴾

هر یک از این دو باغ محصول خود را [به موقع] مى‏داد و از [صاحبش] چیزى دریغ نمى‏ورزید و میان آن دو [باغ] نهرى روان کرده بودیم (33)

 

کِلْتَا الْجَنَّتَیْنِ آتَتْ أُکُلَهَا وَلَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَیْئًا وَفَجَّرْنَا خِلَالَهُمَا نَهَرًا ﴿33﴾

و براى او میوه فراوان بود پس به رفیقش در حالى که با او گفت و گو مى‏کرد گفت مال من از تو بیشتر است و از حیث افراد از تو نیرومندترم (34)

 

وَکَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ یُحَاوِرُهُ أَنَا أَکْثَرُ مِنکَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا ﴿34﴾

و در حالى که او به خویشتن ستمکار بود داخل باغ شد [و] گفت گمان نمى‏کنم این نعمت هرگز زوال پذیرد (35)

 

وَدَخَلَ جَنَّتَهُ وَهُوَ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ قَالَ مَا أَظُنُّ أَن تَبِیدَ هَذِهِ أَبَدًا ﴿35﴾

و گمان نمى‏کنم که رستاخیز بر پا شود و اگر هم به سوى پروردگارم بازگردانده شوم قطعا بهتر از این را در بازگشت‏خواهم یافت (36)

 

وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِن رُّدِدتُّ إِلَى رَبِّی لَأَجِدَنَّ خَیْرًا مِّنْهَا مُنقَلَبًا ﴿36﴾

رفیقش در حالى که با او گفت و گو مى‏کرد به او گفت آیا به آن کسى که تو را از خاک سپس از نطفه آفرید آنگاه تو را [به صورت] مردى درآورد کافر شدى (37)

 

قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ یُحَاوِرُهُ أَکَفَرْتَ بِالَّذِی خَلَقَکَ مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاکَ رَجُلًا ﴿37﴾

اما من [مى‏گویم] اوست‏خدا پروردگار من و هیچ کس را با پروردگارم شریک نمى‏سازم (38)

 

لَّکِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّی وَلَا أُشْرِکُ بِرَبِّی أَحَدًا ﴿38﴾

و چون داخل باغت‏شدى چرا نگفتى ماشاء الله نیرویى جز به [قدرت] خدا نیست اگر مرا از حیث مال و فرزند کمتر از خود مى‏بینى (39)

 

وَلَوْلَا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَکَ قُلْتَ مَا شَاء اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ إِن تُرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنکَ مَالًا وَوَلَدًا ﴿39﴾

امید است که پروردگارم بهتر از باغ تو به من عطا فرماید و بر آن [باغ تو] آفتى از آسمان بفرستد تا به زمینى هموار و لغزنده تبدیل گردد (40)

 

فَعَسَى رَبِّی أَن یُؤْتِیَنِ خَیْرًا مِّن جَنَّتِکَ وَیُرْسِلَ عَلَیْهَا حُسْبَانًا مِّنَ السَّمَاءِ فَتُصْبِحَ صَعِیدًا زَلَقًا ﴿40﴾

یا آب آن [در زمین] فروکش کند تا هرگز نتوانى آن را به دست آورى (41)

 

أَوْ یُصْبِحَ مَاؤُهَا غَوْرًا فَلَن تَسْتَطِیعَ لَهُ طَلَبًا ﴿41﴾

[تا به او رسید آنچه را باید برسد] و [آفت آسمانى] میوه‏هایش را فرو گرفت پس براى [از کف دادن] آنچه در آن [باغ] هزینه کرده بود دستهایش را بر هم مى‏زد در حالى که داربستهاى آن فرو ریخته بود و [به حسرت] مى‏گفت اى کاش هیچ کس را شریک پروردگارم نمى‏ساختم (42)

 

وَأُحِیطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ یُقَلِّبُ کَفَّیْهِ عَلَى مَا أَنفَقَ فِیهَا وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُشْرِکْ بِرَبِّی أَحَدًا ﴿42﴾

و او را در برابر خدا گروهى نبود تا یاریش کنند و توانى نداشت که خود را یارى کند (43)

 

وَلَمْ تَکُن لَّهُ فِئَةٌ یَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا کَانَ مُنتَصِرًا ﴿43﴾

در آنجا [آشکار شد که] یارى به خداى حق تعلق دارد اوست بهترین پاداش و [اوست] بهترین فرجام (44)

 

هُنَالِکَ الْوَلَایَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَیْرٌ ثَوَابًا وَخَیْرٌ عُقْبًا ﴿44﴾

و براى آنان زندگى دنیا را مثل بزن که مانند آبى است که آن را از آسمان فرو فرستادیم سپس گیاه زمین با آن درآمیخت و [چنان] خشک گردید که بادها پراکنده‏اش کردند و خداست که همواره بر هر چیزى تواناست (45)

 

وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا کَمَاء أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِیمًا تَذْرُوهُ الرِّیَاحُ وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ مُّقْتَدِرًا ﴿45﴾

مال و پسران زیور زندگى دنیایند و نیکیهاى ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر امید [نیز] بهتر است (46)

 

الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا ﴿46﴾

و [یاد کن] روزى را که کوهها را به حرکت درمى‏آوریم و زمین را آشکار [و صاف] مى‏بینى و آنان را گرد مى‏آوریم و هیچ یک را فرو گذار نمى‏کنیم (47)

 

وَیَوْمَ نُسَیِّرُ الْجِبَالَ وَتَرَى الْأَرْضَ بَارِزَةً وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا ﴿47﴾

و ایشان به صف بر پروردگارت عرضه مى‏شوند [و به آنها مى‏فرماید] به راستى همان گونه که نخستین بار شما را آفریدیم [باز] به سوى ما آمدید بلکه پنداشتید هرگز براى شما موعدى مقرر قرار نخواهیم داد (48)

 

وَعُرِضُوا عَلَى رَبِّکَ صَفًّا لَّقَدْ جِئْتُمُونَا کَمَا خَلَقْنَاکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ بَلْ زَعَمْتُمْ أَلَّن نَّجْعَلَ لَکُم مَّوْعِدًا ﴿48﴾

و کارنامه [عمل شما در میان] نهاده مى‏شود آنگاه بزهکاران را از آنچه در آن است بیمناک مى‏بینى و مى‏گویند اى واى بر ما این چه نامه‏اى است که هیچ [کار] کوچک و بزرگى را فرو نگذاشته جز اینکه همه را به حساب آورده است و آنچه را انجام داده‏اند حاضر یابند و پروردگار تو به هیچ کس ستم روا نمى‏دارد (49)

 

وَوُضِعَ الْکِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیَقُولُونَ یَا وَیْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْکِتَابِ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَةً وَلَا کَبِیرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَدًا ﴿49﴾

و [یاد کن] هنگامى را که به فرشتگان گفتیم آدم را سجده کنید پس [همه] جز ابلیس سجده کردند که از [گروه] جن بود و از فرمان پروردگارش سرپیچید آیا [با این حال] او و نسلش را به جاى من دوستان خود مى‏گیرید و حال آنکه آنها دشمن شمایند و چه بد جانشینانى براى ستمگرانند (50)

 

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیَاء مِن دُونِی وَهُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا ﴿50﴾

[من] آنان را نه در آفرینش آسمانها و زمین به شهادت طلبیدم و نه در آفرینش خودشان و من آن نیستم که گمراهگران را همکار خود بگیرم (51)

 

مَا أَشْهَدتُّهُمْ خَلْقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَا خَلْقَ أَنفُسِهِمْ وَمَا کُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُدًا ﴿51﴾

و [یاد کن] روزى را که [خدا] مى‏گوید آنهایى را که شریکان من پنداشتید ندا دهید پس آنها را بخوانند و[لى] اجابتشان نکنند و ما میان آنان ورطه‏اى قرار دهیم (52)

 

وَیَوْمَ یَقُولُ نَادُوا شُرَکَائِیَ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ یَسْتَجِیبُوا لَهُمْ وَجَعَلْنَا بَیْنَهُم مَّوْبِقًا ﴿52﴾

و گناهکاران آتش [دوزخ] را مى‏بینند و درمى‏یابند که در آن خواهند افتاد و از آن راه گریزى نیابند (53)

 

وَرَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُم مُّوَاقِعُوهَا وَلَمْ یَجِدُوا عَنْهَا مَصْرِفًا ﴿53﴾

و به راستى در این قرآن براى مردم از هر گونه مثلى آوردیم و[لى] انسان بیش از هر چیز سر جدال دارد (54)

 

وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِی هَذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِن کُلِّ مَثَلٍ وَکَانَ الْإِنسَانُ أَکْثَرَ شَیْءٍ جَدَلًا ﴿54﴾

و چیزى مانع مردم نشد از اینکه وقتى هدایت به سویشان آمد ایمان بیاورند و از پروردگارشان آمرزش بخواهند جز اینکه [مستحق شوند] تا سنت [خدا در مورد عذاب] پیشینیان در باره آنان [نیز] به کار رود یا عذاب رویارویشان بیاید (55)

 

وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَن یُؤْمِنُوا إِذْ جَاءهُمُ الْهُدَى وَیَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلَّا أَن تَأْتِیَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِینَ أَوْ یَأْتِیَهُمُ الْعَذَابُ قُبُلًا ﴿55﴾

و پیامبران [خود] را جز بشارت‏دهنده و بیم‏رسان گسیل نمى‏داریم و کسانى که کافر شده‏اند به باطل مجادله مى‏کنند تا به وسیله آن حق را پایمال گردانند و نشانه‏هاى من و آنچه را [بدان] بیم داده شده‏اند به ریشخند گرفتند (56)

 

وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَیُجَادِلُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِیُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آیَاتِی وَمَا أُنذِرُوا هُزُوًا ﴿56﴾

و کیست‏ستمکارتر از آن کس که به آیات پروردگارش پند داده شده و از آن روى برتافته و دستاورد پیشینه خود را فراموش کرده است ما بر دلهاى آنان پوششهایى قرار دادیم تا آن را درنیابند و در گوشهایشان سنگینى [نهادیم] و اگر آنها را به سوى هدایت فراخوانى باز هرگز به راه نخواهند آمد (57)

 

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُکِّرَ بِآیَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِیَ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَن یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَى فَلَن یَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا ﴿57﴾

و پروردگار تو آمرزنده [و] صاحب رحمت است اگر به [جرم] آنچه مرتکب شده‏اند آنها را مؤاخذه مى‏کرد قطعا در عذاب آنان تعجیل مى‏نمود [ولى چنین نمى کند] بلکه براى آنها سر رسیدى است که هرگز از برابر آن راه گریزى نمى‏یابند (58)

 

وَرَبُّکَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ لَوْ یُؤَاخِذُهُم بِمَا کَسَبُوا لَعَجَّلَ لَهُمُ الْعَذَابَ بَل لَّهُم مَّوْعِدٌ لَّن یَجِدُوا مِن دُونِهِ مَوْئِلًا ﴿58﴾

و [مردم] آن شهرها چون بیدادگرى کردند هلاکشان کردیم و براى هلاکتشان موعدى مقرر داشتیم (59)

 

وَتِلْکَ الْقُرَى أَهْلَکْنَاهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَعَلْنَا لِمَهْلِکِهِم مَّوْعِدًا ﴿59﴾

و [یاد کن] هنگامى را که موسى به جوان [همراه] خود گفت دست بردار نیستم تا به محل برخورد دو دریا برسم هر چند سالها[ى سال] سیر کنم (60)

 

وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِفَتَاهُ لَا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَیْنِ أَوْ أَمْضِیَ حُقُبًا ﴿60﴾

پس چون به محل برخورد دو [دریا] رسیدند ماهى خودشان را فراموش کردند و ماهى در دریا راه خود را در پیش گرفت [و رفت] (61)

 

فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَعَ بَیْنِهِمَا نَسِیَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ سَرَبًا ﴿61﴾

و هنگامى که [از آنجا] گذشتند [موسى] به جوان خود گفت غذایمان را بیاور که راستى ما از این سفر رنج بسیار دیدیم (62)

 

فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءنَا لَقَدْ لَقِینَا مِن سَفَرِنَا هَذَا نَصَبًا ﴿62﴾

گفت دیدى وقتى به سوى آن صخره پناه جستیم من ماهى را فراموش کردم و جز شیطان [کسى] آن را از یاد من نبرد تا به یادش باشم و به طور عجیبى راه خود را در دریا پیش گرفت (63)

 

قَالَ أَرَأَیْتَ إِذْ أَوَیْنَا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّی نَسِیتُ الْحُوتَ وَمَا أَنسَانِیهُ إِلَّا الشَّیْطَانُ أَنْ أَذْکُرَهُ وَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ عَجَبًا ﴿63﴾

گفت این همان بود که ما مى‏جستیم پس جستجوکنان رد پاى خود را گرفتند و برگشتند (64)

 

قَالَ ذَلِکَ مَا کُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلَى آثَارِهِمَا قَصَصًا ﴿64﴾

تا بنده‏اى از بندگان ما را یافتند که از جانب خود به او رحمتى عطا کرده و از نزد خود بدو دانشى آموخته بودیم (65)

 

فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَیْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا ﴿65﴾

موسى به او گفت آیا تو را به شرط اینکه از بینشى که آموخته شده‏اى به من یاد دهى پیروى کنم (66)

 

قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلَى أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا ﴿66﴾

گفت تو هرگز نمى‏توانى همپاى من صبر کنى (67)

 

قَالَ إِنَّکَ لَن تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْرًا ﴿67﴾

و چگونه مى‏توانى بر چیزى که به شناخت آن احاطه ندارى صبر کنى (68)

 

وَکَیْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا ﴿68﴾

گفت ان شاء الله مرا شکیبا خواهى یافت و در هیچ کارى تو را نافرمانى نخواهم کرد (69)

 

قَالَ سَتَجِدُنِی إِن شَاء اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِی لَکَ أَمْرًا ﴿69﴾

گفت اگر مرا پیروى مى‏کنى پس از چیزى سؤال مکن تا [خود] از آن با تو سخن آغاز کنم (70)

 

قَالَ فَإِنِ اتَّبَعْتَنِی فَلَا تَسْأَلْنِی عَن شَیْءٍ حَتَّى أُحْدِثَ لَکَ مِنْهُ ذِکْرًا ﴿70﴾

پس رهسپار گردیدند تا وقتى که سوار کشتى شدند [وى] آن را سوراخ کرد [موسى] گفت آیا کشتى را سوراخ کردى تا سرنشینانش را غرق کنى واقعا به کار ناروایى مبادرت ورزیدى (71)

 

فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا رَکِبَا فِی السَّفِینَةِ خَرَقَهَا قَالَ أَخَرَقْتَهَا لِتُغْرِقَ أَهْلَهَا لَقَدْ جِئْتَ شَیْئًا إِمْرًا ﴿71﴾

گفت آیا نگفتم که تو هرگز نمى‏توانى همپاى من صبر کنى (72)

 

قَالَ أَلَمْ أَقُلْ إِنَّکَ لَن تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْرًا ﴿72﴾

[موسى] گفت به سبب آنچه فراموش کردم مرا مؤاخذه مکن و در کارم بر من سخت مگیر (73)

 

قَالَ لَا تُؤَاخِذْنِی بِمَا نَسِیتُ وَلَا تُرْهِقْنِی مِنْ أَمْرِی عُسْرًا ﴿73﴾

پس رفتند تا به نوجوانى برخوردند [بنده ما] او را کشت [موسى به او ] گفت آیا شخص بى‏گناهى را بدون اینکه کسى را به قتل رسانده باشد کشتى واقعا کار ناپسندى مرتکب شدى (74)

 

فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا لَقِیَا غُلَامًا فَقَتَلَهُ قَالَ أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ لَّقَدْ جِئْتَ شَیْئًا نُّکْرًا ﴿74﴾

گفت آیا به تو نگفتم که هرگز نمى‏توانى همپاى من صبر کنى (75)

 

قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّکَ إِنَّکَ لَن تَسْتَطِیعَ مَعِی صَبْرًا ﴿75﴾

[موسى] گفت اگر از این پس چیزى از تو پرسیدم دیگر با من همراهى مکن [و] از جانب من قطعا معذور خواهى بود (76)

 

قَالَ إِن سَأَلْتُکَ عَن شَیْءٍ بَعْدَهَا فَلَا تُصَاحِبْنِی قَدْ بَلَغْتَ مِن لَّدُنِّی عُذْرًا ﴿76﴾

پس رفتند تا به اهل قریه‏اى رسیدند از مردم آنجا خوراکى خواستند و[لى آنها] از مهمان نمودن آن دو خوددارى کردند پس در آنجا دیوارى یافتند که مى‏خواست فرو ریزد و [بنده ما] آن را استوار کرد [موسى] گفت اگر مى‏خواستى [مى‏توانستى] براى آن مزدى بگیرى (77)

 

فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا أَتَیَا أَهْلَ قَرْیَةٍ اسْتَطْعَمَا أَهْلَهَا فَأَبَوْا أَن یُضَیِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِیهَا جِدَارًا یُرِیدُ أَنْ یَنقَضَّ فَأَقَامَهُ قَالَ لَوْ شِئْتَ لَاتَّخَذْتَ عَلَیْهِ أَجْرًا ﴿77﴾

گفت این [بار دیگر وقت] جدایى میان من و توست به زودى تو را از تاویل آنچه که نتوانستى بر آن صبر کنى آگاه خواهم ساخت (78)

 

قَالَ هَذَا فِرَاقُ بَیْنِی وَبَیْنِکَ سَأُنَبِّئُکَ بِتَأْوِیلِ مَا لَمْ تَسْتَطِع عَّلَیْهِ صَبْرًا ﴿78﴾

اما کشتى از آن بینوایانى بود که در دریا کار مى‏کردند خواستم آن را معیوب کنم [چرا که] پیشاپیش آنان پادشاهى بود که هر کشتى [درستى] را به زور مى‏گرفت (79)

 

أَمَّا السَّفِینَةُ فَکَانَتْ لِمَسَاکِینَ یَعْمَلُونَ فِی الْبَحْرِ فَأَرَدتُّ أَنْ أَعِیبَهَا وَکَانَ وَرَاءهُم مَّلِکٌ یَأْخُذُ کُلَّ سَفِینَةٍ غَصْبًا ﴿79﴾

و اما نوجوان پدر و مادرش [هر دو] مؤمن بودند پس ترسیدیم [مبادا] آن دو را به طغیان و کفر بکشد (80)

 

وَأَمَّا الْغُلَامُ فَکَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَیْنِ فَخَشِینَا أَن یُرْهِقَهُمَا طُغْیَانًا وَکُفْرًا ﴿80﴾

پس خواستیم که پروردگارشان آن دو را به پاکتر و مهربانتر از او عوض دهد (81)

 

فَأَرَدْنَا أَن یُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَیْرًا مِّنْهُ زَکَاةً وَأَقْرَبَ رُحْمًا ﴿81﴾

و اما دیوار از آن دو پسر [بچه] یتیم در آن شهر بود و زیر آن گنجى متعلق به آن دو بود و پدرشان [مردى] نیکوکار بود پس پروردگار تو خواست آن دو [یتیم] به حد رشد برسند و گنجینه خود را که رحمتى از جانب پروردگارت بود بیرون آورند و این [کارها] را من خودسرانه انجام ندادم این بود تاویل آنچه که نتوانستى بر آن شکیبایى ورزى (82)

 

وَأَمَّا الْجِدَارُ فَکَانَ لِغُلَامَیْنِ یَتِیمَیْنِ فِی الْمَدِینَةِ وَکَانَ تَحْتَهُ کَنزٌ لَّهُمَا وَکَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا فَأَرَادَ رَبُّکَ أَنْ یَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَیَسْتَخْرِجَا کَنزَهُمَا رَحْمَةً مِّن رَّبِّکَ وَمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِی ذَلِکَ تَأْوِیلُ مَا لَمْ تَسْطِع عَّلَیْهِ صَبْرًا ﴿82﴾

و از تو در باره ذوالقرنین مى‏پرسند بگو به زودى چیزى از او براى شما خواهم خواند (83)

 

وَیَسْأَلُونَکَ عَن ذِی الْقَرْنَیْنِ قُلْ سَأَتْلُو عَلَیْکُم مِّنْهُ ذِکْرًا ﴿83﴾

ما در زمین به او امکاناتى دادیم و از هر چیزى وسیله‏اى بدو بخشیدیم (84)

 

إِنَّا مَکَّنَّا لَهُ فِی الْأَرْضِ وَآتَیْنَاهُ مِن کُلِّ شَیْءٍ سَبَبًا ﴿84﴾

تا راهى را دنبال کرد (85)

 

فَأَتْبَعَ سَبَبًا ﴿85﴾

تا آنگاه که به غروبگاه خورشید رسید به نظرش آمد که [خورشید] در چشمه‏اى گل‏آلود و سیاه غروب مى‏کند و نزدیک آن طایفه‏اى را یافت فرمودیم اى ذوالقرنین [اختیار با توست] یا عذاب مى‏کنى یا در میانشان [روش] نیکویى پیش مى‏گیرى (86)

 

حَتَّى إِذَا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَغْرُبُ فِی عَیْنٍ حَمِئَةٍ وَوَجَدَ عِندَهَا قَوْمًا قُلْنَا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِمَّا أَن تُعَذِّبَ وَإِمَّا أَن تَتَّخِذَ فِیهِمْ حُسْنًا ﴿86﴾

گفت اما هر که ستم ورزد عذابش خواهیم کرد سپس به سوى پروردگارش بازگردانیده مى‏شود آنگاه او را عذابى سخت‏خواهد کرد (87)

 

قَالَ أَمَّا مَن ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ یُرَدُّ إِلَى رَبِّهِ فَیُعَذِّبُهُ عَذَابًا نُّکْرًا ﴿87﴾

و اما هر که ایمان آورد و کار شایسته کند پاداشى [هر چه] نیکوتر خواهد داشت و به فرمان خود او را به کارى آسان واخواهیم داشت (88)

 

وَأَمَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُ جَزَاء الْحُسْنَى وَسَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنَا یُسْرًا ﴿88﴾

سپس راهى [دیگر] را دنبال کرد (89)

 

ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا ﴿89﴾

تا آنگاه که به جایگاه برآمدن خورشید رسید [خورشید] را [چنین] یافت که بر قومى طلوع مى‏کرد که براى ایشان در برابر آن پوششى قرار نداده بودیم (90)

 

حَتَّى إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَى قَوْمٍ لَّمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْرًا ﴿90﴾

این چنین [مى‏رفت] و قطعا به خبرى که پیش او بود احاطه داشتیم (91)

 

کَذَلِکَ وَقَدْ أَحَطْنَا بِمَا لَدَیْهِ خُبْرًا ﴿91﴾

باز راهى را دنبال نمود (92)

 

ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا ﴿92﴾

تا وقتى به میان دو سد رسید در برابر آن دو [سد] طایفه‏اى را یافت که نمى‏توانستند هیچ زبانى را بفهمند (93)

 

حَتَّى إِذَا بَلَغَ بَیْنَ السَّدَّیْنِ وَجَدَ مِن دُونِهِمَا قَوْمًا لَّا یَکَادُونَ یَفْقَهُونَ قَوْلًا ﴿93﴾

گفتند اى ذوالقرنین یاجوج و ماجوج سخت در زمین فساد مى‏کنند آیا [ممکن است] مالى در اختیار تو قرار دهیم تا میان ما و آنان سدى قرار دهى (94)

 

قَالُوا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجًا عَلَى أَن تَجْعَلَ بَیْنَنَا وَبَیْنَهُمْ سَدًّا ﴿94﴾

گفت آنچه پروردگارم به من در آن تمکن داده [از کمک مالى شما] بهتر است مرا با نیرویى [انسانى] یارى کنید [تا] میان شما و آنها سدى استوار قرار دهم (95)

 

قَالَ مَا مَکَّنِّی فِیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعِینُونِی بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ رَدْمًا ﴿95﴾

براى من قطعات آهن بیاورید تا آنگاه که میان دو کوه برابر شد گفت بدمید تا وقتى که آن [قطعات] را آتش گردانید گفت مس گداخته برایم بیاورید تا روى آن بریزم (96)

 

آتُونِی زُبَرَ الْحَدِیدِ حَتَّى إِذَا سَاوَى بَیْنَ الصَّدَفَیْنِ قَالَ انفُخُوا حَتَّى إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْرًا ﴿96﴾

[در نتیجه اقوام وحشى] نتوانستند از آن [مانع] بالا روند و نتوانستند آن را سوراخ کنند (97)

 

فَمَا اسْطَاعُوا أَن یَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا ﴿97﴾

گفت این رحمتى از جانب پروردگار من است و[لى] چون وعده پروردگارم فرا رسد آن [سد] را درهم کوبد و وعده پروردگارم حق است (98)

 

قَالَ هَذَا رَحْمَةٌ مِّن رَّبِّی فَإِذَا جَاء وَعْدُ رَبِّی جَعَلَهُ دَکَّاء وَکَانَ وَعْدُ رَبِّی حَقًّا ﴿98﴾

و در آن روز آنان را رها مى‏کنیم تا موج‏آسا بعضى با برخى درآمیزند و [همین که] در صور دمیده شود همه آنها را گرد خواهیم آورد (99)

 

وَتَرَکْنَا بَعْضَهُمْ یَوْمَئِذٍ یَمُوجُ فِی بَعْضٍ وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا ﴿99﴾

و آن روز جهنم را آشکارا به کافران بنماییم (100)

 

وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ لِّلْکَافِرِینَ عَرْضًا ﴿100﴾

[به] همان کسانى که چشمان [بصیرت]شان از یاد من در پرده بود و توانایى شنیدن [حق] نداشتند (101)

 

الَّذِینَ کَانَتْ أَعْیُنُهُمْ فِی غِطَاء عَن ذِکْرِی وَکَانُوا لَا یَسْتَطِیعُونَ سَمْعًا ﴿101﴾

آیا کسانى که کفر ورزیده‏اند پنداشته‏اند که [مى‏توانند] به جاى من بندگانم را سرپرست بگیرند ما جهنم را آماده کرده‏ایم تا جایگاه پذیرایى کافران باشد (102)

 

أَفَحَسِبَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَن یَتَّخِذُوا عِبَادِی مِن دُونِی أَوْلِیَاء إِنَّا أَعْتَدْنَا جَهَنَّمَ لِلْکَافِرِینَ نُزُلًا ﴿102﴾

بگو آیا شما را از زیانکارترین مردم آگاه گردانم (103)

 

قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا ﴿103﴾

[آنان] کسانى‏اند که کوشش‏شان در زندگى دنیا به هدر رفته و خود مى‏پندارند که کار خوب انجام مى‏دهند (104)

 

الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا ﴿104﴾

[آرى] آنان کسانى‏اند که آیات پروردگارشان و لقاى او را انکار کردند در نتیجه اعمالشان تباه گردید و روز قیامت براى آنها [قدر و] ارزشى نخواهیم نهاد (105)

 

أُولَئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَزْنًا ﴿105﴾

این جهنم سزاى آنان است چرا که کافر شدند و آیات من و پیامبرانم را به ریشخند گرفتند (106)

 

ذَلِکَ جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا کَفَرُوا وَاتَّخَذُوا آیَاتِی وَرُسُلِی هُزُوًا ﴿106﴾

بى‏گمان کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند باغهاى فردوس جایگاه پذیرایى آنان است (107)

 

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا ﴿107﴾

جاودانه در آن خواهند بود و از آنجا درخواست انتقال نمى‏کنند (108)

 

خَالِدِینَ فِیهَا لَا یَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلًا ﴿108﴾

بگو اگر دریا براى کلمات پروردگارم مرکب شود پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان پذیرد قطعا دریا پایان مى‏یابد هر چند نظیرش را به مدد [آن] بیاوریم (109)

 

قُل لَّوْ کَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِّکَلِمَاتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَن تَنفَدَ کَلِمَاتُ رَبِّی وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا ﴿109﴾

بگو من هم مثل شما بشرى هستم و[لى] به من وحى مى‏شود که خداى شما خدایى یگانه است پس هر کس به لقاى پروردگار خود امید دارد باید به کار شایسته بپردازد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نسازد (110)

 

قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن کَانَ یَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا ﴿110﴾

 

  • .::::. مـــــــــهـــــــــدی قــــــــــادی.::::.
۲۳
مرداد
۹۱

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ فیهِ ما یُرْضیکَ

خدایا از تو خواهم در این ماه آنچه تو را خوشنود سازد

وَاَعُوذُبِکَ مِمّا یُؤْذیکَ وَاَسْئَلُکَ التَّوْفیقَ فیهِ لاِنْ اُطیعَکَوَلا

و پناه برم به تو از آنچه تو را بیازارد و از تو خواهم در آن توفیق براى اینکه پیرویت کنم و

اَعْصِیَکَ یا جَوادَ السّاَّئِلینَ

نافرمانیت نکنم اى بخشنده به خواستاران

  • .::::. مـــــــــهـــــــــدی قــــــــــادی.::::.
۲۲
مرداد
۹۱

 

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

 

کاف‏ها یا عین صاد (1)

 

کهیعص ﴿1﴾

 

[این] یادى از رحمت پروردگار تو [در باره] بنده‏اش زکریاست (2)

 

ذِکْرُ رَحْمَةِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیَّا ﴿2﴾

 

آنگاه که [زکریا] پروردگارش را آهسته ندا کرد (3)

 

إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاء خَفِیًّا ﴿3﴾

 

گفت پروردگارا من استخوانم سست گردیده و [موى] سرم از پیرى سپید گشته و اى پروردگار من هرگز در دعاى تو ناامید نبوده‏ام (4)

 

قَالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْبًا وَلَمْ أَکُن بِدُعَائِکَ رَبِّ شَقِیًّا ﴿4﴾

 

و من پس از خویشتن از بستگانم بیمناکم و زنم نازاست پس از جانب خود ولى [و جانشینى] به من ببخش (5)

 

وَإِنِّی خِفْتُ الْمَوَالِیَ مِن وَرَائِی وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا فَهَبْ لِی مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا ﴿5﴾

 

که از من ارث برد و از خاندان یعقوب [نیز] ارث برد و او را اى پروردگار من پسندیده گردان (6)

 

یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا ﴿6﴾

 

اى زکریا ما تو را به پسرى که نامش یحیى است مژده مى‏دهیم که قبلا همنامى براى او قرار نداده‏ایم (7)

 

یَا زَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ یَحْیَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِیًّا ﴿7﴾

 

گفت پروردگارا چگونه مرا پسرى خواهد بود و حال آنکه زنم نازاست و من از سالخوردگى ناتوان شده‏ام (8)

 

قَالَ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لِی غُلَامٌ وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیًّا ﴿8﴾

 

[فرشته] گفت [فرمان] چنین است پروردگار تو گفته که این [کار] بر من آسان است و تو را در حالى که چیزى نبودى قبلا آفریده‏ام (9)

 

قَالَ کَذَلِکَ قَالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُکَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَکُ شَیْئًا ﴿9﴾

 

گفت پروردگارا نشانه‏اى براى من قرار ده فرمود نشانه تو این است که سه شبانه [روز] با اینکه سالمى با مردم سخن نمى‏گویى (10)

 

قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّی آیَةً قَالَ آیَتُکَ أَلَّا تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَیَالٍ سَوِیًّا ﴿10﴾

 

پس از محراب بر قوم خویش درآمد و ایشان را آگاه گردانید که روز و شب به نیایش بپردازید (11)

 

فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَى إِلَیْهِمْ أَن سَبِّحُوا بُکْرَةً وَعَشِیًّا ﴿11﴾

 

اى یحیى کتاب [خدا] را به جد و جهد بگیر و از کودکى به او نبوت دادیم (12)

 

یَا یَحْیَى خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا ﴿12﴾

 

و [نیز] از جانب خود مهربانى و پاکى [به او دادیم] و تقواپیشه بود (13)

 

وَحَنَانًا مِّن لَّدُنَّا وَزَکَاةً وَکَانَ تَقِیًّا ﴿13﴾

 

و با پدر و مادر خود نیک‏رفتار بود و زورگویى نافرمان نبود (14)

 

وَبَرًّا بِوَالِدَیْهِ وَلَمْ یَکُن جَبَّارًا عَصِیًّا ﴿14﴾

 

و درود بر او روزى که زاده شد و روزى که مى‏میرد و روزى که زنده برانگیخته مى‏شود (15)

 

وَسَلَامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَیَوْمَ یَمُوتُ وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا ﴿15﴾

 

و در این کتاب از مریم یاد کن آنگاه که از کسان خود در مکانى شرقى به کنارى شتافت (16)

 

وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مَرْیَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَکَانًا شَرْقِیًّا ﴿16﴾

 

و در برابر آنان پرده‏اى بر خود گرفت پس روح خود را به سوى او فرستادیم تا به [شکل] بشرى خوش‏اندام بر او نمایان شد (17)

 

فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا ﴿17﴾

 

[مریم] گفت اگر پرهیزگارى من از تو به خداى رحمان پناه مى‏برم (18)

 

قَالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمَن مِنکَ إِن کُنتَ تَقِیًّا ﴿18﴾

 

گفت من فقط فرستاده پروردگار توام براى اینکه به تو پسرى پاکیزه ببخشم (19)

 

قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلَامًا زَکِیًّا ﴿19﴾

 

گفت چگونه مرا پسرى باشد با آنکه دست بشرى به من نرسیده و بدکار نبوده‏ام (20)

 

قَالَتْ أَنَّى یَکُونُ لِی غُلَامٌ وَلَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ وَلَمْ أَکُ بَغِیًّا ﴿20﴾

 

گفت [فرمان] چنین است پروردگار تو گفته که آن بر من آسان است و تا او را نشانه‏اى براى مردم و رحمتى از جانب خویش قرار دهیم و [این] دستورى قطعى بود (21)

 

قَالَ کَذَلِکِ قَالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آیَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا وَکَانَ أَمْرًا مَّقْضِیًّا ﴿21﴾

 

پس [مریم] به او [=عیسى] آبستن شد و با او به مکان دورافتاده‏اى پناه جست (22)

 

فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَکَانًا قَصِیًّا ﴿22﴾

 

تا درد زایمان او را به سوى تنه درخت‏خرمایى کشانید گفت اى کاش پیش از این مرده بودم و یکسر فراموش‏شده بودم (23)

 

فَأَجَاءهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَکُنتُ نَسْیًا مَّنسِیًّا ﴿23﴾

 

پس از زیر [پاى] او [فرشته] وى را ندا داد که غم مدار پروردگارت زیر [پاى] تو چشمه آبى پدید آورده است (24)

 

فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا ﴿24﴾

 

و تنه درخت‏خرما را به طرف خود [بگیر و] بتکان بر تو خرماى تازه مى‏ریزد (25)

 

وَهُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا ﴿25﴾

 

و بخور و بنوش و دیده روشن دار پس اگر کسى از آدمیان را دیدى بگوى من براى [خداى] رحمان روزه نذر کرده‏ام و امروز مطلقا با انسانى سخن نخواهم گفت (26)

 

فَکُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْنًا فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنسِیًّا ﴿26﴾

 

پس [مریم] در حالى که او را در آغوش گرفته بود به نزد قومش آورد گفتند اى مریم به راستى کار بسیار ناپسندى مرتکب شده‏اى (27)

 

فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُوا یَا مَرْیَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئًا فَرِیًّا ﴿27﴾

 

اى خواهر هارون پدرت مرد بدى نبود و مادرت [نیز] بدکاره نبود (28)

 

یَا أُخْتَ هَارُونَ مَا کَانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا کَانَتْ أُمُّکِ بَغِیًّا ﴿28﴾

 

[مریم] به سوى [عیسى] اشاره کرد گفتند چگونه با کسى که در گهواره [و] کودک است‏سخن بگوییم (29)

 

فَأَشَارَتْ إِلَیْهِ قَالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَن کَانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا ﴿29﴾

 

[کودک] گفت منم بنده خدا به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است (30)

 

قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا ﴿30﴾

 

و هر جا که باشم مرا با برکت‏ساخته و تا زنده‏ام به نماز و زکات سفارش کرده است (31)

 

وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا ﴿31﴾

 

و مرا نسبت به مادرم نیکوکار کرده و زورگو و نافرمانم نگردانیده است (32)

 

وَبَرًّا بِوَالِدَتِی وَلَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیًّا ﴿32﴾

 

و درود بر من روزى که زاده شدم و روزى که مى‏میرم و روزى که زنده برانگیخته مى‏شوم (33)

 

وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدتُّ وَیَوْمَ أَمُوتُ وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا ﴿33﴾

 

این است [ماجراى] عیسى پسر مریم [همان] گفتار درستى که در آن شک مى‏کنند (34)

 

ذَلِکَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِی فِیهِ یَمْتَرُونَ ﴿34﴾

 

خدا را نسزد که فرزندى برگیرد منزه است او چون کارى را اراده کند همین قدر به آن مى‏گوید موجود شو پس بى‏درنگ موجود مى‏شود (35)

 

مَا کَانَ لِلَّهِ أَن یَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ ﴿35﴾

 

و در حقیقت‏خداست که پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید این است راه راست (36)

 

وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ ﴿36﴾

 

اما دسته‏ها[ى گوناگون] از میان آنها به اختلاف پرداختند پس واى بر کسانى که کافر شدند از مشاهده روزى دهشتناک (37)

 

فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَیْنِهِمْ فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ کَفَرُوا مِن مَّشْهَدِ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿37﴾

 

چه شنوا و بینایند روزى که به سوى ما مى‏آیند ولى ستمگران امروز در گمراهى آشکارند (38)

 

أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ یَوْمَ یَأْتُونَنَا لَکِنِ الظَّالِمُونَ الْیَوْمَ فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ﴿38﴾

 

و آنان را از روز حسرت بیم ده آنگاه که داورى انجام گیرد و حال آنکه آنها [اکنون] در غفلتند و سر ایمان آوردن ندارند (39)

 

وَأَنذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِیَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ وَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿39﴾

 

ماییم که زمین را با هر که در آن است به میراث مى‏بریم و [همه] به سوى ما بازگردانیده مى‏شوند (40)

 

إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَمَنْ عَلَیْهَا وَإِلَیْنَا یُرْجَعُونَ ﴿40﴾

 

و در این کتاب به یاد ابراهیم پرداز زیرا او پیامبرى بسیار راستگوى بود (41)

 

وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیًّا ﴿41﴾

 

چون به پدرش گفت پدر جان چرا چیزى را که نمى‏شنود و نمى‏بیند و از تو چیزى را دور نمى‏کند مى‏پرستى (42)

 

إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا یَسْمَعُ وَلَا یُبْصِرُ وَلَا یُغْنِی عَنکَ شَیْئًا ﴿42﴾

 

اى پدر به راستى مرا از دانش [وحى حقایقى به دست] آمده که تو را نیامده است پس از من پیروى کن تا تو را به راهى راست هدایت نمایم (43)

 

یَا أَبَتِ إِنِّی قَدْ جَاءنِی مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ یَأْتِکَ فَاتَّبِعْنِی أَهْدِکَ صِرَاطًا سَوِیًّا ﴿43﴾

 

پدر جان شیطان را مپرست که شیطان [خداى] رحمان را عصیانگر است (44)

 

یَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِیًّا ﴿44﴾

 

پدر جان من مى‏ترسم از جانب [خداى] رحمان عذابى به تو رسد و تو یار شیطان باشى (45)

 

یَا أَبَتِ إِنِّی أَخَافُ أَن یَمَسَّکَ عَذَابٌ مِّنَ الرَّحْمَن فَتَکُونَ لِلشَّیْطَانِ وَلِیًّا ﴿45﴾

 

گفت اى ابراهیم آیا تو از خدایان من متنفرى اگر باز نایستى تو را سنگسار خواهم کرد و [برو] براى مدتى طولانى از من دور شو (46)

 

قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنْ آلِهَتِی یَا إِبْراهِیمُ لَئِن لَّمْ تَنتَهِ لَأَرْجُمَنَّکَ وَاهْجُرْنِی مَلِیًّا ﴿46﴾

 

[ابراهیم] گفت درود بر تو باد به زودى از پروردگارم براى تو آمرزش مى‏خواهم زیرا او همواره نسبت به من پر مهر بوده است (47)

 

قَالَ سَلَامٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کَانَ بِی حَفِیًّا ﴿47﴾

 

و از شما و [از] آنچه غیر از خدا مى‏خوانید کناره مى‏گیرم و پروردگارم را مى‏خوانم امیدوارم که در خواندن پروردگارم ناامید نباشم (48)

 

وَأَعْتَزِلُکُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّی عَسَى أَلَّا أَکُونَ بِدُعَاء رَبِّی شَقِیًّا ﴿48﴾

 

و چون از آنها و [از] آنچه به جاى خدا مى‏پرستیدند کناره گرفت اسحاق و یعقوب را به او عطا کردیم و همه را پیامبر گردانیدیم (49)

 

فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَکُلًّا جَعَلْنَا نَبِیًّا ﴿49﴾

 

و از رحمت‏خویش به آنان ارزانى داشتیم و ذکر خیر بلندى برایشان قرار دادیم (50)

 

وَوَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیًّا ﴿50﴾

 

و در این کتاب از موسى یاد کن زیرا که او پاکدل و فرستاده‏اى پیامبر بود (51)

 

وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ کَانَ مُخْلَصًا وَکَانَ رَسُولًا نَّبِیًّا ﴿51﴾

 

و از جانب راست طور او را ندا دادیم و در حالى که با وى راز گفتیم او را به خود نزدیک ساختیم (52)

 

وَنَادَیْنَاهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ الْأَیْمَنِ وَقَرَّبْنَاهُ نَجِیًّا ﴿52﴾

 

و به رحمت‏خویش برادرش هارون پیامبر را به او بخشیدیم (53)

 

وَوَهَبْنَا لَهُ مِن رَّحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِیًّا ﴿53﴾

 

و در این کتاب از اسماعیل یاد کن زیرا که او درست‏وعده و فرستاده‏اى پیامبر بود (54)

 

وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَکَانَ رَسُولًا نَّبِیًّا ﴿54﴾

 

و خاندان خود را به نماز و زکات فرمان مى‏داد و همواره نزد پروردگارش پسندیده[رفتار] بود (55)

 

وَکَانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ وَکَانَ عِندَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا ﴿55﴾

 

و در این کتاب از ادریس یاد کن که او راستگویى پیامبر بود (56)

 

وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیًّا ﴿56﴾

 

و [ما] او را به مقامى بلند ارتقا دادیم (57)

 

وَرَفَعْنَاهُ مَکَانًا عَلِیًّا ﴿57﴾

 

آنان کسانى از پیامبران بودند که خداوند بر ایشان نعمت ارزانى داشت از فرزندان آدم بودند و از کسانى که همراه نوح [بر کشتى] سوار کردیم و از فرزندان ابراهیم و اسرائیل و از کسانى که [آنان را] هدایت نمودیم و برگزیدیم [و] هر گاه آیات [خداى] رحمان بر ایشان خوانده مى‏شد سجده‏کنان و گریان به خاک مى‏افتادند (58)

 

أُوْلَئِکَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ مِن ذُرِّیَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِن ذُرِّیَّةِ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْرَائِیلَ وَمِمَّنْ هَدَیْنَا وَاجْتَبَیْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّدًا وَبُکِیًّا ﴿58﴾

 

آنگاه پس از آنان جانشینانى به جاى ماندند که نماز را تباه ساخته و از هوسها پیروى کردند و به زودى [سزاى] گمراهى [خود] را خواهند دید (59)

 

فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا ﴿59﴾

 

مگر آنان که توبه کرده و ایمان آورده و کار شایسته انجام دادند که آنان به بهشت درمى‏آیند و ستمى بر ایشان نخواهد رفت (60)

 

إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُوْلَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا یُظْلَمُونَ شَیْئًا ﴿60﴾

 

باغهاى جاودانى که [خداى] رحمان به بندگانش در جهان ناپیدا وعده داده است در حقیقت وعده او انجام‏شدنى است (61)

 

جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّهُ کَانَ وَعْدُهُ مَأْتِیًّا ﴿61﴾

 

در آنجا سخن بیهوده‏اى نمى‏شنوند جز درود و روزى‏شان صبح و شام در آنجا [آماده] است (62)

 

لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیهَا بُکْرَةً وَعَشِیًّا ﴿62﴾

 

این همان بهشتى است که به هر یک از بندگان ما که پرهیزگار باشند به میراث مى‏دهیم (63)

 

تِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَن کَانَ تَقِیًّا ﴿63﴾

 

و [ما فرشتگان] جز به فرمان پروردگارت نازل نمى‏شویم آنچه پیش روى ما و آنچه پشت‏سر ما و آنچه میان این دو است [همه] به او اختصاص دارد و پروردگارت هرگز فراموشکار نبوده است (64)

 

وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّکَ لَهُ مَا بَیْنَ أَیْدِینَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَیْنَ ذَلِکَ وَمَا کَانَ رَبُّکَ نَسِیًّا ﴿64﴾

 

پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است پس او را بپرست و در پرستش او شکیبا باش آیا براى او همنامى مى‏شناسى (65)

 

رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِیًّا ﴿65﴾

 

و انسان مى‏گوید آیا وقتى بمیرم راستى زنده [از قبر] بیرون آورده مى‏شوم (66)

 

وَیَقُولُ الْإِنسَانُ أَئِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَیًّا ﴿66﴾

 

آیا انسان به یاد نمى‏آورد که ما او را قبلا آفریده‏ایم و حال آنکه چیزى نبوده است (67)

 

أَوَلَا یَذْکُرُ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ وَلَمْ یَکُ شَیْئًا ﴿67﴾

 

پس به پروردگارت سوگند که آنها را با شیاطین محشور خواهیم ساخت‏سپس در حالى که به زانو درآمده‏اند آنان را گرداگرد دوزخ حاضر خواهیم کرد (68)

 

فَوَرَبِّکَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّیَاطِینَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِیًّا ﴿68﴾

 

آنگاه از هر دسته‏اى کسانى از آنان را که بر [خداى] رحمان سرکش‏تر بوده‏اند بیرون خواهیم کشید (69)

 

ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن کُلِّ شِیعَةٍ أَیُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِیًّا ﴿69﴾

 

پس از آن به کسانى که براى درآمدن به [جهنم] سزاوارترند خود داناتریم (70)

 

ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِینَ هُمْ أَوْلَى بِهَا صِلِیًّا ﴿70﴾

 

و هیچ کس از شما نیست مگر [اینکه] در آن وارد مى‏گردد این [امر] همواره بر پروردگارت حکمى قطعى است (71)

 

وَإِن مِّنکُمْ إِلَّا وَارِدُهَا کَانَ عَلَى رَبِّکَ حَتْمًا مَّقْضِیًّا ﴿71﴾

 

آنگاه کسانى را که پرهیزگار بوده‏اند مى‏رهانیم و ستمگران را به زانو درافتاده در [دوزخ] رها مى‏کنیم (72)

 

ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوا وَّنَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیهَا جِثِیًّا ﴿72﴾

 

و چون آیات روشن ما بر آنان خوانده شود کسانى که کفر ورزیده‏اند به آنان که ایمان آورده‏اند مى‏گویند کدام یک از [ما] دو گروه جایگاهش بهتر و محفلش آراسته‏تر است (73)

 

وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَیُّ الْفَرِیقَیْنِ خَیْرٌ مَّقَامًا وَأَحْسَنُ نَدِیًّا ﴿73﴾

 

و چه بسیار نسلها را پیش از آنان نابود کردیم که اثاثى بهتر و ظاهرى فریباتر داشتند (74)

 

وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثَاثًا وَرِئْیًا ﴿74﴾

 

بگو هر که در گمراهى است [خداى] رحمان به او تا زمانى مهلت مى‏دهد تا وقتى آنچه به آنان وعده داده مى‏شود یا عذاب یا روز رستاخیز را ببینند پس به زودى خواهند دانست جایگاه چه کسى بدتر و سپاهش ناتوان‏تر است (75)

 

قُلْ مَن کَانَ فِی الضَّلَالَةِ فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَنُ مَدًّا حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا یُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذَابَ وَإِمَّا السَّاعَةَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَّکَانًا وَأَضْعَفُ جُندًا ﴿75﴾

 

و خداوند کسانى را که هدایت‏یافته‏اند بر هدایتشان مى‏افزاید و نیکیهاى ماندگار نزد پروردگارت از حیث پاداش بهتر و خوش‏فرجام‏تر است (76)

 

وَیَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدًى وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ مَّرَدًّا ﴿76﴾

 

آیا دیدى آن کسى را که به آیات ما کفر ورزید و گفت قطعا به من مال و فرزند [بسیار] داده خواهد شد (77)

 

أَفَرَأَیْتَ الَّذِی کَفَرَ بِآیَاتِنَا وَقَالَ لَأُوتَیَنَّ مَالًا وَوَلَدًا ﴿77﴾

 

آیا بر غیب آگاه شده یا از [خداى] رحمان عهدى گرفته است (78)

 

أَاطَّلَعَ الْغَیْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا ﴿78﴾

 

نه چنین است به زودى آنچه را مى‏گوید مى‏نویسیم و عذاب را براى او خواهیم افزود (79)

 

کَلَّا سَنَکْتُبُ مَا یَقُولُ وَنَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذَابِ مَدًّا ﴿79﴾

 

و آنچه را مى‏گوید از او به ارث مى‏بریم و تنها به سوى ما خواهد آمد (80)

 

وَنَرِثُهُ مَا یَقُولُ وَیَأْتِینَا فَرْدًا ﴿80﴾

 

و به جاى خدا معبودانى اختیار کردند تا براى آنان [مایه] عزت باشد (81)

 

وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِّیَکُونُوا لَهُمْ عِزًّا ﴿81﴾

 

نه چنین است به زودى [آن معبودان] عبادت ایشان را انکار مى‏کنند و دشمن آنان مى‏گردند (82)

 

کَلَّا سَیَکْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَیَکُونُونَ عَلَیْهِمْ ضِدًّا ﴿82﴾

 

آیا ندانستى که ما شیطانها را بر کافران گماشته‏ایم تا آنان را [به گناهان] تحریک کنند (83)

 

أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّیَاطِینَ عَلَى الْکَافِرِینَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا ﴿83﴾

 

پس بر ضد آنان شتاب مکن که ما [روزها] را براى آنها شماره مى‏کنیم (84)

 

فَلَا تَعْجَلْ عَلَیْهِمْ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا ﴿84﴾

 

[یاد کن] روزى را که پرهیزگاران را به سوى [خداى] رحمان گروه گروه محشور مى‏کنیم (85)

 

یَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِینَ إِلَى الرَّحْمَنِ وَفْدًا ﴿85﴾

 

و مجرمان را با حال تشنگى به سوى دوزخ مى‏رانیم (86)

 

وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِینَ إِلَى جَهَنَّمَ وِرْدًا ﴿86﴾

 

[آنان] اختیار شفاعت را ندارند جز آن کس که از جانب [خداى] رحمان پیمانى گرفته است (87)

 

لَا یَمْلِکُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا ﴿87﴾

 

و گفتند [خداى] رحمان فرزندى اختیار کرده است (88)

 

وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا ﴿88﴾

 

واقعا چیز زشتى را [بر زبان] آوردید (89)

 

لَقَدْ جِئْتُمْ شَیْئًا إِدًّا ﴿89﴾

 

چیزى نمانده است که آسمانها از این [سخن] بشکافند و زمین چاک خورد و کوهها به شدت فرو ریزند (90)

 

تَکَادُ السَّمَاوَاتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا ﴿90﴾

 

از اینکه براى [خداى] رحمان فرزندى قایل شدند (91)

 

أَن دَعَوْا لِلرَّحْمَنِ وَلَدًا ﴿91﴾

 

[خداى] رحمان را نسزد که فرزندى اختیار کند (92)

 

وَمَا یَنبَغِی لِلرَّحْمَنِ أَن یَتَّخِذَ وَلَدًا ﴿92﴾

 

هر که در آسمانها و زمین است جز بنده‏وار به سوى [خداى] رحمان نمى‏آید (93)

 

إِن کُلُّ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِی الرَّحْمَنِ عَبْدًا ﴿93﴾

 

و یقینا آنها را به حساب آورده و به دقت‏شماره کرده است (94)

 

لَقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا ﴿94﴾

 

و روز قیامت همه آنها تنها به سوى او خواهند آمد (95)

 

وَکُلُّهُمْ آتِیهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَرْدًا ﴿95﴾

 

کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند به زودى [خداى] رحمان براى آنان محبتى [در دلها] قرار مى‏دهد (96)

 

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا ﴿96﴾

 

در حقیقت ما این [قرآن] را بر زبان تو آسان ساختیم تا پرهیزگاران را بدان نوید و مردم ستیزه‏جو را بدان بیم دهى (97)

 

فَإِنَّمَا یَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِینَ وَتُنذِرَ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا ﴿97﴾

 

و چه بسیار نسلها که پیش از آنان هلاک کردیم آیا کسى از آنان را مى‏یابى یا صدایى از ایشان مى‏شنوى (98)

 

وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُم مِّنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِکْزًا ﴿98﴾

 

  • .::::. مـــــــــهـــــــــدی قــــــــــادی.::::.
۲۲
مرداد
۹۱

 

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

 

طه (1)

 

طه ﴿1﴾

 

قرآن را بر تو نازل نکردیم تا به رنج افتى (2)

 

مَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى ﴿2﴾

 

جز اینکه براى هر که مى‏ترسد پندى باشد (3)

 

إِلَّا تَذْکِرَةً لِّمَن یَخْشَى ﴿3﴾

 

[کتابى است] نازل شده از جانب کسى که زمین و آسمانهاى بلند را آفریده است (4)

 

تَنزِیلًا مِّمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَالسَّمَاوَاتِ الْعُلَى ﴿4﴾

 

خداى رحمان که بر عرش استیلا یافته است (5)

 

الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى ﴿5﴾

 

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین و آنچه میان آن دو و آنچه زیر خاک است از آن اوست (6)

 

لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى ﴿6﴾

 

و اگر سخن به آواز گویى او نهان و نهان‏تر را مى‏داند (7)

 

وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى ﴿7﴾

 

خدایى که جز او معبودى نیست [و] نامهاى نیکو به او اختصاص دارد (8)

 

اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى ﴿8﴾

 

و آیا خبر موسى به تو رسید (9)

 

وَهَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ مُوسَى ﴿9﴾

 

هنگامى که آتشى دید پس به خانواده خود گفت درنگ کنید زیرا من آتشى دیدم امید که پاره‏اى از آن براى شما بیاورم یا در پرتو آتش راه [خود را باز] یابم (10)

 

إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّی آتِیکُم مِّنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى ﴿10﴾

 

پس چون بدان رسید ندا داده شد که اى موسى (11)

 

فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِی یَا مُوسَى ﴿11﴾

 

این منم پروردگار تو پاى‏پوش خویش بیرون آور که تو در وادى مقدس طوى هستى (12)

 

إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿12﴾

 

و من تو را برگزیده‏ام پس بدانچه وحى مى‏شود گوش فرا ده (13)

 

وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَى ﴿13﴾

 

منم من خدایى که جز من خدایى نیست پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار (14)

 

إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی ﴿14﴾

 

در حقیقت قیامت فرارسنده است مى‏خواهم آن را پوشیده دارم تا هر کسى به [موجب] آنچه مى‏کوشد جزا یابد (15)

 

إِنَّ السَّاعَةَ ءاَتِیَةٌ أَکَادُ أُخْفِیهَا لِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى ﴿15﴾

 

پس هرگز نباید کسى که به آن ایمان ندارد و از هوس خویش پیروى کرده است تو را از [ایمان به] آن باز دارد که هلاک خواهى شد (16)

 

فَلاَ یَصُدَّنَّکَ عَنْهَا مَنْ لاَ یُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى ﴿16﴾

 

و اى موسى در دست راست تو چیست (17)

 

وَمَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَى ﴿17﴾

 

گفت این عصاى من است بر آن تکیه مى‏دهم و با آن براى گوسفندانم برگ مى تکانم و کارهاى دیگرى هم براى من از آن برمى‏آید (18)

 

قَالَ هِیَ عَصَایَ أَتَوَکَّأُ عَلَیْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِی وَلِیَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَى ﴿18﴾

 

فرمود اى موسى آن را بینداز (19)

 

قَالَ أَلْقِهَا یَا مُوسَى ﴿19﴾

 

پس آن را انداخت و ناگاه مارى شد که به سرعت مى‏خزید (20)

 

فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعَى ﴿20﴾

 

فرمود آن را بگیر و مترس به زودى آن را به حال نخستینش بازخواهیم گردانید (21)

 

قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِیدُهَا سِیرَتَهَا الْأُولَى ﴿21﴾

 

و دست‏خود را به پهلویت ببر سپید بى‏گزند برمى‏آید [این] معجزه‏اى دیگر است (22)

 

وَاضْمُمْ یَدَکَ إِلَى جَنَاحِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاء مِنْ غَیْرِ سُوءٍ آیَةً أُخْرَى ﴿22﴾

 

تا به تو معجزات بزرگ خود را بنمایانیم (23)

 

لِنُرِیَکَ مِنْ آیَاتِنَا الْکُبْرَى ﴿23﴾

 

به سوى فرعون برو که او به سرکشى برخاسته است (24)

 

اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿24﴾

 

گفت پروردگارا سینه‏ام را گشاده گردان (25)

 

قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی ﴿25﴾

 

و کارم را براى من آسان ساز (26)

 

وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی ﴿26﴾

 

و از زبانم گره بگشاى (27)

 

وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی ﴿27﴾

 

[تا] سخنم را بفهمند (28)

 

یَفْقَهُوا قَوْلِی ﴿28﴾

 

و براى من دستیارى از کسانم قرار ده (29)

 

وَاجْعَل لِّی وَزِیرًا مِّنْ أَهْلِی ﴿29﴾

 

هارون برادرم را (30)

 

هَارُونَ أَخِی ﴿30﴾

 

پشتم را به او استوار کن (31)

 

اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی ﴿31﴾

 

و او را شریک کارم گردان (32)

 

وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی ﴿32﴾

 

تا تو را فراوان تسبیح گوییم (33)

 

کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیرًا ﴿33﴾

 

و بسیار به یاد تو باشیم (34)

 

وَنَذْکُرَکَ کَثِیرًا ﴿34﴾

 

زیرا تو همواره به [حال] ما بینایى (35)

 

إِنَّکَ کُنتَ بِنَا بَصِیرًا ﴿35﴾

 

فرمود اى موسى خواسته‏ات به تو داده شد (36)

 

قَالَ قَدْ أُوتِیتَ سُؤْلَکَ یَا مُوسَى ﴿36﴾

 

و به راستى بار دیگر [هم] بر تو منت نهادیم (37)

 

وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَیْکَ مَرَّةً أُخْرَى ﴿37﴾

 

هنگامى که به مادرت آنچه را که [باید] وحى مى‏شد وحى کردیم (38)

 

إِذْ أَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّکَ مَا یُوحَى ﴿38﴾

 

که او را در صندوقچه‏اى بگذار سپس در دریایش افکن تا دریا [=رود نیل] او را به کرانه اندازد [و] دشمن من و دشمن وى او را برگیرد و مهرى از خودم بر تو افکندم تا زیر نظر من پرورش یابى (39)

 

أَنِ اقْذِفِیهِ فِی التَّابُوتِ فَاقْذِفِیهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ بِالسَّاحِلِ یَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّی وَعَدُوٌّ لَّهُ وَأَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّةً مِّنِّی وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَیْنِی ﴿39﴾

 

آنگاه که خواهر تو مى‏رفت و مى‏گفت آیا شما را بر کسى که عهده‏دار او گردد دلالت کنم پس تو را به سوى مادرت بازگردانیدیم تا دیده‏اش روشن شود و غم نخورد و [سپس] شخصى را کشتى و [ما] تو را از اندوه رهانیدیم و تو را بارها آزمودیم و سالى چند در میان اهل مدین ماندى سپس اى موسى در زمان مقدر [و مقتضى] آمدى (40)

 

إِذْ تَمْشِی أُخْتُکَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى مَن یَکْفُلُهُ فَرَجَعْنَاکَ إِلَى أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّیْنَاکَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاکَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِینَ فِی أَهْلِ مَدْیَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ یَا مُوسَى ﴿40﴾

 

و تو را براى خود پروردم (41)

 

وَاصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی ﴿41﴾

 

تو و برادرت معجزه‏هاى مرا [براى مردم] ببرید و در یادکردن من سستى مکنید (42)

 

اذْهَبْ أَنتَ وَأَخُوکَ بِآیَاتِی وَلَا تَنِیَا فِی ذِکْرِی ﴿42﴾

 

به سوى فرعون بروید که او به سرکشى برخاسته (43)

 

اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿43﴾

 

و با او سخنى نرم گویید شاید که پند پذیرد یا بترسد (44)

 

فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى ﴿44﴾

 

آن دو گفتند پروردگارا ما مى‏ترسیم که [او] آسیبى به ما برساند یا آنکه سرکشى کند (45)

 

قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَن یَفْرُطَ عَلَیْنَا أَوْ أَن یَطْغَى ﴿45﴾

 

فرمود مترسید من همراه شمایم مى‏شنوم و مى‏بینم (46)

 

قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى ﴿46﴾

 

پس به سوى او بروید و بگویید ما دو فرستاده پروردگار توایم پس فرزندان اسرائیل را با ما بفرست و عذابشان مکن به راستى ما براى تو از جانب پروردگارت معجزه‏اى آورده‏ایم و بر هر کس که از هدایت پیروى کند درود باد (47)

 

فَأْتِیَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّکَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاکَ بِآیَةٍ مِّن رَّبِّکَ وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ﴿47﴾

 

در حقیقت به سوى ما وحى آمده که عذاب بر کسى است که تکذیب کند و روى گرداند (48)

 

إِنَّا قَدْ أُوحِیَ إِلَیْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَى مَن کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿48﴾

 

[فرعون] گفت اى موسى پروردگار شما دو تن کیست (49)

 

قَالَ فَمَن رَّبُّکُمَا یَا مُوسَى ﴿49﴾

 

گفت پروردگار ما کسى است که هر چیزى را خلقتى که درخور اوست داده سپس آن را هدایت فرموده است (50)

 

قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى ﴿50﴾

 

گفت‏حال نسلهاى گذشته چون است (51)

 

قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولَى ﴿51﴾

 

گفت علم آن در کتابى نزد پروردگار من است پروردگارم نه خطا مى‏کند و نه فراموش مى‏نماید (52)

 

قَالَ عِلْمُهَا عِندَ رَبِّی فِی کِتَابٍ لَّا یَضِلُّ رَبِّی وَلَا یَنسَى ﴿52﴾

 

همان کسى که زمین را برایتان گهواره‏اى ساخت و براى شما در آن راهها ترسیم کرد و از آسمان آبى فرود آورد پس به وسیله آن رستنیهاى گوناگون جفت جفت بیرون آوردیم (53)

 

الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَکَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلًا وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّن نَّبَاتٍ شَتَّى ﴿53﴾

 

بخورید و دامهایتان را بچرانید که قطعا در اینها براى خردمندان نشانه‏هایى است (54)

 

کُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّأُوْلِی النُّهَى ﴿54﴾

 

از این [زمین] شما را آفریده‏ایم در آن شما را بازمى‏گردانیم و بار دیگر شما را از آن بیرون مى‏آوریم (55)

 

مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَفِیهَا نُعِیدُکُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَةً أُخْرَى ﴿55﴾

 

در حقیقت [ما] همه آیات خود را به [فرعون] نشان دادیم ولى [او آنها را] دروغ پنداشت و نپذیرفت (56)

 

وَلَقَدْ أَرَیْنَاهُ آیَاتِنَا کُلَّهَا فَکَذَّبَ وَأَبَى ﴿56﴾

 

گفت اى موسى آمده‏اى تا با سحر خود ما را از سرزمینمان بیرون کنى (57)

 

قَالَ أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِکَ یَا مُوسَى ﴿57﴾

 

ما [هم] قطعا براى تو سحرى مثل آن خواهیم آورد پس میان ما و خودت موعدى بگذار که نه ما آن را خلاف کنیم و نه تو [آن هم] در جایى هموار (58)

 

فَلَنَأْتِیَنَّکَ بِسِحْرٍ مِّثْلِهِ فَاجْعَلْ بَیْنَنَا وَبَیْنَکَ مَوْعِدًا لَّا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَلَا أَنتَ مَکَانًا سُوًى ﴿58﴾

 

[موسى] گفت موعد شما روز جشن باشد که مردم پیش از ظهر گرد مى‏آیند (59)

 

قَالَ مَوْعِدُکُمْ یَوْمُ الزِّینَةِ وَأَن یُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى ﴿59﴾

 

پس فرعون رفت و [همه] نیرنگ خود را گرد آورد و بازآمد (60)

 

فَتَوَلَّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ کَیْدَهُ ثُمَّ أَتَى ﴿60﴾

 

موسى به [ساحران] گفت واى بر شما به خدا دروغ مبندید که شما را به عذابى [سخت] هلاک مى‏کند و هر که دروغ بندد نومید مى‏گردد (61)

 

قَالَ لَهُم مُّوسَى وَیْلَکُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ کَذِبًا فَیُسْحِتَکُمْ بِعَذَابٍ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى ﴿61﴾

 

[ساحران] میان خود در باره کارشان به نزاع برخاستند و به نجوا پرداختند (62)

 

فَتَنَازَعُوا أَمْرَهُم بَیْنَهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى ﴿62﴾

 

[فرعونیان] گفتند قطعا این دو تن ساحرند [و] مى‏خواهند شما را با سحر خود از سرزمینتان بیرون کنند و آیین والاى شما را براندازند (63)

 

قَالُوا إِنْ هَذَانِ لَسَاحِرَانِ یُرِیدَانِ أَن یُخْرِجَاکُم مِّنْ أَرْضِکُم بِسِحْرِهِمَا وَیَذْهَبَا بِطَرِیقَتِکُمُ الْمُثْلَى ﴿63﴾

 

پس نیرنگ خود را گرد آورید و به صف پیش آیید در حقیقت امروز هر که فایق آید خوشبخت مى‏شود (64)

 

فَأَجْمِعُوا کَیْدَکُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَقَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى ﴿64﴾

 

[ساحران] گفتند اى موسى یا تو مى‏افکنى یا [ما] نخستین کس باشیم که مى اندازیم (65)

 

قَالُوا یَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِیَ وَإِمَّا أَن نَّکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَى ﴿65﴾

 

گفت [نه] بلکه شما بیندازید پس ناگهان ریسمانها و چوبدستى‏هایشان بر اثر سحرشان در خیال او [چنین] مى‏نمود که آنها به شتاب مى‏خزند (66)

 

قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى ﴿66﴾

 

و موسى در خود بیمى احساس کرد (67)

 

فَأَوْجَسَ فِی نَفْسِهِ خِیفَةً مُّوسَى ﴿67﴾

 

گفتیم مترس که تو خود برترى (68)

 

قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّکَ أَنتَ الْأَعْلَى ﴿68﴾

 

و آنچه در دست راست دارى بینداز تا هر چه را ساخته‏اند ببلعد در حقیقت آنچه سرهم‏بندى کرده‏اند افسون افسونگر است و افسونگر هر جا برود رستگار نمى شود (69)

 

وَأَلْقِ مَا فِی یَمِینِکَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا کَیْدُ سَاحِرٍ وَلَا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتَى ﴿69﴾

 

پس ساحران به سجده درافتادند گفتند به پروردگار موسى و هارون ایمان آوردیم (70)

 

فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَى ﴿70﴾

 

[فرعون] گفت آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید قطعا او بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است پس بى‏شک دستهاى شما و پاهایتان را یکى از راست و یکى از چپ قطع مى‏کنم و شما را بر تنه‏هاى درخت‏خرما به دار مى‏آویزم تا خوب بدانید عذاب کدام یک از ما سخت‏تر و پایدارتر است (71)

 

قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُم مِّنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّکُمْ فِی جُذُوعِ النَّخْلِ وَلَتَعْلَمُنَّ أَیُّنَا أَشَدُّ عَذَابًا وَأَبْقَى ﴿71﴾

 

گفتند ما هرگز تو را بر معجزاتى که به سوى ما آمده و [بر] آن کس که ما را پدید آورده است ترجیح نخواهیم داد پس هر حکمى مى‏خواهى بکن که تنها در این زندگى دنیاست که [تو] حکم مى‏رانى (72)

 

قَالُوا لَن نُّؤْثِرَکَ عَلَى مَا جَاءنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالَّذِی فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِی هَذِهِ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿72﴾

 

ما به پروردگارمان ایمان آوردیم تا گناهان ما و آن سحرى که ما را بدان واداشتى بر ما ببخشاید و خدا بهتر و پایدارتر است (73)

 

إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِیَغْفِرَ لَنَا خَطَایَانَا وَمَا أَکْرَهْتَنَا عَلَیْهِ مِنَ السِّحْرِ وَاللَّهُ خَیْرٌ وَأَبْقَى ﴿73﴾

 

در حقیقت هر که به نزد پروردگارش گنهکار رود جهنم براى اوست در آن نه مى‏میرد و نه زندگى مى‏یابد (74)

 

إِنَّهُ مَن یَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِمًا فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَا یَمُوتُ فِیهَا وَلَا یَحْیى ﴿74﴾

 

و هر که مؤمن به نزد او رود در حالى که کارهاى شایسته انجام داده باشد براى آنان درجات والا خواهد بود (75)

 

وَمَنْ یَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُوْلَئِکَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى ﴿75﴾

 

بهشتهاى عدن که از زیر [درختان] آن جویبارها روان است جاودانه در آن مى‏مانند و این است پاداش کسى که به پاکى گراید (76)

 

جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَذَلِکَ جَزَاء مَن تَزَکَّى ﴿76﴾

 

و در حقیقت به موسى وحى کردیم که بندگانم را شبانه ببر و راهى خشک در دریا براى آنان باز کن که نه از فرارسیدن [دشمن] بترسى و نه [از غرق‏شدن] بیمناک باشى (77)

 

وَلَقَدْ أَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِی فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِیقًا فِی الْبَحْرِ یَبَسًا لَّا تَخَافُ دَرَکًا وَلَا تَخْشَى ﴿77﴾

 

پس فرعون با لشکریانش آنها را دنبال کرد و[لى] از دریا آنچه آنان را فرو پوشانید فرو پوشانید (78)

 

فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِیَهُم مِّنَ الْیَمِّ مَا غَشِیَهُمْ ﴿78﴾

 

و فرعون قوم خود را گمراه کرد و هدایت ننمود (79)

 

وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا هَدَى ﴿79﴾

 

اى فرزندان اسرائیل در حقیقت [ما] شما را از [دست] دشمنتان رهانیدیم و در جانب راست طور با شما وعده نهادیم و بر شما ترنجبین و بلدرچین فرو فرستادیم (80)

 

یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ قَدْ أَنجَیْنَاکُم مِّنْ عَدُوِّکُمْ وَوَاعَدْنَاکُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَیْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى ﴿80﴾

 

از خوراکیهاى پاکیزه‏اى که روزى شما کردیم بخورید و[لى] در آن زیاده‏روى مکنید که خشم من بر شما فرود آید و هر کس خشم من بر او فرود آید قطعا در [ورطه] هلاکت افتاده است (81)

 

کُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِیهِ فَیَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبِی وَمَن یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِی فَقَدْ هَوَى ﴿81﴾

 

و به یقین من آمرزنده کسى هستم که توبه کند و ایمان بیاورد و کار شایسته نماید و به راه راست راهسپر شود (82)

 

وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى ﴿82﴾

 

و اى موسى چه چیز تو را [دور] از قوم خودت به شتاب واداشته است (83)

 

وَمَا أَعْجَلَکَ عَن قَوْمِکَ یَا مُوسَى ﴿83﴾

 

گفت اینان در پى منند و من اى پروردگارم به سویت‏شتافتم تا خشنود شوى (84)

 

قَالَ هُمْ أُولَاء عَلَى أَثَرِی وَعَجِلْتُ إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضَى ﴿84﴾

 

فرمود در حقیقت ما قوم تو را پس از [عزیمت] تو آزمودیم و سامرى آنها را گمراه ساخت (85)

 

قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَکَ مِن بَعْدِکَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُّ ﴿85﴾

 

پس موسى خشمگین و اندوهناک به سوى قوم خود برگشت [و] گفت اى قوم من آیا پروردگارتان به شما وعده نیکو نداد آیا این مدت بر شما طولانى مى‏نمود یا خواستید خشمى از پروردگارتان بر شما فرود آید که با وعده من مخالفت کردید (86)

 

فَرَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ یَا قَوْمِ أَلَمْ یَعِدْکُمْ رَبُّکُمْ وَعْدًا حَسَنًا أَفَطَالَ عَلَیْکُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدتُّمْ أَن یَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّکُمْ فَأَخْلَفْتُم مَّوْعِدِی ﴿86﴾

 

گفتند ما به اختیار خود با تو خلاف وعده نکردیم ولى از زینت‏آلات قوم بارهایى سنگین بر دوش داشتیم و آنها را افکندیم و [خود] سامرى [هم زینت‏آلاتش را] همین گونه بینداخت (87)

 

قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَکَ بِمَلْکِنَا وَلَکِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِّن زِینَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَکَذَلِکَ أَلْقَى السَّامِرِیُّ ﴿87﴾

 

پس براى آنان پیکر گوساله‏اى که صدایى داشت بیرون آورد و [او و پیروانش] گفتند این خداى شما و خداى موسى است و [پیمان خدا را] فراموش کرد (88)

 

فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُکُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِیَ ﴿88﴾

 

مگر نمى‏بینند که [گوساله] پاسخ سخن آنان را نمى‏دهد و به حالشان سود و زیانى ندارد (89)

 

أَفَلَا یَرَوْنَ أَلَّا یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ قَوْلًا وَلَا یَمْلِکُ لَهُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا ﴿89﴾

 

و در حقیقت هارون قبلا به آنان گفته بود اى قوم من شما به وسیله این [گوساله] مورد آزمایش قرار گرفته‏اید و پروردگار شما [خداى] رحمان است پس مرا پیروى کنید و فرمان مرا پذیرا باشید (90)

 

وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِن قَبْلُ یَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِ وَإِنَّ رَبَّکُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِی وَأَطِیعُوا أَمْرِی ﴿90﴾

 

گفتند ما هرگز از پرستش آن دست بر نخواهیم داشت تا موسى به سوى ما بازگردد (91)

 

قَالُوا لَن نَّبْرَحَ عَلَیْهِ عَاکِفِینَ حَتَّى یَرْجِعَ إِلَیْنَا مُوسَى ﴿91﴾

 

[موسى] گفت اى هارون وقتى دیدى آنها گمراه شدند چه چیز مانع تو شد (92)

 

قَالَ یَا هَارُونُ مَا مَنَعَکَ إِذْ رَأَیْتَهُمْ ضَلُّوا ﴿92﴾

 

که از من پیروى کنى آیا از فرمانم سر باز زدى (93)

 

أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَیْتَ أَمْرِی ﴿93﴾

 

گفت اى پسر مادرم نه ریش مرا بگیر و نه [موى] سرم را من ترسیدم بگویى میان بنى‏اسرائیل تفرقه انداختى و سخنم را مراعات نکردى (94)

 

قَالَ یَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلَا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی ﴿94﴾

 

[موسى] گفت اى سامرى منظور تو چه بود (95)

 

قَالَ فَمَا خَطْبُکَ یَا سَامِرِیُّ ﴿95﴾

 

گفت به چیزى که [دیگران] به آن پى نبردند پى بردم و به قدر مشتى از رد پاى فرستاده [خدا جبرئیل] برداشتم و آن را در پیکر [گوساله] انداختم و نفس من برایم چنین فریبکارى کرد (96)

 

قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ یَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَکَذَلِکَ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی ﴿96﴾

 

گفت پس برو که بهره تو در زندگى این باشد که [به هر که نزدیک تو آمد] بگویى [به من] دست مزنید و تو را موعدى خواهد بود که هرگز از آن تخلف نخواهى کرد و [اینک] به آن خدایى که پیوسته ملازمش بودى بنگر آن را قطعا مى‏سوزانیم و خاکسترش مى‏کنیم [و] در دریا فرو مى‏پاشیم (97)

 

قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَکَ فِی الْحَیَاةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَإِنَّ لَکَ مَوْعِدًا لَّنْ تُخْلَفَهُ وَانظُرْ إِلَى إِلَهِکَ الَّذِی ظَلْتَ عَلَیْهِ عَاکِفًا لَّنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُ فِی الْیَمِّ نَسْفًا ﴿97﴾

 

معبود شما تنها آن خدایى است که جز او معبودى نیست و دانش او همه چیز را در بر گرفته است (98)

 

إِنَّمَا إِلَهُکُمُ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ کُلَّ شَیْءٍ عِلْمًا ﴿98﴾

 

این گونه از اخبار پیشین بر تو حکایت مى‏رانیم و مسلما به تو از جانب خود قرآنى داده‏ایم (99)

 

کَذَلِکَ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَاء مَا قَدْ سَبَقَ وَقَدْ آتَیْنَاکَ مِن لَّدُنَّا ذِکْرًا ﴿99﴾

 

هر کس از [پیروى] آن روى برتابد روز قیامت بار گناهى بر دوش مى‏گیرد (100)

 

مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ یَحْمِلُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وِزْرًا ﴿100﴾

 

پیوسته در آن [حال] مى‏ماند و چه بد بارى روز قیامت‏خواهند داشت (101)

 

خَالِدِینَ فِیهِ وَسَاء لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ حِمْلًا ﴿101﴾

 

[همان] روزى که در صور دمیده مى‏شود و در آن روز مجرمان را کبودچشم برمى‏انگیزیم (102)

 

یَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ زُرْقًا ﴿102﴾

 

میان خود به طور پنهانى با یکدیگر مى‏گویند شما [در دنیا] جز ده [روز بیش] نمانده‏اید (103)

 

یَتَخَافَتُونَ بَیْنَهُمْ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا عَشْرًا ﴿103﴾

 

ما داناتریم به آنچه مى‏گویند آنگاه که نیک‏آیین‏ترین آنان مى‏گوید جز یک روز بیش نمانده‏اید (104)

 

نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَقُولُونَ إِذْ یَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِیقَةً إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا یَوْمًا ﴿104﴾

 

و از تو در باره کوهها مى‏پرسند بگو پروردگارم آنها را [در قیامت] ریز ریز خواهد ساخت (105)

 

وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ یَنسِفُهَا رَبِّی نَسْفًا ﴿105﴾

 

پس آنها را پهن و هموار خواهد کرد (106)

 

فَیَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا ﴿106﴾

 

نه در آن کژى مى‏بینى و نه ناهموارى (107)

 

لَا تَرَى فِیهَا عِوَجًا وَلَا أَمْتًا ﴿107﴾

 

در آن روز [همه مردم] داعى [حق] را که هیچ انحرافى در او نیست پیروى مى‏کنند و صداها در مقابل [خداى] رحمان خاشع مى‏گردد و جز صدایى آهسته نمى‏شنوى (108)

 

یَوْمَئِذٍ یَتَّبِعُونَ الدَّاعِیَ لَا عِوَجَ لَهُ وَخَشَعَت الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَنِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا ﴿108﴾

 

در آن روز شفاعت [به کسى] سود نبخشد مگر کسى را که [خداى] رحمان اجازه دهد و سخنش او را پسند آید (109)

 

یَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِیَ لَهُ قَوْلًا ﴿109﴾

 

آنچه را که آنان در پیش دارند و آنچه را که پشت‏سر گذاشته‏اند مى‏داند و حال آنکه ایشان بدان دانشى ندارند (110)

 

یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْمًا ﴿110﴾

 

و چهره‏ها براى آن [خداى] زنده پاینده خضوع مى‏کنند و آن کس که ظلمى بر دوش دارد نومید مى‏ماند (111)

 

وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا ﴿111﴾

 

و هر کس کارهاى شایسته کند در حالى که مؤمن باشد نه از ستمى مى‏هراسد و نه از کاسته شدن [حقش] (112)

 

وَمَن یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا یَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًا ﴿112﴾

 

و این گونه آن را [به صورت] قرآنى عربى نازل کردیم و در آن از انواع هشدارها سخن آوردیم شاید آنان راه تقوا در پیش گیرند یا [این کتاب] پندى تازه براى آنان بیاورد (113)

 

وَکَذَلِکَ أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا وَصَرَّفْنَا فِیهِ مِنَ الْوَعِیدِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ أَوْ یُحْدِثُ لَهُمْ ذِکْرًا ﴿113﴾

 

پس بلندمرتبه است‏خدا فرمانرواى بر حق و در [خواندن] قرآن پیش از آنکه وحى آن بر تو پایان یابد شتاب مکن و بگو پروردگارا بر دانشم بیفزاى (114)

 

فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن یُقْضَى إِلَیْکَ وَحْیُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِی عِلْمًا ﴿114﴾

 

و به یقین پیش از این با آدم پیمان بستیم و[لى آن را] فراموش کرد و براى او عزمى [استوار] نیافتیم (115)

 

وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِیَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ﴿115﴾

 

و [یاد کن] هنگامى را که به فرشتگان گفتیم براى آدم سجده کنید پس جز ابلیس که سر باز زد [همه] سجده کردند (116)

 

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى ﴿116﴾

 

پس گفتیم اى آدم در حقیقت این [ابلیس] براى تو و همسرت دشمنى [خطرناک] است زنهار تا شما را از بهشت به در نکند تا تیره‏بخت گردى (117)

 

فَقُلْنَا یَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَّکَ وَلِزَوْجِکَ فَلَا یُخْرِجَنَّکُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى ﴿117﴾

 

در حقیقت براى تو در آنجا این [امتیاز] است که نه گرسنه مى‏شوى و نه برهنه مى‏مانى (118)

 

إِنَّ لَکَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعْرَى ﴿118﴾

 

و [هم] اینکه در آنجا نه تشنه مى‏گردى و نه آفتاب‏زده (119)

 

وَأَنَّکَ لَا تَظْمَأُ فِیهَا وَلَا تَضْحَى ﴿119﴾

 

پس شیطان او را وسوسه کرد گفت اى آدم آیا تو را به درخت جاودانگى و ملکى که زایل نمى‏شود راه نمایم (120)

 

فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لَّا یَبْلَى ﴿120﴾

 

آنگاه از آن [درخت ممنوع] خوردند و برهنگى آنان برایشان نمایان شد و شروع کردند به چسبانیدن برگهاى بهشت بر خود و [این گونه] آدم به پروردگار خود عصیان ورزید و بیراهه رفت (121)

 

فَأَکَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى ﴿121﴾

 

سپس پروردگارش او را برگزید و بر او ببخشود و [وى را] هدایت کرد (122)

 

ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَیْهِ وَهَدَى ﴿122﴾

 

فرمود همگى از آن [مقام] فرود آیید در حالى که بعضى از شما دشمن بعضى دیگر است پس اگر براى شما از جانب من رهنمودى رسد هر کس از هدایتم پیروى کند نه گمراه مى‏شود و نه تیره‏بخت (123)

 

قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِیعًا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا یَشْقَى ﴿123﴾

 

و هر کس از یاد من دل بگرداند در حقیقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخیز او را نابینا محشور مى‏کنیم (124)

 

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى ﴿124﴾

 

مى‏گوید پروردگارا چرا مرا نابینا محشور کردى با آنکه بینا بودم (125)

 

قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَى وَقَدْ کُنتُ بَصِیرًا ﴿125﴾

 

مى‏فرماید همان طور که نشانه‏هاى ما بر تو آمد و آن را به فراموشى سپردى امروز همان گونه فراموش مى‏شوى (126)

 

قَالَ کَذَلِکَ أَتَتْکَ آیَاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَکَذَلِکَ الْیَوْمَ تُنسَى ﴿126﴾

 

و این گونه هر که را به افراط گراییده و به نشانه‏هاى پروردگارش نگرویده است‏سزا مى‏دهیم و قطعا شکنجه آخرت سخت‏تر و پایدارتر است (127)

 

وَکَذَلِکَ نَجْزِی مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ یُؤْمِن بِآیَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى ﴿127﴾

 

آیا براى هدایتشان کافى نبود که [ببینند] چه نسلها را پیش از آنان نابود کردیم که [اینک آنها] در سراهاى ایشان راه مى‏روند به راستى براى خردمندان در این [امر] نشانه‏هایى [عبرت‏انگیز] است (128)

 

أَفَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ یَمْشُونَ فِی مَسَاکِنِهِمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّأُوْلِی النُّهَى ﴿128﴾

 

و اگر سخنى از پروردگارت پیشى نگرفته و موعدى معین مقرر نشده بود قطعا [عذاب آنها] لازم مى‏آمد (129)

 

وَلَوْلَا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّکَ لَکَانَ لِزَامًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى ﴿129﴾

 

پس بر آنچه مى‏گویند شکیبا باش و پیش از بر آمدن آفتاب و قبل از فرو شدن آن با ستایش پروردگارت [او را] تسبیح گوى و برخى از ساعات شب و حوالى روز را به نیایش پرداز باشد که خشنود گردى (130)

 

فَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَى ﴿130﴾

 

و زنهار به سوى آنچه اصنافى از ایشان را از آن برخوردار کردیم [و فقط] زیور زندگى دنیاست تا ایشان را در آن بیازماییم دیدگان خود مدوز و [بدان که] روزى پروردگار تو بهتر و پایدارتر است (131)

 

وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَى ﴿131﴾

 

و کسان خود را به نماز فرمان ده و خود بر آن شکیبا باش ما از تو جویاى روزى نیستیم ما به تو روزى مى‏دهیم و فرجام [نیک] براى پرهیزگارى است (132)

 

وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى ﴿132﴾

 

و گفتند چرا از جانب پروردگارش معجزه‏اى براى ما نمى‏آورد آیا دلیل روشن آنچه در صحیفه‏هاى پیشین است براى آنان نیامده است (133)

 

وَقَالُوا لَوْلَا یَأْتِینَا بِآیَةٍ مِّن رَّبِّهِ أَوَلَمْ تَأْتِهِم بَیِّنَةُ مَا فِی الصُّحُفِ الْأُولَى ﴿133﴾

 

و اگر ما آنان را قبل از [آمدن قرآن] به عذابى هلاک مى‏کردیم قطعا مى‏گفتند پروردگارا چرا پیامبرى به سوى ما نفرستادى تا پیش از آنکه خوار و رسوا شویم از آیات تو پیروى کنیم (134)

 

وَلَوْ أَنَّا أَهْلَکْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَیْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آیَاتِکَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَى ﴿134﴾

 

بگو همه در انتظارند پس در انتظار باشید زودا که بدانید یاران راه راست کیانند و چه کسى راه‏یافته است (135)

 

قُلْ کُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِیِّ وَمَنِ اهْتَدَى ﴿135﴾

 

  • .::::. مـــــــــهـــــــــدی قــــــــــادی.::::.
۲۲
مرداد
۹۱

 

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

 

براى مردم [وقت] حسابشان نزدیک شده است و آنان در بى‏خبرى رویگردانند (1)

 

اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ مَّعْرِضُونَ ﴿1﴾

 

هیچ پند تازه‏اى از پروردگارشان نیامد مگر اینکه بازى‏کنان آن را شنیدند (2)

 

مَا یَأْتِیهِم مِّن ذِکْرٍ مَّن رَّبِّهِم مُّحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ یَلْعَبُونَ ﴿2﴾

 

در حالى که دلهایشان مشغول است و آنانکه ستم کردند پنهانى به نجوا برخاستند که آیا این [مرد] جز بشرى مانند شماست آیا دیده و دانسته به سوى سحر مى‏روید (3)

 

لَاهِیَةً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّواْ النَّجْوَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ ﴿3﴾

 

[پیامبر] گفت پروردگارم [هر] گفتار[ى] را در آسمان و زمین مى‏داند و اوست‏شنواى دانا (4)

 

قَالَ رَبِّی یَعْلَمُ الْقَوْلَ فِی السَّمَاء وَالأَرْضِ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿4﴾

 

بلکه گفتند خوابهاى شوریده است [نه] بلکه آن را بربافته بلکه او شاعرى است پس همان گونه که براى پیشینیان هم عرضه شد باید براى ما نشانه‏اى بیاورد (5)

 

بَلْ قَالُواْ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْیَأْتِنَا بِآیَةٍ کَمَا أُرْسِلَ الأَوَّلُونَ ﴿5﴾

 

قبل از آنان [نیز مردم] هیچ شهرى که آن را نابود کردیم [به آیات ما] ایمان نیاوردند پس آیا اینان [به معجزه] ایمان مى‏آورند (6)

 

مَا آمَنَتْ قَبْلَهُم مِّن قَرْیَةٍ أَهْلَکْنَاهَا أَفَهُمْ یُؤْمِنُونَ ﴿6﴾

 

و پیش از تو [نیز] جز مردانى را که به آنان وحى مى‏کردیم گسیل نداشتیم اگر نمى‏دانید از پژوهندگان کتابهاى آسمانى بپرسید (7)

 

وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ إِلاَّ رِجَالًا نُّوحِی إِلَیْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ﴿7﴾

 

و ایشان را جسدى که غذا نخورند قرار ندادیم و جاویدان [هم] نبودند (8)

 

وَمَا جَعَلْنَاهُمْ جَسَدًا لَّا یَأْکُلُونَ الطَّعَامَ وَمَا کَانُوا خَالِدِینَ ﴿8﴾

 

سپس وعده [خود] به آنان را راست گردانیدیم و آنها و هر که را خواستیم نجات دادیم و افراطکاران را به هلاکت رسانیدیم (9)

 

ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنجَیْنَاهُمْ وَمَن نَّشَاء وَأَهْلَکْنَا الْمُسْرِفِینَ ﴿9﴾

 

در حقیقت ما کتابى به سوى شما نازل کردیم که یاد شما در آن است آیا نمى‏اندیشید (10)

 

لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَیْکُمْ کِتَابًا فِیهِ ذِکْرُکُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿10﴾

 

و چه بسیار شهرها را که [مردمش] ستمکار بودند در هم شکستیم و پس از آنها قومى دیگر پدید آوردیم (11)

 

وَکَمْ قَصَمْنَا مِن قَرْیَةٍ کَانَتْ ظَالِمَةً وَأَنشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا آخَرِینَ ﴿11﴾

 

پس چون عذاب ما را احساس کردند بناگاه از آن مى‏گریختند (12)

 

فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُم مِّنْهَا یَرْکُضُونَ ﴿12﴾

 

[هان] مگریزید و به سوى آنچه در آن متنعم بودید و [به سوى] سراهایتان بازگردید باشد که شما مورد پرسش قرار گیرید (13)

 

لَا تَرْکُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِیهِ وَمَسَاکِنِکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْأَلُونَ ﴿13﴾

 

گفتند اى واى بر ما که ما واقعا ستمگر بودیم (14)

 

قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿14﴾

 

سخنشان پیوسته همین بود تا آنان را دروشده بى‏جان گردانیدیم (15)

 

فَمَا زَالَت تِّلْکَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِیدًا خَامِدِینَ ﴿15﴾

 

و آسمان و زمین و آنچه را که میان آن دو است به بازیچه نیافریدیم (16)

 

وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاء وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا لَاعِبِینَ ﴿16﴾

 

اگر مى‏خواستیم بازیچه‏اى بگیریم قطعا آن را از پیش خود اختیار مى‏کردیم (17)

 

لَوْ أَرَدْنَا أَن نَّتَّخِذَ لَهْوًا لَّاتَّخَذْنَاهُ مِن لَّدُنَّا إِن کُنَّا فَاعِلِینَ ﴿17﴾

 

بلکه حق را بر باطل فرو مى‏افکنیم پس آن را در هم مى‏شکند و بناگاه آن نابود مى‏گردد واى بر شما از آنچه وصف مى‏کنید (18)

 

بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَکُمُ الْوَیْلُ مِمَّا تَصِفُونَ ﴿18﴾

 

و هر که در آسمانها و زمین است براى اوست و کسانى که نزد اویند از پرستش وى تکبر نمى‏ورزند و درمانده نمى‏شوند (19)

 

وَلَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ عِندَهُ لَا یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا یَسْتَحْسِرُونَ ﴿19﴾

 

شبانه روز بى‏آنکه سستى ورزند نیایش مى‏کنند (20)

 

یُسَبِّحُونَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ لَا یَفْتُرُونَ ﴿20﴾

 

آیا براى خود خدایانى از زمین اختیار کرده‏اند که آنها [مردگان را] زنده مى‏کنند (21)

 

أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِّنَ الْأَرْضِ هُمْ یُنشِرُونَ ﴿21﴾

 

اگر در آنها [=زمین و آسمان] جز خدا خدایانى [دیگر] وجود داشت قطعا [زمین و آسمان] تباه مى‏شد پس منزه است‏خدا پروردگار عرش از آنچه وصف مى‏کنند (22)

 

لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿22﴾

 

در آنچه [خدا] انجام مى‏دهد چون و چرا راه ندارد و[لى] آنان [=انسانها] سؤال خواهند شد (23)

 

لَا یُسْأَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَهُمْ یُسْأَلُونَ ﴿23﴾

 

آیا به جاى او خدایانى براى خود گرفته‏اند بگو برهانتان را بیاورید این است‏یادنامه هر که با من است و یادنامه هر که پیش از من بوده [نه] بلکه بیشترشان حق را نمى‏شناسند و در نتیجه از آن رویگردانند (24)

 

أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ هَذَا ذِکْرُ مَن مَّعِیَ وَذِکْرُ مَن قَبْلِی بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿24﴾

 

و پیش از تو هیچ پیامبرى نفرستادیم مگر اینکه به او وحى کردیم که خدایى جز من نیست پس مرا بپرستید (25)

 

وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِی إِلَیْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ ﴿25﴾

 

و گفتند [خداى] رحمان فرزندى اختیار کرده منزه است او بلکه [فرشتگان] بندگانى ارجمندند (26)

 

وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُّکْرَمُونَ ﴿26﴾

 

که در سخن بر او پیشى نمى‏گیرند و خود به دستور او کار مى‏کنند (27)

 

لَا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ ﴿27﴾

 

آنچه فراروى آنان و آنچه پشت‏سرشان است مى‏داند و جز براى کسى که [خدا] رضایت دهد شفاعت نمى‏کنند و خود از بیم او هراسانند (28)

 

یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَهُم مِّنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ ﴿28﴾

 

و هر کس از آنان بگوید من [نیز] جز او خدایى هستم او را به دوزخ کیفر مى‏دهیم [آرى] سزاى ستمکاران را این گونه مى‏دهیم (29)

 

وَمَن یَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّی إِلَهٌ مِّن دُونِهِ فَذَلِکَ نَجْزِیهِ جَهَنَّمَ کَذَلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِینَ ﴿29﴾

 

آیا کسانى که کفر ورزیدند ندانستند که آسمانها و زمین هر دو به هم پیوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختیم و هر چیز زنده‏اى را از آب پدید آوردیم آیا [باز هم] ایمان نمى‏آورند (30)

 

أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ ﴿30﴾

 

و در زمین کوههایى استوار نهادیم تا مبادا [زمین] آنان [=مردم] را بجنباند و در آن راههایى فراخ پدید آوردیم باشد که راه یابند (31)

 

وَجَعَلْنَا فِی الْأَرْضِ رَوَاسِیَ أَن تَمِیدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِیهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ ﴿31﴾

 

و آسمان را سقفى محفوظ قرار دادیم و[لى] آنان از [مطالعه در] نشانه‏هاى آن اعراض مى‏کنند (32)

 

وَجَعَلْنَا السَّمَاء سَقْفًا مَّحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آیَاتِهَا مُعْرِضُونَ ﴿32﴾

 

و اوست آن کسى که شب و روز و خورشید و ماه را پدید آورده است هر کدام از این دو در مدارى [معین] شناورند (33)

 

وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ ﴿33﴾

 

و پیش از تو براى هیچ بشرى جاودانگى [در دنیا] قرار ندادیم آیا اگر تو از دنیا بروى آنان جاویدانند (34)

 

وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِّن قَبْلِکَ الْخُلْدَ أَفَإِن مِّتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ ﴿34﴾

 

هر نفسى چشنده مرگ است و شما را از راه آزمایش به بد و نیک خواهیم آزمود و به سوى ما بازگردانیده مى‏شوید (35)

 

کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوکُم بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً وَإِلَیْنَا تُرْجَعُونَ ﴿35﴾

 

و کسانى که کافر شدند چون تو را ببینند فقط به مسخره‏ات مى‏گیرند [و مى‏گویند] آیا این همان کس است که خدایانتان را [به بدى] یاد مى‏کند در حالى که آنان خود یاد [خداى] رحمان را منکرند (36)

 

وَإِذَا رَآکَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِن یَتَّخِذُونَکَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِی یَذْکُرُ آلِهَتَکُمْ وَهُم بِذِکْرِ الرَّحْمَنِ هُمْ کَافِرُونَ ﴿36﴾

 

انسان از شتاب آفریده شده است به زودى آیاتم را به شما نشان مى‏دهم پس [عذاب را] به شتاب از من مخواهید (37)

 

خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِیکُمْ آیَاتِی فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ ﴿37﴾

 

و مى‏گویند اگر راست مى‏گویید این وعده [قیامت] کى خواهد بود (38)

 

وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿38﴾

 

کاش آنان که کافر شده‏اند مى‏دانستند آنگاه که آتش را نه از چهره‏هاى خود و نه از پشتشان بازنمى‏توانند داشت و خود مورد حمایت قرار نمى‏گیرند [چه حالى خواهند داشت] (39)

 

لَوْ یَعْلَمُ الَّذِینَ کَفَرُوا حِینَ لَا یَکُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلَا عَن ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ یُنصَرُونَ ﴿39﴾

 

بلکه [آتش] به طور ناگهانى به آنان مى‏رسد و ایشان را بهت‏زده مى‏کند [به گونه‏اى] که نه مى‏توانند آن را برگردانند و نه به آنان مهلت داده مى‏شود (40)

 

بَلْ تَأْتِیهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ یُنظَرُونَ ﴿40﴾

 

و مسلما پیامبران پیش از تو [نیز] مورد ریشخند قرار گرفتند پس کسانى که آنان را مسخره مى‏کردند [سزاى] آنچه که آن را به ریشخند مى‏گرفتند گریبانگیرشان شد (41)

 

وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِکَ فَحَاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُوا مِنْهُم مَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون ﴿41﴾

 

بگو چه کسى شما را شب و روز از [عذاب] رحمان حفظ مى‏کند [نه] بلکه آنان از یاد پروردگارشان رویگردانند (42)

 

قُلْ مَن یَکْلَؤُکُم بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ مِنَ الرَّحْمَنِ بَلْ هُمْ عَن ذِکْرِ رَبِّهِم مُّعْرِضُونَ ﴿42﴾

 

[]آیا براى آنان خدایانى غیر از ماست که از ایشان حمایت کنند [آن خدایان] نه مى‏توانند خود را یارى کنند و نه از جانب ما یارى شوند (43)

 

أَمْ لَهُمْ آلِهَةٌ تَمْنَعُهُم مِّن دُونِنَا لَا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَ أَنفُسِهِمْ وَلَا هُم مِّنَّا یُصْحَبُونَ ﴿43﴾

 

[نه] بلکه اینها و پدرانشان را برخوردار کردیم تا عمرشان به درازا کشید آیا نمى‏بینند که ما مى‏آییم و زمین را از جوانب آن فرو مى‏کاهیم آیا باز هم آنان پیروزند (44)

 

بَلْ مَتَّعْنَا هَؤُلَاء وَآبَاءهُمْ حَتَّى طَالَ عَلَیْهِمُ الْعُمُرُ أَفَلَا یَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ ﴿44﴾

 

بگو من شما را فقط به وسیله وحى هشدار مى‏دهم و[لى] چون کران بیم داده شوند دعوت را نمى‏شنوند (45)

 

قُلْ إِنَّمَا أُنذِرُکُم بِالْوَحْیِ وَلَا یَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعَاء إِذَا مَا یُنذَرُونَ ﴿45﴾

 

و اگر شمه‏اى از عذاب پروردگارت به آنان برسد خواهند گفت اى واى بر ما که ستمکار بودیم (46)

 

وَلَئِن مَّسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِّنْ عَذَابِ رَبِّکَ لَیَقُولُنَّ یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿46﴾

 

و ترازوهاى داد را در روز رستاخیز مى‏نهیم پس هیچ کس [در] چیزى ستم نمى‏بیند و اگر [عمل] هموزن دانه خردلى باشد آن را مى‏آوریم و کافى است که ما حسابرس باشیم (47)

 

وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَإِن کَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنَا بِهَا وَکَفَى بِنَا حَاسِبِینَ ﴿47﴾

 

و در حقیقت به موسى و هارون فرقان دادیم و [کتابشان] براى پرهیزگاران روشنایى و اندرزى است (48)

 

وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِیَاء وَذِکْرًا لِّلْمُتَّقِینَ ﴿48﴾

 

[همان] کسانى که از پروردگارشان در نهان مى‏ترسند و از قیامت هراسناکند (49)

 

الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیْبِ وَهُم مِّنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ ﴿49﴾

 

و این [کتاب] که آن را نازل کرده‏ایم پندى خجسته است آیا باز هم آن را انکار مى‏کنید (50)

 

وَهَذَا ذِکْرٌ مُّبَارَکٌ أَنزَلْنَاهُ أَفَأَنتُمْ لَهُ مُنکِرُونَ ﴿50﴾

 

و در حقیقت پیش از آن به ابراهیم رشد [فکرى]اش را دادیم و ما به [شایستگى] او دانا بودیم (51)

 

وَلَقَدْ آتَیْنَا إِبْرَاهِیمَ رُشْدَهُ مِن قَبْلُ وَکُنَّا بِه عَالِمِینَ ﴿51﴾

 

آنگاه که به پدر خود و قومش گفت این مجسمه‏هایى که شما ملازم آنها شده‏اید چیستند (52)

 

إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِیلُ الَّتِی أَنتُمْ لَهَا عَاکِفُونَ ﴿52﴾

 

گفتند پدران خود را پرستندگان آنها یافتیم (53)

 

قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءنَا لَهَا عَابِدِینَ ﴿53﴾

 

گفت قطعا شما و پدرانتان در گمراهى آشکارى بودید (54)

 

قَالَ لَقَدْ کُنتُمْ أَنتُمْ وَآبَاؤُکُمْ فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ﴿54﴾

 

گفتند آیا حق را براى ما آورده‏اى یا تو از شوخى‏کنندگانى (55)

 

قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنتَ مِنَ اللَّاعِبِینَ ﴿55﴾

 

گفت [نه] بلکه پروردگارتان پروردگار آسمانها و زمین است همان کسى که آنها را پدید آورده است و من بر این [واقعیت] از گواهانم (56)

 

قَالَ بَل رَّبُّکُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِی فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِکُم مِّنَ الشَّاهِدِینَ ﴿56﴾

 

و سوگند به خدا که پس از آنکه پشت کردید و رفتید قطعا در کار بتانتان تدبیرى خواهم کرد (57)

 

وَتَاللَّهِ لَأَکِیدَنَّ أَصْنَامَکُم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِینَ ﴿57﴾

 

پس آنها را جز بزرگترشان را ریز ریز کرد باشد که ایشان به سراغ آن بروند (58)

 

فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا کَبِیرًا لَّهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَیْهِ یَرْجِعُونَ ﴿58﴾

 

گفتند چه کسى با خدایان ما چنین [معامله‏اى] کرده که او واقعا از ستمکاران است (59)

 

قَالُوا مَن فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِینَ ﴿59﴾

 

گفتند شنیدیم جوانى از آنها [به بدى] یاد مى‏کرد که به او ابراهیم گفته مى‏شود (60)

 

قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى یَذْکُرُهُمْ یُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِیمُ ﴿60﴾

 

گفتند پس او را در برابر دیدگان مردم بیاورید باشد که آنان شهادت دهند (61)

 

قَالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلَى أَعْیُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَشْهَدُونَ ﴿61﴾

 

گفتند اى ابراهیم آیا تو با خدایان ما چنین کردى (62)

 

قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا یَا إِبْرَاهِیمُ ﴿62﴾

 

گفت [نه] بلکه آن را این بزرگترشان کرده است اگر سخن مى‏گویند از آنها بپرسید (63)

 

قَالَ بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن کَانُوا یَنطِقُونَ ﴿63﴾

 

پس به خود آمده و [به یکدیگر] گفتند در حقیقت‏شما ستمکارید (64)

 

فَرَجَعُوا إِلَى أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّکُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿64﴾

 

سپس سرافکنده شدند [و گفتند] قطعا دانسته‏اى که اینها سخن نمى‏گویند (65)

 

ثُمَّ نُکِسُوا عَلَى رُؤُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلَاء یَنطِقُونَ ﴿65﴾

 

گفت آیا جز خدا چیزى را مى‏پرستید که هیچ سود و زیانى به شما نمى‏رساند (66)

 

قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَنفَعُکُمْ شَیْئًا وَلَا یَضُرُّکُمْ ﴿66﴾

 

اف بر شما و بر آنچه غیر از خدا مى‏پرستید مگر نمى‏اندیشید (67)

 

أُفٍّ لَّکُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿67﴾

 

گفتند اگر کارى مى‏کنید او را بسوزانید و خدایانتان را یارى دهید (68)

 

قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَکُمْ إِن کُنتُمْ فَاعِلِینَ ﴿68﴾

 

گفتیم اى آتش براى ابراهیم سرد و بى‏آسیب باش (69)

 

قُلْنَا یَا نَارُ کُونِی بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِیمَ ﴿69﴾

 

و خواستند به او نیرنگى بزنند و[لى] آنان را زیانکارترین [مردم] قرار دادیم (70)

 

وَأَرَادُوا بِهِ کَیْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِینَ ﴿70﴾

 

و او و لوط را [براى رفتن] به سوى آن سرزمینى که براى جهانیان در آن برکت نهاده بودیم رهانیدیم (71)

 

وَنَجَّیْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا لِلْعَالَمِینَ ﴿71﴾

 

و اسحاق و یعقوب را [به عنوان نعمتى] افزون به او بخشودیم و همه را از شایستگان قرار دادیم (72)

 

وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ نَافِلَةً وَکُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِینَ ﴿72﴾

 

و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما هدایت مى‏کردند و به ایشان انجام دادن کارهاى نیک و برپاداشتن نماز و دادن زکات را وحى کردیم و آنان پرستنده ما بودند (73)

 

وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِیتَاء الزَّکَاةِ وَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ ﴿73﴾

 

و به لوط حکمت و دانش عطا کردیم و او را از آن شهرى که [مردمش] کارهاى پلید [جنسى] مى‏کردند نجات دادیم به راستى آنها گروه بد و منحرفى بودند (74)

 

وَلُوطًا آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْقَرْیَةِ الَّتِی کَانَت تَّعْمَلُ الْخَبَائِثَ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِینَ ﴿74﴾

 

و او را در رحمت‏خویش داخل کردیم زیرا او از شایستگان بود (75)

 

وَأَدْخَلْنَاهُ فِی رَحْمَتِنَا إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿75﴾

 

و نوح را [یاد کن] آنگاه که پیش از [سایر پیامبران] ندا کرد پس ما او را اجابت کردیم و وى را با خانواده‏اش از بلاى بزرگ رهانیدیم (76)

 

وَنُوحًا إِذْ نَادَى مِن قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ ﴿76﴾

 

و او را در برابر مردمى که نشانه‏هاى ما را به دروغ گرفته بودند پیروزى بخشیدیم چرا که آنان مردم بدى بودند پس همه ایشان را غرق کردیم (77)

 

وَنَصَرْنَاهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿77﴾

 

و داوود و سلیمان را [یاد کن] هنگامى که در باره آن کشتزار که گوسفندان مردم شب‏هنگام در آن چریده بودند داورى مى‏کردند و [ما] شاهد داورى آنان بودیم (78)

 

وَدَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ إِذْ یَحْکُمَانِ فِی الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِیهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَکُنَّا لِحُکْمِهِمْ شَاهِدِینَ ﴿78﴾

 

پس آن [داورى] را به سلیمان فهماندیم و به هر یک [از آن دو] حکمت و دانش عطا کردیم و کوهها را با داوود و پرندگان به نیایش واداشتیم و ما کننده [این کار] بودیم (79)

 

فَفَهَّمْنَاهَا سُلَیْمَانَ وَکُلًّا آتَیْنَا حُکْمًا وَعِلْمًا وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ یُسَبِّحْنَ وَالطَّیْرَ وَکُنَّا فَاعِلِینَ ﴿79﴾

 

و به [داوود] فن زره [سازى] آموختیم تا شما را از [خطرات] جنگتان حفظ کند پس آیا شما سپاسگزارید (80)

 

وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّکُمْ لِتُحْصِنَکُم مِّن بَأْسِکُمْ فَهَلْ أَنتُمْ شَاکِرُونَ ﴿80﴾

 

و براى سلیمان تندباد را [رام کردیم] که به فرمان او به سوى سرزمینى که در آن برکت نهاده بودیم جریان مى‏یافت و ما به هر چیزى دانا بودیم (81)

 

وَلِسُلَیْمَانَ الرِّیحَ عَاصِفَةً تَجْرِی بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا وَکُنَّا بِکُلِّ شَیْءٍ عَالِمِینَ ﴿81﴾

 

و برخى از شیاطین بودند که براى او غواصى و کارهایى غیر از آن مى‏کردند و ما مراقب [حال] آنها بودیم (82)

 

وَمِنَ الشَّیَاطِینِ مَن یَغُوصُونَ لَهُ وَیَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِکَ وَکُنَّا لَهُمْ حَافِظِینَ ﴿82﴾

 

و ایوب را [یاد کن] هنگامى که پروردگارش را ندا داد که به من آسیب رسیده است و تویى مهربانترین مهربانان (83)

 

وَأَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ ﴿83﴾

 

پس [دعاى] او را اجابت نمودیم و آسیب وارده بر او را برطرف کردیم و کسان او و نظیرشان را همراه با آنان [مجددا] به وى عطا کردیم [تا] رحمتى از جانب ما و عبرتى براى عبادت‏کنندگان [باشد] (84)

 

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَکَشَفْنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ وَآتَیْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَذِکْرَى لِلْعَابِدِینَ ﴿84﴾

 

و اسماعیل و ادریس و ذوالکفل را [یاد کن] که همه از شکیبایان بودند (85)

 

وَإِسْمَاعِیلَ وَإِدْرِیسَ وَذَا الْکِفْلِ کُلٌّ مِّنَ الصَّابِرِینَ ﴿85﴾

 

و آنان را در رحمت‏خود داخل نمودیم چرا که ایشان از شایستگان بودند (86)

 

وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِی رَحْمَتِنَا إِنَّهُم مِّنَ الصَّالِحِینَ ﴿86﴾

 

و ذوالنون را [یاد کن] آنگاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما هرگز بر او قدرتى نداریم تا در [دل] تاریکیها ندا درداد که معبودى جز تو نیست منزهى تو راستى که من از ستمکاران بودم (87)

 

وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ ﴿87﴾

 

پس [دعاى] او را برآورده کردیم و او را از اندوه رهانیدیم و مؤمنان را [نیز] چنین نجات مى‏دهیم (88)

 

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذَلِکَ نُنجِی الْمُؤْمِنِینَ ﴿88﴾

 

و زکریا را [یاد کن] هنگامى که پروردگار خود را خواند پروردگارا مرا تنها مگذار و تو بهترین ارث برندگانى (89)

 

وَزَکَرِیَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِی فَرْدًا وَأَنتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ ﴿89﴾

 

پس [دعاى] او را اجابت نمودیم و یحیى را بدو بخشیدیم و همسرش را براى او شایسته [و آماده حمل] کردیم زیرا آنان در کارهاى نیک شتاب مى‏نمودند و ما را از روى رغبت و بیم مى‏خواندند و در برابر ما فروتن بودند (90)

 

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ یَحْیَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَیَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَکَانُوا لَنَا خَاشِعِینَ ﴿90﴾

 

و آن [زن را یاد کن] که خود را پاکدامن نگاه داشت و از روح خویش در او دمیدیم و او و پسرش را براى جهانیان آیتى قرار دادیم (91)

 

وَالَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهَا مِن رُّوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آیَةً لِّلْعَالَمِینَ ﴿91﴾

 

این است امت‏شما که امتى یگانه است و منم پروردگار شما پس مرا بپرستید (92)

 

إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ ﴿92﴾

 

و[لى] دینشان را میان خود پاره پاره کردند همه به سوى ما بازمى‏گردند (93)

 

وَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَیْنَهُمْ کُلٌّ إِلَیْنَا رَاجِعُونَ ﴿93﴾

 

پس هر که کارهاى شایسته انجام دهد و مؤمن [هم] باشد براى تلاش او ناسپاسى نخواهد بود و ماییم که به سود او ثبت مى‏کنیم (94)

 

فَمَن یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا کُفْرَانَ لِسَعْیِهِ وَإِنَّا لَهُ کَاتِبُونَ ﴿94﴾

 

و بر [مردم] شهرى که آن را هلاک کرده‏ایم بازگشتشان [به دنیا] حرام است (95)

 

وَحَرَامٌ عَلَى قَرْیَةٍ أَهْلَکْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا یَرْجِعُونَ ﴿95﴾

 

تا وقتى که یاجوج و ماجوج [راهشان] گشوده شود و آنها از هر پشته‏اى بتازند (96)

 

حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ یَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُم مِّن کُلِّ حَدَبٍ یَنسِلُونَ ﴿96﴾

 

و وعده حق نزدیک گردد ناگهان دیدگان کسانى که کفر ورزیده‏اند خیره مى‏شود [و مى‏گویند] اى واى بر ما که از این [روز] در غفلت بودیم بلکه ما ستمگر بودیم (97)

 

وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِیَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِینَ کَفَرُوا یَا وَیْلَنَا قَدْ کُنَّا فِی غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا بَلْ کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿97﴾

 

در حقیقت‏شما و آنچه غیر از خدا مى‏پرستید هیزم دوزخید شما در آن وارد خواهید شد (98)

 

إِنَّکُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمْ لَهَا وَارِدُونَ ﴿98﴾

 

اگر اینها خدایانى [واقعى] بودند در آن وارد نمى‏شدند و حال آنکه جملگى در آن ماندگارند (99)

 

لَوْ کَانَ هَؤُلَاء آلِهَةً مَّا وَرَدُوهَا وَکُلٌّ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿99﴾

 

براى آنها در آنجا ناله‏اى زار است و در آنجا [چیزى] نمى‏شنوند (100)

 

لَهُمْ فِیهَا زَفِیرٌ وَهُمْ فِیهَا لَا یَسْمَعُونَ ﴿100﴾

 

بى‏گمان کسانى که قبلا از جانب ما به آنان وعده نیکو داده شده است از آن [آتش] دور داشته خواهند شد (101)

 

إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُم مِّنَّا الْحُسْنَى أُوْلَئِکَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ ﴿101﴾

 

صداى آن را نمى‏شنوند و آنان در میان آنچه دلهایشان بخواهد جاودانند (102)

 

لَا یَسْمَعُونَ حَسِیسَهَا وَهُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ ﴿102﴾

 

دلهره بزرگ آنان را غمگین نمى‏کند و فرشتگان از آنها استقبال مى‏کنند [و به آنان مى‏گویند] این همان روزى است که به شما وعده مى‏دادند (103)

 

لَا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِکَةُ هَذَا یَوْمُکُمُ الَّذِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ ﴿103﴾

 

روزى که آسمان را همچون در پیچیدن صفحه نامه‏ها در مى‏پیچیم همان گونه که بار نخست آفرینش را آغاز کردیم دوباره آن را بازمى‏گردانیم وعده‏اى است بر عهده ما که ما انجام‏دهنده آنیم (104)

 

یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاء کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ کَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِیدُهُ وَعْدًا عَلَیْنَا إِنَّا کُنَّا فَاعِلِینَ ﴿104﴾

 

و در حقیقت در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد (105)

 

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ ﴿105﴾

 

به راستى در این [امور] براى مردم عبادت‏پیشه ابلاغى [حقیقى] است (106)

 

إِنَّ فِی هَذَا لَبَلَاغًا لِّقَوْمٍ عَابِدِینَ ﴿106﴾

 

و تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادیم (107)

 

وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ ﴿107﴾

 

بگو جز این نیست که به من وحى مى‏شود که خداى شما خدایى یگانه است پس آیا مسلمان مى‏شوید (108)

 

قُلْ إِنَّمَا یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَهَلْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ ﴿108﴾

 

پس اگر روى برتافتند بگو به [همه] شما به طور یکسان اعلام کردم و نمى‏دانم آنچه وعده داده شده‏اید آیا نزدیک است‏یا دور (109)

 

فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنتُکُمْ عَلَى سَوَاء وَإِنْ أَدْرِی أَقَرِیبٌ أَم بَعِیدٌ مَّا تُوعَدُونَ ﴿109﴾

 

[آرى] او سخن آشکار را مى‏داند و آنچه را پوشیده مى‏دارید مى‏داند (110)

 

إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَیَعْلَمُ مَا تَکْتُمُونَ ﴿110﴾

 

و نمى‏دانم شاید آن براى شما آزمایشى و تا چند گاهى [وسیله] برخوردارى باشد (111)

 

وَإِنْ أَدْرِی لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَّکُمْ وَمَتَاعٌ إِلَى حِینٍ ﴿111﴾

 

گفت پروردگارا [خودت] به حق داورى کن و به رغم آنچه وصف مى‏کنید پروردگار ما همان بخشایشگر دستگیر است (112)

 

قَالَ رَبِّ احْکُم بِالْحَقِّ وَرَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ ﴿112﴾

 

  • .::::. مـــــــــهـــــــــدی قــــــــــادی.::::.
۲۲
مرداد
۹۱

 

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

 

اى مردم از پروردگار خود پروا کنید چرا که زلزله رستاخیز امرى هولناک است (1)

 

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَیْءٌ عَظِیمٌ ﴿1﴾

 

روزى که آن را ببینید هر شیردهنده‏اى آن را که شیر مى‏دهد [از ترس] فرو مى‏گذارد و هر آبستنى بار خود را فرو مى‏نهد و مردم را مست مى‏بینى و حال آنکه مست نیستند ولى عذاب خدا شدید است (2)

 

یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُکَارَى وَمَا هُم بِسُکَارَى وَلَکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ ﴿2﴾

 

و برخى از مردم در باره خدا بدون هیچ علمى مجادله مى‏کنند و از هر شیطان سرکشى پیروى مى‏نمایند (3)

 

وَمِنَ النَّاسِ مَن یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطَانٍ مَّرِیدٍ ﴿3﴾

 

بر [شیطان] مقرر شده است که هر کس او را به دوستى گیرد قطعا او وى را گمراه مى‏سازد و به عذاب آتشش مى‏کشاند (4)

 

کُتِبَ عَلَیْهِ أَنَّهُ مَن تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ یُضِلُّهُ وَیَهْدِیهِ إِلَى عَذَابِ السَّعِیرِ ﴿4﴾

 

اى مردم اگر در باره برانگیخته شدن در شکید پس [بدانید] که ما شما را از خاک آفریده‏ایم سپس از نطفه سپس از علقه آنگاه از مضغه داراى خلقت کامل و [احیانا] خلقت ناقص تا [قدرت خود را] بر شما روشن گردانیم و آنچه را اراده مى‏کنیم تا مدتى معین در رحمها قرار مى‏دهیم آنگاه شما را [به صورت] کودک برون مى‏آوریم سپس [حیات شما را ادامه مى‏دهیم] تا به حد رشدتان برسید و برخى از شما [زودرس] مى‏میرد و برخى از شما به غایت پیرى مى‏رسد به گونه‏اى که پس از دانستن [بسى چیزها] چیزى نمى‏داند و زمین را خشکیده مى‏بینى و[لى] چون آب بر آن فرود آوریم به جنبش درمى‏آید و نمو مى‏کند و از هر نوع [رستنیهاى] نیکو مى‏رویاند (5)

 

یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِن کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَیْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَیِّنَ لَکُمْ وَنُقِرُّ فِی الْأَرْحَامِ مَا نَشَاء إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ وَمِنکُم مَّن یُتَوَفَّى وَمِنکُم مَّن یُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلَا یَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ ﴿5﴾

 

این [قدرت نماییها] بدان سبب است که خدا خود حق است و اوست که مردگان را زنده مى‏کند و [هم] اوست که بر هر چیزى تواناست (6)

 

ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ یُحْیِی الْمَوْتَى وَأَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿6﴾

 

و [هم] آنکه رستاخیز آمدنى است [و] شکى در آن نیست و در حقیقت‏خداست که کسانى را که در گورهایند برمى‏انگیزد (7)

 

وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لَّا رَیْبَ فِیهَا وَأَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَن فِی الْقُبُورِ ﴿7﴾

 

و از [میان] مردم کسى است که در باره خدا بدون هیچ دانش و بى‏هیچ رهنمود و کتاب روشنى به مجادله مى‏پردازد (8)

 

وَمِنَ النَّاسِ مَن یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا کِتَابٍ مُّنِیرٍ ﴿8﴾

 

[آن هم] از سر نخوت تا [مردم را] از راه خدا گمراه کند در این دنیا براى او رسوایى است و در روز رستاخیز او را عذاب آتش سوزان مى‏چشانیم (9)

 

ثَانِیَ عِطْفِهِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُ فِی الدُّنْیَا خِزْیٌ وَنُذِیقُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَذَابَ الْحَرِیقِ ﴿9﴾

 

این [کیفر] به سزاى چیزهایى است که دستهاى تو پیش فرستاده است و [گرنه] خدا به بندگان خود بیدادگر نیست (10)

 

ذَلِکَ بِمَا قَدَّمَتْ یَدَاکَ وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِیدِ ﴿10﴾

 

و از میان مردم کسى است که خدا را فقط بر یک حال [و بدون عمل] مى‏پرستد پس اگر خیرى به او برسد بدان اطمینان یابد و چون بلایى بدو رسد روى برتابد در دنیا و آخرت زیان دیده است این است همان زیان آشکار (11)

 

وَمِنَ النَّاسِ مَن یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةَ ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ ﴿11﴾

 

به جاى خدا چیزى را مى‏خواند که نه زیانى به او مى‏رساند و نه سودش مى‏دهد این است همان گمراهى دور و دراز (12)

 

یَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُ وَمَا لَا یَنفَعُهُ ذَلِکَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِیدُ ﴿12﴾

 

کسى را مى‏خواند که زیانش از سودش نزدیکتر است وه چه بد مولایى و چه بد دمسازى (13)

 

یَدْعُو لَمَن ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِن نَّفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلَى وَلَبِئْسَ الْعَشِیرُ ﴿13﴾

 

بى‏گمان خدا کسانى را که گرویده و کارهاى شایسته کرده‏اند به باغهایى درمى‏آورد که از زیر [درختان] آن رودبارها روان است‏خدا هر چه بخواهد انجام مى‏دهد (14)

 

إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ ﴿14﴾

 

هر که مى‏پندارد که خدا [پیامبرش] را در دنیا و آخرت هرگز یارى نخواهد کرد [بگو] تا طنابى به سوى سقف کشد [و خود را حلق‏آویز کند] سپس [آن را] ببر د آنگاه بنگرد که آیا نیرنگش چیزى را که مایه خشم او شده از میان خواهد برد (15)

 

مَن کَانَ یَظُنُّ أَن لَّن یَنصُرَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ فَلْیَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاء ثُمَّ لِیَقْطَعْ فَلْیَنظُرْ هَلْ یُذْهِبَنَّ کَیْدُهُ مَا یَغِیظُ ﴿15﴾

 

و بدین گونه [قرآن] را [به صورت] آیاتى روشنگر نازل کردیم و خداست که هر که را بخواهد راه مى‏نماید (16)

 

وَکَذَلِکَ أَنزَلْنَاهُ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ وَأَنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَن یُرِیدُ ﴿16﴾

 

کسانى که ایمان آوردند و کسانى که یهودى شدند و صابئى‏ها و مسیحیان و زرتشتیان و کسانى که شرک ورزیدند البته خدا روز قیامت میانشان داورى خواهد کرد زیرا خدا بر هر چیزى گواه است (17)

 

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالصَّابِئِینَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا إِنَّ اللَّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ ﴿17﴾

 

آیا ندانستى که خداست که هر کس در آسمانها و هر کس در زمین است و خورشید و ماه و [تمام] ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان و بسیارى از مردم براى او سجده مى‏کنند و بسیارى‏اند که عذاب بر آنان واجب شده است و هر که را خدا خوار کند او را گرامى‏دارنده‏اى نیست چرا که خدا هر چه بخواهد انجام مى‏دهد (18)

 

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَسْجُدُ لَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَکَثِیرٌ مِّنَ النَّاسِ وَکَثِیرٌ حَقَّ عَلَیْهِ الْعَذَابُ وَمَن یُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّکْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ ﴿18﴾

 

این دو [گروه] دشمنان یکدیگرند که در باره پروردگارشان با هم ستیزه مى‏کنند و کسانى که کفر ورزیدند جامه‏هایى از آتش برایشان بریده شده است [و] از بالاى سرشان آب جوشان ریخته مى‏شود (19)

 

هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ فَالَّذِینَ کَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیَابٌ مِّن نَّارٍ یُصَبُّ مِن فَوْقِ رُؤُوسِهِمُ الْحَمِیمُ ﴿19﴾

 

آنچه در شکم آنهاست با پوست [بدن]شان بدان گداخته مى‏گردد (20)

 

یُصْهَرُ بِهِ مَا فِی بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ ﴿20﴾

 

و براى [وارد کردن ضربت بر سر] آنان گرزهایى آهنین است (21)

 

وَلَهُم مَّقَامِعُ مِنْ حَدِیدٍ ﴿21﴾

 

هر بار بخواهند از [شدت] غم از آن بیرون روند در آن باز گردانیده مى‏شوند [که هان] بچشید عذاب آتش سوزان را (22)

 

کُلَّمَا أَرَادُوا أَن یَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ ﴿22﴾

 

خدا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند در باغهایى که از زیر [درختان] آن نهرها روان است درمى‏آورد در آنجا با دستبندهایى از طلا و مروارید آراسته مى‏شوند و لباسشان در آنجا از پرنیان است (23)

 

إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ ﴿23﴾

 

و به گفتار پاک هدایت مى‏شوند و به سوى راه [خداى] ستوده هدایت مى‏گردند (24)

 

وَهُدُوا إِلَى الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الْحَمِیدِ ﴿24﴾

 

بى‏گمان کسانى که کافر شدند و از راه خدا و مسجدالحرام که آن را براى مردم اعم از مقیم در آنجا و بادیه‏نشین یکسان قرار داده‏ایم جلو گیرى مى‏کنند و [نیز] هر که بخواهد در آنجا به ستم [از حق] منحرف شود او را از عذابى دردناک مى‏چشانیم (25)

 

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِی جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاء الْعَاکِفُ فِیهِ وَالْبَادِ وَمَن یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ ﴿25﴾

 

و چون براى ابراهیم جاى خانه را معین کردیم [بدو گفتیم] چیزى را با من شریک مگردان و خانه‏ام را براى طواف‏کنندگان و قیام‏کنندگان و رکوع‏کنندگان [و] سجده‏کنندگان پاکیزه دار (26)

 

وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَن لَّا تُشْرِکْ بِی شَیْئًا وَطَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْقَائِمِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ ﴿26﴾

 

و در میان مردم براى [اداى] حج بانگ برآور تا [زایران] پیاده و [سوار] بر هر شتر لاغرى که از هر راه دورى مى‏آیند به سوى تو روى آورند (27)

 

وَأَذِّن فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالًا وَعَلَى کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِن کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ ﴿27﴾

 

تا شاهد منافع خویش باشند و نام خدا را در روزهاى معلومى بر دامهاى زبان‏بسته‏اى که روزى آنان کرده است ببرند پس از آنها بخورید و به درمانده مستمند بخورانید (28)

 

لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَّعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ فَکُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیرَ ﴿28﴾

 

سپس باید آلودگى خود را بزدایند و به نذرهاى خود وفا کنند و بر گرد آن خانه کهن [=کعبه] طواف به جاى آورند (29)

 

ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ ﴿29﴾

 

این است [آنچه مقرر شده] و هر کس مقررات خدا را بزرگ دارد آن براى او نزد پروردگارش بهتر است و براى شما دامها حلال شده است مگر آنچه بر شما خوانده مى‏شود پس از پلیدى بتها دورى کنید و از گفتار باطل اجتناب ورزید (30)

 

ذَلِکَ وَمَن یُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ عِندَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَکُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا یُتْلَى عَلَیْکُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ ﴿30﴾

 

در حالى که گروندگان خالص به خدا باشید نه شریک‏گیرندگان [براى] او و هر کس به خدا شرک ورزد چنان است که گویى از آسمان فرو افتاده و مرغان [شکارى] او را ربوده‏اند یا باد او را به جایى دور افکنده است (31)

 

حُنَفَاء لِلَّهِ غَیْرَ مُشْرِکِینَ بِهِ وَمَن یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَکَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاء فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ أَوْ تَهْوِی بِهِ الرِّیحُ فِی مَکَانٍ سَحِیقٍ ﴿31﴾

 

این است [فرایض خدا] و هر کس شعایر خدا را بزرگ دارد در حقیقت آن [حاکى] از پاکى دلهاست (32)

 

ذَلِکَ وَمَن یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ ﴿32﴾

 

براى شما در آن [دامها] تا مدتى معین سودهایى است‏سپس جایگاه [قربانى‏کردن آنها و سایر فرایض] در خانه کهن [=کعبه] است (33)

 

لَکُمْ فِیهَا مَنَافِعُ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَى الْبَیْتِ الْعَتِیقِ ﴿33﴾

 

و براى هر امتى مناسکى قرار دادیم تا نام خدا را بر دامهاى زبان‏بسته‏اى که روزى آنها گردانیده یاد کنند پس [بدانید که] خداى شما خدایى یگانه است پس به [فرمان] او گردن نهید و فروتنان را بشارت ده (34)

 

وَلِکُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَکًا لِیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ فَإِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ ﴿34﴾

 

همانان که چون [نام] خدا یاد شود دلهایشان خشیت‏یابد و [آنان که] بر هر چه برسرشان آید صبر پیشه‏گانند و برپا دارندگان نمازند و از آنچه روزیشان داده‏ایم انفاق مى‏کنند (35)

 

الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِینَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِیمِی الصَّلَاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ ﴿35﴾

 

و شتران فربه را براى شما از [جمله] شعایر خدا قرار دادیم در آنها براى شما خیر است پس نام خدا را بر آنها در حالى که برپاى ایستاده‏اند بب رید و چون به پهلو درغلتیدند از آنها بخورید و به تنگدست [سائل] و به بینوا[ى غیر سائل] بخورانید این گونه آنها را براى شما رام کردیم امید که شکرگزار باشید (36)

 

وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَکُم مِّن شَعَائِرِ اللَّهِ لَکُمْ فِیهَا خَیْرٌ فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَکُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ کَذَلِکَ سَخَّرْنَاهَا لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿36﴾

 

هرگز [نه] گوشتهاى آنها و نه خونهایشان به خدا نخواهد رسید ولى [این] تقواى شماست که به او مى‏رسد این گونه [خداوند] آنها را براى شما رام کرد تا خدا را به پاس آنکه شما را هدایت نموده به بزرگى یاد کنید و نیکوکاران را مژده ده (37)

 

لَن یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَکِن یَنَالُهُ التَّقْوَى مِنکُمْ کَذَلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ ﴿37﴾

 

قطعا خداوند از کسانى که ایمان آورده‏اند دفاع مى‏کند زیرا خدا هیچ خیانتکار ناسپاسى را دوست ندارد (38)

 

إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ ﴿38﴾

 

به کسانى که جنگ بر آنان تحمیل شده رخصت [جهاد] داده شده است چرا که مورد ظلم قرار گرفته‏اند و البته خدا بر پیروزى آنان سخت تواناست (39)

 

أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ ﴿39﴾

 

همان کسانى که بناحق از خانه‏هایشان بیرون رانده شدند [آنها گناهى نداشتند] جز اینکه مى‏گفتند پروردگار ما خداست و اگر خدا بعضى از مردم را با بعض دیگر دفع نمى‏کرد صومعه‏ها و کلیساها و کنیسه‏ها و مساجدى که نام خدا در آنها بسیار برده مى‏شود سخت ویران مى‏شد و قطعا خدا به کسى که [دین] او را یارى مى‏کند یارى مى‏دهد چرا که خدا سخت نیرومند شکست‏ناپذیر است (40)

 

الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِن دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ﴿40﴾

 

همان کسانى که چون در زمین به آنان توانایى دهیم نماز برپا مى‏دارند و زکات مى‏دهند و به کارهاى پسندیده وامى‏دارند و از کارهاى ناپسند باز مى‏دارند و فرجام همه کارها از آن خداست (41)

 

الَّذِینَ إِن مَّکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنکَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ﴿41﴾

 

و اگر تو را تکذیب کنند قطعا پیش از آنان قوم نوح و عاد و ثمود [نیز] به تکذیب پرداختند (42)

 

وَإِن یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ ﴿42﴾

 

و [نیز] قوم ابراهیم و قوم لوط (43)

 

وَقَوْمُ إِبْرَاهِیمَ وَقَوْمُ لُوطٍ ﴿43﴾

 

و [همچنین] اهل مدین و موسى تکذیب شد پس کافران را مهلت دادم سپس [گریبان] آنها را گرفتم بنگر عذاب من چگونه بود (44)

 

وَأَصْحَابُ مَدْیَنَ وَکُذِّبَ مُوسَى فَأَمْلَیْتُ لِلْکَافِرِینَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کَانَ نَکِیرِ ﴿44﴾

 

و چه بسیار شهرها را که ستمکار بودند هلاکشان کردیم و [اینک] آن [شهرها] سقفهایش فرو ریخته است و [چه بسیار] چاههاى متروک و کوشکهاى افراشته را (45)

 

فَکَأَیِّن مِّن قَرْیَةٍ أَهْلَکْنَاهَا وَهِیَ ظَالِمَةٌ فَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُّعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَّشِیدٍ ﴿45﴾

 

آیا در زمین گردش نکرده‏اند تا دلهایى داشته باشند که با آن بیندیشند یا گوشهایى که با آن بشنوند در حقیقت چشمها کور نیست لیکن دلهایى که در سینه‏هاست کور است (46)

 

أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَکِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ ﴿46﴾

 

و از تو با شتاب تقاضاى عذاب مى‏کنند با آنکه هرگز خدا وعده‏اش را خلاف نمى کند و در حقیقت‏یک روز [از قیامت] نزد پروردگارت مانند هزار سال است از آنچه مى‏شمرید (47)

 

وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ وَلَن یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ یَوْمًا عِندَ رَبِّکَ کَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿47﴾

 

و چه بسا شهرى که مهلتش دادم در حالى که ستمکار بود سپس [گریبان] آن را گرفتم و فرجام به سوى من است (48)

 

وَکَأَیِّن مِّن قَرْیَةٍ أَمْلَیْتُ لَهَا وَهِیَ ظَالِمَةٌ ثُمَّ أَخَذْتُهَا وَإِلَیَّ الْمَصِیرُ ﴿48﴾

 

بگو اى مردم من براى شما فقط هشداردهنده‏اى آشکارم (49)

 

قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَکُمْ نَذِیرٌ مُّبِینٌ ﴿49﴾

 

پس آنان که گرویده و کارهاى شایسته کرده‏اند آمرزش و روزى نیکو براى ایشان خواهد بود (50)

 

فَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ ﴿50﴾

 

و کسانى که در [تخطئه] آیات ما مى‏کوشند [و به خیال خود] عاجزکنندگان ما هستند آنان اهل دوزخند (51)

 

وَالَّذِینَ سَعَوْا فِی آیَاتِنَا مُعَاجِزِینَ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ ﴿51﴾

 

و پیش از تو [نیز] هیچ رسول و پیامبرى را نفرستادیم جز اینکه هر گاه چیزى تلاوت مى‏نمود شیطان در تلاوتش القاى [شبهه] مى‏کرد پس خدا آنچه را شیطان القا مى‏کرد محو مى‏گردانید سپس خدا آیات خود را استوار مى‏ساخت و خدا داناى حکیم است (52)

 

وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِیٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنسَخُ اللَّهُ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿52﴾

 

تا آنچه را که شیطان القا مى‏کند براى کسانى که در دلهایشان بیمارى است و [نیز] براى سنگدلان آزمایشى گرداند و ستمگران در ستیزه‏اى بس دور و درازند (53)

 

لِیَجْعَلَ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ فِتْنَةً لِّلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِینَ لَفِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ ﴿53﴾

 

و تا آنان که دانش یافته‏اند بدانند که این [قرآن] حق است [و] از جانب پروردگار توست و بدان ایمان آورند و دلهایشان براى او خاضع گردد و به راستى خداوند کسانى را که ایمان آورده‏اند به سوى راهى راست راهبر است (54)

 

وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَیُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِینَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ﴿54﴾

 

و[لى] کسانى که کفر ورزیده‏اند همواره از آن در تردیدند تا بناگاه قیامت براى آنان فرا رسد یا عذاب روزى بدفرجام به سراغشان بیاید (55)

 

وَلَا یَزَالُ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی مِرْیَةٍ مِّنْهُ حَتَّى تَأْتِیَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ یَأْتِیَهُمْ عَذَابُ یَوْمٍ عَقِیمٍ ﴿55﴾

 

در آن روز پادشاهى از آن خداست میان آنان داورى مى‏کند و [در نتیجه] کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند در باغهاى پرناز و نعمت‏خواهند بود (56)

 

الْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ لِّلَّهِ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿56﴾

 

و کسانى که کفر ورزیده و نشانه‏هاى ما را دروغ پنداشته‏اند براى آنان عذابى خفت‏آور خواهد بود (57)

 

وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا فَأُوْلَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ ﴿57﴾

 

و آنان که در راه خدا مهاجرت کرده‏اند و آنگاه کشته شده یا مرده‏اند قطعا خداوند به آنان رزقى نیکو مى‏بخشد و راستى این خداست که بهترین روزى‏دهندگان است (58)

 

وَالَّذِینَ هَاجَرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ﴿58﴾

 

آنان را به جایگاهى که آن را مى‏پسندند درخواهد آورد و شک نیست که خداوند دانایى بردبار است (59)

 

لَیُدْخِلَنَّهُم مُّدْخَلًا یَرْضَوْنَهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَعَلِیمٌ حَلِیمٌ ﴿59﴾

 

آرى چنین است و هر کس نظیر آنچه بر او عقوبت رفته است دست به عقوبت زند سپس مورد ستم قرار گیرد قطعا خدا او را یارى خواهد کرد چرا که خدا بخشایشگر و آمرزنده است (60)

 

ذَلِکَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِیَ عَلَیْهِ لَیَنصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ ﴿60﴾

 

این بدان سبب است که خدا شب را در روز درمى‏آورد و روز را [نیز] در شب درمى‏آورد و خداست که شنواى بیناست (61)

 

ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ ﴿61﴾

 

[آرى] این بدان سبب است که خدا خود حق است و آنچه به جاى او مى‏خوانند آن باطل است و این خداست که والا و بزرگ است (62)

 

ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدْعُونَ مِن دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ ﴿62﴾

 

آیا ندیده‏اى که خدا از آسمان آبى فرو فرستاد و زمین سرسبز گردید آرى خداست که دقیق و آگاه است (63)

 

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ ﴿63﴾

 

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و در حقیقت این خداست که خود بى‏نیاز ستوده[صفات] است (64)

 

لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ ﴿64﴾

 

آیا ندیده‏اى که خدا آنچه را در زمین است به نفع شما رام گردانید و کشتیها در دریا به فرمان او روانند و آسمان را نگاه مى‏دارد تا [مبادا] بر زمین فرو افتد مگر به اذن خودش [باشد] در حقیقت‏خداوند نسبت به مردم سخت رئوف و مهربان است (65)

 

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فِی الْأَرْضِ وَالْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَیُمْسِکُ السَّمَاء أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِیمٌ ﴿65﴾

 

و اوست که شما را زندگى بخشید سپس شما را مى‏میراند و باز زندگى [نو] مى دهد حقا که انسان سخت ناسپاس است (66)

 

وَهُوَ الَّذِی أَحْیَاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ إِنَّ الْإِنسَانَ لَکَفُورٌ ﴿66﴾

 

براى هر امتى مناسکى قرار دادیم که آنها بدان عمل مى‏کنند پس نباید در این امر با تو به ستیزه برخیزند به راه پروردگارت دعوت کن زیرا تو بر راهى راست قرار دارى (67)

 

لِکُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَکًا هُمْ نَاسِکُوهُ فَلَا یُنَازِعُنَّکَ فِی الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّکَ إِنَّکَ لَعَلَى هُدًى مُّسْتَقِیمٍ ﴿67﴾

 

و اگر با تو مجادله کردند بگو خدا به آنچه مى‏کنید داناتر است (68)

 

وَإِن جَادَلُوکَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿68﴾

 

خدا روز قیامت در مورد آنچه با یکدیگر در آن اختلاف مى‏کردید داورى خواهد کرد (69)

 

اللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿69﴾

 

آیا ندانسته‏اى که خداوند آنچه را در آسمان و زمین است مى‏داند اینها [همه] در کتابى [مندرج] است قطعا این بر خدا آسان است (70)

 

أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِنَّ ذَلِکَ فِی کِتَابٍ إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ ﴿70﴾

 

و به جاى خدا چیزى را مى‏پرستند که بر [تایید] آن حجتى نازل نکرده و بدان دانشى ندارند و براى ستمکاران یاورى نخواهد بود (71)

 

وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَیْسَ لَهُم بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِن نَّصِیرٍ ﴿71﴾

 

و چون آیات روشن ما بر آنان خوانده مى‏شود در چهره کسانى که کفر ورزیده‏اند [اثر] انکار را تشخیص مى‏دهى چیزى نمانده که بر کسانى که آیات ما را برایشان تلاوت مى‏کنند حمله‏ور شوند بگو آیا شما را به بدتر از این خبر دهم [همان] آتش است که خدا آن را به کسانى که کفر ورزیده‏اند وعده داده و چه بد سرانجامى است (72)

 

وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِی وُجُوهِ الَّذِینَ کَفَرُوا الْمُنکَرَ یَکَادُونَ یَسْطُونَ بِالَّذِینَ یَتْلُونَ عَلَیْهِمْ آیَاتِنَا قُلْ أَفَأُنَبِّئُکُم بِشَرٍّ مِّن ذَلِکُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ﴿72﴾

 

اى مردم مثلى زده شد پس بدان گوش فرا دهید کسانى را که جز خدا مى‏خوانید هرگز [حتى] مگسى نمى‏آفرینند هر چند براى [آفریدن] آن اجتماع کنند و اگر آن مگس چیزى از آنان برباید نمى‏توانند آن را بازپس گیرند طالب و مطلوب هر دو ناتوانند (73)

 

یَا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن یَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِن یَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَیْئًا لَّا یَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ ﴿73﴾

 

قدر خدا را چنانکه در خور اوست نشناختند در حقیقت‏خداست که نیرومند شکست‏ناپذیر است (74)

 

مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ﴿74﴾

 

خدا از میان فرشتگان رسولانى برمى‏گزیند و نیز از میان مردم بى‏گمان خدا شنواى بیناست (75)

 

اللَّهُ یَصْطَفِی مِنَ الْمَلَائِکَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ ﴿75﴾

 

آنچه در دسترس آنان و آنچه پشت‏سرشان است مى‏داند و [همه] کارها به خدا بازگردانیده مى‏شود (76)

 

یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الأمُورُ ﴿76﴾

 

اى کسانى که ایمان آورده‏اید رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار خوب انجام دهید باشد که رستگار شوید (77)

 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿77﴾

 

و در راه خدا چنانکه حق جهاد [در راه] اوست جهاد کنید اوست که شما را [براى خود] برگزیده و در دین بر شما سختى قرار نداده است آیین پدرتان ابراهیم [نیز چنین بوده است] او بود که قبلا شما را مسلمان نامید و در این [قرآن نیز همین مطلب آمده است] تا این پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید پس نماز را برپا دارید و زکات بدهید و به پناه خدا روید او مولاى شماست چه نیکو مولایى و چه نیکو یاورى (78)

 

وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمینَ مِن قَبْلُ وَفِی هَذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیْکُمْ وَتَکُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ ﴿78﴾

 

  • .::::. مـــــــــهـــــــــدی قــــــــــادی.::::.
۲۲
مرداد
۹۱

 

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

 

به راستى که مؤمنان رستگار شدند (1)

 

قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿1﴾

 

همانان که در نمازشان فروتنند (2)

 

الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿2﴾

 

و آنان که از بیهوده رویگردانند (3)

 

وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ﴿3﴾

 

و آنان که زکات مى‏پردازند (4)

 

وَالَّذِینَ هُمْ لِلزَّکَاةِ فَاعِلُونَ ﴿4﴾

 

و کسانى که پاکدامنند (5)

 

وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿5﴾

 

مگر در مورد همسرانشان یا کنیزانى که به دست آورده‏اند که در این صورت بر آنان نکوهشى نیست (6)

 

إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ ﴿6﴾

 

پس هر که فراتر از این جوید آنان از حد درگذرندگانند (7)

 

فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿7﴾

 

و آنان که امانتها و پیمان خود را رعایت مى‏کنند (8)

 

وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿8﴾

 

و آنان که بر نمازهایشان مواظبت مى‏نمایند (9)

 

وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ ﴿9﴾

 

آنانند که خود وارثانند (10)

 

أُوْلَئِکَ هُمُ الْوَارِثُونَ ﴿10﴾

 

همانان که بهشت را به ارث مى‏برند و در آنجا جاودان مى‏مانند (11)

 

الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿11﴾

 

و به یقین انسان را از عصاره‏اى از گل آفریدیم (12)

 

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِینٍ ﴿12﴾

 

سپس او را [به صورت] نطفه‏اى در جایگاهى استوار قرار دادیم (13)

 

ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَّکِینٍ ﴿13﴾

 

آنگاه نطفه را به صورت علقه درآوردیم پس آن علقه را [به صورت] مضغه گردانیدیم و آنگاه مضغه را استخوانهایى ساختیم بعد استخوانها را با گوشتى پوشانیدیم آنگاه [جنین را در] آفرینشى دیگر پدید آوردیم آفرین باد بر خدا که بهترین آفرینندگان است (14)

 

ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ ﴿14﴾

 

بعد از این [مراحل] قطعا خواهید مرد (15)

 

ثُمَّ إِنَّکُمْ بَعْدَ ذَلِکَ لَمَیِّتُونَ ﴿15﴾

 

آنگاه شما در روز رستاخیز برانگیخته خواهید شد (16)

 

ثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ تُبْعَثُونَ ﴿16﴾

 

و به راستى [ما] بالاى سر شما هفت راه [آسمانى] آفریدیم و از [کار] آفرینش غافل نبوده‏ایم (17)

 

وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَکُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا کُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِینَ ﴿17﴾

 

و از آسمان آبى به اندازه [معین] فرود آوردیم و آن را در زمین جاى دادیم و ما براى از بین بردن آن مسلما تواناییم (18)

 

وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْکَنَّاهُ فِی الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ ﴿18﴾

 

پس براى شما به وسیله آن باغهایى از درختان خرما و انگور پدیدار کردیم که در آنها براى شما میوه‏هاى فراوان است و از آنها مى‏خورید (19)

 

فَأَنشَأْنَا لَکُم بِهِ جَنَّاتٍ مِّن نَّخِیلٍ وَأَعْنَابٍ لَّکُمْ فِیهَا فَوَاکِهُ کَثِیرَةٌ وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ ﴿19﴾

 

و از طور سینا درختى برمى‏آید که روغن و نان خورشى براى خورندگان است (20)

 

وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِن طُورِ سَیْنَاء تَنبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِّلْآکِلِینَ ﴿20﴾

 

و البته براى شما در دامها[ى گله درس] عبرتى است از [شیرى] که در شکم آنهاست به شما مى‏نوشانیم و براى شما در آنها سودهاى فراوان است و از آنها مى‏خورید (21)

 

وَإِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسقِیکُم مِّمَّا فِی بُطُونِهَا وَلَکُمْ فِیهَا مَنَافِعُ کَثِیرَةٌ وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ ﴿21﴾

 

و بر آنها و بر کشتیها سوار مى‏شوید (22)

 

وَعَلَیْهَا وَعَلَى الْفُلْکِ تُحْمَلُونَ ﴿22﴾

 

و به یقین نوح را به سوى قومش فرستادیم پس [به آنان] گفت اى قوم من خدا را بپرستید شما را جز او خدایى نیست مگر پروا ندارید (23)

 

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿23﴾

 

و اشراف قومش که کافر بودند گفتند این [مرد] جز بشرى چون شما نیست مى‏خواهد بر شما برترى جوید و اگر خدا مى‏خواست قطعا فرشتگانى مى‏فرستاد [ما]در میان پدران نخستین خود چنین [چیزى] نشنیده‏ایم (24)

 

فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُرِیدُ أَن یَتَفَضَّلَ عَلَیْکُمْ وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَائِکَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَذَا فِی آبَائِنَا الْأَوَّلِینَ ﴿24﴾

 

او نیست جز مردى که در وى [حال] جنون است پس تا چندى در باره‏اش دست نگاه دارید (25)

 

إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِینٍ ﴿25﴾

 

[نوح] گفت پروردگارا از آن روى که دروغزنم خواندند مرا یارى کن (26)

 

قَالَ رَبِّ انصُرْنِی بِمَا کَذَّبُونِ ﴿26﴾

 

پس به او وحى کردیم که زیر نظر ما و [به] وحى ما کشتى را بساز و چون فرمان ما دررسید و تنور به فوران آمد پس در آن از هر نوع [حیوانى] دو تا [یکى نر و دیگرى ماده] با خانواده‏ات بجز کسى از آنان که حکم [عذاب ] بر او پیشى گرفته است وارد کن در باره کسانى که ظلم کرده‏اند با من سخن مگوى زیرا آنها غرق خواهند شد (27)

 

فَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَوَحْیِنَا فَإِذَا جَاء أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُکْ فِیهَا مِن کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَأَهْلَکَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلَا تُخَاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ ﴿27﴾

 

و چون تو با آنان که همراه تواند بر کشتى نشستى بگو ستایش خدایى را که ما را از [چنگ] گروه ظالمان رهانید (28)

 

فَإِذَا اسْتَوَیْتَ أَنتَ وَمَن مَّعَکَ عَلَى الْفُلْکِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿28﴾

 

و بگو پروردگارا مرا در جایى پربرکت فرود آور [که] تو نیکترین مهمان‏نوازانى (29)

 

وَقُل رَّبِّ أَنزِلْنِی مُنزَلًا مُّبَارَکًا وَأَنتَ خَیْرُ الْمُنزِلِینَ ﴿29﴾

 

در حقیقت در این [ماجرا] عبرتهایى است و قطعا ما آزمایش‏کننده بودیم (30)

 

إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ وَإِن کُنَّا لَمُبْتَلِینَ ﴿30﴾

 

سپس بعد از آنان نسل[هایى] دیگر پدید آوردیم (31)

 

ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِینَ ﴿31﴾

 

و در میانشان پیامبرى از خودشان روانه کردیم که خدا را بپرستید جز او براى شما معبودى نیست آیا سر پرهیزگارى ندارید (32)

 

فَأَرْسَلْنَا فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿32﴾

 

و اشراف قومش که کافر شده و دیدار آخرت را دروغ پنداشته بودند و در زندگى دنیا آنان را مرفه ساخته بودیم گفتند این [مرد] جز بشرى چون شما نیست از آنچه مى‏خورید مى‏خورد و از آنچه مى‏نوشید مى‏نوشد (33)

 

وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ الَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِلِقَاء الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یَأْکُلُ مِمَّا تَأْکُلُونَ مِنْهُ وَیَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ ﴿33﴾

 

و اگر بشرى مثل خودتان را اطاعت کنید در آن صورت قطعا زیانکار خواهید بود (34)

 

وَلَئِنْ أَطَعْتُم بَشَرًا مِثْلَکُمْ إِنَّکُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ ﴿34﴾

 

آیا به شما وعده مى‏دهد که وقتى مردید و خاک و استخوان شدید [باز] شما [از گور زنده] بیرون آورده مى‏شوید (35)

 

أَیَعِدُکُمْ أَنَّکُمْ إِذَا مِتُّمْ وَکُنتُمْ تُرَابًا وَعِظَامًا أَنَّکُم مُّخْرَجُونَ ﴿35﴾

 

وه چه دور است آنچه که وعده داده مى‏شوید (36)

 

هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ ﴿36﴾

 

جز این زندگانى دنیاى ما چیزى نیست مى‏میریم و زندگى مى‏کنیم و دیگر برانگیخته نخواهیم شد (37)

 

إِنْ هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ ﴿37﴾

 

او جز مردى که بر خدا دروغ مى‏بندد نیست و ما به او اعتقاد نداریم (38)

 

إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا وَمَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِینَ ﴿38﴾

 

گفت پروردگارا از آن روى که مرا دروغزن خواندند یاریم کن (39)

 

قَالَ رَبِّ انصُرْنِی بِمَا کَذَّبُونِ ﴿39﴾

 

فرمود به زودى سخت پشیمان خواهند شد (40)

 

قَالَ عَمَّا قَلِیلٍ لَیُصْبِحُنَّ نَادِمِینَ ﴿40﴾

 

پس فریاد [مرگبار] آنان را به حق فرو گرفت و آنها را [چون] خاشاکى که بر آب افتد گردانیدیم دور باد [از رحمت‏خدا] گروه ستمکاران (41)

 

فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاء فَبُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿41﴾

 

آنگاه پس از آنان نسلهاى دیگرى پدید آوردیم (42)

 

ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قُرُونًا آخَرِینَ ﴿42﴾

 

هیچ امتى نه از اجل خود پیشى مى‏گیرد و نه باز پس مى‏ماند (43)

 

مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا یَسْتَأْخِرُونَ ﴿43﴾

 

باز فرستادگان خود را پیاپى روانه کردیم هر بار براى [هدایت] امتى پیامبرش آمد او را تکذیب کردند پس [ما امتهاى سرکش را] یکى پس از دیگرى آوردیم و آنها را مایه عبرت [و زبانزد مردم] گردانیدیم دور باد [از رحمت‏خدا] مردمى که ایمان نمى‏آورند (44)

 

ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَا کُلَّ مَا جَاء أُمَّةً رَّسُولُهَا کَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُم بَعْضًا وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِیثَ فَبُعْدًا لِّقَوْمٍ لَّا یُؤْمِنُونَ ﴿44﴾

 

سپس موسى و برادرش هارون را با آیات خود و حجتى آشکار فرستادیم (45)

 

ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآیَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِینٍ ﴿45﴾

 

به سوى فرعون و سران [قوم] او ولى تکبر نمودند و مردمى گردنکش بودند (46)

 

إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَکْبَرُوا وَکَانُوا قَوْمًا عَالِینَ ﴿46﴾

 

پس گفتند آیا به دو بشر که مثل خود ما هستند و طایفه آنها بندگان ما مى‏باشند ایمان بیاوریم (47)

 

فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَیْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ ﴿47﴾

 

در نتیجه آن دو را دروغزن خواندند پس از زمره هلاک‏شدگان گشتند (48)

 

فَکَذَّبُوهُمَا فَکَانُوا مِنَ الْمُهْلَکِینَ ﴿48﴾

 

و به یقین ما به موسى کتاب [آسمانى] دادیم باشد که آنان به راه راست روند (49)

 

وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ ﴿49﴾

 

و پسر مریم و مادرش را نشانه‏اى گردانیدیم و آن دو را در سرزمین بلندى که جاى زیست و [داراى] آب زلال بود جاى دادیم (50)

 

وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَأُمَّهُ آیَةً وَآوَیْنَاهُمَا إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِینٍ ﴿50﴾

 

اى پیامبران از چیزهاى پاکیزه بخورید و کار شایسته کنید که من به آنچه انجام مى‏دهید دانایم (51)

 

یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّی بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ ﴿51﴾

 

و در حقیقت این امت‏شماست که امتى یگانه است و من پروردگار شمایم پس‏از من پروا دارید (52)

 

وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِ ﴿52﴾

 

تا کار [دین]شان را میان خود قطعه قطعه کردند [و] دسته دسته شدند هر دسته‏اى به آنچه نزدشان بود دل خوش کردند (53)

 

فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَیْنَهُمْ زُبُرًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ ﴿53﴾

 

پس آنها را در ورطه گمراهى‏شان تا چندى واگذار (54)

 

فَذَرْهُمْ فِی غَمْرَتِهِمْ حَتَّى حِینٍ ﴿54﴾

 

آیا مى‏پندارند که آنچه از مال و پسران که بدیشان مدد مى‏دهیم (55)

 

أَیَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَبَنِینَ ﴿55﴾

 

[از آن روى است که] مى‏خواهیم به سودشان در خیرات شتاب ورزیم [نه] بلکه نمى‏فهمند (56)

 

نُسَارِعُ لَهُمْ فِی الْخَیْرَاتِ بَل لَّا یَشْعُرُونَ ﴿56﴾

 

در حقیقت کسانى که از بیم پروردگارشان هراسانند (57)

 

إِنَّ الَّذِینَ هُم مِّنْ خَشْیَةِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ ﴿57﴾

 

و کسانى که به نشانه‏هاى پروردگارشان ایمان مى‏آورند (58)

 

وَالَّذِینَ هُم بِآیَاتِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ ﴿58﴾

 

و آنان که به پروردگارشان شرک نمى‏آورند (59)

 

وَالَّذِینَ هُم بِرَبِّهِمْ لَا یُشْرِکُونَ ﴿59﴾

 

و کسانى که آنچه را دادند [در راه خدا] مى‏دهند در حالى که دلهایشان ترسان است [و مى‏دانند] که به سوى پروردگارشان بازخواهند گشت (60)

 

وَالَّذِینَ یُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ ﴿60﴾

 

آنانند که در کارهاى نیک شتاب مى‏ورزند و آنانند که در انجام آنها سبقت مى‏جویند (61)

 

أُوْلَئِکَ یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ ﴿61﴾

 

و هیچ کس را جز به قدر توانش تکلیف نمى‏کنیم و نزد ما کتابى است که به حق سخن مى‏گوید و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت (62)

 

وَلَا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَلَدَیْنَا کِتَابٌ یَنطِقُ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ ﴿62﴾

 

[نه] بلکه دلهاى آنان از این [حقیقت] در غفلت است و آنان غیر از این [گناهان] کردارهایى [دیگر] دارند که به انجام آن مبادرت مى‏ورزند (63)

 

بَلْ قُلُوبُهُمْ فِی غَمْرَةٍ مِّنْ هَذَا وَلَهُمْ أَعْمَالٌ مِن دُونِ ذَلِکَ هُمْ لَهَا عَامِلُونَ ﴿63﴾

 

تا وقتى خوشگذرانان آنها را به عذاب گرفتار ساختیم بناگاه به زارى درمى‏آیند (64)

 

حَتَّى إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِیهِم بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ یَجْأَرُونَ ﴿64﴾

 

امروز زارى مکنید که قطعا شما از جانب ما یارى نخواهید شد (65)

 

لَا تَجْأَرُوا الْیَوْمَ إِنَّکُم مِّنَّا لَا تُنصَرُونَ ﴿65﴾

 

در حقیقت آیات من بر شما خوانده مى‏شد و شما بودید که همواره به قهقرا مى‏رفتید (66)

 

قَدْ کَانَتْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَکُنتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ تَنکِصُونَ ﴿66﴾

 

در حالى که از [پذیرفتن] آن تکبر مى‏ورزیدید و شب هنگام [در محافل خود] بدگویى مى‏کردید (67)

 

مُسْتَکْبِرِینَ بِهِ سَامِرًا تَهْجُرُونَ ﴿67﴾

 

آیا در [عظمت] این سخن نیندیشیده‏اند یا چیزى براى آنان آمده که براى پدران پیشین آنها نیامده است (68)

 

أَفَلَمْ یَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءهُم مَّا لَمْ یَأْتِ آبَاءهُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿68﴾

 

یا پیامبر خود را [درست] نشناخته و [لذا] به انکار او پرداخته‏اند (69)

 

أَمْ لَمْ یَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنکِرُونَ ﴿69﴾

 

یا مى‏گویند او جنونى دارد [نه] بلکه [او] حق را براى ایشان آورده و[لى] بیشترشان حقیقت را خوش ندارند (70)

 

أَمْ یَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ بَلْ جَاءهُم بِالْحَقِّ وَأَکْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ ﴿70﴾

 

و اگر حق از هوسهاى آنها پیروى مى‏کرد قطعا آسمانها و زمین و هر که در آنهاست تباه مى‏شد [نه] بلکه یادنامه‏شان را به آنان داده‏ایم ولى آنها از [پیروى] یادنامه خود رویگردانند (71)

 

وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ بَلْ أَتَیْنَاهُم بِذِکْرِهِمْ فَهُمْ عَن ذِکْرِهِم مُّعْرِضُونَ ﴿71﴾

 

یا از ایشان مزدى مطالبه مى‏کنى و مزد پروردگارت بهتر است و اوست که بهترین روزى‏دهندگان است (72)

 

أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجًا فَخَرَاجُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ﴿72﴾

 

و در حقیقت این تویى که جدا آنها را به راه راست مى‏خوانى (73)

 

وَإِنَّکَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ﴿73﴾

 

و به راستى کسانى که به آخرت ایمان ندارند از راه [درست] سخت منحرفند (74)

 

وَإِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاکِبُونَ ﴿74﴾

 

و اگر ایشان را ببخشاییم و آنچه از صدمه بر آنان [وارد آمده] است برطرف کنیم در طغیان خود کوردلانه اصرار مى‏ورزند (75)

 

وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَکَشَفْنَا مَا بِهِم مِّن ضُرٍّ لَّلَجُّوا فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ ﴿75﴾

 

و به راستى ایشان را به عذاب گرفتار کردیم و[لى] نسبت به پروردگارشان فروتنى نکردند و به زارى درنیامدند (76)

 

وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَکَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا یَتَضَرَّعُونَ ﴿76﴾

 

تا وقتى که درى از عذاب دردناک بر آنان گشودیم بناگاه ایشان در آن [حال] نومید شدند (77)

 

حَتَّى إِذَا فَتَحْنَا عَلَیْهِم بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِیدٍ إِذَا هُمْ فِیهِ مُبْلِسُونَ ﴿77﴾

 

و اوست آن کس که براى شما گوش و چشم و دل پدید آورد چه اندک سپاسگزارید (78)

 

وَهُوَ الَّذِی أَنشَأَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِیلًا مَّا تَشْکُرُونَ ﴿78﴾

 

و اوست آن کس که شما را در زمین پدید آورد و به سوى اوست که گرد آورده خواهید شد (79)

 

وَهُوَ الَّذِی ذَرَأَکُمْ فِی الْأَرْضِ وَإِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ﴿79﴾

 

و اوست آن کس که زنده مى‏کند و مى‏میراند و اختلاف شب و روز از اوست مگر نمى‏اندیشید (80)

 

وَهُوَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ وَلَهُ اخْتِلَافُ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿80﴾

 

[نه] بلکه آنان [نیز] مثل آنچه پیشینیان گفته بودند گفتند (81)

 

بَلْ قَالُوا مِثْلَ مَا قَالَ الْأَوَّلُونَ ﴿81﴾

 

گفتند آیا چون بمیریم و خاک و استخوان شویم آیا واقعا باز ما زنده خواهیم شد (82)

 

قَالُوا أَئِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿82﴾

 

درست همین را قبلا به ما و پدرانمان وعده دادند این جز افسانه‏هاى پیشینیان [چیزى] نیست (83)

 

لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا هَذَا مِن قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿83﴾

 

بگو اگر مى‏دانید [بگویید] زمین و هر که در آن است به چه کسى تعلق دارد (84)

 

قُل لِّمَنِ الْأَرْضُ وَمَن فِیهَا إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿84﴾

 

خواهند گفت به خدا بگو آیا عبرت نمى‏گیرید (85)

 

سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ﴿85﴾

 

بگو پروردگار آسمانهاى هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ کیست (86)

 

قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ﴿86﴾

 

خواهند گفت‏خدا بگو آیا پرهیزگارى نمى‏کنید (87)

 

سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿87﴾

 

بگو فرمانروایى هر چیزى به دست کیست و اگر مى‏دانید [کیست آنکه] او پناه مى‏دهد و در پناه کسى نمى‏رود (88)

 

قُلْ مَن بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ یُجِیرُ وَلَا یُجَارُ عَلَیْهِ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿88﴾

 

خواهند گفت‏خدا بگو پس چگونه دستخوش افسون شده‏اید (89)

 

سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ ﴿89﴾

 

[نه] بلکه حقیقت را بر ایشان آوردیم و قطعا آنان دروغگویند (90)

 

بَلْ أَتَیْنَاهُم بِالْحَقِّ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿90﴾

 

خدا فرزندى اختیار نکرده و با او معبودى [دیگر] نیست و اگر جز این بودقطعا هر خدایى آنچه را آفریده [بود] باخود مى‏برد و حتما بعضى از آنان بر بعضى دیگر تفوق مى‏جستند منزه است‏خدا از آنچه وصف مى‏کنند (91)

 

مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا کَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَّذَهَبَ کُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿91﴾

 

داناى نهان و آشکار و برتر است از آنچه [با او] شریک مى‏گردانند (92)

 

عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿92﴾

 

بگو پروردگارا اگر آنچه را که [از عذاب] به آنان وعده داده شده است به من نشان دهى (93)

 

قُل رَّبِّ إِمَّا تُرِیَنِّی مَا یُوعَدُونَ ﴿93﴾

 

پروردگارا پس مرا در میان قوم ستمکار قرار مده (94)

 

رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِی فِی الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿94﴾

 

و به راستى که ما تواناییم که آنچه را به آنان وعده داده‏ایم بر تو بنمایانیم (95)

 

وَإِنَّا عَلَى أَن نُّرِیَکَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ﴿95﴾

 

بدى را به شیوه‏اى نیکو دفع کن ما به آنچه وصف مى‏کنند داناتریم (96)

 

ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَصِفُونَ ﴿96﴾

 

و بگو پروردگارا از وسوسه‏هاى شیطانها به تو پناه مى‏برم (97)

 

وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ ﴿97﴾

 

و پروردگارا از اینکه [آنها] به پیش من حاضر شوند به تو پناه مى‏برم (98)

 

وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَن یَحْضُرُونِ ﴿98﴾

 

تا آنگاه که مرگ یکى از ایشان فرا رسد مى‏گوید پروردگارا مرا بازگردانید (99)

 

حَتَّى إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ﴿99﴾

 

شاید من در آنچه وانهاده‏ام کار نیکى انجام دهم نه چنین است این سخنى است که او گوینده آن است و پشاپیش آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته خواهند شد (100)

 

لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿100﴾

 

پس آنگاه که در صور دمیده شود [دیگر] میانشان نسبت‏خویشاوندى وجود ندارد و از [حال] یکدیگر نمى‏پرسند (101)

 

فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءلُونَ ﴿101﴾

 

پس کسانى که کفه میزان [اعمال] آنان سنگین باشد ایشان رستگارانند (102)

 

فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿102﴾

 

و کسانى که کفه میزان [اعمال]شان سبک باشد آنان به خویشتن زیان زده [و] همیشه در جهنم مى‏مانند (103)

 

وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُوْلَئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فِی جَهَنَّمَ خَالِدُونَ ﴿103﴾

 

آتش چهره آنها را مى‏سوزاند و آنان در آنجا ترش‏رویند (104)

 

تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِیهَا کَالِحُونَ ﴿104﴾

 

آیا آیات من بر شما خوانده نمى‏شد و [همواره] آن را مورد تکذیب قرار نمى‏دادید (105)

 

أَلَمْ تَکُنْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَکُنتُم بِهَا تُکَذِّبُونَ ﴿105﴾

 

مى‏گویند پروردگارا شقاوت ما بر ما چیره شد و ما مردمى گمراه بودیم (106)

 

قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَیْنَا شِقْوَتُنَا وَکُنَّا قَوْمًا ضَالِّینَ ﴿106﴾

 

پروردگارا ما را از اینجا بیرون بر پس اگر باز هم [به بدى] برگشتیم در آن صورت ستمگر خواهیم بود (107)

 

رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ ﴿107﴾

 

مى‏فرماید [بروید] در آن گم شوید و با من سخن مگویید (108)

 

قَالَ اخْسَؤُوا فِیهَا وَلَا تُکَلِّمُونِ ﴿108﴾

 

در حقیقت دسته‏اى از بندگان من بودند که مى‏گفتند پروردگارا ایمان آوردیم بر ما ببخشاى و به ما رحم کن [که] تو بهترین مهربانى (109)

 

إِنَّهُ کَانَ فَرِیقٌ مِّنْ عِبَادِی یَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ ﴿109﴾

 

و شما آنان [=مؤمنان] را به ریشخند گرفتید تا [با این کار] یاد مرا از خاطرتان بردند و شما بر آنان مى‏خندیدید (110)

 

فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِیًّا حَتَّى أَنسَوْکُمْ ذِکْرِی وَکُنتُم مِّنْهُمْ تَضْحَکُونَ ﴿110﴾

 

من [هم] امروز به [پاس] آنکه صبر کردند بدانان پاداش دادم آرى ایشانند که رستگارانند (111)

 

إِنِّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿111﴾

 

مى‏فرماید چه مدت به عدد سالها در زمین ماندید (112)

 

قَالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِینَ ﴿112﴾

 

مى‏گویند یک روز یا پاره‏اى از یک روز ماندیم از شما گران [خود] بپرس (113)

 

قَالُوا لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ فَاسْأَلْ الْعَادِّینَ ﴿113﴾

 

مى‏فرماید جز اندکى درنگ نکردید کاش شما مى‏دانستید (114)

 

قَالَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا لَّوْ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿114﴾

 

آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریده‏ایم و اینکه شما به سوى ما بازگردانیده نمى‏شوید (115)

 

أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ ﴿115﴾

 

پس والاست‏خدا فرمانرواى برحق خدایى جز او نیست [اوست] پروردگار عرش گرانمایه (116)

 

فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَرِیمِ ﴿116﴾

 

و هر کس با خدا معبود دیگرى بخواند براى آن برهانى نخواهد داشت و حسابش فقط با پروردگارش مى‏باشد در حقیقت کافران رستگار نمى‏شوند (117)

 

وَمَن یَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِندَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الْکَافِرُونَ ﴿117﴾

 

و بگو پروردگارا ببخشاى و رحمت کن [که] تو بهترین بخشایندگانى (118)

 

وَقُل رَّبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ ﴿118﴾

 

  • .::::. مـــــــــهـــــــــدی قــــــــــادی.::::.
۲۲
مرداد
۹۱

 

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

 

[این] سوره‏اى است که آن را نازل و آن را فرض گردانیدیم و در آن آیاتى روشن فرو فرستادیم باشد که شما پند پذیرید (1)

 

سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِیهَا آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لَّعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ﴿1﴾

 

به هر زن زناکار و مرد زناکارى صد تازیانه بزنید و اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید در [کار] دین خدا نسبت به آن دو دلسوزى نکنید و باید گروهى از مؤمنان در کیفر آن دو حضور یابند (2)

 

الزَّانِیَةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْکُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَلْیَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿2﴾

 

مرد زناکار جز زن زناکار یا مشرک را به همسرى نگیرد و زن زناکار جز مرد زناکار یا مشرک را به زنى نگیرد و بر مؤمنان این [امر] حرام گردیده است (3)

 

الزَّانِی لَا یَنکِحُ إلَّا زَانِیَةً أَوْ مُشْرِکَةً وَالزَّانِیَةُ لَا یَنکِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِکٌ وَحُرِّمَ ذَلِکَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ ﴿3﴾

 

و کسانى که نسبت زنا به زنان شوهردار مى‏دهند سپس چهار گواه نمى‏آورند هشتاد تازیانه به آنان بزنید و هیچگاه شهادتى از آنها نپذیرید و اینانند که خود فاسقند (4)

 

وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿4﴾

 

مگر کسانى که بعد از آن [بهتان] توبه کرده و به صلاح آمده باشند که خدا البته آمرزنده مهربان است (5)

 

إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَلِکَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿5﴾

 

و کسانى که به همسران خود نسبت زنا مى‏دهند و جز خودشان گواهانى [دیگر] ندارند هر یک از آنان [باید] چهار بار به خدا سوگند یاد کند که او قطعا از راستگویان است (6)

 

وَالَّذِینَ یَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ یَکُن لَّهُمْ شُهَدَاء إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِینَ ﴿6﴾

 

و [گواهى در دفعه] پنجم این است که [شوهر بگوید] لعنت‏خدا بر او باد اگر از دروغگویان باشد (7)

 

وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَیْهِ إِن کَانَ مِنَ الْکَاذِبِینَ وَیَدْرَأُ ﴿7﴾

 

و از [زن] کیفر ساقط مى‏شود در صورتى که چهار بار به خدا سوگند یاد کند که [شوهر] او جدا از دروغگویان است (8)

 

عَنْهَا الْعَذَابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْکَاذِبِینَ ﴿8﴾

 

و [گواهى] پنجم آنکه خشم خدا بر او باد اگر [شوهرش] از راستگویان باشد (9)

 

وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَیْهَا إِن کَانَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿9﴾

 

و اگر فضل و رحمت‏خدا بر شما نبود و اینکه خدا توبه‏پذیر سنجیده‏کار است [رسوا مى‏شدید] (10)

 

وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَکِیمٌ ﴿10﴾

 

در حقیقت کسانى که آن بهتان [داستان افک] را [در میان] آوردند دسته‏اى از شما بودند آن [تهمت] را شرى براى خود تصور مکنید بلکه براى شما در آن مصلحتى [بوده] است براى هر مردى از آنان [که در این کار دست داشته] همان گناهى است که مرتکب شده است و آن کس از ایشان که قسمت عمده آن را به گردن گرفته است عذابى سخت‏خواهد داشت (11)

 

إِنَّ الَّذِینَ جَاؤُوا بِالْإِفْکِ عُصْبَةٌ مِّنکُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَّکُم بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ لِکُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اکْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِی تَوَلَّى کِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿11﴾

 

چرا هنگامى که آن [بهتان] را شنیدید مردان و زنان مؤمن گمان نیک به خود نبردند و نگفتند این بهتانى آشکار است (12)

 

لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْکٌ مُّبِینٌ ﴿12﴾

 

چرا چهار گواه بر [صحت] آن [بهتان] نیاوردند پس چون گواهان [لازم] را نیاورده‏اند اینانند که نزد خدا دروغگویانند (13)

 

لَوْلَا جَاؤُوا عَلَیْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء فَإِذْ لَمْ یَأْتُوا بِالشُّهَدَاء فَأُوْلَئِکَ عِندَ اللَّهِ هُمُ الْکَاذِبُونَ ﴿13﴾

 

و اگر فضل خدا و رحمتش در دنیا و آخرت بر شما نبود قطعا به [سزاى] آنچه در آن به دخالت پرداختید به شما عذابى بزرگ مى‏رسید (14)

 

وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّکُمْ فِی مَا أَفَضْتُمْ فِیهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿14﴾

 

آنگاه که آن [بهتان] را از زبان یکدیگر مى‏گرفتید و با زبانهاى خود چیزى را که بدان علم نداشتید مى‏گفتید و مى‏پنداشتید که کارى سهل و ساده است با اینکه آن [امر] نزد خدا بس بزرگ بود (15)

 

إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِکُم مَّا لَیْسَ لَکُم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَیِّنًا وَهُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِیمٌ ﴿15﴾

 

و [گر نه] چرا وقتى آن را شنیدید نگفتید براى ما سزاوار نیست که در این [موضوع] سخن گوییم [خداوندا] تو منزهى این بهتانى بزرگ است (16)

 

وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا یَکُونُ لَنَا أَن نَّتَکَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَکَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِیمٌ ﴿16﴾

 

خدا اندرزتان مى‏دهد که هیچ گاه دیگر مثل آن را اگر مؤمنید تکرار نکنید (17)

 

یَعِظُکُمُ اللَّهُ أَن تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ﴿17﴾

 

و خدا براى شما آیات [خود] را بیان مى‏کند و خدا داناى سنجیده‏کار است (18)

 

وَیُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿18﴾

 

کسانى که دوست دارند که زشتکارى در میان آنان که ایمان آورده‏اند شیوع پیدا کند براى آنان در دنیا و آخرت عذابى پر درد خواهد بود و خدا[ست که] مى‏داند و شما نمى‏دانید (19)

 

إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿19﴾

 

و اگر فضل و رحمت‏خدا بر شما نبود و اینکه خدا رئوف و مهربان است [مجازات سختى در انتظارتان بود] (20)

 

وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّه رَؤُوفٌ رَحِیمٌ ﴿20﴾

 

اى کسانى که ایمان آورده‏اید پاى از پى گامهاى شیطان منهید و هر کس پاى بر جاى گامهاى شیطان نهد [بداند که] او به زشتکارى و ناپسند وامى‏دارد و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود هرگز هیچ کس از شما پاک نمى‏شد ولى [این] خداست که هر کس را بخواهد پاک مى‏گرداند و خدا[ست که] شنواى داناست (21)

 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَکَا مِنکُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَکِنَّ اللَّهَ یُزَکِّی مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿21﴾

 

و سرمایه‏داران و فراخ‏دولتان شما نباید از دادن [مال] به خویشاوندان و تهیدستان و مهاجران راه خدا دریغ ورزند و باید عفو کنند و گذشت نمایند مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید و خدا آمرزنده مهربان است (22)

 

وَلَا یَأْتَلِ أُوْلُوا الْفَضْلِ مِنکُمْ وَالسَّعَةِ أَن یُؤْتُوا أُوْلِی الْقُرْبَى وَالْمَسَاکِینَ وَالْمُهَاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿22﴾

 

بى‏گمان کسانى که به زنان پاکدامن بى‏خبر [از همه جا] و با ایمان نسبت زنا مى‏دهند در دنیا و آخرت لعنت‏شده‏اند و براى آنها عذابى سخت‏خواهد بود (23)

 

إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿23﴾

 

در روزى که زبان و دستها و پاهایشان بر ضد آنان براى آنچه انجام مى‏دادند شهادت مى‏دهند (24)

 

یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿24﴾

 

آن روز خدا جزاى شایسته آنان را به طور کامل مى‏دهد و خواهند دانست که خدا همان حقیقت آشکار است (25)

 

یَوْمَئِذٍ یُوَفِّیهِمُ اللَّهُ دِینَهُمُ الْحَقَّ وَیَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِینُ ﴿25﴾

 

زنان پلید براى مردان پلیدند و مردان پلید براى زنان پلید و زنان پاک براى مردان پاکند و مردان پاک براى زنان پاک اینان از آنچه در باره ایشان مى‏گویند بر کنارند براى آنان آمرزش و روزى نیکو خواهد بود (26)

 

الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ أُوْلَئِکَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ ﴿26﴾

 

اى کسانى که ایمان آورده‏اید به خانه‏هایى که خانه‏هاى شما نیست داخل مشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام گویید این براى شما بهتر است باشد که پند گیرید (27)

 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتًا غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ﴿27﴾

 

و اگر کسى را در آن نیافتید پس داخل آن مشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر به شما گفته شد برگردید برگردید که آن براى شما سزاوارتر است و خدا به آنچه انجام مى‏دهید داناست (28)

 

فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فِیهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتَّى یُؤْذَنَ لَکُمْ وَإِن قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکَى لَکُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ ﴿28﴾

 

بر شما گناهى نیست که به خانه‏هاى غیرمسکونى که در آنها براى شما استفاده‏اى است داخل شوید و خدا آنچه را آشکار و آنچه را پنهان مى‏دارید مى‏داند (29)

 

لَّیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَن تَدْخُلُوا بُیُوتًا غَیْرَ مَسْکُونَةٍ فِیهَا مَتَاعٌ لَّکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَکْتُمُونَ ﴿29﴾

 

به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و پاکدامنى ورزند که این براى آنان پاکیزه‏تر است زیرا خدا به آنچه مى‏کنند آگاه است (30)

 

قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ ﴿30﴾

 

و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنى ورزند و زیورهاى خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که طبعا از آن پیداست و باید روسرى خود را بر سینه خویش [فرو] اندازند و زیورهایشان را جز براى شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [همکیش] خود یا کنیزانشان یا خدمتکاران مرد که [از زن] بى‏نیازند یا کودکانى که بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نکرده‏اند آشکار نکنند و پاهاى خود را [به گونه‏اى به زمین] نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته مى‏دارند معلوم گردد اى مؤمنان همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید (31)

 

وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿31﴾

 

بى‏همسران خود و غلامان و کنیزان درستکارتان را همسر دهید اگر تنگدستند خداوند آنان را از فضل خویش بى‏نیاز خواهد کرد و خدا گشایشگر داناست (32)

 

وَأَنکِحُوا الْأَیَامَى مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ﴿32﴾

 

و کسانى که [وسیله] زناشویى نمى‏یابند باید عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خویش بى‏نیاز گرداند و از میان غلامانتان کسانى که در صددند با قرارداد کتبى خود را آزاد کنند اگر در آنان خیرى [و توانایى پرداخت مال] مى‏یابید قرار بازخرید آنها را بنویسید و از آن مالى که خدا به شما داده است به ایشان بدهید [تا تدریجا خود را آزاد کنند] و کنیزان خود را در صورتى که تمایل به پاکدامنى دارند براى اینکه متاع زندگى دنیا را بجویید به زنا وادار مکنید و هر کس آنان را به زور وادار کند در حقیقت‏خدا پس از اجبار نمودن ایشان [نسبت به آنها] آمرزنده مهربان است (33)

 

وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّى یُغْنِیَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَالَّذِینَ یَبْتَغُونَ الْکِتَابَ مِمَّا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ فَکَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِیهِمْ خَیْرًا وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاکُمْ وَلَا تُکْرِهُوا فَتَیَاتِکُمْ عَلَى الْبِغَاء إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَمَن یُکْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ إِکْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿33﴾

 

و قطعا به سوى شما آیاتى روشنگر و خبرى از کسانى که پیش از شما روزگار به سر برده‏اند و موعظه‏اى براى اهل تقوا فرود آورده‏ایم (34)

 

وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَیْکُمْ آیَاتٍ مُّبَیِّنَاتٍ وَمَثَلًا مِّنَ الَّذِینَ خَلَوْا مِن قَبْلِکُمْ وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِینَ ﴿34﴾

 

خدا نور آسمانها و زمین است مثل نور او چون چراغدانى است که در آن چراغى و آن چراغ در شیشه‏اى است آن شیشه گویى اخترى درخشان است که از درخت‏ خجسته زیتونى که نه شرقى است و نه غربى افروخته مى‏شود نزدیک است که روغنش هر چند بدان آتشى نرسیده باشد روشنى بخشد روشنى بر روى روشنى است‏ خدا هر که را بخواهد با نور خویش هدایت مى‏کند و این مثلها را خدا براى مردم مى‏زند و خدا به هر چیزى داناست (35)

 

اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونِةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿35﴾

 

در خانه‏هایى که خدا رخصت داده که [قدر و منزلت] آنها رفعت‏ یابد و نامش در آنها یاد شود در آن [خانه]ها هر بامداد و شامگاه او را نیایش مى‏کنند (36)

 

فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿36﴾

 

مردانى که نه تجارت و نه داد و ستدى آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زکات به خود مشغول نمى‏دارد و از روزى که دلها و دیده‏ها در آن زیرورو مى‏شود مى‏هراسند (37)

 

رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاء الزَّکَاةِ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ﴿37﴾

 

تا خدا بهتر از آنچه انجام مى‏دادند به ایشان جزا دهد و از فضل خود بر آنان بیفزاید و خدا[ست که] هر که را بخواهد بى‏حساب روزى مى‏دهد (38)

 

لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَیَزِیدَهُم مِّن فَضْلِهِ وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ ﴿38﴾

 

و کسانى که کفر ورزیدند کارهایشان چون سرابى در زمینى هموار است که تشنه آن را آبى مى‏پندارد تا چون بدان رسد آن را چیزى نیابد و خدا را نزد خویش یابد و حسابش را تمام به او دهد و خدا زودشمار است (39)

 

وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ کَسَرَابٍ بِقِیعَةٍ یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاء حَتَّى إِذَا جَاءهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِندَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ وَاللَّهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ ﴿39﴾

 

یا [کارهایشان] مانند تاریکیهایى است که در دریایى ژرف است که موجى آن را مى‏پوشاند [و] روى آن موجى [دیگر] است [و] بالاى آن ابرى است تاریکیهایى است که بعضى بر روى بعضى قرار گرفته است هر گاه [غرقه] دستش را بیرون آورد به زحمت آن را مى‏بیند و خدا به هر کس نورى نداده باشد او را هیچ نورى نخواهد بود (40)

 

أَوْ کَظُلُمَاتٍ فِی بَحْرٍ لُّجِّیٍّ یَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَرَاهَا وَمَن لَّمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ ﴿40﴾

 

آیا ندانسته‏اى که هر که [و هر چه] در آسمانها و زمین است براى خدا تسبیح مى‏گویند و پرندگان [نیز] در حالى که در آسمان پر گشوده‏اند [تسبیح او مى‏گویند] همه ستایش و نیایش خود را مى‏دانند و خدا به آنچه مى‏کنند داناست (41)

 

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِیحَهُ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ ﴿41﴾

 

و فرمانروایى آسمانها و زمین از آن خداست و بازگشت [همه] به سوى خداست (42)

 

وَلِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ ﴿42﴾

 

آیا ندانسته‏اى که خدا[ست که] ابر را به آرامى مى‏راند سپس میان [اجزاء] آن پیوند مى‏دهد آنگاه آن را متراکم مى‏سازد پس دانه‏هاى باران را مى‏بینى که از خلال آن بیرون مى‏آید و [خداست که] از آسمان از کوههایى [از ابر یخ‏زده] که در آنجاست تگرگى فرو مى‏ریزد و هر که را بخواهد بدان گزند مى‏رساند و آن را از هر که بخواهد باز مى‏دارد نزدیک است روشنى برقش چشمها را بب ر د (43)

 

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُزْجِی سَحَابًا ثُمَّ یُؤَلِّفُ بَیْنَهُ ثُمَّ یَجْعَلُهُ رُکَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ وَیُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مِن جِبَالٍ فِیهَا مِن بَرَدٍ فَیُصِیبُ بِهِ مَن یَشَاءُ وَیَصْرِفُهُ عَن مَّن یَشَاءُ یَکَادُ سَنَا بَرْقِهِ یَذْهَبُ بِالْأَبْصَارِ ﴿43﴾

 

خداست که شب و روز را با هم جابجا مى‏کند قطعا در این [تبدیل] براى دیده‏وران [درس] عبرتى است (44)

 

یُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لِّأُوْلِی الْأَبْصَارِ ﴿44﴾

 

و خداست که هر جنبنده‏اى را [ابتدا] از آبى آفرید پس پاره‏اى از آنها بر روى شکم راه مى‏روند و پاره‏اى از آنها بر روى دو پا و بعضى از آنها بر روى چهار [پا] راه مى‏روند خدا هر چه بخواهد مى‏آفریند در حقیقت‏خدا بر هر چیزى تواناست (45)

 

وَاللَّهُ خَلَقَ کُلَّ دَابَّةٍ مِن مَّاء فَمِنْهُم مَّن یَمْشِی عَلَى بَطْنِهِ وَمِنْهُم مَّن یَمْشِی عَلَى رِجْلَیْنِ وَمِنْهُم مَّن یَمْشِی عَلَى أَرْبَعٍ یَخْلُقُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿45﴾

 

قطعا آیاتى روشنگر فرود آورده‏ایم و خدا هر که را بخواهد به راه راست هدایت مى‏کند (46)

 

لَقَدْ أَنزَلْنَا آیَاتٍ مُّبَیِّنَاتٍ وَاللَّهُ یَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ﴿46﴾

 

و مى‏گویند به خدا و پیامبر [او] گرویدیم و اطاعت کردیم آنگاه دسته‏اى از ایشان پس از این [اقرار] روى برمى‏گردانند و آنان مؤمن نیستند (47)

 

وَیَقُولُونَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالرَّسُولِ وَأَطَعْنَا ثُمَّ یَتَوَلَّى فَرِیقٌ مِّنْهُم مِّن بَعْدِ ذَلِکَ وَمَا أُوْلَئِکَ بِالْمُؤْمِنِینَ ﴿47﴾

 

و چون به سوى خدا و پیامبر او خوانده شوند تا میان آنان داورى کند بناگاه دسته‏اى از آنها روى برمى‏تابند (48)

 

وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ إِذَا فَرِیقٌ مِّنْهُم مُّعْرِضُونَ ﴿48﴾

 

و اگر حق به جانب ایشان باشد به حال اطاعت به سوى او مى‏آیند (49)

 

وَإِن یَکُن لَّهُمُ الْحَقُّ یَأْتُوا إِلَیْهِ مُذْعِنِینَ ﴿49﴾

 

آیا در دلهایشان بیمارى است‏یا شک دارند یا از آن مى‏ترسند که خدا و فرستاده‏اش بر آنان ستم ورزند [نه] بلکه خودشان ستمکارند (50)

 

أَفِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ یَخَافُونَ أَن یَحِیفَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَرَسُولُهُ بَلْ أُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿50﴾

 

گفتار مؤمنان وقتى به سوى خدا و پیامبرش خوانده شوند تا میانشان داورى کند تنها این است که مى‏گویند شنیدیم و اطاعت کردیم اینانند که رستگارند (51)

 

إِنَّمَا کَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِینَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ أَن یَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿51﴾

 

و کسى که خدا و فرستاده او را فرمان برد و از خدا بترسد و از او پروا کند آنانند که خود کامیابند (52)

 

وَمَن یُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَخْشَ اللَّهَ وَیَتَّقْهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿52﴾

 

و با سوگندهاى سخت‏خود به خدا سوگند یاد کردند که اگر به آنان فرمان دهى بى شک [براى جهاد] بیرون خواهند آمد بگو سوگند مخورید اطاعتى پسندیده [بهتر است] که خدا به آنچه مى‏کنید داناست (53)

 

وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لَئِنْ أَمَرْتَهُمْ لَیَخْرُجُنَّ قُل لَّا تُقْسِمُوا طَاعَةٌ مَّعْرُوفَةٌ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿53﴾

 

بگو خدا و پیامبر را اطاعت کنید پس اگر پشت نمودید [بدانید که] بر عهده اوست آنچه تکلیف شده و بر عهده شماست آنچه موظف هستید و اگر اطاعتش کنید راه خواهید یافت و بر فرستاده [خدا] جز ابلاغ آشکار [ماموریتى] نیست (54)

 

قُلْ أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوا فَإِنَّمَا عَلَیْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَیْکُم مَّا حُمِّلْتُمْ وَإِن تُطِیعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ ﴿54﴾

 

خدا به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند وعده داده است که حتما آنان را در این سرزمین جانشین [خود] قرار دهد همان گونه که کسانى را که پیش از آنان بودند جانشین [خود] قرار داد و آن دینى را که برایشان پسندیده است به سودشان مستقر کند و بیمشان را به ایمنى مبدل گرداند [تا] مرا عبادت کنند و چیزى را با من شریک نگردانند و هر کس پس از آن به کفر گراید آنانند که نافرمانند (55)

 

وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿55﴾

 

و نماز را برپا کنید و زکات را بدهید و پیامبر [خدا] را فرمان برید تا مورد رحمت قرار گیرید (56)

 

وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ﴿56﴾

 

و مپندار کسانى که کفر ورزیدند [ما را] در زمین درمانده مى‏کنند جایگاهشان در آتش است و چه بد بازگشتگاهى است (57)

 

لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مُعْجِزِینَ فِی الْأَرْضِ وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَلَبِئْسَ الْمَصِیرُ ﴿57﴾

 

اى کسانى که ایمان آورده‏اید قطعا باید غلام و کنیزهاى شما و کسانى از شما که به [سن] بلوغ نرسیده‏اند سه بار در شبانه روز از شما کسب اجازه کنند پیش از نماز بامداد و نیمروز که جامه‏هاى خود را بیرون مى‏آورید و پس از نماز شامگاهان [این] سه هنگام برهنگى شماست نه بر شما و نه بر آنان گناهى نیست که غیر از این [سه هنگام] گرد یکدیگر بچرخید [و با هم معاشرت نمایید] خداوند آیات [خود] را این گونه براى شما بیان مى‏کند و خدا داناى سنجیده‏کار است (58)

 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنکُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَکُم مِّنَ الظَّهِیرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاء ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ وَلَا عَلَیْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَیْکُم بَعْضُکُمْ عَلَى بَعْضٍ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿58﴾

 

و چون کودکان شما به [سن] بلوغ رسیدند باید از شما کسب اجازه کنند همان گونه که آنان که پیش از ایشان بودند کسب اجازه کردند خدا آیات خود را این گونه براى شما بیان مى‏دارد و خدا داناى سنجیده‏کار است (59)

 

وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنکُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتَأْذِنُوا کَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿59﴾

 

و بر زنان از کار افتاده‏اى که [دیگر] امید زناشویى ندارند گناهى نیست که پوشش خود را کنار نهند [به شرطى که] زینتى را آشکار نکنند و عفت ورزیدن براى آنها بهتر است و خدا شنواى داناست (60)

 

وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء اللَّاتِی لَا یَرْجُونَ نِکَاحًا فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَن یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِینَةٍ وَأَن یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَّهُنَّ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿60﴾

 

بر نابینا و لنگ و بیمار و بر شما ایرادى نیست که از خانه‏هاى خودتان بخورید یا از خانه‏هاى پدرانتان یا خانه‏هاى مادرانتان یا خانه‏هاى برادرانتان یا خانه‏هاى خواهرانتان یا خانه‏هاى عموهایتان یا خانه‏هاى عمه‏هایتان یا خانه‏هاى داییهایتان یا خانه‏هاى خاله‏هایتان یا آن [خانه‏هایى] که کلیدهایش را در اختیار دارید یا [خانه] دوستتان [هم چنین] بر شما باکى نیست که با هم بخورید یا پراکنده پس چون به خانه‏هایى [که گفته شد] درآمدید به یکدیگر سلام کنید درودى که نزد خدا مبارک و خوش است‏خداوند آیات [خود] را این گونه براى شما بیان مى‏کند امید که بیندیشید (61)

 

لَیْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِیضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى أَنفُسِکُمْ أَن تَأْکُلُوا مِن بُیُوتِکُمْ أَوْ بُیُوتِ آبَائِکُمْ أَوْ بُیُوتِ أُمَّهَاتِکُمْ أَوْ بُیُوتِ إِخْوَانِکُمْ أَوْ بُیُوتِ أَخَوَاتِکُمْ أَوْ بُیُوتِ أَعْمَامِکُمْ أَوْ بُیُوتِ عَمَّاتِکُمْ أَوْ بُیُوتِ أَخْوَالِکُمْ أَوْ بُیُوتِ خَالَاتِکُمْ أَوْ مَا مَلَکْتُم مَّفَاتِحَهُ أَوْ صَدِیقِکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَن تَأْکُلُوا جَمِیعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُم بُیُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنفُسِکُمْ تَحِیَّةً مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُبَارَکَةً طَیِّبَةً کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُون ﴿61﴾

 

جز این نیست که مؤمنان کسانى‏اند که به خدا و پیامبرش گرویده‏اند و هنگامى که با او بر سر کارى اجتماع کردند تا از وى کسب اجازه نکنند نمى‏روند در حقیقت کسانى که از تو کسب اجازه مى‏کنند آنانند که به خدا و پیامبرش ایمان دارند پس چون براى برخى از کارهایشان از تو اجازه خواستند به هر کس از آنان که خواستى اجازه ده و برایشان آمرزش بخواه که خدا آمرزنده مهربان است (62)

 

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا کَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّى یَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَأْذِنُونَکَ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوکَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَن لِّمَن شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿62﴾

 

خطاب کردن پیامبر را در میان خود مانند خطاب کردن بعضى از خودتان به بعضى [دیگر] قرار مدهید خدا مى‏داند [چه] کسانى از شما دزدانه [از نزد او] مى‏گریزند پس کسانى که از فرمان او تمرد مى‏کنند بترسند که مبادا بلایى بدیشان رسد یا به عذابى دردناک گرفتار شوند (63)

 

لَا تَجْعَلُوا دُعَاء الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعَاء بَعْضِکُم بَعْضًا قَدْ یَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِینَ یَتَسَلَّلُونَ مِنکُمْ لِوَاذًا فَلْیَحْذَرِ الَّذِینَ یُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَن تُصِیبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ یُصِیبَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿63﴾

 

هش‏دار که آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست به یقین آنچه را که بر آنید مى‏داند و روزى که به سوى او بازگردانیده مى‏شوند آنان را [از حقیقت] آنچه انجام داده‏اند خبر مى‏دهد و خدا به هر چیزى داناست (64)

 

أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قَدْ یَعْلَمُ مَا أَنتُمْ عَلَیْهِ وَیَوْمَ یُرْجَعُونَ إِلَیْهِ فَیُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿64﴾

 

  • .::::. مـــــــــهـــــــــدی قــــــــــادی.::::.
۲۲
مرداد
۹۱

 

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

 

بزرگ [و خجسته] است کسى که بر بنده خود فرقان [=کتاب جداسازنده حق از باطل] را نازل فرمود تا براى جهانیان هشداردهنده‏اى باشد (1)

 

تَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیرًا ﴿1﴾

 

همان کس که فرمانروایى آسمانها و زمین از آن اوست و فرزندى اختیار نکرده و براى او شریکى در فرمانروایى نبوده است و هر چیزى را آفریده و بدان گونه که درخور آن بوده اندازه‏گیرى کرده است (2)

 

الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَمْ یَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ یَکُن لَّهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَخَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیرًا ﴿2﴾

 

و به جاى او خدایانى براى خود گرفته‏اند که چیزى را خلق نمى‏کنند و خود خلق شده‏اند و براى خود نه زیانى را در اختیار دارند و نه سودى را و نه مرگى را در اختیار دارند و نه حیاتى و نه رستاخیزى را (3)

 

وَاتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً لَّا یَخْلُقُونَ شَیْئًا وَهُمْ یُخْلَقُونَ وَلَا یَمْلِکُونَ لِأَنفُسِهِمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَلَا یَمْلِکُونَ مَوْتًا وَلَا حَیَاةً وَلَا نُشُورًا ﴿3﴾

 

و کسانى که کفر ورزیدند گفتند این [کتاب] جز دروغى که آن را بربافته [چیزى] نیست و گروهى دیگر او را بر آن یارى کرده‏اند و قطعا [با چنین نسبتى] ظلم و بهتانى به پیش آوردند (4)

 

وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْکٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاؤُوا ظُلْمًا وَزُورًا ﴿4﴾

 

و گفتند افسانه‏هاى پیشینیان است که آنها را براى خود نوشته و صبح و شام بر او املا مى‏شود (5)

 

وَقَالُوا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ اکْتَتَبَهَا فَهِیَ تُمْلَى عَلَیْهِ بُکْرَةً وَأَصِیلًا ﴿5﴾

 

بگو آن را کسى نازل ساخته است که راز نهانها را در آسمانها و زمین مى‏داند و هموست که همواره آمرزنده مهربان است (6)

 

قُلْ أَنزَلَهُ الَّذِی یَعْلَمُ السِّرَّ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا ﴿6﴾

 

و گفتند این چه پیامبرى است که غذا مى‏خورد و در بازارها راه مى‏رود چرا فرشته‏اى به سوى او نازل نشده تا همراه وى هشداردهنده باشد (7)

 

وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعَامَ وَیَمْشِی فِی الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مَلَکٌ فَیَکُونَ مَعَهُ نَذِیرًا ﴿7﴾

 

یا گنجى به طرف او افکنده نشده یا باغى ندارد که از [بار و ب ر] آن بخورد و ستمکاران گفتند جز مردى افسون‏شده را دنبال نمى‏کنید (8)

 

أَوْ یُلْقَى إِلَیْهِ کَنزٌ أَوْ تَکُونُ لَهُ جَنَّةٌ یَأْکُلُ مِنْهَا وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَّسْحُورًا ﴿8﴾

 

بنگر چگونه براى تو مثلها زدند و گمراه شدند در نتیجه نمى‏توانند راهى بیابند (9)

 

انظُرْ کَیْفَ ضَرَبُوا لَکَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا یَسْتَطِیعُونَ سَبِیلًا ﴿9﴾

 

بزرگ [و خجسته] است کسى که اگر بخواهد بهتر از این را براى تو قرار مى‏دهد باغهایى که جویبارها از زیر [درختان] آن روان خواهد بود و براى تو کاخها پدید مى‏آورد (10)

 

تَبَارَکَ الَّذِی إِن شَاء جَعَلَ لَکَ خَیْرًا مِّن ذَلِکَ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَیَجْعَل لَّکَ قُصُورًا ﴿10﴾

 

[نه] بلکه [آنها] رستاخیز را دروغ خواندند و براى هر کس که رستاخیز را دروغ خواند آتش سوزان آماده کرده‏ایم (11)

 

بَلْ کَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَأَعْتَدْنَا لِمَن کَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِیرًا ﴿11﴾

 

چون [دوزخ] از فاصله‏اى دور آنان را ببیند خشم و خروشى از آن مى‏شنوند (12)

 

إِذَا رَأَتْهُم مِّن مَّکَانٍ بَعِیدٍ سَمِعُوا لَهَا تَغَیُّظًا وَزَفِیرًا ﴿12﴾

 

و چون آنان را در تنگنایى از آن به زنجیر کشیده بیندازند آنجاست که مرگ [خود] را مى‏خواهند (13)

 

وَإِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَکَانًا ضَیِّقًا مُقَرَّنِینَ دَعَوْا هُنَالِکَ ثُبُورًا ﴿13﴾

 

امروز یک بار هلاک [خود] را مخواهید و بسیار هلاک [خود] را بخواهید (14)

 

لَا تَدْعُوا الْیَوْمَ ثُبُورًا وَاحِدًا وَادْعُوا ثُبُورًا کَثِیرًا ﴿14﴾

 

بگو آیا این [عقوبت] بهتر است‏یا بهشت جاویدان که به پرهیزگاران وعده داده شده است که پاداش و سرانجام آنان است (15)

 

قُلْ أَذَلِکَ خَیْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ کَانَتْ لَهُمْ جَزَاء وَمَصِیرًا ﴿15﴾

 

جاودانه هر چه بخواهند در آنجا دارند پروردگار تو مسؤول [تحقق] این وعده است (16)

 

لَهُمْ فِیهَا مَا یَشَاؤُونَ خَالِدِینَ کَانَ عَلَى رَبِّکَ وَعْدًا مَسْؤُولًا ﴿16﴾

 

و روزى که آنان را با آنچه به جاى خدا مى‏پرستند محشور مى‏کند پس مى‏فرماید آیا شما این بندگان مرا به بیراهه کشاندید یا خود گمراه شدند (17)

 

وَیَوْمَ یَحْشُرُهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَیَقُولُ أَأَنتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِی هَؤُلَاء أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِیلَ ﴿17﴾

 

مى‏گویند منزهى تو ما را نسزد که جز تو دوستى براى خود بگیریم ولى تو آنان و پدرانشان را برخوردار کردى تا [آنجا که] یاد [تو] را فراموش کردند و گروهى هلاک‏شده بودند (18)

 

قَالُوا سُبْحَانَکَ مَا کَانَ یَنبَغِی لَنَا أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِکَ مِنْ أَوْلِیَاء وَلَکِن مَّتَّعْتَهُمْ وَآبَاءهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّکْرَ وَکَانُوا قَوْمًا بُورًا ﴿18﴾

 

قطعا [خدایانتان] در آنچه مى‏گفتید شما را تکذیب کردند در نتیجه نه مى‏توانید [عذاب را از خود] دفع کنید و نه [خود را] یارى نمایید و هر کس از شما شرک ورزد عذابى سهمگین به او مى‏چشانیم (19)

 

فَقَدْ کَذَّبُوکُم بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسْتَطِیعُونَ صَرْفًا وَلَا نَصْرًا وَمَن یَظْلِم مِّنکُمْ نُذِقْهُ عَذَابًا کَبِیرًا ﴿19﴾

 

و پیش از تو پیامبران [خود] را نفرستادیم جز اینکه آنان [نیز] غذا مى‏خوردند و در بازارها راه مى‏رفتند و برخى از شما را براى برخى دیگر [وسیله] آزمایش قرار دادیم آیا شکیبایى مى‏کنید و پروردگار تو همواره بیناست (20)

 

وَما أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ مِنَ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَیَأْکُلُونَ الطَّعَامَ وَیَمْشُونَ فِی الْأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَکُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَکَانَ رَبُّکَ بَصِیرًا ﴿20﴾

 

و کسانى که به لقاى ما امید ندارند گفتند چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند یا پروردگارمان را نمى‏بینیم قطعا در مورد خود تکبر ورزیدند و سخت‏سرکشى کردند (21)

 

وَقَالَ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءنَا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَیْنَا الْمَلَائِکَةُ أَوْ نَرَى رَبَّنَا لَقَدِ اسْتَکْبَرُوا فِی أَنفُسِهِمْ وَعَتَوْ عُتُوًّا کَبِیرًا ﴿21﴾

 

روزى که فرشتگان را ببینند آن روز براى گناهکاران بشارتى نیست و مى‏گویند دور و ممنوع [آید از رحمت‏خدا] (22)

 

یَوْمَ یَرَوْنَ الْمَلَائِکَةَ لَا بُشْرَى یَوْمَئِذٍ لِّلْمُجْرِمِینَ وَیَقُولُونَ حِجْرًا مَّحْجُورًا ﴿22﴾

 

و به هر گونه کارى که کرده‏اند مى‏پردازیم و آن را [چون] گ ردى پراکنده مى‏سازیم (23)

 

وَقَدِمْنَا إِلَى مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاء مَّنثُورًا ﴿23﴾

 

آن روز جایگاه اهل بهشت بهتر و استراحتگاهشان نیکوتر است (24)

 

أَصْحَابُ الْجَنَّةِ یَوْمَئِذٍ خَیْرٌ مُّسْتَقَرًّا وَأَحْسَنُ مَقِیلًا ﴿24﴾

 

و روزى که آسمان با ابرى سپید از هم مى‏شکافد و فرشتگان نزول یابند (25)

 

وَیَوْمَ تَشَقَّقُ السَّمَاء بِالْغَمَامِ وَنُزِّلَ الْمَلَائِکَةُ تَنزِیلًا ﴿25﴾

 

آن روز فرمانروایى بحق از آن [خداى] رحمان است و روزى است که بر کافران بسى دشوار است (26)

 

الْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمَنِ وَکَانَ یَوْمًا عَلَى الْکَافِرِینَ عَسِیرًا ﴿26﴾

 

و روزى است که ستمکار دستهاى خود را مى‏گزد [و] مى‏گوید اى کاش با پیامبر راهى برمى‏گرفتم (27)

 

وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا ﴿27﴾

 

اى واى کاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم (28)

 

یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا ﴿28﴾

 

او [بود که] مرا به گمراهى کشانید پس از آنکه قرآن به من رسیده بود و شیطان همواره فروگذارنده انسان است (29)

 

لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءنِی وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا ﴿29﴾

 

و پیامبر [خدا] گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند (30)

 

وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﴿30﴾

 

و این گونه براى هر پیامبرى دشمنى از گناهکاران قرار دادیم و همین بس که پروردگارت راهبر و یاور توست (31)

 

وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا مِّنَ الْمُجْرِمِینَ وَکَفَى بِرَبِّکَ هَادِیًا وَنَصِیرًا ﴿31﴾

 

و کسانى که کافر شدند گفتند چرا قرآن یکجا بر او نازل نشده است این گونه [ما آن را به تدریج نازل کردیم] تا قلبت را به وسیله آن استوار گردانیم و آن را به آرامى [بر تو] خواندیم (32)

 

وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً کَذَلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَکَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِیلًا ﴿32﴾

 

و براى تو مثلى نیاوردند مگر آنکه [ما] حق را با نیکوترین بیان براى تو آوردیم (33)

 

وَلَا یَأْتُونَکَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاکَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِیرًا ﴿33﴾

 

کسانى که به رو درافتاده به سوى جهنم رانده مى‏شوند آنان بدترین جاى و گم‏ترین راه را دارند (34)

 

الَّذِینَ یُحْشَرُونَ عَلَى وُجُوهِهِمْ إِلَى جَهَنَّمَ أُوْلَئِکَ شَرٌّ مَّکَانًا وَأَضَلُّ سَبِیلًا ﴿34﴾

 

و به یقین [ما] به موسى کتاب [آسمانى] عطا کردیم و برادرش هارون را همراه او دستیار[ش] گردانیدیم (35)

 

وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَجَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِیرًا ﴿35﴾

 

پس گفتیم هر دو به سوى قومى که نشانه‏هاى ما را به دروغ گرفتند بروید پس [ما] آنان را به سختى هلاک نمودیم (36)

 

فَقُلْنَا اذْهَبَا إِلَى الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا فَدَمَّرْنَاهُمْ تَدْمِیرًا ﴿36﴾

 

و قوم نوح را آنگاه که پیامبران [خدا] را تکذیب کردند غرقشان ساختیم و آنان را براى [همه] مردم عبرتى گردانیدیم و براى ستمکاران عذابى پر درد آماده کرده‏ایم (37)

 

وَقَوْمَ نُوحٍ لَّمَّا کَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْنَاهُمْ وَجَعَلْنَاهُمْ لِلنَّاسِ آیَةً وَأَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِینَ عَذَابًا أَلِیمًا ﴿37﴾

 

و [نیز] عادیان و ثمودیان و اصحاب رس و نسلهاى بسیارى میان این [جماعتها] را [هلاک کردیم] (38)

 

وَعَادًا وَثَمُودَ وَأَصْحَابَ الرَّسِّ وَقُرُونًا بَیْنَ ذَلِکَ کَثِیرًا ﴿38﴾

 

و براى همه آنان مثلها زدیم و همه را زیر و ز ب ر کردیم (39)

 

وَکُلًّا ضَرَبْنَا لَهُ الْأَمْثَالَ وَکُلًّا تَبَّرْنَا تَتْبِیرًا ﴿39﴾

 

و قطعا بر شهرى که باران بلا بر آن بارانده شد گذشته‏اند مگر آن را ندیده‏اند [چرا] ولى امید به زنده‏شدن ندارند (40)

 

وَلَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْیَةِ الَّتِی أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَفَلَمْ یَکُونُوا یَرَوْنَهَا بَلْ کَانُوا لَا یَرْجُونَ نُشُورًا ﴿40﴾

 

و چون تو را ببینند جز به ریشخندت نگیرند [که] آیا این همان کسى است که خدا او را به رسالت فرستاده است (41)

 

وَإِذَا رَأَوْکَ إِن یَتَّخِذُونَکَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِی بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا ﴿41﴾

 

چیزى نمانده بود که ما را از خدایانمان اگر بر آن ایستادگى نمى‏کردیم منحرف کند و هنگامى که عذاب را مى‏بینند به زودى خواهند دانست چه کسى گمراه‏تر است (42)

 

إِن کَادَ لَیُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَن صَبَرْنَا عَلَیْهَا وَسَوْفَ یَعْلَمُونَ حِینَ یَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِیلًا ﴿42﴾

 

آیا آن کس که هواى [نفس] خود را معبود خویش گرفته است دیدى آیا [مى‏توانى] ضامن او باشى (43)

 

أَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلًا ﴿43﴾

 

یا گمان دارى که بیشترشان مى‏شنوند یا مى‏اندیشند آنان جز مانند ستوران نیستند بلکه گمراه‏ترند (44)

 

أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا ﴿44﴾

 

آیا ندیده‏اى که پروردگارت چگونه سایه را گسترده است و اگر مى‏خواست آن را ساکن قرار مى‏داد آنگاه خورشید را بر آن دلیل گردانیدیم (45)

 

أَلَمْ تَرَ إِلَى رَبِّکَ کَیْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاء لَجَعَلَهُ سَاکِنًا ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَیْهِ دَلِیلًا ﴿45﴾

 

سپس آن [سایه] را اندک اندک به سوى خود بازمى‏گیریم (46)

 

ثُمَّ قَبَضْنَاهُ إِلَیْنَا قَبْضًا یَسِیرًا ﴿46﴾

 

و اوست کسى که شب را براى شما پوششى قرار داد و خواب را [مایه] آرامشى و روز را زمان برخاستن [شما] گردانید (47)

 

وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِبَاسًا وَالنَّوْمَ سُبَاتًا وَجَعَلَ النَّهَارَ نُشُورًا ﴿47﴾

 

و اوست آن کس که بادها را نویدى پیشاپیش رحمت‏خویش [=باران] فرستاد و از آسمان آبى پاک فرود آوردیم (48)

 

وَهُوَ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیَاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا ﴿48﴾

 

تا به وسیله آن سرزمینى پژمرده را زنده گردانیم و آن را به آنچه خلق کرده‏ایم از دامها و انسانهاى بسیار بنوشانیم (49)

 

لِنُحْیِیَ بِهِ بَلْدَةً مَّیْتًا وَنُسْقِیَهُ مِمَّا خَلَقْنَا أَنْعَامًا وَأَنَاسِیَّ کَثِیرًا ﴿49﴾

 

و قطعا آن [پند] را میان آنان گوناگون ساختیم تا توجه پیدا کنند و[لى ] بیشتر مردم جز ناسپاسى نخواستند (50)

 

وَلَقَدْ صَرَّفْنَاهُ بَیْنَهُمْ لِیَذَّکَّرُوا فَأَبَى أَکْثَرُ النَّاسِ إِلَّا کُفُورًا ﴿50﴾

 

و اگر مى‏خواستیم قطعا در هر شهرى هشداردهنده‏اى برمى‏انگیختیم (51)

 

وَلَوْ شِئْنَا لَبَعَثْنَا فِی کُلِّ قَرْیَةٍ نَذِیرًا ﴿51﴾

 

پس از کافران اطاعت مکن و با [الهام گرفتن از] قرآن با آنان به جهادى بزرگ بپرداز (52)

 

فَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا ﴿52﴾

 

و اوست کسى که دو دریا را موج‏زنان به سوى هم روان کرد این یکى شیرین [و] گوارا و آن یکى شور [و] تلخ است و میان آن دو مانع و حریمى استوار قرار داد (53)

 

وَهُوَ الَّذِی مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَیْنَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَّحْجُورًا ﴿53﴾

 

و اوست کسى که از آب بشرى آفرید و او را [داراى خویشاوندى] نسبى و دامادى قرار داد و پروردگار تو همواره تواناست (54)

 

وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْمَاء بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَکَانَ رَبُّکَ قَدِیرًا ﴿54﴾

 

و غیر از خدا چیزى را مى‏پرستند که نه سودشان مى‏دهد و نه زیانشان مى‏رساند و کافر همواره در برابر پروردگار خود همپشت [شیطان] است (55)

 

وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَنفَعُهُمْ وَلَا یَضُرُّهُمْ وَکَانَ الْکَافِرُ عَلَى رَبِّهِ ظَهِیرًا ﴿55﴾

 

و تو را جز بشارتگر و بیم‏دهنده نفرستادیم (56)

 

وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِیرًا ﴿56﴾

 

بگو بر این [رسالت] اجرى از شما طلب نمى‏کنم جز اینکه هر کس بخواهد راهى به سوى پروردگارش [در پیش] گیرد (57)

 

قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَن شَاء أَن یَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِیلًا ﴿57﴾

 

و بر آن زنده که نمى‏میرد توکل کن و به ستایش او تسبیح گوى و همین بس که او به گناهان بندگانش آگاه است (58)

 

وَتَوَکَّلْ عَلَى الْحَیِّ الَّذِی لَا یَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَکَفَى بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِیرًا ﴿58﴾

 

همان کسى که آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است در شش روز آفرید آنگاه بر عرش استیلا یافت رحمتگر عام [اوست] در باره وى از خبره‏اى بپرس [که مى‏داند] (59)

 

الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِیرًا ﴿59﴾

 

و چون به آنان گفته شود [خداى] رحمان را سجده کنید مى‏گویند رحمان چیست آیا براى چیزى که ما را [بدان] فرمان مى‏دهى سجده کنیم و بر رمیدنشان مى‏افزاید (60)

 

وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ أَنَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا وَزَادَهُمْ نُفُورًا ﴿60﴾

 

[فرخنده و] بزرگوار است آن کسى که در آسمان برجهایى نهاد و در آن چراغ و ماهى نوربخش قرار داد (61)

 

تَبَارَکَ الَّذِی جَعَلَ فِی السَّمَاء بُرُوجًا وَجَعَلَ فِیهَا سِرَاجًا وَقَمَرًا مُّنِیرًا ﴿61﴾

 

و اوست کسى که براى هر کس که بخواهد عبرت گیرد یا بخواهد سپاسگزارى نماید شب و روز را جانشین یکدیگر گردانید (62)

 

وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَةً لِّمَنْ أَرَادَ أَن یَذَّکَّرَ أَوْ أَرَادَ شُکُورًا ﴿62﴾

 

و بندگان خداى رحمان کسانى‏اند که روى زمین به نرمى گام برمى‏دارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ مى‏دهند (63)

 

وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ﴿63﴾

 

و آنانند که در حال سجده یا ایستاده شب را به روز مى‏آورند (64)

 

وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیَامًا ﴿64﴾

 

و کسانى‏اند که مى‏گویند پروردگارا عذاب جهنم را از ما بازگردان که عذابش سخت و دایمى است (65)

 

وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَامًا ﴿65﴾

 

و در حقیقت آن بد قرارگاه و جایگاهى است (66)

 

إِنَّهَا سَاءتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿66﴾

 

و کسانى‏اند که چون انفاق کنند نه ولخرجى مى‏کنند و نه تنگ مى‏گیرند و میان این دو [روش] حد وسط را برمى‏گزینند (67)

 

وَالَّذِینَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا ﴿67﴾

 

و کسانى‏اند که با خدا معبودى دیگر نمى‏خوانند و کسى را که خدا [خونش را] حرام کرده است جز به حق نمى‏کشند و زنا نمى‏کنند و هر کس اینها را انجام دهد سزایش را ریافت‏خواهد کرد (68)

 

وَالَّذِینَ لَا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا یَزْنُونَ وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَامًا ﴿68﴾

 

براى او در روز قیامت عذاب دو چندان مى‏شود و پیوسته در آن خوار مى‏ماند (69)

 

یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَیَخْلُدْ فِیهِ مُهَانًا ﴿69﴾

 

مگر کسى که توبه کند و ایمان آورد و کار شایسته کند پس خداوند بدیهایشان را به نیکیها تبدیل مى‏کند و خدا همواره آمرزنده مهربان است (70)

 

إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا ﴿70﴾

 

و هر کس توبه کند و کار شایسته انجام دهد در حقیقت به سوى خدا بازمى‏گردد (71)

 

وَمَن تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا ﴿71﴾

 

و کسانى‏اند که گواهى دروغ نمى‏دهند و چون بر لغو بگذرند با بزرگوارى مى‏گذرند (72)

 

وَالَّذِینَ لَا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَامًا ﴿72﴾

 

و کسانى‏اند که چون به آیات پروردگارشان تذکر داده شوند کر و کور روى آن نمى‏افتند (73)

 

وَالَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْهَا صُمًّا وَعُمْیَانًا ﴿73﴾

 

و کسانى‏اند که مى‏گویند پروردگارا به ما از همسران و فرزندانمان آن ده که مایه روشنى چشمان [ما] باشد و ما را پیشواى پرهیزگاران گردان (74)

 

وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا ﴿74﴾

 

اینانند که به پاس آنکه صبر کردند غرفه[هاى بهشت را] پاداش خواهند یافت و در آنجا با سلام و درود مواجه خواهند شد (75)

 

أُوْلَئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَیُلَقَّوْنَ فِیهَا تَحِیَّةً وَسَلَامًا ﴿75﴾

 

در آنجا جاودانه خواهند ماند چه خوش قرارگاه و مقامى (76)

 

خَالِدِینَ فِیهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿76﴾

 

بگو اگر دعاى شما نباشد پروردگارم هیچ اعتنایى به شما نمى‏کند در حقیقت‏شما به تکذیب پرداخته‏اید و به زودى [عذاب بر شما] لازم خواهد شد (77)

 

قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَامًا ﴿77﴾

 

  • .::::. مـــــــــهـــــــــدی قــــــــــادی.::::.
۲۲
مرداد
۹۱

 

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

 

طا سین میم (۱)

 

طسم ﴿۱﴾

 

این است آیه‏هاى کتاب روشنگر (۲)

 

تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ ﴿۲﴾

 

شاید تو از اینکه [مشرکان] ایمان نمى‏آورند جان خود را تباه سازى (۳)

 

لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ ﴿۳﴾

 

اگر بخواهیم معجزه‏اى از آسمان بر آنان فرود مى‏آوریم تا در برابر آن گردنهایشان خاضع گردد (۴)

 

إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِم مِّن السَّمَاء آیَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ ﴿۴﴾

 

و هیچ تذکر جدیدى از سوى [خداى] رحمان برایشان نیامد جز اینکه همواره از آن روى برمى‏تافتند (۵)

 

وَمَا یَأْتِیهِم مِّن ذِکْرٍ مِّنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا کَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِینَ ﴿۵﴾

 

[آنان] در حقیقت به تکذیب پرداختند و به زودى خبر آنچه که بدان ریشخند مى کردند بدیشان خواهد رسید (۶)

 

فَقَدْ کَذَّبُوا فَسَیَأْتِیهِمْ أَنبَاء مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون ﴿۶﴾

 

مگر در زمین ننگریسته‏اند که چه قدر در آن از هر گونه جفتهاى زیبا رویانیده‏ایم (۷)

 

أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ کَمْ أَنبَتْنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ ﴿۷﴾

 

قطعا در این [هنرنمایى] عبرتى است و[لى] بیشترشان ایمان‏آورنده نیستند (۸)

 

إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۸﴾

 

و در حقیقت پروردگار تو همان شکست‏ناپذیر مهربان است (۹)

 

وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۹﴾

 

و [یاد کن] هنگامى را که پروردگارت موسى را ندا درداد که به سوى قوم ستمکار برو (۱۰)

 

وَإِذْ نَادَى رَبُّکَ مُوسَى أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴿۱۰﴾

 

قوم فرعون آیا پروا ندارند (۱۱)

 

قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَلَا یَتَّقُونَ ﴿۱۱﴾

 

گفت پروردگارا مى‏ترسم مرا تکذیب کنند (۱۲)

 

قَالَ رَبِّ إِنِّی أَخَافُ أَن یُکَذِّبُونِ ﴿۱۲﴾

 

و سینه‏ام تنگ مى‏گردد و زبانم باز نمى‏شود پس به سوى هارون بفرست (۱۳)

 

وَیَضِیقُ صَدْرِی وَلَا یَنطَلِقُ لِسَانِی فَأَرْسِلْ إِلَى هَارُونَ ﴿۱۳﴾

 

و [از طرفى] آنان بر [گردن] من خونى دارند و مى‏ترسم مرا بکشند (۱۴)

 

وَلَهُمْ عَلَیَّ ذَنبٌ فَأَخَافُ أَن یَقْتُلُونِ ﴿۱۴﴾

 

فرمود نه چنین نیست نشانه‏هاى ما را [براى آنان] ببرید که ما با شما شنونده‏ایم (۱۵)

 

قَالَ کَلَّا فَاذْهَبَا بِآیَاتِنَا إِنَّا مَعَکُم مُّسْتَمِعُونَ ﴿۱۵﴾

 

پس به سوى فرعون بروید و بگویید ما پیامبر پروردگار جهانیانیم (۱۶)

 

فَأْتِیَا فِرْعَوْنَ فَقُولَا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۶﴾

 

فرزندان اسرائیل را با ما بفرست (۱۷)

 

أَنْ أَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿۱۷﴾

 

[فرعون] گفت آیا تو را از کودکى در میان خود نپروردیم و سالیانى چند از عمرت را پیش ما نماندى (۱۸)

 

قَالَ أَلَمْ نُرَبِّکَ فِینَا وَلِیدًا وَلَبِثْتَ فِینَا مِنْ عُمُرِکَ سِنِینَ ﴿۱۸﴾

 

و [سرانجام] کار خود را کردى و تو از ناسپاسانى (۱۹)

 

وَفَعَلْتَ فَعْلَتَکَ الَّتِی فَعَلْتَ وَأَنتَ مِنَ الْکَافِرِینَ ﴿۱۹﴾

 

گفت آن را هنگامى مرتکب شدم که از گمراهان بودم (۲۰)

 

قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّینَ ﴿۲۰﴾

 

و چون از شما ترسیدم از شما گریختم تا پروردگارم به من دانش بخشید و مرا از پیامبران قرار داد (۲۱)

 

فَفَرَرْتُ مِنکُمْ لَمَّا خِفْتُکُمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکْمًا وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿۲۱﴾

 

و [آیا] اینکه فرزندان اسرائیل را بنده [خود] ساخته‏اى نعمتى است که منتش را بر من مى‏نهى (۲۲)

 

وَتِلْکَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَیَّ أَنْ عَبَّدتَّ بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿۲۲﴾

 

فرعون گفت و پروردگار جهانیان چیست (۲۳)

 

قَالَ فِرْعَوْنُ وَمَا رَبُّ الْعَالَمِینَ ﴿۲۳﴾

 

گفت پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است‏اگر اهل یقین باشید (۲۴)

 

قَالَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا إن کُنتُم مُّوقِنِینَ ﴿۲۴﴾

 

[فرعون] به کسانى که پیرامونش بودند گفت آیا نمى‏شنوید (۲۵)

 

قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿۲۵﴾

 

[موسى دوباره] گفت پروردگار شما و پروردگار پدران پیشین شما (۲۶)

 

قَالَ رَبُّکُمْ وَرَبُّ آبَائِکُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿۲۶﴾

 

[فرعون] گفت واقعا این پیامبرى که به سوى شما فرستاده شده سخت دیوانه است (۲۷)

 

قَالَ إِنَّ رَسُولَکُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿۲۷﴾

 

[موسى] گفت پروردگار خاور و باختر و آنچه میان آن دو است‏اگر تعقل کنید (۲۸)

 

قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَیْنَهُمَا إِن کُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۲۸﴾

 

[فرعون] گفت اگر خدایى غیر از من اختیار کنى قطعا تو را از [جمله] زندانیان خواهم ساخت (۲۹)

 

قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَهًا غَیْرِی لَأَجْعَلَنَّکَ مِنَ الْمَسْجُونِینَ ﴿۲۹﴾

 

گفت گر چه براى تو چیزى آشکار بیاورم (۳۰)

 

قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُکَ بِشَیْءٍ مُّبِینٍ ﴿۳۰﴾

 

گفت اگر راست مى‏گویى آن را بیاور (۳۱)

 

قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۳۱﴾

 

پس عصاى خود بیفکند و بناگاه آن اژدرى نمایان شد (۳۲)

 

فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُّبِینٌ ﴿۳۲﴾

 

و دستش را بیرون کشید و بناگاه آن براى تماشاگران سپید مى‏نمود (۳۳)

 

وَنَزَعَ یَدَهُ فَإِذَا هِیَ بَیْضَاء لِلنَّاظِرِینَ ﴿۳۳﴾

 

[فرعون] به سرانى که پیرامونش بودند گفت واقعا این ساحرى بسیار داناست (۳۴)

 

قَالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِیمٌ ﴿۳۴﴾

 

مى‏خواهد با سحر خود شما را از سرزمینتان بیرون کند اکنون چه راى مى‏دهید (۳۵)

 

یُرِیدُ أَن یُخْرِجَکُم مِّنْ أَرْضِکُم بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ﴿۳۵﴾

 

گفتند او و برادرش را در بند دار و گردآورندگان را به شهرها بفرست (۳۶)

 

قَالُوا أَرْجِهِ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ ﴿۳۶﴾

 

تا هر ساحر ماهرى را نزد تو بیاورند (۳۷)

 

یَأْتُوکَ بِکُلِّ سَحَّارٍ عَلِیمٍ ﴿۳۷﴾

 

پس ساحران براى موعد روزى معلوم گردآورى شدند (۳۸)

 

فَجُمِعَ السَّحَرَةُ لِمِیقَاتِ یَوْمٍ مَّعْلُومٍ ﴿۳۸﴾

 

و به توده مردم گفته شد آیا شما هم جمع خواهید شد (۳۹)

 

وَقِیلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنتُم مُّجْتَمِعُونَ ﴿۳۹﴾

 

بدین امید که اگر ساحران غالب شدند از آنان پیروى کنیم (۴۰)

 

لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِن کَانُوا هُمُ الْغَالِبِینَ ﴿۴۰﴾

 

و چون ساحران پیش فرعون آمدند گفتند آیا اگر ما غالب آییم واقعا براى ما مزدى خواهد بود (۴۱)

 

فَلَمَّا جَاء السَّحَرَةُ قَالُوا لِفِرْعَوْنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِن کُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِینَ ﴿۴۱﴾

 

گفت آرى و در آن صورت شما حتما از [زمره] مقربان خواهید شد (۴۲)

 

قَالَ نَعَمْ وَإِنَّکُمْ إِذًا لَّمِنَ الْمُقَرَّبِینَ ﴿۴۲﴾

 

موسى به آنان گفت آنچه را شما مى‏اندازید بیندازید (۴۳)

 

قَالَ لَهُم مُّوسَى أَلْقُوا مَا أَنتُم مُّلْقُونَ ﴿۴۳﴾

 

پس ریسمانها و چوبدستى‏هایشان را انداختند و گفتند به عزت فرعون که ما حتما پیروزیم (۴۴)

 

فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَعِصِیَّهُمْ وَقَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ ﴿۴۴﴾

 

پس موسى عصایش را انداخت و بناگاه هر چه را به دروغ برساخته بودند بلعید (۴۵)

 

فَأَلْقَى مُوسَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ ﴿۴۵﴾

 

در نتیجه ساحران به حالت‏سجده درافتادند (۴۶)

 

فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ ﴿۴۶﴾

 

گفتند به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم (۴۷)

 

قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۴۷﴾

 

پروردگار موسى و هارون (۴۸)

 

رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ ﴿۴۸﴾

 

گفت [آیا] پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید قطعا او همان بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است به زودى خواهید دانست‏حتما دستها و پاهاى شما را از چپ و راست‏خواهم برید و همه‏تان را به دار خواهم آویخت (۴۹)

 

قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُم مِّنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۴۹﴾

 

گفتند باکى نیست ما روى به سوى پروردگار خود مى‏آوریم (۵۰)

 

قَالُوا لَا ضَیْرَ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ ﴿۵۰﴾

 

ما امیدواریم که پروردگارمان گناهانمان را بر ما ببخشاید [چرا] که نخستین ایمان‏آورندگان بودیم (۵۱)

 

إِنَّا نَطْمَعُ أَن یَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَایَانَا أَن کُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۵۱﴾

 

و به موسى وحى کردیم که بندگان مرا شبانه حرکت ده زیرا شما مورد تعقیب قرار خواهید گرفت (۵۲)

 

وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِی إِنَّکُم مُّتَّبَعُونَ ﴿۵۲﴾

 

پس فرعون ماموران جمع‏آورى [خود را] به شهرها فرستاد (۵۳)

 

فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ ﴿۵۳﴾

 

[و گفت] اینها عده‏اى ناچیزند (۵۴)

 

إِنَّ هَؤُلَاء لَشِرْذِمَةٌ قَلِیلُونَ ﴿۵۴﴾

 

و راستى آنها ما را بر سر خشم آورده‏اند (۵۵)

 

وَإِنَّهُمْ لَنَا لَغَائِظُونَ ﴿۵۵﴾

 

و[لى] ما همگى به حال آماده‏باش درآمده‏ایم (۵۶)

 

وَإِنَّا لَجَمِیعٌ حَاذِرُونَ ﴿۵۶﴾

 

سرانجام ما آنان را از باغستانها و چشمه‏سارها (۵۷)

 

فَأَخْرَجْنَاهُم مِّن جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿۵۷﴾

 

و گنجینه‏ها و جایگاه‏هاى پر ناز و نعمت بیرون کردیم (۵۸)

 

وَکُنُوزٍ وَمَقَامٍ کَرِیمٍ ﴿۵۸﴾

 

[اراده ما] چنین بود و آن [نعمتها] را به فرزندان اسرائیل میراث دادیم (۵۹)

 

کَذَلِکَ وَأَوْرَثْنَاهَا بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿۵۹﴾

 

پس هنگام برآمدن آفتاب آنها را تعقیب کردند (۶۰)

 

فَأَتْبَعُوهُم مُّشْرِقِینَ ﴿۶۰﴾

 

چون دو گروه همدیگر را دیدند یاران موسى گفتند ما قطعا گرفتار خواهیم شد (۶۱)

 

فَلَمَّا تَرَاءى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَکُونَ ﴿۶۱﴾

 

گفت چنین نیست زیرا پروردگارم با من است و به زودى مرا راهنمایى خواهد کرد (۶۲)

 

قَالَ کَلَّا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ ﴿۶۲﴾

 

پس به موسى وحى کردیم با عصاى خود بر این دریا بزن تا از هم شکافت و هر پاره‏اى همچون کوهى سترگ بود (۶۳)

 

فَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِب بِّعَصَاکَ الْبَحْرَ فَانفَلَقَ فَکَانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ الْعَظِیمِ ﴿۶۳﴾

 

و دیگران را بدانجا نزدیک گردانیدیم (۶۴)

 

وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الْآخَرِینَ ﴿۶۴﴾

 

و موسى و همه کسانى را که همراه او بودند نجات دادیم (۶۵)

 

وَأَنجَیْنَا مُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَجْمَعِینَ ﴿۶۵﴾

 

آنگاه دیگران را غرق کردیم (۶۶)

 

ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِینَ ﴿۶۶﴾

 

مسلما در این [واقعه] عبرتى بود و[لى] بیشترشان ایمان‏آورنده نبودند (۶۷)

 

إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۶۷﴾

 

و قطعا پروردگار تو همان شکست‏ناپذیر مهربان است (۶۸)

 

وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۶۸﴾

 

و بر آنان گزارش ابراهیم را بخوان (۶۹)

 

وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ إِبْرَاهِیمَ ﴿۶۹﴾

 

آنگاه که به پدر خود و قومش گفت چه مى‏پرستید (۷۰)

 

إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ ﴿۷۰﴾

 

گفتند بتانى را مى‏پرستیم و همواره ملازم آنهاییم (۷۱)

 

قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاکِفِینَ ﴿۷۱﴾

 

گفت آیا وقتى دعا مى‏کنید از شما مى‏شنوند (۷۲)

 

قَالَ هَلْ یَسْمَعُونَکُمْ إِذْ تَدْعُونَ ﴿۷۲﴾

 

یا به شما سود یا زیان مى‏رسانند (۷۳)

 

أَوْ یَنفَعُونَکُمْ أَوْ یَضُرُّونَ ﴿۷۳﴾

 

گفتند نه بلکه پدران خود را یافتیم که چنین مى‏کردند (۷۴)

 

قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءنَا کَذَلِکَ یَفْعَلُونَ ﴿۷۴﴾

 

گفت آیا در آنچه مى‏پرستیده‏اید تامل کرده‏اید (۷۵)

 

قَالَ أَفَرَأَیْتُم مَّا کُنتُمْ تَعْبُدُونَ ﴿۷۵﴾

 

شما و پدران پیشین شما (۷۶)

 

أَنتُمْ وَآبَاؤُکُمُ الْأَقْدَمُونَ ﴿۷۶﴾

 

قطعا همه آنها جز پروردگار جهانیان دشمن منند (۷۷)

 

فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِّی إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِینَ ﴿۷۷﴾

 

آن کس که مرا آفریده و همو راهنماییم مى‏کند (۷۸)

 

الَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهْدِینِ ﴿۷۸﴾

 

و آن کس که او به من خوراک مى‏دهد و سیرابم مى‏گرداند (۷۹)

 

وَالَّذِی هُوَ یُطْعِمُنِی وَیَسْقِینِ ﴿۷۹﴾

 

و چون بیمار شوم او مرا درمان مى‏بخشد (۸۰)

 

وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ ﴿۸۰﴾

 

و آن کس که مرا مى‏میراند و سپس زنده‏ام مى‏گرداند (۸۱)

 

وَالَّذِی یُمِیتُنِی ثُمَّ یُحْیِینِ ﴿۸۱﴾

 

و آن کس که امید دارم روز پاداش گناهم را بر من ببخشاید (۸۲)

 

وَالَّذِی أَطْمَعُ أَن یَغْفِرَ لِی خَطِیئَتِی یَوْمَ الدِّینِ ﴿۸۲﴾

 

پروردگارا به من دانش عطا کن و مرا به صالحان ملحق فرماى (۸۳)

 

رَبِّ هَبْ لِی حُکْمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ ﴿۸۳﴾

 

و براى من در [میان] آیندگان آوازه نیکو گذار (۸۴)

 

وَاجْعَل لِّی لِسَانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ ﴿۸۴﴾

 

و مرا از وارثان بهشت پر نعمت گردان (۸۵)

 

وَاجْعَلْنِی مِن وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِیمِ ﴿۸۵﴾

 

و بر پدرم ببخشاى که او از گمراهان بود (۸۶)

 

وَاغْفِرْ لِأَبِی إِنَّهُ کَانَ مِنَ الضَّالِّینَ ﴿۸۶﴾

 

و روزى که [مردم] برانگیخته مى‏شوند رسوایم مکن (۸۷)

 

وَلَا تُخْزِنِی یَوْمَ یُبْعَثُونَ ﴿۸۷﴾

 

روزى که هیچ مال و فرزندى سود نمى‏دهد (۸۸)

 

یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ﴿۸۸﴾

 

مگر کسى که دلى پاک به سوى خدا بیاورد (۸۹)

 

إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ ﴿۸۹﴾

 

و [آن روز] بهشت براى پرهیزگاران نزدیک مى‏گردد (۹۰)

 

وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ ﴿۹۰﴾

 

و جهنم براى گمراهان نمودار مى‏شود (۹۱)

 

وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِلْغَاوِینَ ﴿۹۱﴾

 

و به آنان گفته مى‏شود آنچه جز خدا مى‏پرستیدید کجایند (۹۲)

 

وَقِیلَ لَهُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ تَعْبُدُونَ ﴿۹۲﴾

 

آیا یاریتان مى‏کنند یا خود را یارى مى‏دهند (۹۳)

 

مِن دُونِ اللَّهِ هَلْ یَنصُرُونَکُمْ أَوْ یَنتَصِرُونَ ﴿۹۳﴾

 

پس آنها و همه گمراهان در آن [آتش] افکنده مى‏شوند (۹۴)

 

فَکُبْکِبُوا فِیهَا هُمْ وَالْغَاوُونَ ﴿۹۴﴾

 

و [نیز] همه سپاهیان ابلیس (۹۵)

 

وَجُنُودُ إِبْلِیسَ أَجْمَعُونَ ﴿۹۵﴾

 

آنها در آنجا با یکدیگر ستیزه مى‏کنند [و] مى‏گویند (۹۶)

 

قَالُوا وَهُمْ فِیهَا یَخْتَصِمُونَ ﴿۹۶﴾

 

سوگند به خدا که ما در گمراهى آشکارى بودیم (۹۷)

 

تَاللَّهِ إِن کُنَّا لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ﴿۹۷﴾

 

آنگاه که شما را با پروردگار جهانیان برابر مى‏کردیم (۹۸)

 

إِذْ نُسَوِّیکُم بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۹۸﴾

 

و جز تباهکاران ما را گمراه نکردند (۹۹)

 

وَمَا أَضَلَّنَا إِلَّا الْمُجْرِمُونَ ﴿۹۹﴾

 

در نتیجه شفاعتگرانى نداریم (۱۰۰)

 

فَمَا لَنَا مِن شَافِعِینَ ﴿۱۰۰﴾

 

و نه دوستى نزدیک (۱۰۱)

 

وَلَا صَدِیقٍ حَمِیمٍ ﴿۱۰۱﴾

 

و اى کاش که بازگشتى براى ما بود و از مؤمنان مى‏شدیم (۱۰۲)

 

فَلَوْ أَنَّ لَنَا کَرَّةً فَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۰۲﴾

 

حقا در این [سرگذشت درس] عبرتى است و[لى] بیشترشان مؤمن نبودند (۱۰۳)

 

إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۱۰۳﴾

 

و در حقیقت پروردگار تو همان شکست‏ناپذیر مهربان است (۱۰۴)

 

وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۰۴﴾

 

قوم نوح پیامبران را تکذیب کردند (۱۰۵)

 

کَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِینَ ﴿۱۰۵﴾

 

چون برادرشان نوح به آنان گفت آیا پروا ندارید (۱۰۶)

 

إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿۱۰۶﴾

 

من براى شما فرستاده‏اى در خور اعتمادم (۱۰۷)

 

إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿۱۰۷﴾

 

از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (۱۰۸)

 

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۰۸﴾

 

و بر این [رسالت] اجرى از شما طلب نمى‏کنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (۱۰۹)

 

وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۰۹﴾

 

پس از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (۱۱۰)

 

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۱۰﴾

 

گفتند آیا به تو ایمان بیاوریم و حال آنکه فرومایگان از تو پیروى کرده‏اند (۱۱۱)

 

قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَکَ وَاتَّبَعَکَ الْأَرْذَلُونَ ﴿۱۱۱﴾

 

[نوح] گفت به [جزئیات] آنچه مى‏کرده‏اند چه آگاهى دارم (۱۱۲)

 

قَالَ وَمَا عِلْمِی بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿۱۱۲﴾

 

حسابشان اگر درمى‏یابید جز با پروردگارم نیست (۱۱۳)

 

إِنْ حِسَابُهُمْ إِلَّا عَلَى رَبِّی لَوْ تَشْعُرُونَ ﴿۱۱۳﴾

 

و من طردکننده مؤمنان نیستم (۱۱۴)

 

وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۱۴﴾

 

من جز هشداردهنده‏اى آشکار [بیش] نیستم (۱۱۵)

 

إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ مُّبِینٌ ﴿۱۱۵﴾

 

گفتند اى نوح اگر دست برندارى قطعا از [جمله] سنگسارشدگان خواهى بود (۱۱۶)

 

قَالُوا لَئِن لَّمْ تَنتَهِ یَا نُوحُ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِینَ ﴿۱۱۶﴾

 

گفت پروردگارا قوم من مرا تکذیب کردند (۱۱۷)

 

قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوْمِی کَذَّبُونِ ﴿۱۱۷﴾

 

میان من و آنان فیصله ده و من و هر کس از مؤمنان را که با من است نجات بخش (۱۱۸)

 

فَافْتَحْ بَیْنِی وَبَیْنَهُمْ فَتْحًا وَنَجِّنِی وَمَن مَّعِی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۱۸﴾

 

پس او و هر که را در آن کشتى آکنده با او بود رهانیدیم (۱۱۹)

 

فَأَنجَیْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿۱۱۹﴾

 

آنگاه باقى‏ماندگان را غرق کردیم (۱۲۰)

 

ثُمَّ أَغْرَقْنَا بَعْدُ الْبَاقِینَ ﴿۱۲۰﴾

 

قطعا در این [ماجرا درس] عبرتى بود و[لى] بیشترشان ایمان‏آورنده نبودند (۱۲۱)

 

إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۱۲۱﴾

 

و در حقیقت پروردگار تو همان شکست‏ناپذیر مهربان است (۱۲۲)

 

وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۲۲﴾

 

عادیان پیامبران [خدا] را تکذیب کردند (۱۲۳)

 

کَذَّبَتْ عَادٌ الْمُرْسَلِینَ ﴿۱۲۳﴾

 

آنگاه که برادرشان هود به آنان گفت آیا پروا ندارید (۱۲۴)

 

إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿۱۲۴﴾

 

من براى شما فرستاده‏اى در خور اعتمادم (۱۲۵)

 

إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿۱۲۵﴾

 

از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (۱۲۶)

 

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۲۶﴾

 

و بر این [رسالت] اجرى از شما طلب نمى‏کنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (۱۲۷)

 

وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۲۷﴾

 

آیا بر هر تپه‏اى بنایى مى‏سازید که [در آن] دست به بیهوده‏کارى زنید (۱۲۸)

 

أَتَبْنُونَ بِکُلِّ رِیعٍ آیَةً تَعْبَثُونَ ﴿۱۲۸﴾

 

و کاخهاى استوار مى‏گیرید به امید آنکه جاودانه بمانید (۱۲۹)

 

وَتَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ ﴿۱۲۹﴾

 

و چون حمله‏ور مى‏شوید [چون] زورگویان حمله‏ور مى‏شوید (۱۳۰)

 

وَإِذَا بَطَشْتُم بَطَشْتُمْ جَبَّارِینَ ﴿۱۳۰﴾

 

پس از خدا پروا دارید و فرمانم ببرید (۱۳۱)

 

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۳۱﴾

 

و از آن کس که شما را به آنچه مى‏دانید مدد کرد پروا دارید (۱۳۲)

 

وَاتَّقُوا الَّذِی أَمَدَّکُم بِمَا تَعْلَمُونَ ﴿۱۳۲﴾

 

شما را به [دادن] دامها و پسران مدد کرد (۱۳۳)

 

أَمَدَّکُم بِأَنْعَامٍ وَبَنِینَ ﴿۱۳۳﴾

 

و به [دادن] باغها و چشمه‏ساران (۱۳۴)

 

وَجَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿۱۳۴﴾

 

من از عذاب روزى هولناک بر شما مى‏ترسم (۱۳۵)

 

إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿۱۳۵﴾

 

گفتند خواه اندرز دهى و خواه از اندرزدهندگان نباشى براى ما یکسان است (۱۳۶)

 

قَالُوا سَوَاء عَلَیْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَکُن مِّنَ الْوَاعِظِینَ ﴿۱۳۶﴾

 

این جز شیوه پیشینیان نیست (۱۳۷)

 

إِنْ هَذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۳۷﴾

 

و ما عذاب نخواهیم شد (۱۳۸)

 

وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ ﴿۱۳۸﴾

 

پس تکذیبش کردند و هلاکشان کردیم قطعا در این [ماجرا درس] عبرتى بود و[لى] بیشترشان ایمان‏آورنده نبودند (۱۳۹)

 

فَکَذَّبُوهُ فَأَهْلَکْنَاهُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۱۳۹﴾

 

و در حقیقت پروردگار تو همان شکست‏ناپذیر مهربان است (۱۴۰)

 

وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۴۰﴾

 

ثمودیان پیامبران [خدا] را تکذیب کردند (۱۴۱)

 

کَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِینَ ﴿۱۴۱﴾

 

آنگاه که برادرشان صالح به آنان گفت آیا پروا ندارید (۱۴۲)

 

إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صَالِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿۱۴۲﴾

 

من براى شما فرستاده‏اى در خور اعتمادم (۱۴۳)

 

إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿۱۴۳﴾

 

از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (۱۴۴)

 

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۴۴﴾

 

و بر این [رسالت] اجرى از شما طلب نمى‏کنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (۱۴۵)

 

وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۴۵﴾

 

آیا شما را در آنچه اینجا دارید آسوده رها مى‏کنند (۱۴۶)

 

أَتُتْرَکُونَ فِی مَا هَاهُنَا آمِنِینَ ﴿۱۴۶﴾

 

در باغها و در کنار چشمه‏ساران (۱۴۷)

 

فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿۱۴۷﴾

 

و کشتزارها و خرمابنانى که شکوفه‏هایشان لطیف است (۱۴۸)

 

وَزُرُوعٍ وَنَخْلٍ طَلْعُهَا هَضِیمٌ ﴿۱۴۸﴾

 

و هنرمندانه براى خود از کوهها خانه‏هایى مى‏تراشید (۱۴۹)

 

وَتَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا فَارِهِینَ ﴿۱۴۹﴾

 

از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (۱۵۰)

 

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۵۰﴾

 

و فرمان افراطگران را پیروى مکنید (۱۵۱)

 

وَلَا تُطِیعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِینَ ﴿۱۵۱﴾

 

آنان که در زمین فساد مى‏کنند و اصلاح نمى‏کنند (۱۵۲)

 

الَّذِینَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَلَا یُصْلِحُونَ ﴿۱۵۲﴾

 

گفتند قطعا تو از افسون‏شدگانى (۱۵۳)

 

قَالُوا إِنَّمَا أَنتَ مِنَ الْمُسَحَّرِینَ ﴿۱۵۳﴾

 

تو جز بشرى مانند ما [بیش] نیستى اگر راست مى‏گویى معجزه‏اى بیاور (۱۵۴)

 

مَا أَنتَ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا فَأْتِ بِآیَةٍ إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۱۵۴﴾

 

گفت این ماده‏شترى است که نوبتى از آب او راست و روزى معین نوبت آب شماست (۱۵۵)

 

قَالَ هَذِهِ نَاقَةٌ لَّهَا شِرْبٌ وَلَکُمْ شِرْبُ یَوْمٍ مَّعْلُومٍ ﴿۱۵۵﴾

 

و به آن گزندى مرسانید که عذاب روزى هولناک شما را فرو مى‏گیرد (۱۵۶)

 

وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذَابُ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿۱۵۶﴾

 

پس آن را پى کردند و پشیمان گشتند (۱۵۷)

 

فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِینَ ﴿۱۵۷﴾

 

آنگاه آنان را عذاب فرو گرفت قطعا در این [ماجرا] عبرتى است و[لى] بیشترشان ایمان‏آورنده نبودند (۱۵۸)

 

فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۱۵۸﴾

 

و در حقیقت پروردگار تو همان شکست‏ناپذیر مهربان است (۱۵۹)

 

وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۵۹﴾

 

قوم لوط فرستادگان را تکذیب کردند (۱۶۰)

 

کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِینَ ﴿۱۶۰﴾

 

آنگاه برادرشان لوط به آنان گفت آیا پروا ندارید (۱۶۱)

 

إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿۱۶۱﴾

 

من براى شما فرستاده‏اى در خور اعتمادم (۱۶۲)

 

إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿۱۶۲﴾

 

از خدا پروا دارید و فرمانم ببرید (۱۶۳)

 

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۶۳﴾

 

و بر این [رسالت] اجرى از شما طلب نمى‏کنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (۱۶۴)

 

وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۶۴﴾

 

آیا از میان مردم جهان با مردها در مى‏آمیزید (۱۶۵)

 

أَتَأْتُونَ الذُّکْرَانَ مِنَ الْعَالَمِینَ ﴿۱۶۵﴾

 

و آنچه را پروردگارتان از همسرانتان براى شما آفریده وامى‏گذارید [نه] بلکه شما مردمى تجاوزکارید (۱۶۶)

 

وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ أَزْوَاجِکُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ ﴿۱۶۶﴾

 

گفتند اى لوط اگر دست برندارى قطعا از اخراج‏شدگان خواهى بود (۱۶۷)

 

قَالُوا لَئِن لَّمْ تَنتَهِ یَا لُوطُ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِینَ ﴿۱۶۷﴾

 

گفت به راستى من دشمن کردار شمایم (۱۶۸)

 

قَالَ إِنِّی لِعَمَلِکُم مِّنَ الْقَالِینَ ﴿۱۶۸﴾

 

پروردگارا مرا و کسان مرا از آنچه انجام مى‏دهند رهایى بخش (۱۶۹)

 

رَبِّ نَجِّنِی وَأَهْلِی مِمَّا یَعْمَلُونَ ﴿۱۶۹﴾

 

پس او و کسانش را همگى رهانیدیم (۱۷۰)

 

فَنَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِینَ ﴿۱۷۰﴾

 

جز پیرزنى که از باقى‏ماندگان [در خاکستر آتش] بود (۱۷۱)

 

إِلَّا عَجُوزًا فِی الْغَابِرِینَ ﴿۱۷۱﴾

 

سپس دیگران را سخت هلاک کردیم (۱۷۲)

 

ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِینَ ﴿۱۷۲﴾

 

و بر [سر] آنان بارانى [از آتش گوگرد] فرو ریختیم و چه بد بود باران بیم‏داده‏شدگان (۱۷۳)

 

وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِم مَّطَرًا فَسَاء مَطَرُ الْمُنذَرِینَ ﴿۱۷۳﴾

 

قطعا در این [عقوبت] عبرتى است و[لى] بیشترشان ایمان‏آورنده نبودند (۱۷۴)

 

إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۱۷۴﴾

 

و در حقیقت پروردگار تو همان شکست‏ناپذیر مهربان است (۱۷۵)

 

وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۷۵﴾

 

اصحاب ایکه فرستادگان را تکذیب کردند (۱۷۶)

 

کَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَیْکَةِ الْمُرْسَلِینَ ﴿۱۷۶﴾

 

آنگاه که شعیب به آنان گفت آیا پروا ندارید (۱۷۷)

 

إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَیْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿۱۷۷﴾

 

من براى شما فرستاده‏اى در خور اعتمادم (۱۷۸)

 

إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿۱۷۸﴾

 

از خدا پروا دارید و فرمانم ببرید (۱۷۹)

 

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۷۹﴾

 

و بر این [رسالت] اجرى از شما طلب نمى‏کنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (۱۸۰)

 

وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۸۰﴾

 

پیمانه را تمام دهید و از کم‏فروشان مباشید (۱۸۱)

 

أَوْفُوا الْکَیْلَ وَلَا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ ﴿۱۸۱﴾

 

و با ترازوى درست بسنجید (۱۸۲)

 

وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ ﴿۱۸۲﴾

 

و از ارزش اموال مردم مکاهید و در زمین سر به فساد بر مدارید (۱۸۳)

 

وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ﴿۱۸۳﴾

 

و از آن کس که شما و خلق [انبوه] گذشته را آفریده است پروا کنید (۱۸۴)

 

وَاتَّقُوا الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالْجِبِلَّةَ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۸۴﴾

 

گفتند تو واقعا از افسون‏شدگانى (۱۸۵)

 

قَالُوا إِنَّمَا أَنتَ مِنَ الْمُسَحَّرِینَ ﴿۱۸۵﴾

 

و تو جز بشرى مانند ما [بیش] نیستى و قطعا تو را از دروغگویان مى‏دانیم (۱۸۶)

 

وَمَا أَنتَ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَإِن نَّظُنُّکَ لَمِنَ الْکَاذِبِینَ ﴿۱۸۶﴾

 

پس اگر از راستگویانى پاره‏اى از آسمان بر [سر] ما بیفکن (۱۸۷)

 

فَأَسْقِطْ عَلَیْنَا کِسَفًا مِّنَ السَّمَاءِ إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۱۸۷﴾

 

[شعیب] گفت پروردگارم به آنچه مى‏کنید داناتر است (۱۸۸)

 

قَالَ رَبِّی أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۱۸۸﴾

 

پس او را تکذیب کردند و عذاب روز ابر [آتشبار] آنان را فرو گرفت به راستى آن عذاب روزى هولناک بود (۱۸۹)

 

فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ یَوْمِ الظُّلَّةِ إِنَّهُ کَانَ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿۱۸۹﴾

 

قطعا در این [عقوبت درس] عبرتى است و[لى] بیشترشان ایمان آورنده نبودند (۱۹۰)

 

إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۱۹۰﴾

 

و در حقیقت پروردگار تو همان شکست‏ناپذیر مهربان است (۱۹۱)

 

وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۹۱﴾

 

و راستى که این [قرآن] وحى پروردگار جهانیان است (۱۹۲)

 

وَإِنَّهُ لَتَنزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۹۲﴾

 

روح الامین آن را بر دلت نازل کرد (۱۹۳)

 

نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ ﴿۱۹۳﴾

 

تا از [جمله] هشداردهندگان باشى (۱۹۴)

 

عَلَى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنذِرِینَ ﴿۱۹۴﴾

 

به زبان عربى روشن (۱۹۵)

 

بِلِسَانٍ عَرَبِیٍّ مُّبِینٍ ﴿۱۹۵﴾

 

و [وصف] آن در کتابهاى پیشینیان آمده است (۱۹۶)

 

وَإِنَّهُ لَفِی زُبُرِ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۹۶﴾

 

آیا براى آنان این خود دلیلى روشن نیست که علماى بنى‏اسرائیل از آن اطلاع دارند (۱۹۷)

 

أَوَلَمْ یَکُن لَّهُمْ آیَةً أَن یَعْلَمَهُ عُلَمَاء بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿۱۹۷﴾

 

و اگر آن را بر برخى از غیر عرب زبانان نازل مى‏کردیم (۱۹۸)

 

وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَى بَعْضِ الْأَعْجَمِینَ ﴿۱۹۸﴾

 

و پیامبر آن را برایشان مى‏خواند به آن ایمان نمى‏آوردند (۱۹۹)

 

فَقَرَأَهُ عَلَیْهِم مَّا کَانُوا بِهِ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۹۹﴾

 

این گونه در دلهاى گناهکاران [انکار را] راه مى‏دهیم (۲۰۰)

 

کَذَلِکَ سَلَکْنَاهُ فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ ﴿۲۰۰﴾

 

که به آن نگروند تا عذاب پردرد را ببینند (۲۰۱)

 

لَا یُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّى یَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِیمَ ﴿۲۰۱﴾

 

که به طور ناگهانى در حالى که بى‏خبرند بدیشان برسد (۲۰۲)

 

فَیَأْتِیَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿۲۰۲﴾

 

و بگویند آیا مهلت‏خواهیم یافت (۲۰۳)

 

فَیَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنظَرُونَ ﴿۲۰۳﴾

 

پس آیا عذاب ما را به شتاب مى‏خواهند (۲۰۴)

 

أَفَبِعَذَابِنَا یَسْتَعْجِلُونَ ﴿۲۰۴﴾

 

مگر نمى‏دانى که اگر سالها آنان را برخوردار کنیم (۲۰۵)

 

أَفَرَأَیْتَ إِن مَّتَّعْنَاهُمْ سِنِینَ ﴿۲۰۵﴾

 

و آنگاه آنچه که [بدان] بیم داده مى‏شوند بدیشان برسد (۲۰۶)

 

ثُمَّ جَاءهُم مَّا کَانُوا یُوعَدُونَ ﴿۲۰۶﴾

 

آنچه از آن برخوردار مى‏شدند به کارشان نمى‏آید [و عذاب را از آنان دفع نمى‏کند] (۲۰۷)

 

مَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا کَانُوا یُمَتَّعُونَ ﴿۲۰۷﴾

 

و هیچ شهرى را هلاک نکردیم مگر آنکه براى آن هشداردهندگانى بود (۲۰۸)

 

وَمَا أَهْلَکْنَا مِن قَرْیَةٍ إِلَّا لَهَا مُنذِرُونَ ﴿۲۰۸﴾

 

[تا آنان را] تذکر [دهند] و ما ستمکار نبوده‏ایم (۲۰۹)

 

ذِکْرَى وَمَا کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿۲۰۹﴾

 

و شیطانها آن را فرود نیاورده‏اند (۲۱۰)

 

وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّیَاطِینُ ﴿۲۱۰﴾

 

و آنان را نسزد و نمى‏توانند [وحى کنند] (۲۱۱)

 

وَمَا یَنبَغِی لَهُمْ وَمَا یَسْتَطِیعُونَ ﴿۲۱۱﴾

 

در حقیقت آنها از شنیدن معزول [و محروم]اند (۲۱۲)

 

إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ﴿۲۱۲﴾

 

پس با خدا خداى دیگر مخوان که از عذاب‏شدگان خواهى شد (۲۱۳)

 

فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَکُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِینَ ﴿۲۱۳﴾

 

و خویشان نزدیکت را هشدار ده (۲۱۴)

 

وَأَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ ﴿۲۱۴﴾

 

و براى آن مؤمنانى که تو را پیروى کرده‏اند بال خود را فرو گستر (۲۱۵)

 

وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۲۱۵﴾

 

و اگر تو را نافرمانى کردند بگو من از آنچه مى‏کنید بیزارم (۲۱۶)

 

فَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِیءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۲۱۶﴾

 

و بر [خداى] عزیز مهربان توکل کن (۲۱۷)

 

وَتَوَکَّلْ عَلَى الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ ﴿۲۱۷﴾

 

آن کس که چون [به نماز] برمى‏خیزى تو را مى‏بیند (۲۱۸)

 

الَّذِی یَرَاکَ حِینَ تَقُومُ ﴿۲۱۸﴾

 

و حرکت تو را در میان سجده‏کنندگان [مى‏نگرد] (۲۱۹)

 

وَتَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدِینَ ﴿۲۱۹﴾

 

او همان شنواى داناست (۲۲۰)

 

إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿۲۲۰﴾

 

آیا شما را خبر دهم که شیاطین بر چه کسى فرود مى‏آیند (۲۲۱)

 

هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَى مَن تَنَزَّلُ الشَّیَاطِینُ ﴿۲۲۱﴾

 

بر هر دروغزن گناهکارى فرود مى‏آیند (۲۲۲)

 

تَنَزَّلُ عَلَى کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ ﴿۲۲۲﴾

 

که [دزدانه] گوش فرا مى‏دارند و بیشترشان دروغگویند (۲۲۳)

 

یُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَکْثَرُهُمْ کَاذِبُونَ ﴿۲۲۳﴾

 

و شاعران را گمراهان پیروى مى‏کنند (۲۲۴)

 

وَالشُّعَرَاء یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ﴿۲۲۴﴾

 

آیا ندیده‏اى که آنان در هر وادیى سرگردانند (۲۲۵)

 

أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ ﴿۲۲۵﴾

 

و آنانند که چیزهایى مى‏گویند که انجام نمى‏دهند (۲۲۶)

 

وَأَنَّهُمْ یَقُولُونَ مَا لَا یَفْعَلُونَ ﴿۲۲۶﴾

 

مگر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و خدا را بسیار به یاد آورده و پس از آنکه مورد ستم قرار گرفته‏اند یارى خواسته‏اند و کسانى که ستم کرده‏اند به زودى خواهند دانست به کدام بازگشتگاه برخواهند گشت (۲۲۷)

 

إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ ﴿۲۲۷﴾

  • .::::. مـــــــــهـــــــــدی قــــــــــادی.::::.
۲۲
مرداد
۹۱

 

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

 

طا سین این است آیات قرآن و [آیات] کتابى روشنگر (1)

 

 

طس تِلْکَ آیَاتُ الْقُرْآنِ وَکِتَابٍ مُّبِینٍ ﴿1﴾

 

که [مایه] هدایت و بشارت براى مؤمنان است (2)

 

 

هُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿2﴾

 

همانان که نماز برپا مى‏دارند و زکات مى‏دهند و خود به آخرت یقین دارند (3)

 

 

الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ ﴿3﴾

 

کسانى که به آخرت ایمان ندارند کردارهایشان را در نظرشان بیاراستیم [تا همچنان] سرگشته بمانند (4)

 

 

إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَیَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُونَ ﴿4﴾

 

آنان کسانى‏اند که عذاب سخت براى ایشان خواهد بود و در آخرت خود زیانکارترین [مردم] اند (5)

 

 

أُوْلَئِکَ الَّذِینَ لَهُمْ سُوءُ الْعَذَابِ وَهُمْ فِی الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ ﴿5﴾

 

و حقا تو قرآن را از سوى حکیمى دانا دریافت مى‏دارى (6)

 

 

وَإِنَّکَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِن لَّدُنْ حَکِیمٍ عَلِیمٍ ﴿6﴾

 

[یادکن] هنگامى را که موسى به خانواده خود گفت من آتشى به نظرم رسید به زودى براى شما خبرى از آن خواهم آورد یا شعله آتشى براى شما مى‏آورم باشد که خود را گرم کنید (7)

 

 

إِذْ قَالَ مُوسَى لِأَهْلِهِ إِنِّی آنَسْتُ نَارًا سَآتِیکُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ آتِیکُم بِشِهَابٍ قَبَسٍ لَّعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ ﴿7﴾

 

چون نزد آن آمد آوا رسید که خجسته [و مبارک گردید] آنکه در کنار این آتش و آنکه پیرامون آن است و منزه است‏خدا پروردگار جهانیان (8)

 

 

فَلَمَّا جَاءهَا نُودِیَ أَن بُورِکَ مَن فِی النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا وَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿8﴾

 

اى موسى این منم خداى عزیز حکیم (9)

 

 

یَا مُوسَى إِنَّهُ أَنَا اللَّهُ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿9﴾

 

و عصایت را بیفکن پس چون آن را همچون مارى دید که مى‏جنبد پشت گردانید و به عقب بازنگشت اى موسى مترس که فرستادگان پیش من نمى‏ترسند (10)

 

 

وَأَلْقِ عَصَاکَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ کَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِرًا وَلَمْ یُعَقِّبْ یَا مُوسَى لَا تَخَفْ إِنِّی لَا یَخَافُ لَدَیَّ الْمُرْسَلُونَ ﴿10﴾

 

لیکن کسى که ستم کرده سپس بعد از بدى نیکى را جایگزین [آن] گردانیده [بداند] که من آمرزنده مهربانم (11)

 

 

إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿11﴾

 

و دستت را در گریبانت کن تا سپید بى‏عیب بیرون آید [اینها] از [جمله] نشانه‏هاى نه‏گانه‏اى است [که باید] به سوى فرعون و قومش [بب رى] زیرا که آنان مردمى نافرمانند (12)

 

 

وَأَدْخِلْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاء مِنْ غَیْرِ سُوءٍ فِی تِسْعِ آیَاتٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَقَوْمِهِ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ﴿12﴾

 

و هنگامى که آیات روشنگر ما به سویشان آمد گفتند این سحرى آشکار است (13)

 

 

فَلَمَّا جَاءتْهُمْ آیَاتُنَا مُبْصِرَةً قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِینٌ ﴿13﴾

 

و با آنکه دلهایشان بدان یقین داشت از روى ظلم و تکبر آن را انکار کردند پس ببین فرجام فسادگران چگونه بود (14)

 

 

وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَیْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ ﴿14﴾

 

و به راستى به داوود و سلیمان دانشى عطا کردیم و آن دو گفتند ستایش خدایى را که ما را بر بسیارى از بندگان باایمانش برترى داده است (15)

 

 

وَلَقَدْ آتَیْنَا دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ عِلْمًا وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنَا عَلَى کَثِیرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ ﴿15﴾

 

و سلیمان از داوود میراث یافت و گفت اى مردم ما زبان پرندگان را تعلیم یافته‏ایم و از هر چیزى به ما داده شده است راستى که این همان امتیاز آشکار است (16)

 

 

وَوَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ یَا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّیْرِ وَأُوتِینَا مِن کُلِّ شَیْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ ﴿16﴾

 

و براى سلیمان سپاهیانش از جن و انس و پرندگان جمع‏آورى شدند و [براى رژه] دسته دسته گردیدند (17)

 

 

وَحُشِرَ لِسُلَیْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ وَالطَّیْرِ فَهُمْ یُوزَعُونَ ﴿17﴾

 

تا آنگاه که به وادى مورچگان رسیدند مورچه‏اى [به زبان خویش] گفت اى مورچگان به خانه‏هایتان داخل شوید مبادا سلیمان و سپاهیانش ندیده و ندانسته شما را پایمال کنند (18)

 

 

حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِی النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿18﴾

 

[سلیمان] از گفتار او دهان به خنده گشود و گفت پروردگارا در دلم افکن تا نعمتى را که به من و پدر و مادرم ارزانى داشته‏اى سپاس بگزارم و به کار شایسته‏اى که آن را مى‏پسندى بپردازم و مرا به رحمت‏خویش در میان بندگان شایسته‏ات داخل کن (19)

 

 

فَتَبَسَّمَ ضَاحِکًا مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِکَ فِی عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ ﴿19﴾

 

و جویاى [حال] پرندگان شد و گفت مرا چه شده است که هدهد را نمى‏بینم یا شاید از غایبان است (20)

 

 

وَتَفَقَّدَ الطَّیْرَ فَقَالَ مَا لِیَ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ کَانَ مِنَ الْغَائِبِینَ ﴿20﴾

 

قطعا او را به عذابى سخت عذاب مى‏کنم یا سرش را مى‏برم مگر آنکه دلیلى روشن براى من بیاورد (21)

 

 

لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِیدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَیَأْتِیَنِّی بِسُلْطَانٍ مُّبِینٍ ﴿21﴾

 

پس دیرى نپایید که [هدهد آمد و] گفت از چیزى آگاهى یافتم که از آن آگاهى نیافته‏اى و براى تو از سبا گزارشى درست آورده‏ام (22)

 

 

فَمَکَثَ غَیْرَ بَعِیدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُکَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ یَقِینٍ ﴿22﴾

 

من [آنجا] زنى را یافتم که بر آنها سلطنت مى‏کرد و از هر چیزى به او داده شده بود و تختى بزرگ داشت (23)

 

 

إِنِّی وَجَدتُّ امْرَأَةً تَمْلِکُهُمْ وَأُوتِیَتْ مِن کُلِّ شَیْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِیمٌ ﴿23﴾

 

او و قومش را چنین یافتم که به جاى خدا به خورشید سجده مى‏کنند و شیطان اعمالشان را برایشان آراسته و آنان را از راه [راست] باز داشته بود در نتیجه [به حق] راه نیافته بودند (24)

 

 

وَجَدتُّهَا وَقَوْمَهَا یَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللَّهِ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ فَهُمْ لَا یَهْتَدُونَ ﴿24﴾

 

[آرى شیطان چنین کرده بود] تا براى خدایى که نهان را در آسمانها و زمین بیرون مى‏آورد و آنچه را پنهان مى‏دارید و آنچه را آشکار مى‏نمایید مى‏داند سجده نکنند (25)

 

 

أَلَّا یَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِی یُخْرِجُ الْخَبْءَ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَیَعْلَمُ مَا تُخْفُونَ وَمَا تُعْلِنُونَ ﴿25﴾

 

خداى یکتا که هیچ خدایى جز او نیست پروردگار عرش بزرگ است (26)

 

 

اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ﴿26﴾

 

گفت‏خواهیم دید آیا راست گفته‏اى یا از دروغگویان بوده‏اى (27)

 

 

قَالَ سَنَنظُرُ أَصَدَقْتَ أَمْ کُنتَ مِنَ الْکَاذِبِینَ ﴿27﴾

 

این نامه مرا ببر و به سوى آنها بیفکن آنگاه از ایشان روى برتاب پس ببین چه پاسخ مى‏دهند (28)

 

 

اذْهَب بِّکِتَابِی هَذَا فَأَلْقِهْ إِلَیْهِمْ ثُمَّ تَوَلَّ عَنْهُمْ فَانظُرْ مَاذَا یَرْجِعُونَ ﴿28﴾

 

[ملکه سبا] گفت اى سران [کشور] نامه‏اى ارجمند براى من آمده است (29)

 

 

قَالَتْ یَا أَیُّهَا المَلَأُ إِنِّی أُلْقِیَ إِلَیَّ کِتَابٌ کَرِیمٌ ﴿29﴾

 

که از طرف سلیمان است و [مضمون آن] این است به نام خداوند رحمتگر مهربان (30)

 

إِنَّهُ مِن سُلَیْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿30﴾

 

بر من بزرگى مکنید و مرا از در اطاعت درآیید (31)

 

 

أَلَّا تَعْلُوا عَلَیَّ وَأْتُونِی مُسْلِمِینَ ﴿31﴾

 

گفت اى سران [کشور] در کارم به من نظر دهید که بى‏حضور شما [تا به حال] کارى را فیصله نداده‏ام (32)

 

 

قَالَتْ یَا أَیُّهَا المَلَأُ أَفْتُونِی فِی أَمْرِی مَا کُنتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتَّى تَشْهَدُونِ ﴿32﴾

 

گفتند ما سخت نیرومند و دلاوریم و[لى] اختیار کار با توست بنگر چه دستور مى‏دهى (33)

 

 

قَالُوا نَحْنُ أُوْلُوا قُوَّةٍ وَأُولُوا بَأْسٍ شَدِیدٍ وَالْأَمْرُ إِلَیْکِ فَانظُرِی مَاذَا تَأْمُرِینَ ﴿33﴾

 

[ملکه] گفت پادشاهان چون به شهرى درآیند آن را تباه و عزیزانش را خوار مى‏گردانند و این گونه مى‏کنند (34)

 

 

قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوکَ إِذَا دَخَلُوا قَرْیَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَکَذَلِکَ یَفْعَلُونَ ﴿34﴾

 

و [اینک] من ارمغانى به سویشان مى‏فرستم و مى‏نگرم که فرستادگان [من] با چه چیز بازمى‏گردند (35)

 

 

وَإِنِّی مُرْسِلَةٌ إِلَیْهِم بِهَدِیَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ یَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ ﴿35﴾

 

و چون [فرستاده] نزد سلیمان آمد [سلیمان] گفت آیا مرا به مالى کمک مى‏دهید آنچه خدا به من عطا کرده بهتر است از آنچه به شما داده‏است [نه] بلکه شما به ارمغان خود شادمانى مى‏نمایید (36)

 

 

فَلَمَّا جَاء سُلَیْمَانَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانِیَ اللَّهُ خَیْرٌ مِّمَّا آتَاکُم بَلْ أَنتُم بِهَدِیَّتِکُمْ تَفْرَحُونَ ﴿36﴾

 

به سوى آنان بازگرد که قطعا سپاهیانى بر [سر] ایشان مى‏آوریم که در برابر آنها تاب ایستادگى نداشته باشند و از آن [دیار] به خوارى و زبونى بیرونشان مى‏کنیم (37)

 

 

ارْجِعْ إِلَیْهِمْ فَلَنَأْتِیَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُم مِّنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ ﴿37﴾

 

[سپس] گفت اى سران [کشور] کدام یک از شما تخت او را پیش از آنکه مطیعانه نزد من آیند براى من مى‏آورد (38)

 

 

قَالَ یَا أَیُّهَا المَلَأُ أَیُّکُمْ یَأْتِینِی بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَن یَأْتُونِی مُسْلِمِینَ ﴿38﴾

 

عفریتى از جن گفت من آن را پیش از آنکه از مجلس خود برخیزى براى تو مى‏آورم و بر این [کار] سخت توانا و مورد اعتمادم (39)

 

 

قَالَ عِفْریتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِکَ وَإِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ أَمِینٌ ﴿39﴾

 

کسى که نزد او دانشى از کتاب [الهى] بود گفت من آن را پیش از آنکه چشم خود را بر هم زنى برایت مى‏آورم پس چون [سلیمان] آن [تخت] را نزد خود مستقر دید گفت این از فضل پروردگار من است تا مرا بیازماید که آیا سپاسگزارم یا ناسپاسى مى‏کنم و هر کس سپاس گزارد تنها به سود خویش سپاس مى‏گزارد و هر کس ناسپاسى کند بى‏گمان پروردگارم بى‏نیاز و کریم است (40)

 

 

قَالَ الَّذِی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَمَن شَکَرَ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ ﴿40﴾

 

گفت تخت [ملکه] را برایش ناشناس گردانید تا ببینیم آیا پى مى‏برد یا از کسانى است که پى نمى‏برند (41)

 

 

قَالَ نَکِّرُوا لَهَا عَرْشَهَا نَنظُرْ أَتَهْتَدِی أَمْ تَکُونُ مِنَ الَّذِینَ لَا یَهْتَدُونَ ﴿41﴾

 

پس وقتى [ملکه] آمد [بدو] گفته شد آیا تخت تو همین گونه است گفت گویا این همان است و پیش از این ما آگاه شده و از در اطاعت درآمده بودیم (42)

 

 

فَلَمَّا جَاءتْ قِیلَ أَهَکَذَا عَرْشُکِ قَالَتْ کَأَنَّهُ هُوَ وَأُوتِینَا الْعِلْمَ مِن قَبْلِهَا وَکُنَّا مُسْلِمِینَ ﴿42﴾

 

و [در حقیقت قبلا] آنچه غیر از خدا مى‏پرستید مانع [ایمان] او شده بود و او از جمله گروه کافران بود (43)

 

 

وَصَدَّهَا مَا کَانَت تَّعْبُدُ مِن دُونِ اللَّهِ إِنَّهَا کَانَتْ مِن قَوْمٍ کَافِرِینَ ﴿43﴾

 

به او گفته شد وارد ساحت کاخ [پادشاهى] شو و چون آن را دید برکه‏اى پنداشت و ساقهایش را نمایان کرد [سلیمان] گفت این کاخى مفروش از آبگینه است [ملکه] گفت پروردگارا من به خود ستم کردم و [اینک] با سلیمان در برابر خدا پروردگار جهانیان تسلیم شدم (44)

 

 

قِیلَ لَهَا ادْخُلِی الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَکَشَفَتْ عَن سَاقَیْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُّمَرَّدٌ مِّن قَوَارِیرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿44﴾

 

و به راستى به سوى ثمود برادرشان صالح را فرستادیم که خدا را بپرستید پس به ناگاه آنان دو دسته متخاصم شدند (45)

 

 

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ فَإِذَا هُمْ فَرِیقَانِ یَخْتَصِمُونَ ﴿45﴾

 

[صالح] گفت اى قوم من چرا پیش از [جستن] نیکى شتابزده خواهان بدى هستید چرا از خدا آمرزش نمى‏خواهید باشد که مورد رحمت قرار گیرید (46)

 

 

قَالَ یَا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّیِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ لَوْلَا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ﴿46﴾

 

گفتند ما به تو و به هر کس که همراه توست‏شگون بد زدیم گفت‏سرنوشت‏خوب و بدتان پیش خداست بلکه شما مردمى هستید که مورد آزمایش قرار گرفته‏اید (47)

 

 

قَالُوا اطَّیَّرْنَا بِکَ وَبِمَن مَّعَکَ قَالَ طَائِرُکُمْ عِندَ اللَّهِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ ﴿47﴾

 

و در آن شهر نه دسته بودند که در آن سرزمین فساد مى‏کردند و از در اصلاح درنمى‏آمدند (48)

 

 

وَکَانَ فِی الْمَدِینَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَلَا یُصْلِحُونَ ﴿48﴾

 

[با هم] گفتند با یکدیگر سوگند بخورید که حتما به [صالح] و کسانش شبیخون مى‏زنیم سپس به ولى او خواهیم گفت ما در محل قتل کسانش حاضر نبودیم و ما قطعا راست مى‏گوییم (49)

 

 

قَالُوا تَقَاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَیِّتَنَّهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِیِّهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِکَ أَهْلِهِ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿49﴾

 

و دست به نیرنگ زدند و [ما نیز] دست به نیرنگ زدیم و خبر نداشتند (50)

 

 

وَمَکَرُوا مَکْرًا وَمَکَرْنَا مَکْرًا وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿50﴾

 

پس بنگر که فرجام نیرنگشان چگونه بود ما آنان و قومشان را همگى هلاک کردیم (51)

 

 

فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ مَکْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْنَاهُمْ وَقَوْمَهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿51﴾

 

و این [هم] خانه‏هاى خالى آنهاست به [سزاى] بیدادى که کرده‏اند قطعا در این [کیفر] براى مردمى که مى‏دانند عبرتى خواهد بود (52)

 

 

فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ خَاوِیَةً بِمَا ظَلَمُوا إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لِّقَوْمٍ یَعْلَمُونَ ﴿52﴾

 

و کسانى را که ایمان آورده و تقوا پیشه کرده بودند رهانیدیم (53)

 

 

وَأَنجَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا وَکَانُوا یَتَّقُونَ ﴿53﴾

 

و [یاد کن] لوط را که چون به قوم خود گفت آیا دیده و دانسته مرتکب عمل ناشایست [لواط] مى‏شوید (54)

 

 

وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ ﴿54﴾

 

آیا شما به جاى زنان از روى شهوت با مردها در مى‏آمیزید [نه] بلکه شما مردمى جهالت‏پیشه‏اید (55)

 

 

أَئِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ ﴿55﴾

 

و[لى] پاسخ قومش غیر از این نبود که گفتند خاندان لوط را از شهرتان بیرون کنید که آنها مردمى هستند که به پاکى تظاهر مى‏نمایند (56)

 

 

فَمَا کَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِّن قَرْیَتِکُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ یَتَطَهَّرُونَ ﴿56﴾

 

پس او و خانواده‏اش را نجات دادیم جز زنش را که مقدر کردیم از باقى‏ماندگان [در خاکستر آتش] باشد (57)

 

 

فَأَنجَیْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَاهَا مِنَ الْغَابِرِینَ ﴿57﴾

 

و بارانى [از سجیل] بر ایشان فرو باریدیم و باران هشدارداده‏شدگان چه بد بارانى بود (58)

 

 

وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِم مَّطَرًا فَسَاء مَطَرُ الْمُنذَرِینَ ﴿58﴾

 

بگو سپاس براى خداست و درود بر آن بندگانش که [آنان را] برگزیده است آیا خدا بهتر ست‏یا آنچه [با او] شریک مى‏گردانند (59)

 

 

قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلَامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِینَ اصْطَفَى آللَّهُ خَیْرٌ أَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿59﴾

 

[آیا آنچه شریک مى‏پندارند بهتر است] یا آن کس که آسمانها و زمین را خلق کرد و براى شما آبى از آسمان فرود آورد پس به وسیله آن باغهاى بهجت‏انگیز رویانیدیم کار شما نبود که درختانش را برویانید آیا معبودى با خداست [نه] بلکه آنان قومى منحرفند (60)

 

 

أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنزَلَ لَکُم مِّنَ السَّمَاءِ مَاء فَأَنبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ مَّا کَانَ لَکُمْ أَن تُنبِتُوا شَجَرَهَا أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ یَعْدِلُونَ ﴿60﴾

 

[آیا شریکانى که مى‏پندارند بهتر است] یا آن کس که زمین را قرارگاهى ساخت و در آن رودها پدید آورد و براى آن کوه‏ها را [مانند لنگر] قرار داد و میان دو دریا برزخى گذاشت آیا معبودى با خداست [نه] بلکه بیشترشان نمى‏دانند (61)

 

 

أَمَّن جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارًا وَجَعَلَ خِلَالَهَا أَنْهَارًا وَجَعَلَ لَهَا رَوَاسِیَ وَجَعَلَ بَیْنَ الْبَحْرَیْنِ حَاجِزًا أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿61﴾

 

یا [کیست] آن کس که درمانده را چون وى را بخواند اجابت مى‏کند و گرفتارى را برطرف مى‏گرداند و شما را جانشینان این زمین قرار مى‏دهد آیا معبودى با خداست چه کم پند مى‏پذیرید (62)

 

 

أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَّا تَذَکَّرُونَ ﴿62﴾

 

یا آن کس که شما را در تاریکیهاى خشکى و دریا راه مى‏نماید و آن کس که بادها[ى باران زا] را پیشاپیش رحمتش بشارتگر مى‏فرستد آیا معبودى با خداست‏خدا برتر [و بزرگتر] است از آنچه [با او] شریک مى‏گردانند (63)

 

 

أَمَّن یَهْدِیکُمْ فِی ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَن یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ تَعَالَى اللَّهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿63﴾

 

یا آن کس که خلق را آغاز مى‏کند و سپس آن را بازمى‏آورد و آن کس که از آسمان و زمین به شما روزى مى‏دهد آیا معبودى با خداست بگو اگر راست مى‏گویید برهان خویش را بیاورید (64)

 

 

أَمَّن یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ وَمَن یَرْزُقُکُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿64﴾

 

بگو هر که در آسمانها و زمین است جز خدا غیب را نمى‏شناسند و نمى‏دانند کى برانگیخته خواهند شد (65)

 

 

قُل لَّا یَعْلَمُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلَّا اللَّهُ وَمَا یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ ﴿65﴾

 

[نه] بلکه علم آنان در باره آخرت نارساست [نه] بلکه ایشان در باره آن تردید دارند [نه] بلکه آنان در مورد آن کوردلند (66)

 

 

بَلِ ادَّارَکَ عِلْمُهُمْ فِی الْآخِرَةِ بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ مِّنْهَا بَلْ هُم مِّنْهَا عَمِونَ ﴿66﴾

 

و کسانى که کفر ورزیدند گفتند آیا وقتى ما و پدرانمان خاک شدیم آیا حتما [زنده از گور] بیرون آورده مى‏شویم (67)

 

 

وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَئِذَا کُنَّا تُرَابًا وَآبَاؤُنَا أَئِنَّا لَمُخْرَجُونَ ﴿67﴾

 

در حقیقت این را به ما و پدرانمان قبلا وعده داده‏اند این جز افسانه‏هاى پیشینیان نیست (68)

 

 

لَقَدْ وُعِدْنَا هَذَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا مِن قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿68﴾

 

بگو در زمین بگردید و بنگرید فرجام گنه‏پیشگان چگونه بوده است (69)

 

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ ﴿69﴾

 

و بر آنان غم مخور و از آنچه مکر مى‏کنند تنگدل مباش (70)

 

 

وَلَا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَلَا تَکُن فِی ضَیْقٍ مِّمَّا یَمْکُرُونَ ﴿70﴾

 

و مى‏گویند اگر راست مى‏گویید این وعده کى خواهد بود (71)

 

 

وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿71﴾

 

بگو شاید برخى از آنچه را به شتاب مى‏خواهید در پى شما باشد (72)

 

 

قُلْ عَسَى أَن یَکُونَ رَدِفَ لَکُم بَعْضُ الَّذِی تَسْتَعْجِلُونَ ﴿72﴾

 

و راستى پروردگارت بر [این] مردم داراى بخشش است ولى بیشترشان سپاس نمى‏دارند (73)

 

وَإِنَّ رَبَّکَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَشْکُرُونَ ﴿73﴾

 

و در حقیقت پروردگار تو آنچه را در سینه‏هایشان نهفته و آنچه را آشکار مى‏دارند نیک مى‏داند (74)

 

 

وَإِنَّ رَبَّکَ لَیَعْلَمُ مَا تُکِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا یُعْلِنُونَ ﴿74﴾

 

و هیچ پنهانى در آسمان و زمین نیست مگر اینکه در کتابى روشن [درج] است (75)

 

 

وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِی السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ ﴿75﴾

 

بى‏گمان این قرآن بر فرزندان اسرائیل بیشتر آنچه را که آنان در باره‏اش اختلاف دارند حکایت مى‏کند (76)

 

 

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَقُصُّ عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَکْثَرَ الَّذِی هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ ﴿76﴾

 

و به راستى که آن رهنمود و رحمتى براى مؤمنان است (77)

 

 

وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ ﴿77﴾

 

در حقیقت پروردگار تو طبق حکم خود میان آنان داورى مى‏کند و اوست‏شکست‏ناپذیر دانا (78)

 

 

إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی بَیْنَهُم بِحُکْمِهِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْعَلِیمُ ﴿78﴾

 

پس بر خدا توکل کن که تو واقعا بر حق آشکارى (79)

 

 

فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّکَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِینِ ﴿79﴾

 

البته تو مردگان را شنوا نمى‏گردانى و این ندا را به کران چون پشت بگردانند نمى‏توانى بشنوانى (80)

 

 

إِنَّکَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاء إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ ﴿80﴾

 

و راهبر کوران [و بازگرداننده] از گمراهى‏شان نیستى تو جز کسانى را که به نشانه‏هاى ما ایمان آورده‏اند و مسلمانند نمى‏توانى بشنوانى (81)

 

 

وَمَا أَنتَ بِهَادِی الْعُمْیِ عَن ضَلَالَتِهِمْ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ ﴿81﴾

 

و چون قول [عذاب] بر ایشان واجب گردد جنبنده‏اى را از زمین براى آنان بیرون مى‏آوریم که با ایشان سخن گوید که مردم [چنانکه باید] به نشانه‏هاى ما یقین نداشتند (82)

 

 

وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ کَانُوا بِآیَاتِنَا لَا یُوقِنُونَ ﴿82﴾

 

و آن روز که از هر امتى گروهى از کسانى را که آیات ما را تکذیب کرده‏اند محشور مى‏گردانیم پس آنان نگاه داشته مى‏شوند تا همه به هم بپیوندند (83)

 

 

وَیَوْمَ نَحْشُرُ مِن کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِّمَّن یُکَذِّبُ بِآیَاتِنَا فَهُمْ یُوزَعُونَ ﴿83﴾

 

تا چون [همه کافران] بیایند [خدا] مى‏فرماید آیا نشانه‏هاى مرا به دروغ گرفتید و حال آنکه از نظر علم بدانها احاطه نداشتید آیا [در طول حیات] چه مى‏کردید (84)

 

 

حَتَّى إِذَا جَاؤُوا قَالَ أَکَذَّبْتُم بِآیَاتِی وَلَمْ تُحِیطُوا بِهَا عِلْمًا أَمَّاذَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿84﴾

 

و به [کیفر] آنکه ستم کردند حکم [عذاب] بر آنان واجب گردد در نتیجه ایشان د م برنیارند (85)

 

 

وَوَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِم بِمَا ظَلَمُوا فَهُمْ لَا یَنطِقُونَ ﴿85﴾

 

آیا ندیده‏اند که ما شب را قرار داده‏ایم تا در آن بیاسایند و روز را روشنى‏بخش [گردانیدیم] قطعا در این [امر] براى مردمى که ایمان مى‏آورند مایه‏هاى عبرت است (86)

 

 

أَلَمْ یَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا اللَّیْلَ لِیَسْکُنُوا فِیهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿86﴾

 

و روزى که در صور دمیده شود پس هر که در آسمانها و هر که در زمین است به هراس افتد مگر آن کس که خدا بخواهد و جملگى با زبونى رو به سوى او آورند (87)

 

 

 

وَیَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ وَکُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِینَ ﴿87﴾

 

و کوهها را مى‏بینى [و] مى‏پندارى که آنها بى‏حرکتند و حال آنکه آنها ابرآسا در حرکتند [این] صنع خدایى است که هر چیزى را در کمال استوارى پدید آورده است در حقیقت او به آنچه انجام مى‏دهید آگاه است (88)

 

 

وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْءٍ إِنَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ ﴿88﴾

 

هر کس نیکى به میان آورد پاداشى بهتر از آن خواهد داشت و آنان از هراس آن روز ایمنند (89)

 

 

مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِّنْهَا وَهُم مِّن فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ ﴿89﴾

 

و هر کس بدى به میان آورد به رو در آتش [دوزخ] سرنگون شوند آیا جز آنچه مى‏کردید سزا داده مى‏شوید (90)

 

 

وَمَن جَاء بِالسَّیِّئَةِ فَکُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿90﴾

 

من مامورم که تنها پروردگار این شهر را که آن را مقدس شمرده و هر چیزى از آن اوست پرستش کنم و مامورم که از مسلمانان باشم (91)

 

 

إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِی حَرَّمَهَا وَلَهُ کُلُّ شَیْءٍ وَأُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ ﴿91﴾

 

و اینکه قرآن را بخوانم پس هر که راه یابد تنها به سود خود راه یافته است و هر که گمراه شود بگو من فقط از هشداردهندگانم (92)

 

 

وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِینَ ﴿92﴾

 

و بگو ستایش از آن خداست به زودى آیاتش را به شما نشان خواهد داد و آن را خواهید شناخت و پروردگار تو از آنچه مى‏کنید غافل نیست (93)

 

وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَیُرِیکُمْ آیَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿93﴾

 

  • .::::. مـــــــــهـــــــــدی قــــــــــادی.::::.
۲۲
مرداد
۹۱

 

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

 

طا سین میم (1)

 

 

طسم ﴿1﴾

 

این است آیات کتاب روشنگر (2)

 

 

تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ ﴿2﴾

 

[بخشى] از گزارش [حال] موسى و فرعون را براى [آگاهى] مردمى که ایمان مى‏آورند به درستى بر تو مى‏خوانیم (3)

 

 

نَتْلُوا عَلَیْکَ مِن نَّبَإِ مُوسَى وَفِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿3﴾

 

فرعون در سرزمین [مصر] سر برافراشت و مردم آن را طبقه طبقه ساخت طبقه‏اى از آنان را زبون مى‏داشت پسرانشان را سر مى‏برید و زنانشان را [براى بهره‏کشى] زنده بر جاى مى‏گذاشت که وى از فسادکاران بود (4)

 

 

إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِی الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعًا یَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْنَاءهُمْ وَیَسْتَحْیِی نِسَاءهُمْ إِنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ ﴿4﴾

 

و خواستیم بر کسانى که در آن سرزمین فرو دست‏شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم] گردانیم و ایشان را وارث [زمین] کنیم (5)

 

 

وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ﴿5﴾

 

و در زمین قدرتشان دهیم و [از طرفى] به فرعون و هامان و لشکریانشان آنچه را که از جانب آنان بیمناک بودند بنمایانیم (6)

 

 

وَنُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَنُرِی فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا کَانُوا یَحْذَرُونَ ﴿6﴾

 

و به مادر موسى وحى کردیم که او را شیر ده و چون بر او بیمناک شدى او را در نیل بینداز و مترس و اندوه مدار که ما او را به تو بازمى‏گردانیم و از [زمره] پیمبرانش قرار مى‏دهیم (7)

 

 

وَأَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿7﴾

 

پس خاندان فرعون او را [از آب] برگرفتند تا سرانجام دشمن [جان] آنان و مایه اندوهشان باشد آرى فرعون و هامان و لشکریان آنها خطاکار بودند (8)

 

 

فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِیَکُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا کَانُوا خَاطِئِینَ ﴿8﴾

 

و همسر فرعون گفت [این کودک] نور چشم من و تو خواهد بود او را مکشید شاید براى ما سودمند باشد یا او را به فرزندى بگیریم ولى آنها خبر نداشتند (9)

 

 

وَقَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَیْنٍ لِّی وَلَکَ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَى أَن یَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿9﴾

 

و دل مادر موسى [از هر چیز جز از فکر فرزند] تهى گشت اگر قلبش را استوار نساخته بودیم تا از ایمان‏آورندگان باشد چیزى نمانده بود که آن [راز] را افشا کند (10)

 

 

وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَى فَارِغًا إِن کَادَتْ لَتُبْدِی بِهِ لَوْلَا أَن رَّبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا لِتَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿10﴾

 

و به خواهر [موسى] گفت از پى او برو پس او را از دور دید در حالى که آنان متوجه نبودند (11)

 

 

وَقَالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّیهِ فَبَصُرَتْ بِهِ عَن جُنُبٍ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿11﴾

 

و از پیش شیر دایگان را بر او حرام گردانیده بودیم پس [خواهرش آمد و] گفت آیا شما را بر خانواده‏اى راهنمایى کنم که براى شما از وى سرپرستى کنند و خیرخواه او باشند (12)

 

 

وَحَرَّمْنَا عَلَیْهِ الْمَرَاضِعَ مِن قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى أَهْلِ بَیْتٍ یَکْفُلُونَهُ لَکُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ ﴿12﴾

 

پس او را به مادرش بازگردانیدیم تا چشمش [بدو] روشن شود و غم نخورد و بداند که وعده خدا درست است ولى بیشترشان نمى‏دانند (13)

 

 

فَرَدَدْنَاهُ إِلَى أُمِّهِ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿13﴾

 

و چون به رشد و کمال خویش رسید به او حکمت و دانش عطا کردیم و نیکوکاران را چنین پاداش مى‏دهیم (14)

 

 

وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿14﴾

 

و داخل شهر شد بى‏آنکه مردمش متوجه باشند پس دو مرد را با هم در زد و خورد یافت‏یکى از پیروان او و دیگرى از دشمنانش [بود] آن کس که از پیروانش بود بر ضد کسى که دشمن وى بود از او یارى خواست پس موسى مشتى بدو زد و او را کشت گفت این کار شیطان است چرا که او دشمنى گمراه‏کننده [و] آشکار است (15)

 

 

وَدَخَلَ الْمَدِینَةَ عَلَى حِینِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِیهَا رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلَانِ هَذَا مِن شِیعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِی مِن شِیعَتِهِ عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ فَوَکَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَیْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِینٌ ﴿15﴾

 

گفت پروردگارا من بر خویشتن ستم کردم مرا ببخش پس خدا از او درگذشت که وى آمرزنده مهربان است (16)

 

 

قَالَ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿16﴾

 

[موسى] گفت پروردگارا به پاس نعمتى که بر من ارزانى داشتى هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم بود (17)

 

 

قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَیَّ فَلَنْ أَکُونَ ظَهِیرًا لِّلْمُجْرِمِینَ ﴿17﴾

 

صبحگاهان در شهر بیمناک و در انتظار [حادثه‏اى] بود ناگاه همان کسى که دیروز از وى یارى خواسته بود [باز] با فریاد از او یارى خواست موسى به او گفت به راستى که تو آشکارا گمراهى (18)

 

 

فَأَصْبَحَ فِی الْمَدِینَةِ خَائِفًا یَتَرَقَّبُ فَإِذَا الَّذِی اسْتَنصَرَهُ بِالْأَمْسِ یَسْتَصْرِخُهُ قَالَ لَهُ مُوسَى إِنَّکَ لَغَوِیٌّ مُّبِینٌ ﴿18﴾

 

و چون خواست به سوى آنکه دشمن هر دوشان بود حمله آورد گفت اى موسى آیا مى‏خواهى مرا بکشى چنانکه دیروز شخصى را کشتى تو مى‏خواهى در این سرزمین فقط زورگو باشى و نمى‏خواهى از اصلاحگران باشى (19)

 

 

فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَن یَبْطِشَ بِالَّذِی هُوَ عَدُوٌّ لَّهُمَا قَالَ یَا مُوسَى أَتُرِیدُ أَن تَقْتُلَنِی کَمَا قَتَلْتَ نَفْسًا بِالْأَمْسِ إِن تُرِیدُ إِلَّا أَن تَکُونَ جَبَّارًا فِی الْأَرْضِ وَمَا تُرِیدُ أَن تَکُونَ مِنَ الْمُصْلِحِینَ ﴿19﴾

 

و از دورافتاده‏ترین [نقطه] شهر مردى دوان دوان آمد [و] گفت اى موسى سران قوم در باره تو مشورت مى‏کنند تا تو را بکشند پس [از شهر] خارج شو من جدا از خیرخواهان توام (20)

 

 

وَجَاء رَجُلٌ مِّنْ أَقْصَى الْمَدِینَةِ یَسْعَى قَالَ یَا مُوسَى إِنَّ الْمَلَأَ یَأْتَمِرُونَ بِکَ لِیَقْتُلُوکَ فَاخْرُجْ إِنِّی لَکَ مِنَ النَّاصِحِینَ ﴿20﴾

 

موسى ترسان و نگران از آنجا بیرون رفت [در حالى که مى]گفت پروردگارا مرا از گروه ستمکاران نجات بخش (21)

 

 

فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا یَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿21﴾

 

و چون به سوى [شهر] مدین رو نهاد [با خود] گفت امید است پروردگارم مرا به راه راست هدایت کند (22)

 

 

وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاء مَدْیَنَ قَالَ عَسَى رَبِّی أَن یَهْدِیَنِی سَوَاء السَّبِیلِ ﴿22﴾

 

و چون به آب مدین رسید گروهى از مردم را بر آن یافت که [دامهاى خود را ] آب مى‏دادند و پشت‏سرشان دو زن را یافت که [گوسفندان خود را] دور مى‏کردند [موسى] گفت منظورتان [از این کار] چیست گفتند [ما به گوسفندان خود] آب نمى‏دهیم تا شبانان [همگى گوسفندانشان را] برگردانند و پدر ما پیرى سالخورده است (23)

 

 

وَلَمَّا وَرَدَ مَاء مَدْیَنَ وَجَدَ عَلَیْهِ أُمَّةً مِّنَ النَّاسِ یَسْقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ امْرَأتَیْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُکُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِی حَتَّى یُصْدِرَ الرِّعَاء وَأَبُونَا شَیْخٌ کَبِیرٌ ﴿23﴾

 

پس براى آن دو [گوسفندان را] آب داد آنگاه به سوى سایه برگشت و گفت پروردگارا من به هر خیرى که سویم بفرستى سخت نیازمندم (24)

 

 

فَسَقَى لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ ﴿24﴾

 

پس یکى از آن دو زن در حالى که به آزرم گام بر مى‏داشت نزد وى آمد [و] گفت پدرم تو را مى‏طلبد تا تو را به پاداش آب‏دادن [گوسفندان] براى ما مزد دهد و چون [موسى] نزد او آمد و سرگذشت [خود] را بر او حکایت کرد [وى] گفت مترس که از گروه ستمگران نجات یافتى (25)

 

 

فَجَاءتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاء قَالَتْ إِنَّ أَبِی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ مَا سَقَیْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءهُ وَقَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿25﴾

 

یکى از آن دو [دختر] گفت اى پدر او را استخدام کن چرا که بهترین کسى است که استخدام مى‏کنى هم نیرومند [و هم] در خور اعتماد است (26)

 

 

قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ ﴿26﴾

 

[شعیب] گفت من مى‏خواهم یکى از این دو دختر خود را [که مشاهده مى‏کنى] به نکاح تو در آورم به این [شرط] که هشت‏سال براى من کار کنى و اگر ده سال را تمام گردانى اختیار با تو است و نمى‏خواهم بر تو سخت گیرم و مرا ان شاء الله از درستکاران خواهى یافت (27)

 

 

 

 

قَالَ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أُنکِحَکَ إِحْدَى ابْنَتَیَّ هَاتَیْنِ عَلَى أَن تَأْجُرَنِی ثَمَانِیَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِندِکَ وَمَا أُرِیدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ سَتَجِدُنِی إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿27﴾

 

[موسى] گفت این [قرار داد] میان من و تو باشد که هر یک از دو مدت را به انجام رسانیدم بر من تعدى [روا] نباشد و خدا بر آنچه مى‏گوییم وکیل است (28)

 

 

قَالَ ذَلِکَ بَیْنِی وَبَیْنَکَ أَیَّمَا الْأَجَلَیْنِ قَضَیْتُ فَلَا عُدْوَانَ عَلَیَّ وَاللَّهُ عَلَى مَا نَقُولُ وَکِیلٌ ﴿28﴾

 

و چون موسى آن مدت را به پایان رسانید و همسرش را [همراه] برد آتشى را از دور در کنار طور مشاهده کرد به خانواده خود گفت [اینجا] بمانید که من آتشى از دور دیدم شاید خبرى از آن یا شعله‏اى آتش برایتان بیاورم باشد که خود را گرم کنید (29)

 

 

فَلَمَّا قَضَى مُوسَىالْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِن جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّی آتِیکُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ ﴿29﴾

 

پس چون به آن [آتش] رسید از جانب راست وادى در آن جایگاه مبارک از آن درخت ندا آمد که اى موسى منم من خداوند پروردگار جهانیان (30)

 

 

فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِی مِن شَاطِئِ الْوَادِی الْأَیْمَنِ فِی الْبُقْعَةِ الْمُبَارَکَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَن یَا مُوسَى إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ ﴿30﴾

 

و [فرمود] عصاى خود را بیفکن پس چون دید آن مثل مارى مى‏جنبد پشت کرد و برنگشت اى موسى پیش آى و مترس که تو در امانى (31)

 

 

وَأَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ کَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِرًا وَلَمْ یُعَقِّبْ یَا مُوسَى أَقْبِلْ وَلَا تَخَفْ إِنَّکَ مِنَ الْآمِنِینَ ﴿31﴾

 

دست‏خود را به گریبانت ببر تا سپید بى‏گزند بیرون بیاید و [براى رهایى ] از این هراس بازویت را به خویشتن بچسبان این دو [نشانه] دو برهان از جانب پروردگار تو است [که باید] به سوى فرعون و سران [کشور] او [ببرى] زیرا آنان همواره قومى نافرمانند (32)

 

 

اسْلُکْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاء مِنْ غَیْرِ سُوءٍ وَاضْمُمْ إِلَیْکَ جَنَاحَکَ مِنَ الرَّهْبِ فَذَانِکَ بُرْهَانَانِ مِن رَّبِّکَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ﴿32﴾

 

گفت پروردگارا من کسى از ایشان را کشته‏ام مى‏ترسم مرا بکشند (33)

 

 

قَالَ رَبِّ إِنِّی قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْسًا فَأَخَافُ أَن یَقْتُلُونِ ﴿33﴾

 

و برادرم هارون از من زبان‏آورتر است پس او را با من به دستیارى گسیل دار تا مرا تصدیق کند زیرا مى‏ترسم مرا تکذیب کنند (34)

 

 

وَأَخِی هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّی لِسَانًا فَأَرْسِلْهُ مَعِیَ رِدْءًا یُصَدِّقُنِی إِنِّی أَخَافُ أَن یُکَذِّبُونِ ﴿34﴾

 

فرمود به زودى بازویت را به [وسیله] برادرت نیرومند خواهیم کرد و براى شما هر دو تسلطى قرار خواهیم داد که با [وجود] آیات ما به شما دست نخواهند یافت‏شما و هر که شما را پیروى کند چیره خواهید بود (35)

 

 

قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ وَنَجْعَلُ لَکُمَا سُلْطَانًا فَلَا یَصِلُونَ إِلَیْکُمَا بِآیَاتِنَا أَنتُمَا وَمَنِ اتَّبَعَکُمَا الْغَالِبُونَ ﴿35﴾

 

پس چون موسى آیات روشن ما را براى آنان آورد گفتند این جز سحرى ساختگى نیست و از پدران پیشین خود چنین [چیزى] نشنیده‏ایم (36)

 

 

فَلَمَّا جَاءهُم مُّوسَى بِآیَاتِنَا بَیِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّفْتَرًى وَمَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِی آبَائِنَا الْأَوَّلِینَ ﴿36﴾

 

و موسى گفت پروردگارم به [حال] کسى که از جانب او رهنمودى آورده و [نیز] کسى که فرجام [نیکوى] آن سرا براى اوست داناتر است در حقیقت ظالمان رستگار نمى‏شوند (37)

 

 

وَقَالَ مُوسَى رَبِّی أَعْلَمُ بِمَن جَاء بِالْهُدَى مِنْ عِندِهِ وَمَن تَکُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ﴿37﴾

 

و فرعون گفت اى بزرگان قوم من جز خویشتن براى شما خدایى نمى‏شناسم پس اى هامان برایم بر گل آتش بیفروز و برجى [بلند] براى من بساز شاید به [حال] خداى موسى اطلاع یابم و من جدا او را از دروغگویان مى‏پندارم (38)

 

 

وَقَالَ فِرْعَوْنُ یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرِی فَأَوْقِدْ لِی یَا هَامَانُ عَلَى الطِّینِ فَاجْعَل لِّی صَرْحًا لَّعَلِّی أَطَّلِعُ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّی لَأَظُنُّهُ مِنَ الْکَاذِبِینَ ﴿38﴾

 

و او و سپاهیانش در آن سرزمین به ناحق سرکشى کردند و پنداشتند که به سوى ما بازگردانیده نمى‏شوند (39)

 

 

وَاسْتَکْبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَیْنَا لَا یُرْجَعُونَ ﴿39﴾

 

تا او و سپاهیانش را فرو گرفتیم و آنان را در دریا افکندیم بنگر که فرجام کار ستمکاران چگونه بود (40)

 

 

فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِینَ ﴿40﴾

 

و آنان را پیشوایانى که به سوى آتش مى‏خوانند گردانیدیم و روز رستاخیز یارى نخواهند شد (41)

 

 

وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ لَا یُنصَرُونَ ﴿41﴾

 

و در این دنیا لعنتى بدرقه [نام] آنان کردیم و روز قیامت [نیز] ایشان از [جمله] زشت‏رویانند (42)

 

 

وَأَتْبَعْنَاهُمْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا لَعْنَةً وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ هُم مِّنَ الْمَقْبُوحِینَ ﴿42﴾

 

و به راستى پس از آنکه نسلهاى نخستین را هلاک کردیم به موسى کتاب دادیم که [دربردارنده] روشنگرى‏ها و رهنمود و رحمتى براى مردم بود امید که آنان پند گیرند (43)

 

 

وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ مِن بَعْدِ مَا أَهْلَکْنَا الْقُرُونَ الْأُولَى بَصَائِرَ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَّعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ﴿43﴾

 

و چون امر [پیامبرى] را به موسى واگذاشتیم تو در جانب غربى [طور] نبودى و از گواهان [نیز] نبودى (44)

 

 

وَمَا کُنتَ بِجَانِبِ الْغَرْبِیِّ إِذْ قَضَیْنَا إِلَى مُوسَى الْأَمْرَ وَمَا کُنتَ مِنَ الشَّاهِدِینَ ﴿44﴾

 

لیکن ما نسلهایى پدید آوردیم و عمرشان طولانى شد و تو در میان ساکنان [شهر] م دین مقیم نبودى تا آیات ما را بر ایشان بخوانى لیکن ما بودیم که فرستنده [پیامبران] بودیم (45)

 

 

وَلَکِنَّا أَنشَأْنَا قُرُونًا فَتَطَاوَلَ عَلَیْهِمُ الْعُمُرُ وَمَا کُنتَ ثَاوِیًا فِی أَهْلِ مَدْیَنَ تَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِنَا وَلَکِنَّا کُنَّا مُرْسِلِینَ ﴿45﴾

 

و آندم که [موسى را] ندا دردادیم تو در جانب طور نبودى ولى [این اطلاع تو] رحمتى است از پروردگار تو تا قومى را که هیچ هشداردهنده‏اى پیش از تو برایشان نیامده است بیم دهى باشد که آنان پندپذیرند (46)

 

 

وَمَا کُنتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَیْنَا وَلَکِن رَّحْمَةً مِّن رَّبِّکَ لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِیرٍ مِّن قَبْلِکَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ﴿46﴾

 

و اگر نبود که وقتى به [سزاى] پیش‏فرست دستهایشان مصیبتى به ایشان برسد بگویند پروردگارا چرا فرستاده‏اى به سوى ما نفرستادى تا از احکام تو پیروى کنیم و از مؤمنان باشیم [قطعا در کیفر آنان شتاب مى‏کردیم] (47)

 

 

 

 

وَلَوْلَا أَن تُصِیبَهُم مُّصِیبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ فَیَقُولُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَیْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آیَاتِکَ وَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿47﴾

 

پس چون حق از جانب ما برایشان آمد گفتند چرا نظیر آنچه به موسى داده شد به او داده نشده است آیا به آنچه قبلا به موسى داده شد کفر نورزیدند گفتند دو ساحر با هم ساخته‏اند و گفتند ما همه را منکریم (48)

 

 

فَلَمَّا جَاءهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِیَ مِثْلَ مَا أُوتِیَ مُوسَى أَوَلَمْ یَکْفُرُوا بِمَا أُوتِیَ مُوسَى مِن قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَقَالُوا إِنَّا بِکُلٍّ کَافِرُونَ ﴿48﴾

 

بگو پس اگر راست مى‏گویید کتابى از جانب خدا بیاورید که از این دو هدایت کننده‏تر باشد تا پیرویش کنم (49)

 

 

قُلْ فَأْتُوا بِکِتَابٍ مِّنْ عِندِ اللَّهِ هُوَ أَهْدَى مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿49﴾

 

پس اگر تو را اجابت نکردند بدان که فقط هوسهاى خود را پیروى مى‏کنند و کیست گمراه‏تر از آنکه بى‏راهنمایى خدا از هوسش پیروى کند بى‏تردید خدا مردم ستمگر را راهنمایى نمى‏کند (50)

 

 

فَإِن لَّمْ یَسْتَجِیبُوا لَکَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا یَتَّبِعُونَ أَهْوَاءهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَیْرِ هُدًى مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴿50﴾

 

و به راستى این گفتار را براى آنان پى در پى و به هم پیوسته نازل ساختیم امید که آنان پند پذیرند (51)

 

 

وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ﴿51﴾

 

کسانى که قبل از آن کتاب [آسمانى] به ایشان داده‏ایم آنان به [قرآن] مى‏گروند (52)

 

 

الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ مِن قَبْلِهِ هُم بِهِ یُؤْمِنُونَ ﴿52﴾

 

و چون بر ایشان فرو خوانده مى‏شود مى‏گویند بدان ایمان آوردیم که آن درست است [و] از طرف پروردگار ماست ما پیش از آن [هم] از تسلیم‏شوندگان بودیم (53)

 

 

وَإِذَا یُتْلَى عَلَیْهِمْ قَالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّنَا إِنَّا کُنَّا مِن قَبْلِهِ مُسْلِمِینَ ﴿53﴾

 

آنانند که به [پاس] آنکه صبر کردند و [براى آنکه] بدى را با نیکى دفع مى‏نمایند و از آنچه روزى‏شان داده‏ایم انفاق مى‏کنند دو بار پاداش خواهند یافت (54)

 

 

أُوْلَئِکَ یُؤْتَوْنَ أَجْرَهُم مَّرَّتَیْنِ بِمَا صَبَرُوا وَیَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ ﴿54﴾

 

و چون لغوى بشنوند از آن روى برمى‏تابند و مى‏گویند کردارهاى ما از آن ما و کردارهاى شما از آن شماست‏سلام بر شما جویاى [مصاحبت] نادانان نیستیم (55)

 

 

وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ سَلَامٌ عَلَیْکُمْ لَا نَبْتَغِی الْجَاهِلِینَ ﴿55﴾

 

در حقیقت تو هر که را دوست دارى نمى‏توانى راهنمایى کنى لیکن خداست که هر که را بخواهد راهنمایى مى‏کند و او به راه‏یافتگان داناتر است (56)

 

 

إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَن یَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ ﴿56﴾

 

و گفتند اگر با تو از [نور] هدایت پیروى کنیم از سرزمین خود ربوده خواهیم شد آیا آنان را در حرمى امن جاى ندادیم که محصولات هر چیزى که رزقى از جانب ماست به سوى آن سرازیر مى‏شود ولى بیشترشان نمى‏دانند (57)

 

 

وَقَالُوا إِن نَّتَّبِعِ الْهُدَى مَعَکَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنَا أَوَلَمْ نُمَکِّن لَّهُمْ حَرَمًا آمِنًا یُجْبَى إِلَیْهِ ثَمَرَاتُ کُلِّ شَیْءٍ رِزْقًا مِن لَّدُنَّا وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿57﴾

 

و چه بسیار شهرها که هلاکش کردیم [زیرا] زندگى خوش آنها را سرمست کرده بود این ست‏سراهایشان که پس از آنان جز براى عده کمى مورد سکونت قرار نگرفته و ماییم که وارث آنان بودیم (58)

 

 

وَکَمْ أَهْلَکْنَا مِن قَرْیَةٍ بَطِرَتْ مَعِیشَتَهَا فَتِلْکَ مَسَاکِنُهُمْ لَمْ تُسْکَن مِّن بَعْدِهِمْ إِلَّا قَلِیلًا وَکُنَّا نَحْنُ الْوَارِثِینَ ﴿58﴾

 

و پروردگار تو [هرگز] ویرانگر شهرها نبوده است تا [پیشتر] در مرکز آنها پیامبرى برانگیزد که آیات ما را بر ایشان بخواند و ما شهرها را تا مردمشان ستمگر نباشند ویران‏کننده نبوده‏ایم (59)

 

 

وَمَا کَانَ رَبُّکَ مُهْلِکَ الْقُرَى حَتَّى یَبْعَثَ فِی أُمِّهَا رَسُولًا یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِنَا وَمَا کُنَّا مُهْلِکِی الْقُرَى إِلَّا وَأَهْلُهَا ظَالِمُونَ ﴿59﴾

 

و هر آنچه به شما داده شده است کالاى زندگى دنیا و زیور آن است و[لى] آنچه پیش خداست بهتر و پایدارتر است مگر نمى‏اندیشید (60)

 

 

وَمَا أُوتِیتُم مِّن شَیْءٍ فَمَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَزِینَتُهَا وَمَا عِندَ اللَّهِ خَیْرٌ وَأَبْقَى أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿60﴾

 

آیا کسى که وعده نیکو به او داده‏ایم و او به آن خواهد رسید مانند کسى است که از کالاى زندگى دنیا بهره‏مندش گردانیده‏ایم [ولى] او روز قیامت از [جمله] احضارشدگان [در آتش] است (61)

 

 

أَفَمَن وَعَدْنَاهُ وَعْدًا حَسَنًا فَهُوَ لَاقِیهِ کَمَن مَّتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ثُمَّ هُوَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مِنَ الْمُحْضَرِینَ ﴿61﴾

 

و [به یاد آور] روزى را که آنان را ندا مى‏دهد و مى‏فرماید آن شریکان من که مى‏پنداشتید کجایند (62)

 

 

وَیَوْمَ یُنَادِیهِمْ فَیَقُولُ أَیْنَ شُرَکَائِیَ الَّذِینَ کُنتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿62﴾

 

آنان که حکم [عذاب] بر ایشان واجب آمده مى‏گویند پروردگارا اینانند کسانى که گمراه کردیم گمراهشان کردیم همچنانکه خود گمراه شدیم [از آنان] به سوى تو بیزارى مى‏جوییم ما را نمى‏پرستیدند [بلکه پندار خود را دنبال مى‏کردند] (63)

 

 

قَالَ الَّذِینَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنَا هَؤُلَاء الَّذِینَ أَغْوَیْنَا أَغْوَیْنَاهُمْ کَمَا غَوَیْنَا تَبَرَّأْنَا إِلَیْکَ مَا کَانُوا إِیَّانَا یَعْبُدُونَ ﴿63﴾

 

و [به آنان] گفته مى‏شود شریکان خود را فرا خوانید [پس آنها را مى‏خوانند] ولى پاسخشان نمى‏دهند و عذاب را مى‏بینند [و آرزو مى‏کنند که] اى کاش هدایت‏یافته بودند (64)

 

 

وَقِیلَ ادْعُوا شُرَکَاءکُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ یَسْتَجِیبُوا لَهُمْ وَرَأَوُا الْعَذَابَ لَوْ أَنَّهُمْ کَانُوا یَهْتَدُونَ ﴿64﴾

 

و روزى را که [خدا] آنان را ندا درمى‏دهد و مى‏فرماید فرستادگان [ما] را چه پاسخ دادید (65)

 

 

وَیَوْمَ یُنَادِیهِمْ فَیَقُولُ مَاذَا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِینَ ﴿65﴾

 

پس در آن روز اخبار بر ایشان پوشیده گردد و از یکدیگر نمى‏توانند بپرسند (66)

 

 

فَعَمِیَتْ عَلَیْهِمُ الْأَنبَاء یَوْمَئِذٍ فَهُمْ لَا یَتَسَاءلُونَ ﴿66﴾

 

و اما کسى که توبه کند و ایمان آورد و به کار شایسته پردازد امید که از رستگاران باشد (67)

 

 

فَأَمَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَعَسَى أَن یَکُونَ مِنَ الْمُفْلِحِینَ ﴿67﴾

 

و پروردگار تو هر چه را بخواهد مى‏آفریند و برمى‏گزیند و آنان اختیارى ندارند منزه است‏خدا و از آنچه [با او] شریک مى‏گردانند برتر است (68)

 

 

وَرَبُّکَ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ وَیَخْتَارُ مَا کَانَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿68﴾

 

و آنچه را سینه‏هایشان پوشیده یا آشکار مى‏دارد پروردگارت مى‏داند (69)

 

 

وَرَبُّکَ یَعْلَمُ مَا تُکِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا یُعْلِنُونَ ﴿69﴾

 

و اوست‏خدا[یى که] جز او معبودى نیست در این [سراى] نخستین و در آخرت ستایش از آن اوست و فرمان او راست و به سوى او بازگردانیده مى‏شوید (70)

 

 

وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِی الْأُولَى وَالْآخِرَةِ وَلَهُ الْحُکْمُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿70﴾

 

بگو هان چه مى‏پندارید اگر خدا تا روز رستاخیز شب را بر شما جاوید بدارد جز خداوند کدامین معبود براى شما روشنى مى‏آورد آیا نمى‏شنوید (71)

 

 

قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِن جَعَلَ اللَّهُ عَلَیْکُمُ اللَّیْلَ سَرْمَدًا إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ مَنْ إِلَهٌ غَیْرُ اللَّهِ یَأْتِیکُم بِضِیَاء أَفَلَا تَسْمَعُونَ ﴿71﴾

 

بگو هان چه مى‏پندارید اگر خدا تا روز قیامت روز را بر شما جاوید بدارد جز خداوند کدامین معبود براى شما شبى مى‏آورد که در آن آرام گیرید آیا نمى‏بینید (72)

 

 

قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِن جَعَلَ اللَّهُ عَلَیْکُمُ النَّهَارَ سَرْمَدًا إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ مَنْ إِلَهٌ غَیْرُ اللَّهِ یَأْتِیکُم بِلَیْلٍ تَسْکُنُونَ فِیهِ أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿72﴾

 

و از رحمتش برایتان شب و روز را قرار داد تا در این [یک] بیارامید و [در آن یک] از فزون‏بخشى او [روزى خود] بجویید باشد که سپاس بدارید (73)

 

 

وَمِن رَّحْمَتِهِ جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿73﴾

 

و [یاد کن] روزى را که ندایشان مى‏کند و مى‏فرماید آن شریکان که مى‏پنداشتید کجایند (74)

 

 

وَیَوْمَ یُنَادِیهِمْ فَیَقُولُ أَیْنَ شُرَکَائِیَ الَّذِینَ کُنتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿74﴾

 

و از میان هر امتى گواهى بیرون مى‏کشیم و مى‏گوییم برهان خود را بیاورید پس بدانند که حق از آن خداست و آنچه برمى‏بافتند از دستشان مى‏رود (75)

 

 

وَنَزَعْنَا مِن کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا فَقُلْنَا هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُوا یَفْتَرُونَ ﴿75﴾

 

قارون از قوم موسى بود و بر آنان ستم کرد و از گنجینه‏ها آن قدر به او داده بودیم که کلیدهاى آنها بر گروه نیرومندى سنگین مى‏آمد آنگاه که قوم وى بدو گفتند شادى مکن که خدا شادى‏کنندگان را دوست نمى‏دارد (76)

 

 

إِنَّ قَارُونَ کَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَیْهِمْ وَآتَیْنَاهُ مِنَ الْکُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِی الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ ﴿76﴾

 

و با آنچه خدایت داده سراى آخرت را بجوى و سهم خود را از دنیا فراموش مکن و همچنانکه خدا به تو نیکى کرده نیکى کن و در زمین فساد مجوى که خدا فسادگران را دوست نمى‏دارد (77)

 

 

وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا وَأَحْسِن کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ ﴿77﴾

 

[قارون] گفت من اینها را در نتیجه دانش خود یافته‏ام آیا وى ندانست که خدا نسلهایى را پیش از او نابود کرد که از او نیرومندتر و مال‏اندوزتر بودند و[لى این گونه] مجرمان را [نیازى] به پرسیده شدن از گناهانشان نیست (78)

 

 

قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِندِی أَوَلَمْ یَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَکَ مِن قَبْلِهِ مِنَ القُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَکْثَرُ جَمْعًا وَلَا یُسْأَلُ عَن ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ ﴿78﴾

 

پس [قارون] با کوکبه خود بر قومش نمایان شد کسانى که خواستار زندگى دنیا بودند گفتند اى کاش مثل آنچه به قارون داده شده به ما [هم] داده مى‏شد واقعا او بهره بزرگى [از ثروت] دارد (79)

 

 

فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِی زِینَتِهِ قَالَ الَّذِینَ یُرِیدُونَ الْحَیَاةَ الدُّنیَا یَا لَیْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِیَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِیمٍ ﴿79﴾

 

و کسانى که دانش [واقعى] یافته بودند گفتند واى بر شما براى کسى که گرویده و کار شایسته کرده پاداش خدا بهتر است و جز شکیبایان آن را نیابند (80)

 

 

وَقَالَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَیْلَکُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَیْرٌ لِّمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا یُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ ﴿80﴾

 

آنگاه [قارون] را با خانه‏اش در زمین فرو بردیم و گروهى نداشت که در برابر [عذاب] خدا او را یارى کنند و [خود نیز] نتوانست از خود دفاع کند (81)

 

 

فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا کَانَ لَهُ مِن فِئَةٍ یَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا کَانَ مِنَ المُنتَصِرِینَ ﴿81﴾

 

و همان کسانى که دیروز آرزو داشتند به جاى او باشند صبح مى‏گفتند واى مثل اینکه خدا روزى را براى هر کس از بندگانش که بخواهد گشاده یا تنگ مى‏گرداند و اگر خدا بر ما منت ننهاده بود ما را [هم] به زمین فرو برده بود واى گویى که کافران رستگار نمى‏گردند (82)

 

 

وَأَصْبَحَ الَّذِینَ تَمَنَّوْا مَکَانَهُ بِالْأَمْسِ یَقُولُونَ وَیْکَأَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَیَقْدِرُ لَوْلَا أَن مَّنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا لَخَسَفَ بِنَا وَیْکَأَنَّهُ لَا یُفْلِحُ الْکَافِرُونَ ﴿82﴾

 

آن سراى آخرت را براى کسانى قرار مى‏دهیم که در زمین خواستار برترى و فساد نیستند و فرجام [خوش] از آن پرهیزگاران است (83)

 

 

تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ ﴿83﴾

 

هر کس نیکى به میان آورد براى او [پاداشى] بهتر از آن خواهد بود و هر کس بدى به میان آورد کسانى که کارهاى بد کرده‏اند جز سزاى آنچه کرده‏اند نخواهند یافت (84)

 

 

مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِّنْهَا وَمَن جَاء بِالسَّیِّئَةِ فَلَا یُجْزَى الَّذِینَ عَمِلُوا السَّیِّئَاتِ إِلَّا مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿84﴾

 

در حقیقت همان کسى که این قرآن را بر تو فرض کرد یقینا تو را به سوى وعده‏گاه بازمى‏گرداند بگو پروردگارم بهتر مى‏داند چه کس هدایت آورده و چه کس در گمراهى آشکارى است (85)

 

 

إِنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لَرَادُّکَ إِلَى مَعَادٍ قُل رَّبِّی أَعْلَمُ مَن جَاء بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ﴿85﴾

 

و تو امیدوار نبودى که بر تو کتاب القا شود بلکه این رحمتى از پروردگار تو بود پس تو هرگز پشتیبان کافران مباش (86)

 

 

وَمَا کُنتَ تَرْجُو أَن یُلْقَى إِلَیْکَ الْکِتَابُ إِلَّا رَحْمَةً مِّن رَّبِّکَ فَلَا تَکُونَنَّ ظَهِیرًا لِّلْکَافِرِینَ ﴿86﴾

 

و البته نباید تو را از آیات خدا بعد از آنکه بر تو نازل شده است باز دارند و به سوى پروردگارت دعوت کن و زنهار از مشرکان مباش (87)

 

 

وَلَا یَصُدُّنَّکَ عَنْ آیَاتِ اللَّهِ بَعْدَ إِذْ أُنزِلَتْ إِلَیْکَ وَادْعُ إِلَى رَبِّکَ وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿87﴾

 

و با خدا معبودى دیگر مخوان خدایى جز او نیست جز ذات او همه چیز نابودشونده است فرمان از آن اوست و به سوى او بازگردانیده مى‏شوید (88)

 

وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُکْمُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿88﴾

 

  • .::::. مـــــــــهـــــــــدی قــــــــــادی.::::.
۲۲
مرداد
۹۱

 

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

 

الف لام میم (1)

 

 

الم ﴿1﴾

 

آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم رها مى‏شوند و مورد آزمایش قرار نمى‏گیرند (2)

 

 

أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ ﴿2﴾

 

و به یقین کسانى را که پیش از اینان بودند آزمودیم تا خدا آنان را که راست گفته‏اند معلوم دارد و دروغگویان را [نیز] معلوم دارد (3)

 

 

وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ ﴿3﴾

 

آیا کسانى که کارهاى بد مى‏کنند مى‏پندارند که بر ما پیشى خواهند جست چه بد داورى مى‏کنند (4)

 

 

أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ أَن یَسْبِقُونَا سَاء مَا یَحْکُمُونَ ﴿4﴾

 

کسى که به دیدار خدا امید دارد [بداند که] ا ج ل [او از سوى] خدا آمدنى است و وست‏شنواى دانا (5)

 

 

مَن کَانَ یَرْجُو لِقَاء اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿5﴾

 

و هر که بکوشد تنها براى خود مى‏کوشد زیرا خدا از جهانیان سخت بى‏نیاز است (6)

 

 

وَمَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا یُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ ﴿6﴾

 

و کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند قطعا گناهانشان را از آنان مى زداییم و بهتر از آنچه مى‏کردند پاداششان مى‏دهیم (7)

 

 

وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِی کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿7﴾

 

و به انسان سفارش کردیم که به پدر و مادر خود نیکى کند و[لى] اگر آنها با تو درکوشند تا چیزى را که بدان علم ندارى با من شریک گردانى از ایشان اطاعت مکن سرانجامتان به سوى من است و شما را از [حقیقت] آنچه انجام مى‏دادید باخبر خواهم کرد (8)

 

 

وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حُسْنًا وَإِن جَاهَدَاکَ لِتُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿8﴾

 

و کسانى که گرویده و کارهاى شایسته کرده‏اند البته آنان را در زمره شایستگان درمى‏آوریم (9)

 

 

وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِی الصَّالِحِینَ ﴿9﴾

 

و از میان مردم کسانى‏اند که مى‏گویند به خدا ایمان آورده‏ایم و چون در [راه] خدا آزار کشند آزمایش مردم را مانند عذاب خدا قرار مى‏دهند و اگر از جانب پروردگارت پیروزى رسد حتما خواهند گفت ما با شما بودیم آیا خدا به آنچه در دلهاى جهانیان است داناتر نیست (10)

 

 

وَمِنَ النَّاسِ مَن یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِیَ فِی اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ کَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِن جَاء نَصْرٌ مِّن رَّبِّکَ لَیَقُولُنَّ إِنَّا کُنَّا مَعَکُمْ أَوَلَیْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِی صُدُورِ الْعَالَمِینَ ﴿10﴾

 

و قطعا خدا کسانى را که ایمان آورده‏اند مى‏شناسد و یقینا منافقان را [نیز] مى‏شناسد (11)

 

 

وَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْمُنَافِقِینَ ﴿11﴾

 

و کسانى که کافر شده‏اند به کسانى که ایمان آورده‏اند مى‏گویند راه ما را پیروى کنید و گناهانتان به گردن ما و[لى] چیزى از گناهانشان را به گردن نخواهند گرفت قطعا آنان دروغگویانند (12)

 

 

وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا اتَّبِعُوا سَبِیلَنَا وَلْنَحْمِلْ خَطَایَاکُمْ وَمَا هُم بِحَامِلِینَ مِنْ خَطَایَاهُم مِّن شَیْءٍ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿12﴾

 

و قطعا بارهاى گران خودشان و بارهاى گران [دیگر] را با بارهاى گران خود برخواهند گرفت و مسلما روز قیامت از آنچه به دروغ برمى‏بستند پرسیده خواهند شد (13)

 

 

وَلَیَحْمِلُنَّ أَثْقَالَهُمْ وَأَثْقَالًا مَّعَ أَثْقَالِهِمْ وَلَیُسْأَلُنَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَمَّا کَانُوا یَفْتَرُونَ ﴿13﴾

 

و به راستى نوح را به سوى قومش فرستادیم پس در میان آنان نهصد و پنجاه سال درنگ کرد تا طوفان آنها را در حالى که ستمکار بودند فرا گرفت (14)

 

 

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِینَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ ﴿14﴾

 

و او را با کشتى‏نشینان برهانیدیم و آن [سفینه] را براى جهانیان عبرتى گردانیدیم (15)

 

 

فَأَنجَیْنَاهُ وَأَصْحَابَ السَّفِینَةِ وَجَعَلْنَاهَا آیَةً لِّلْعَالَمِینَ ﴿15﴾

 

و [یاد کن] ابراهیم را چون به قوم خویش گفت‏خدا را بپرستید و از او پروا بدارید اگر بدانید این [کار] براى شما بهتر است (16)

 

 

وَإِبْرَاهِیمَ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿16﴾

 

واقعا آنچه را که شما سواى خدا مى‏پرستید جز بتانى [بیش] نیستند و دروغى برمى‏سازید در حقیقت کسانى را که جز خدا مى‏پرستید اختیار روزى شما را در دست ندارند پس روزى را پیش خدا بجویید و او را بپرستید و وى را سپاس گویید که به سوى او بازگردانیده مى‏شوید (17)

 

 

إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْکًا إِنَّ الَّذِینَ تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَا یَمْلِکُونَ لَکُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِندَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْکُرُوا لَهُ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿17﴾

 

و اگر تکذیب کنید قطعا امتهاى پیش از شما [هم] تکذیب کردند و بر پیامبر [خدا] جز ابلاغ آشکار [وظیفه‏اى] نیست (18)

 

 

وَإِن تُکَذِّبُوا فَقَدْ کَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِکُمْ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ ﴿18﴾

 

آیا ندیده‏اند که خدا چگونه آفرینش را آغاز مى‏کند سپس آن را باز مى‏گرداند در حقیقت این [کار] بر خدا آسان است (19)

 

 

أَوَلَمْ یَرَوْا کَیْفَ یُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ ﴿19﴾

 

بگو در زمین بگردید و بنگرید چگونه آفرینش را آغاز کرده است‏سپس [باز ] خداست که نشاه آخرت را پدید مى‏آورد خداست که بر هر چیزى تواناست (20)

 

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿20﴾

 

هر که را بخواهد عذاب و هر که را بخواهد رحمت مى‏کند و به سوى او بازگردانیده مى شوید (21)

 

 

یُعَذِّبُُ مَن یَشَاءُ وَیَرْحَمُ مَن یَشَاءُ وَإِلَیْهِ تُقْلَبُونَ ﴿21﴾

 

و شما نه در زمین و نه در آسمان درمانده‏کننده [او] نیستید و جز خدا براى شما یار و یاورى نیست (22)

 

 

وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِینَ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاء وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ ﴿22﴾

 

و کسانى که آیات خدا و لقاى او را منکر شدند آنانند که از رحمت من نومیدند و ایشان را عذابى پر درد خواهد بود (23)

 

 

وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُوْلَئِکَ یَئِسُوا مِن رَّحْمَتِی وَأُوْلَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿23﴾

 

و پاسخ قومش جز این نبود که گفتند بکشیدش یا بسوزانیدش ولى خدا او را از آتش نجات بخشید آرى در این [نجات بخشى خدا] براى مردمى که ایمان دارند قطعا دلایلى است (24)

 

 

فَمَا کَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ فَأَنجَاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿24﴾

 

و [ابراهیم] گفت جز خدا فقط بتهایى را اختیار کرده‏اید که آن هم براى دوستى میان شما در زندگى دنیاست آنگاه روز قیامت بعضى از شما بعضى دیگر را انکار و برخى از شما برخى دیگر را لعنت مى‏کنند و جایتان در آتش است و براى شما یاورانى نخواهد بود (25)

 

 

وَقَالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا مَّوَدَّةَ بَیْنِکُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ثُمَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکْفُرُ بَعْضُکُم بِبَعْضٍ وَیَلْعَنُ بَعْضُکُم بَعْضًا وَمَأْوَاکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن نَّاصِرِینَ ﴿25﴾

 

پس لوط به او ایمان آورد و [ابراهیم] گفت من به سوى پروردگار خود روى مى آورم که اوست ارجمند حکیم (26)

 

 

فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ وَقَالَ إِنِّی مُهَاجِرٌ إِلَى رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿26﴾

 

و اسحاق و یعقوب را به او عطا کردیم و در میان فرزندانش پیامبرى و کتاب قرار دادیم و در دنیا پاداشش را به او بخشیدیم و قطعا او در آخرت [نیز] از شایستگان خواهد بود (27)

 

 

وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِی ذُرِّیَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْکِتَابَ وَآتَیْنَاهُ أَجْرَهُ فِی الدُّنْیَا وَإِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ ﴿27﴾

 

و [یاد کن] لوط را هنگامى که به قوم خود گفت‏شما به کارى زشت مى‏پردازید که هیچ یک از مردم زمین در آن [کار] بر شما پیشى نگرفته است (28)

 

 

وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَمِینَ ﴿28﴾

 

آیا شما با مردها درمى‏آمیزید و راه [توالد و تناسل] را قطع مى‏کنید و در محافل [انس] خود پلیدکارى مى‏کنید و[لى] پاسخ قومش جز این نبود که گفتند اگر راست مى گویى عذاب خدا را براى ما بیاور (29)

 

 

أَئِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِیلَ وَتَأْتُونَ فِی نَادِیکُمُ الْمُنکَرَ فَمَا کَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَابِ اللَّهِ إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿29﴾

 

[لوط] گفت پروردگارا مرا بر قوم فسادکار غالب گردان (30)

 

 

قَالَ رَبِّ انصُرْنِی عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِینَ ﴿30﴾

 

و چون فرستادگان ما براى ابراهیم مژده آوردند گفتند ما اهل این شهر را هلاک خواهیم کرد زیرا مردمش ستمکار بوده‏اند (31)

 

 

وَلَمَّا جَاءتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا إِنَّا مُهْلِکُو أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْیَةِ إِنَّ أَهْلَهَا کَانُوا ظَالِمِینَ ﴿31﴾

 

گفت لوط [نیز] در آنجاست گفتند ما بهتر مى‏دانیم چه کسانى در آنجا هستند او و کسانش را جز زنش که از باقى ماندگان [در خاکستر آتش] است‏حتما نجات خواهیم داد (32)

 

 

قَالَ إِنَّ فِیهَا لُوطًا قَالُوا نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَن فِیهَا لَنُنَجِّیَنَّهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ کَانَتْ مِنَ الْغَابِرِینَ ﴿32﴾

 

و هنگامى که فرستادگان ما به سوى لوط آمدند به علت [حضور] ایشان ناراحت‏شد و دستش از [حمایت] آنها کوتاه گردید گفتند مترس و غم مدار که ما تو و خانواده‏ات را جز زنت که از باقى‏ماندگان [در خاکستر آتش] است‏حتما مى رهانیم (33)

 

 

وَلَمَّا أَن جَاءتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِیءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالُوا لَا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ إِنَّا مُنَجُّوکَ وَأَهْلَکَ إِلَّا امْرَأَتَکَ کَانَتْ مِنَ الْغَابِرِینَ ﴿33﴾

 

ما بر مردم این شهر به [سزاى] فسقى که مى‏کردند عذابى از آسمان فرو خواهیم فرستاد (34)

 

 

إِنَّا مُنزِلُونَ عَلَى أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْیَةِ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ ﴿34﴾

 

و از آن [شهر سوخته] براى مردمى که مى‏اندیشند نشانه‏اى روشن باقى گذاشتیم (35)

 

 

وَلَقَد تَّرَکْنَا مِنْهَا آیَةً بَیِّنَةً لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ﴿35﴾

 

و به سوى [مردم] مدین برادرشان شعیب را [فرستادیم] گفت اى قوم من خدا را بپرستید و به روز بازپسین امید داشته باشید و در زمین سر به فساد برمدارید (36)

 

 

وَإِلَى مَدْیَنَ أَخَاهُمْ شُعَیْبًا فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَارْجُوا الْیَوْمَ الْآخِرَ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ﴿36﴾

 

پس او را دروغگو خواندند و زلزله آنان را فرو گرفت و بامدادان در خانه‏هایشان از پا درآمدند (37)

 

 

فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ ﴿37﴾

 

و عاد و ثمود را [نیز هلاک نمودیم] قطعا [فرجام آنان] از سراهایشان بر شما آشکار گردیده است و شیطان کارهایشان را در نظرشان بیاراست و از راه بازشان داشت با آنکه [در کار دنیا] بینا بودند (38)

 

 

وَعَادًا وَثَمُودَ وَقَد تَّبَیَّنَ لَکُم مِّن مَّسَاکِنِهِمْ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَکَانُوا مُسْتَبْصِرِینَ ﴿38﴾

 

و قارون و فرعون و هامان را [هم هلاک کردیم] و به راستى موسى براى آنان دلایل آشکار آورد و[لى آنها] در آن سرزمین سرکشى نمودند و [با این همه بر ما] پیشى نجستند (39)

 

 

وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءهُم مُّوسَى بِالْبَیِّنَاتِ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ وَمَا کَانُوا سَابِقِینَ ﴿39﴾

 

و هر یک [از ایشان] را به گناهش گرفتار [عذاب] کردیم از آنان کسانى بودند که بر [سر] ایشان بادى همراه با شن فرو فرستادیم و از آنان کسانى بودند که فریاد [مرگبار] آنها را فرو گرفت و برخى از آنان را در زمین فرو بردیم و بعضى را غرق کردیم و [این] خدا نبود که بر ایشان ستم کرد بلکه خودشان بر خود ستم مى‏کردند (40)

 

 

فَکُلًّا أَخَذْنَا بِذَنبِهِ فَمِنْهُم مَّنْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِ حَاصِبًا وَمِنْهُم مَّنْ أَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ وَمِنْهُم مَّنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ وَمِنْهُم مَّنْ أَغْرَقْنَا وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَکِن کَانُوا أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿40﴾

 

داستان کسانى که غیر از خدا دوستانى اختیار کرده‏اند همچون عنکبوت است که [با آب دهان خود] خانه‏اى براى خویش ساخته و در حقیقت اگر مى‏دانستند سست‏ترین خانه‏ها همان خانه عنکبوت است (41)

 

 

مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاء کَمَثَلِ الْعَنکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنکَبُوتِ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ﴿41﴾

 

خدا مى‏داند هر آنچه را که جز او مى‏خوانند و هم اوست‏شکست‏ناپذیر سنجیده‏کار (42)

 

 

إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا یَدْعُونَ مِن دُونِهِ مِن شَیْءٍ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿42﴾

 

و این مثلها را براى مردم مى‏زنیم و[لى] جز دانشوران آنها را درنیابند (43)

 

 

وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا یَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ ﴿43﴾

 

خداوند آسمانها و زمین را به حق آفرید قطعا در این [آفرینش] براى مؤمنان عبرتى است (44)

 

 

خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لِّلْمُؤْمِنِینَ ﴿44﴾

 

آنچه از کتاب به سوى تو وحى شده است بخوان و نماز را برپا دار که نماز از کار زشت و ناپسند باز مى‏دارد و قطعا یاد خدا بالاتر است و خدا مى‏داند چه مى‏کنید (45)

 

 

اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ ﴿45﴾

 

و با اهل کتاب جز به [شیوه‏اى] که بهتر است مجادله مکنید مگر [با] کسانى از آنان که ستم کرده‏اند و بگویید به آنچه به سوى ما نازل شده و [آنچه] به سوى شما نازل گردیده ایمان آوردیم و خداى ما و خداى شما یکى است و ما تسلیم اوییم (46)

 

 

وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْکِتَابِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِی أُنزِلَ إِلَیْنَا وَأُنزِلَ إِلَیْکُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُکُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴿46﴾

 

و همچنین ما قرآن را بر تو نازل کردیم پس آنان که بدیشان کتاب داده‏ایم بدان ایمان مى‏آورند و از میان اینان کسانى‏اند که به آن مى‏گروند و جز کافران [کسى] آیات ما را انکار نمى‏کند (47)

 

 

وَکَذَلِکَ أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ فَالَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَمِنْ هَؤُلَاء مَن یُؤْمِنُ بِهِ وَمَا یَجْحَدُ بِآیَاتِنَا إِلَّا الْکَافِرُونَ ﴿47﴾

 

و تو هیچ کتابى را پیش از این نمى‏خواندى و با دست [راست] خود [کتابى] نمى‏نوشتى و گر نه باطل‏اندیشان قطعا به شک مى‏افتادند (48)

 

 

وَمَا کُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن کِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذًا لَّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ ﴿48﴾

 

بلکه [قرآن] آیاتى روشن در سینه‏هاى کسانى است که علم [الهى] یافته‏اند و جز ستمگران منکر آیات ما نمى‏شوند (49)

 

 

بَلْ هُوَ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا یَجْحَدُ بِآیَاتِنَا إِلَّا الظَّالِمُونَ ﴿49﴾

 

و گفتند چرا بر او از جانب پروردگارش نشانه‏هایى [معجزه‏آسا] نازل نشده است بگو آن نشانه‏ها پیش خداست و من تنها هشداردهنده‏اى آشکارم (50)

 

 

وَقَالُوا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَیْهِ آیَاتٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآیَاتُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُّبِینٌ ﴿50﴾

 

آیا براى ایشان بس نیست که این کتاب را که بر آنان خوانده مى‏شود بر تو فرو فرستادیم در حقیقت در این [کار] براى مردمى که ایمان دارند رحمت و یادآورى است (51)

 

 

أَوَلَمْ یَکْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ یُتْلَى عَلَیْهِمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَرَحْمَةً وَذِکْرَى لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿51﴾

 

بگو کافى است‏خدا میان من و شما شاهد باشد آنچه را که در آسمانها و زمین است مى‏داند و آنان که به باطل گرویده و خدا را انکار کرده‏اند همان زیانکارانند (52)

 

 

قُلْ کَفَى بِاللَّهِ بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ شَهِیدًا یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِینَ آمَنُوا بِالْبَاطِلِ وَکَفَرُوا بِاللَّهِ أُوْلَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿52﴾

 

و از تو به شتاب درخواست عذاب [الهى را] دارند و اگر سرآمدى معین نبود قطعا عذاب به آنان مى‏رسید و بى‏آنکه خبردار شوند غافلگیرشان مى‏کرد (53)

 

 

وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ وَلَوْلَا أَجَلٌ مُّسَمًّى لَجَاءهُمُ الْعَذَابُ وَلَیَأْتِیَنَّهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿53﴾

 

و شتابزده از تو عذاب مى‏خواهند و حال آنکه جهنم قطعا بر کافران احاطه دارد (54)

 

 

یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکَافِرِینَ ﴿54﴾

 

آن روز که عذاب از بالاى [سر] آنها و از زیر پاهایشان آنها را فرو گیرد و [خدا] مى‏فرماید [نتیجه] آنچه را مى‏کردید بچشید (55)

 

 

یَوْمَ یَغْشَاهُمُ الْعَذَابُ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَیَقُولُ ذُوقُوا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿55﴾

 

اى بندگان من که ایمان آورده‏اید زمین من فراخ است تنها مرا بپرستید (56)

 

 

یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِی وَاسِعَةٌ فَإِیَّایَ فَاعْبُدُونِ ﴿56﴾

 

هر نفسى چشنده مرگ است آنگاه به سوى ما بازگردانیده خواهید شد (57)

 

 

کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ ﴿57﴾

 

و کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند قطعا آنان را در غرفه‏هایى از بهشت جاى مى‏دهیم که از زیر آنها جویها روان است جاودان در آنجا خواهند بود چه نیکوست پاداش عمل‏کنندگان (58)

 

 

وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِّنَ الْجَنَّةِ غُرَفًا تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ ﴿58﴾

 

همان کسانى که شکیبایى ورزیده و بر پروردگارشان توکل نموده‏اند (59)

 

 

الَّذِینَ صَبَرُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ﴿59﴾

 

و چه بسیار جاندارانى که نمى‏توانند متحمل روزى خود شوند خداست که آنها و شما را روزى مى‏دهد و اوست‏شنواى دانا (60)

 

 

وَکَأَیِّن مِن دَابَّةٍ لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَإِیَّاکُمْ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿60﴾

 

و اگر از ایشان بپرسى چه کسى آسمانها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را [چنین] رام کرده است‏حتما خواهند گفت الله پس چگونه [از حق] بازگردانیده مى‏شوند (61)

 

 

وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى یُؤْفَکُونَ ﴿61﴾

 

خدا بر هر کس از بندگانش که بخواهد روزى را گشاده مى‏گرداند و [یا] بر او تنگ مى‏سازد زیرا خدا به هر چیزى داناست (62)

 

 

اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَیَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿62﴾

 

و اگر از آنان بپرسى چه کسى از آسمان آبى فرو فرستاده و زمین را پس از مرگش به وسیله آن زنده گردانیده است‏حتما خواهند گفت الله بگو ستایش از آن خداست با این همه بیشترشان نمى‏اندیشند (63)

 

 

وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ مِن بَعْدِ مَوْتِهَا لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ ﴿63﴾

 

این زندگى دنیا جز سرگرمى و بازیچه نیست و زندگى حقیقى همانا [در] سراى آخرت است اى کاش مى‏دانستند (64)

 

 

وَمَا هَذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ﴿64﴾

 

و هنگامى که بر کشتى سوار مى‏شوند خدا را پاکدلانه مى‏خوانند و[لى] چون به سوى خشکى رساند و نجاتشان داد بناگاه شرک مى‏ورزند (65)

 

 

فَإِذَا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ یُشْرِکُونَ ﴿65﴾

 

بگذار تا به آنچه بدیشان داده‏ایم انکار آورند و بگذار تا برخوردار شوند زودا که بدانند (66)

 

 

لِیَکْفُرُوا بِمَا آتَیْنَاهُمْ وَلِیَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿66﴾

 

آیا ندیده‏اند که ما [براى آنان] حرمى امن قرار دادیم و حال آنکه مردم از حوالى آنان ربوده مى‏شوند آیا به باطل ایمان مى‏آورند و به نعمت‏خدا کفر مى‏ورزند (67)

 

 

أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَمًا آمِنًا وَیُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَفَبِالْبَاطِلِ یُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَةِ اللَّهِ یَکْفُرُونَ ﴿67﴾

 

و کیست‏ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ بندد یا چون حق به سوى او آید آن را تکذیب کند آیا جاى کافران [در] جهنم نیست (68)

 

 

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَوْ کَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءهُ أَلَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْکَافِرِینَ ﴿68﴾

 

و کسانى که در راه ما کوشیده‏اند به یقین راه‏هاى خود را بر آنان مى‏نماییم و در حقیقت‏خدا با نیکوکاران است (69)

 

وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ ﴿69﴾

 

  • .::::. مـــــــــهـــــــــدی قــــــــــادی.::::.
۲۲
مرداد
۹۱

 

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

 

الف لام میم (1)

 

 

الم ﴿1﴾

 

رومیان شکست‏خوردند (2)

 

 

غُلِبَتِ الرُّومُ ﴿2﴾

 

در نزدیکترین سرزمین و[لى] بعد از شکستشان در ظرف چند سالى به زودى پیروز خواهند گردید (3)

 

 

فِی أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ ﴿3﴾

 

[فرجام] کار در گذشته و آینده از آن خداست و در آن روز است که مؤمنان از یارى خدا شاد مى‏گردند (4)

 

 

فِی بِضْعِ سِنِینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ وَیَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ ﴿4﴾

 

هر که را بخواهد یارى مى‏کند و اوست‏شکست‏ناپذیر مهربان (5)

 

 

بِنَصْرِ اللَّهِ یَنصُرُ مَن یَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿5﴾

 

وعده خداست‏خدا وعده‏اش را خلاف نمى‏کند ولى بیشتر مردم نمى‏دانند (6)

 

 

وَعْدَ اللَّهِ لَا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿6﴾

 

از زندگى دنیا ظاهرى را مى‏شناسند و حال آنکه از آخرت غافلند (7)

 

 

یَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ ﴿7﴾

 

آیا در خودشان به تفکر نپرداخته‏اند خداوند آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است جز به حق و تا هنگامى معین نیافریده است و [با این همه] بسیارى از مردم لقاى پروردگارشان را سخت منکرند (8)

 

 

أَوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُّسَمًّى وَإِنَّ کَثِیرًا مِّنَ النَّاسِ بِلِقَاء رَبِّهِمْ لَکَافِرُونَ ﴿8﴾

 

آیا در زمین نگردیده‏اند تا ببینند فرجام کسانى که پیش از آنان بودند چگونه بوده است آنها بس نیرومندتر از ایشان بودند و زمین را زیر و رو کردند و بیش از آنچه آنها آبادش کردند آن را آباد ساختند و پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند بنابراین خدا بر آن نبود که بر ایشان ستم کند لیکن خودشان بر خود ستم مى‏کردند (9)

 

 

أَوَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ کَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَأَثَارُوا الْأَرْضَ وَعَمَرُوهَا أَکْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَکِن کَانُوا أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿9﴾

 

آنگاه فرجام کسانى که بدى کردند [بسى] بدتر بود [چرا] که آیات خدا را تکذیب کردند و آنها را به ریشخند مى‏گرفتند (10)

 

 

ثُمَّ کَانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا السُّوأَى أَن کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَکَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِئُون ﴿10﴾

 

خداست که آفرینش را آغاز و سپس آن را تجدید مى‏کند آنگاه به سوى او بازگردانیده مى‏شوید (11)

 

 

اللَّهُ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿11﴾

 

و روزى که قیامت برپا شود مجرمان نومید مى‏گردند (12)

 

 

وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یُبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ ﴿12﴾

 

و براى آنان از شریکانشان شفیعانى نیست و خود منکر شریکان خود مى‏شوند (13)

 

 

وَلَمْ یَکُن لَّهُم مِّن شُرَکَائِهِمْ شُفَعَاء وَکَانُوا بِشُرَکَائِهِمْ کَافِرِینَ ﴿13﴾

 

و روزى که رستاخیز برپا گردد آن روز [مردم] پراکنده مى‏شوند (14)

 

 

وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یَوْمَئِذٍ یَتَفَرَّقُونَ ﴿14﴾

 

اما کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند در گلستانى شادمان مى‏گردند (15)

 

 

فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَهُمْ فِی رَوْضَةٍ یُحْبَرُونَ ﴿15﴾

 

و اما کسانى که کافر شده و آیات ما و دیدار آخرت را به دروغ گرفته‏اند پس آنان در عذاب حاضر آیند (16)

 

 

وَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَلِقَاء الْآخِرَةِ فَأُوْلَئِکَ فِی الْعَذَابِ مُحْضَرُونَ ﴿16﴾

 

پس خدا را تسبیح گویید آنگاه که به عصر درمى‏آیید و آنگاه که به بامداد درمى‏شوید (17)

 

 

فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِینَ تُمْسُونَ وَحِینَ تُصْبِحُونَ ﴿17﴾

 

و ستایش از آن اوست در آسمانها و زمین و شامگاهان و وقتى که به نیمروز مى‏رسید (18)

 

 

وَلَهُ الْحَمْدُ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِیًّا وَحِینَ تُظْهِرُونَ ﴿18﴾

 

زنده را از مرده بیرون مى‏آورد و مرده را از زنده بیرون مى‏آورد و زمین را بعد از مرگش زنده مى‏سازد و بدین گونه [از گورها] بیرون آورده مى‏شوید (19)

 

 

یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَیُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَیُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَکَذَلِکَ تُخْرَجُونَ ﴿19﴾

 

و از نشانه‏هاى او این است که شما را از خاک آفرید پس بناگاه شما [به صورت] بشرى هر سو پراکنده شدید (20)

 

 

وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَکُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنتُم بَشَرٌ تَنتَشِرُونَ ﴿20﴾

 

و از نشانه‏هاى او اینکه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفرید تا بدانها آرام گیرید و میانتان دوستى و رحمت نهاد آرى در این [نعمت] براى مردمى که مى‏اندیشند قطعا نشانه‏هایى است (21)

 

 

 

وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ﴿21﴾

 

و از نشانه‏هاى [قدرت] او آفرینش آسمانها و زمین و اختلاف زبانهاى شما و رنگهاى شماست قطعا در این [امر نیز] براى دانشوران نشانه‏هایى است (22)

 

 

وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَأَلْوَانِکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّلْعَالِمِینَ ﴿22﴾

 

و از نشانه‏هاى [حکمت] او خواب شما در شب و [نیم] روز و جستجوى شما [روزى خود را] از فزون‏بخشى اوست در این [معنى نیز] براى مردمى که مى‏شنوند قطعا نشانه‏هایى است (23)

 

 

وَمِنْ آیَاتِهِ مَنَامُکُم بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَاؤُکُم مِّن فَضْلِهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَسْمَعُونَ ﴿23﴾

 

و از نشانه‏هاى او [اینکه] برق را براى شما بیم‏آور و امیدبخش مى‏نمایاند و از آسمان به تدریج آبى فرو مى‏فرستد که به وسیله آن زمین را پس از مرگش زنده مى‏گرداند در این [امر هم] براى مردمى که تعقل مى‏کنند قطعا نشانه‏هایى است (24)

 

 

وَمِنْ آیَاتِهِ یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَیُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَیُحْیِی بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ﴿24﴾

 

و از نشانه‏هاى او این است که آسمان و زمین به فرمانش برپایند پس چون شما را با یک بار خواندن فرا خوان د بناگاه [از گورها] خارج مى‏شوید (25)

 

 

وَمِنْ آیَاتِهِ أَن تَقُومَ السَّمَاء وَالْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذَا دَعَاکُمْ دَعْوَةً مِّنَ الْأَرْضِ إِذَا أَنتُمْ تَخْرُجُونَ ﴿25﴾

 

و هر که در آسمانها و زمین است از آن اوست همه او را گردن نهاده‏اند (26)

 

 

وَلَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ کُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ ﴿26﴾

 

و اوست آن کس که آفرینش را آغاز مى‏کند و باز آن را تجدید مى‏نماید و این [کار] بر او آسانتر است و در آسمانها و زمین نمونه والا[ى هر صفت برتر] از آن اوست و اوست‏شکست‏ناپذیر سنجیده‏کار (27)

 

 

وَهُوَ الَّذِی یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَیْهِ وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَى فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿27﴾

 

[خداوند] براى شما از خودتان مثلى زده است آیا در آنچه به شما روزى داده‏ایم شریکانى از بردگانتان دارید که در آن [مال با هم] مساوى باشید و همان طور که شما از یکدیگر بیم دارید از آنها بیم داشته باشید این گونه آیات خود را براى مردمى که مى‏اندیشند به تفصیل بیان مى‏کنیم (28)

 

 

ضَرَبَ لَکُم مَّثَلًا مِنْ أَنفُسِکُمْ هَل لَّکُم مِّن مَّا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُم مِّن شُرَکَاء فِی مَا رَزَقْنَاکُمْ فَأَنتُمْ فِیهِ سَوَاء تَخَافُونَهُمْ کَخِیفَتِکُمْ أَنفُسَکُمْ کَذَلِکَ نُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ﴿28﴾

 

نه [این چنین نیست] بلکه کسانى که ستم کرده‏اند بدون هیچ گونه دانشى هوسهاى خود را پیروى کرده‏اند پس آن کس را که خدا گمراه کرده چه کسى هدایت مى‏کند و براى آنان یاورانى نخواهد بود (29)

 

 

بَلِ اتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَهْوَاءهُم بِغَیْرِ عِلْمٍ فَمَن یَهْدِی مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِینَ ﴿29﴾

 

پس روى خود را با گرایش تمام به حق به سوى این دین کن با همان سرشتى که خدا مردم را بر آن سرشته است آفرینش خداى تغییرپذیر نیست این است همان دین پایدار ولى بیشتر مردم نمى‏دانند (30)

 

 

فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿30﴾

 

به سویش توبه برید و از او پروا بدارید و نماز را برپا کنید و از مشرکان مباشید (31)

 

 

مُنِیبِینَ إِلَیْهِ وَاتَّقُوهُ وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَلَا تَکُونُوا مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿31﴾

 

از کسانى که دین خود را قطعه قطعه کردند و فرقه فرقه شدند هر حزبى بدانچه پیش آنهاست دلخوش شدند (32)

 

 

مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ ﴿32﴾

 

و چون مردم را زیانى رسد پروردگار خود را در حالى که به درگاه او توبه مى‏کنند مى‏خوانند و آنگاه که از جانب خود رحمتى به آنان چشانید بناگاه دسته‏اى از ایشان به پروردگارشان شرک مى‏آورند (33)

 

 

وَإِذَا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُم مُّنِیبِینَ إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا أَذَاقَهُم مِّنْهُ رَحْمَةً إِذَا فَرِیقٌ مِّنْهُم بِرَبِّهِمْ یُشْرِکُونَ ﴿33﴾

 

بگذار تا به آنچه بدانها عطا کرده‏ایم کفران ورزند [بگو] برخوردار شوید زودا که خواهید دانست (34)

 

 

لِیَکْفُرُوا بِمَا آتَیْنَاهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿34﴾

 

یا [مگر] حجتى بر آنان نازل کرده‏ایم که آن [حجت] در باره آنچه با [خدا] شریک مى‏گردانیده‏اند سخن مى‏گوید (35)

 

 

أَمْ أَنزَلْنَا عَلَیْهِمْ سُلْطَانًا فَهُوَ یَتَکَلَّمُ بِمَا کَانُوا بِهِ یُشْرِکُونَ ﴿35﴾

 

و چون مردم را رحمتى بچشانیم بدان شاد مى‏گردند و چون به [سزاى] آنچه دستاورد گذشته آنان است صدمه‏اى به ایشان برسد بناگاه نومید مى‏شوند (36)

 

 

وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِهَا وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ إِذَا هُمْ یَقْنَطُونَ ﴿36﴾

 

آیا ندانسته‏اند که [این] خداست که روزى را براى هر کس که بخواهد فراخ یا تنگ مى‏گرداند قطعا در این [امر] براى مردمى که ایمان مى‏آورند عبرتهاست (37)

 

 

أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ وَیَقْدِرُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿37﴾

 

پس حق خویشاوند و تنگدست و در راه‏مانده را بده این [انفاق] براى کسانى که خواهان خشنودى خدایند بهتر است و اینان همان رستگارانند (38)

 

 

فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ ذَلِکَ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿38﴾

 

و آنچه [به قصد] ربا مى‏دهید تا در اموال مردم سود و افزایش بردارد نزد خدا فزونى نمى‏گیرد و[لى] آنچه را از زکات در حالى که خشنودى خدا را خواستارید دادید پس آنان همان فزونى‏یافتگانند [و مضاعف مى‏شود] (39)

 

 

وَمَا آتَیْتُم مِّن رِّبًا لِّیَرْبُوَ فِی أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا یَرْبُو عِندَ اللَّهِ وَمَا آتَیْتُم مِّن زَکَاةٍ تُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ ﴿39﴾

 

خدا همان کسى است که شما را آفرید سپس به شما روزى بخشید آنگاه شما را مى‏میراند و پس از آن زنده مى‏گرداند آیا در میان شریکان شما کسى هست که کارى از این [قبیل] کند منزه است او و برتر است از آنچه [با وى] شریک مى‏گردانند (40)

 

 

اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکُمْ ثُمَّ رَزَقَکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ هَلْ مِن شُرَکَائِکُم مَّن یَفْعَلُ مِن ذَلِکُم مِّن شَیْءٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿40﴾

 

به سبب آنچه دستهاى مردم فراهم آورده فساد در خشکى و دریا نمودار شده است تا [سزاى] بعضى از آنچه را که کرده‏اند به آنان بچشاند باشد که بازگردند (41)

 

 

ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿41﴾

 

بگو در زمین بگردید و بنگرید فرجام کسانى که پیشتر بوده [و] بیشترشان مشرک بودند چگونه بوده است (42)

 

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِن قَبْلُ کَانَ أَکْثَرُهُم مُّشْرِکِینَ ﴿42﴾

 

پس به سوى این دین پایدار روى بیاور پیش از آنکه روزى از جانب خدا فرا رسد که برگشت‏ناپذیر باشد و در آن روز [مردم] دسته دسته مى‏شوند (43)

 

 

فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ الْقَیِّمِ مِن قَبْلِ أَن یَأْتِیَ یَوْمٌ لَّا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ یَوْمَئِذٍ یَصَّدَّعُونَ ﴿43﴾

 

هر که کفر ورزد کفرش به زیان اوست و کسانى که کار شایسته کنند [فرجام نیک را] به سود خودشان آماده مى‏کنند (44)

 

 

مَن کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِأَنفُسِهِمْ یَمْهَدُونَ ﴿44﴾

 

تا [خدا] کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند به فضل خویش پاداش دهد که او کافران را دوست نمى‏دارد (45)

 

 

لِیَجْزِیَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِن فَضْلِهِ إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْکَافِرِینَ ﴿45﴾

 

و از نشانه‏هاى او این است که بادهاى بشارت‏آور را مى‏فرستد تا بخشى از رحمتش را به شما بچشاند و تا کشتى به فرمانش روان گردد و تا از فضل او [روزى] بجویید و امید که سپاسگزارى کنید (46)

 

 

وَمِنْ آیَاتِهِ أَن یُرْسِلَ الرِّیَاحَ مُبَشِّرَاتٍ وَلِیُذِیقَکُم مِّن رَّحْمَتِهِ وَلِتَجْرِیَ الْفُلْکُ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿46﴾

 

و در حقیقت پیش از تو فرستادگانى به سوى قومشان گسیل داشتیم پس دلایل آشکار برایشان آوردند و از کسانى که مرتکب جرم شدند انتقام گرفتیم و یارى‏کردن مؤمنان بر ما فرض است (47)

 

 

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ رُسُلًا إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَاؤُوهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَانتَقَمْنَا مِنَ الَّذِینَ أَجْرَمُوا وَکَانَ حَقًّا عَلَیْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ ﴿47﴾

 

خدا همان کسى است که بادها را مى‏فرستد و ابرى برمى‏انگیزد و آن را در آسمان هر گونه بخواهد مى‏گستراند و انبوهش مى‏گرداند پس مى‏بینى باران از لابلاى آن بیرون مى‏آید و چون آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد رسانید بناگاه آنان شادمانى مى‏کنند (48)

 

 

اللَّهُ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ فَتُثِیرُ سَحَابًا فَیَبْسُطُهُ فِی السَّمَاء کَیْفَ یَشَاءُ وَیَجْعَلُهُ کِسَفًا فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ فَإِذَا أَصَابَ بِهِ مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ ﴿48﴾

 

و قطعا پیش از آنکه بر ایشان فرو ریزد [آرى] پیش از آن سخت نومید بودند (49)

 

 

وَإِن کَانُوا مِن قَبْلِ أَن یُنَزَّلَ عَلَیْهِم مِّن قَبْلِهِ لَمُبْلِسِینَ ﴿49﴾

 

پس به آثار رحمت‏خدا بنگر که چگونه زمین را پس از مرگش زنده مى‏گرداند در حقیقت هم اوست که قطعا زنده‏کننده مردگان است و اوست که بر هر چیزى تواناست (50)

 

 

فَانظُرْ إِلَى آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ کَیْفَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ ذَلِکَ لَمُحْیِی الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿50﴾

 

و اگر بادى [آفت‏زا] بفرستیم و [کشت‏خود را] زردشده ببینند قطعا پس از آن کفران مى‏کنند (51)

 

 

وَلَئِنْ أَرْسَلْنَا رِیحًا فَرَأَوْهُ مُصْفَرًّا لَّظَلُّوا مِن بَعْدِهِ یَکْفُرُونَ ﴿51﴾

 

و در حقیقت تو مردگان را شنوا نمى‏گردانى و این دعوت را به کران آنگاه که به ادبار پشت مى‏گردانند نمى‏توانى بشنوانى (52)

 

 

فَإِنَّکَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاء إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ ﴿52﴾

 

و تو کوران را از گمراهى‏شان به راه نمى‏آورى تو تنها کسانى را مى‏شنوانى که به آیات ما ایمان مى‏آورند و خود تسلیمند (53)

 

 

وَمَا أَنتَ بِهَادِی الْعُمْیِ عَن ضَلَالَتِهِمْ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ ﴿53﴾

 

خداست آن کس که شما را ابتدا ناتوان آفرید آنگاه پس از ناتوانى قوت بخشید سپس بعد از قوت ناتوانى و پیرى داد هر چه بخواهد مى‏آفریند و هموست داناى توانا (54)

 

 

اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَیْبَةً یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ وَهُوَ الْعَلِیمُ الْقَدِیرُ ﴿54﴾

 

و روزى که رستاخیز بر پا شود مجرمان سوگند یاد مى‏کنند که جز ساعتى [بیش] درنگ نکرده‏اند [در دنیا هم] این گونه به دروغ کشانیده مى‏شدند (55)

 

 

وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ مَا لَبِثُوا غَیْرَ سَاعَةٍ کَذَلِکَ کَانُوا یُؤْفَکُونَ ﴿55﴾

 

و[لى] کسانى که دانش و ایمان یافته‏اند مى‏گویند قطعا شما [به موجب آنچه] در کتاب خدا[ست] تا روز رستاخیز مانده‏اید و این روز رستاخیز است ولى شما خودتان نمى‏دانستید (56)

 

 

وَقَالَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَالْإِیمَانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِی کِتَابِ اللَّهِ إِلَى یَوْمِ الْبَعْثِ فَهَذَا یَوْمُ الْبَعْثِ وَلَکِنَّکُمْ کُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿56﴾

 

و در چنین روزى [دیگر] پوزش آنان که ستم کرده‏اند سود نمى‏بخشد و بازگشت به سوى حق از آنان خواسته نمى‏شود (57)

 

 

فَیَوْمَئِذٍ لَّا یَنفَعُ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَلَا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ ﴿57﴾

 

و به راستى در این قرآن براى مردم از هر گونه مثلى آوردیم و چون براى ایشان آیه‏اى بیاورى آنان که کفر ورزیده‏اند حتما خواهند گفت‏شما جز بر باطل نیستید (58)

 

 

وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِی هَذَا الْقُرْآنِ مِن کُلِّ مَثَلٍ وَلَئِن جِئْتَهُم بِآیَةٍ لَیَقُولَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ ﴿58﴾

 

این گونه خدا بر دلهاى کسانى که نمى‏دانند مهر مى‏نهد (59)

 

 

کَذَلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ ﴿59﴾

 

پس صبر کن که وعده خدا حق است و زنهار تا کسانى که یقین ندارند تو را به سبکسرى واندارند (60)

 

فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لَا یُوقِنُونَ ﴿60﴾

 

  • .::::. مـــــــــهـــــــــدی قــــــــــادی.::::.
۲۲
مرداد
۹۱

 

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

 

الف لام میم (1)

 

 

الم ﴿1﴾

 

این است آیات کتاب حکمت‏آموز (2)

 

 

تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ ﴿2﴾

 

[که] براى نیکوکاران رهنمود و رحمتى است (3)

 

 

هُدًى وَرَحْمَةً لِّلْمُحْسِنِینَ ﴿3﴾

 

[همان] کسانى که نماز برپا مى‏دارند و زکات مى‏دهند و [هم] ایشانند که به آخرت یقین دارند (4)

 

 

الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ ﴿4﴾

 

آنانند که از جانب پروردگارشان از هدایت برخوردارند و ایشانند که رستگارانند (5)

 

 

أُوْلَئِکَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿5﴾

 

و برخى از مردم کسانى‏اند که سخن بیهوده را خریدارند تا [مردم را] بى[هیچ] دانشى از راه خدا گمراه کنند و [راه خدا] را به ریشخند گیرند براى آنان عذابى خوارکننده خواهد بود (6)

 

 

وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ ﴿6﴾

 

و چون آیات ما بر او خوانده شود با نخوت روى برمى‏گرداند چنانکه گویى آن را نشنیده [یا] گویى در گوشهایش سنگینى است پس او را از عذابى پر درد خبر ده (7)

 

 

وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا وَلَّى مُسْتَکْبِرًا کَأَن لَّمْ یَسْمَعْهَا کَأَنَّ فِی أُذُنَیْهِ وَقْرًا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ ﴿7﴾

 

در حقیقت کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند باغهاى پر نعمت‏خواهند داشت (8)

 

 

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِیمِ ﴿8﴾

 

که در آن جاودان مى‏مانند وعده خداست که حق است و هموست‏شکست‏ناپذیر سنجیده‏کار (9)

 

 

خَالِدِینَ فِیهَا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿9﴾

 

آسمانها را بى‏هیچ ستونى که آن را ببینید خلق کرد و در زمین کوههاى استوار بیفکند تا [مبادا زمین] شما را بجنباند و در آن از هر گونه جنبنده‏اى پراکنده گردانید و از آسمان آبى فرو فرستادیم و از هر نوع [گیاه] نیکو در آن رویانیدیم (10)

 

 

خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا وَأَلْقَى فِی الْأَرْضِ رَوَاسِیَ أَن تَمِیدَ بِکُمْ وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَابَّةٍ وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنبَتْنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ ﴿10﴾

 

این خلق خداست [اینک] به من نشان دهید کسانى که غیر از اویند چه آفریده‏اند [هیچ] بلکه ستمگران در گمراهى آشکارند (11)

 

 

هَذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِی مَاذَا خَلَقَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ بَلِ الظَّالِمُونَ فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ﴿11﴾

 

و به راستى لقمان را حکمت دادیم که خدا را سپاس بگزار و هر که سپاس بگزارد تنها براى خود سپاس مى‏گزارد و هر کس کفران کند در حقیقت‏خدا بى‏نیاز ستوده است (12)

 

 

وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَةَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ وَمَن یَشْکُرْ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ ﴿12﴾

 

و [یاد کن] هنگامى را که لقمان به پسر خویش در حالى که وى او را اندرز مى‏داد گفت اى پسرک من به خدا شرک میاور که به راستى شرک ستمى بزرگ است (13)

 

 

وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ یَعِظُهُ یَا بُنَیَّ لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ ﴿13﴾

 

و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش کردیم مادرش به او باردار شد سستى بر روى سستى و از شیر باز گرفتنش در دو سال است [آرى به او سفارش کردیم] که شکرگزار من و پدر و مادرت باش که بازگشت [همه] به سوى من است (14)

 

 

وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِی وَلِوَالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ ﴿14﴾

 

و اگر تو را وادارند تا در باره چیزى که تو را بدان دانشى نیست به من شرک ورزى از آنان فرمان مبر و[لى] در دنیا به خوبى با آنان معاشرت کن و راه کسى را پیروى کن که توبه‏کنان به سوى من بازمى‏گردد و [سرانجام] بازگشت‏شما به سوى من است و از [حقیقت] آنچه انجام مى‏دادید شما را با خبر خواهم کرد (15)

 

 

وَإِن جَاهَدَاکَ عَلى أَن تُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنَابَ إِلَیَّ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿15﴾

 

اى پسرک من اگر [عمل تو] هموزن دانه خردلى و در تخته‏سنگى یا در آسمانها یا در زمین باشد خدا آن را مى‏آورد که خدا بس دقیق و آگاه است (16)

 

 

یَا بُنَیَّ إِنَّهَا إِن تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَکُن فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ ﴿16﴾

 

اى پسرک من نماز را برپا دار و به کار پسندیده وادار و از کار ناپسند باز دار و بر آسیبى که بر تو وارد آمده است‏شکیبا باش این [حاکى] از عزم [و اراده تو در] امور است (17)

 

 

یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ ﴿17﴾

 

و از مردم [به نخوت] رخ برمتاب و در زمین خرامان راه مرو که خدا خودپسند لافزن را دوست نمى‏دارد (18)

 

 

وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ ﴿18﴾

 

و در راه‏رفتن خود میانه‏رو باش و صدایت را آهسته‏ساز که بدترین آوازها بانگ خران است (19)

 

 

وَاقْصِدْ فِی مَشْیِکَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِکَ إِنَّ أَنکَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ ﴿19﴾

 

آیا ندانسته‏اید که خدا آنچه را که در آسمانها و آنچه را که در زمین است مسخر شما ساخته و نعمتهاى ظاهر و باطن خود را بر شما تمام کرده است و برخى از مردم در باره خدا بى[آنکه] دانش و رهنمود و کتابى روشن [داشته باشند] به مجادله برمى‏خیزند (20)

 

 

أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً وَمِنَ النَّاسِ مَن یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا کِتَابٍ مُّنِیرٍ ﴿20﴾

 

و چون به آنان گفته شود آنچه را که خدا نازل کرده پیروى کنید مى‏گویند [نه] بلکه آنچه که پدرانمان را بر آن یافته‏ایم پیروى مى‏کنیم آیا هر چند شیطان آنان را به سوى عذاب سوزان فرا خواند (21)

 

 

وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَیْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ کَانَ الشَّیْطَانُ یَدْعُوهُمْ إِلَى عَذَابِ السَّعِیرِ ﴿21﴾

 

و هر کس خود را در حالى که نیکوکار باشد تسلیم خدا کند قطعا در ریسمان استوارترى چنگ درزده و فرجام کارها به سوى خداست (22)

 

 

وَمَن یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَإِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ﴿22﴾

 

و هر کس کفر ورزد نباید کفر او تو را غمگین گرداند بازگشتشان به سوى ماست و به [حقیقت] آنچه کرده‏اند آگاهشان خواهیم کرد در حقیقت‏خدا به راز دلها داناست (23)

 

 

وَمَن کَفَرَ فَلَا یَحْزُنکَ کُفْرُهُ إِلَیْنَا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿23﴾

 

[ما] آنان را اندکى برخوردار مى‏سازیم سپس ایشان را در عذابى پر فشار درمانده مى‏کنیم (24)

 

 

نُمَتِّعُهُمْ قَلِیلًا ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلَى عَذَابٍ غَلِیظٍ ﴿24﴾

 

و اگر از آنها بپرسى چه کسى آسمانها و زمین را آفریده است مسلما خواهند گفت‏خدا بگو ستایش از آن خداست ولى بیشترشان نمى‏دانند (25)

 

 

وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿25﴾

 

آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست در حقیقت‏خدا همان بى‏نیاز ستوده[صفات] است (26)

 

 

لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ ﴿26﴾

 

و اگر آن چه درخت در زمین است قلم باشد و دریا را هفت دریاى دیگر به یارى آید سخنان خدا پایان نپذیرد قطعا خداست که شکست‏ناپذیر حکیم است (27)

 

 

وَلَوْ أَنَّمَا فِی الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ کَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿27﴾

 

آفرینش و برانگیختن شما [در نزد ما] جز مانند [آفرینش] یک تن نیست که خدا شنواى بیناست (28)

 

 

مَّا خَلْقُکُمْ وَلَا بَعْثُکُمْ إِلَّا کَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ ﴿28﴾

 

آیا ندیده‏اى که خدا شب را در روز درمى‏آورد و روز را [نیز] در شب درمى‏آورد و آفتاب و ماه را تسخیر کرده است [که] هر یک تا وقت معلومى روانند و [نیز] خدا به آنچه مى‏کنید آگاه است (29)

 

 

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَأَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ ﴿29﴾

 

این[ها همه] دلیل آن است که خدا خود حق است و غیر از او هر چه را که مى‏خوانند باطل است و خدا همان بلندمرتبه بزرگ است (30)

 

 

ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدْعُونَ مِن دُونِهِ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ ﴿30﴾

 

آیا ندیده‏اى که کشتیها به نعمت‏خدا در دریا روان مى‏گردند تا برخى از نشانه‏هاى [قدرت] خود را به شما بنمایاند قطعا در این [قدرت نمایى] براى هر شکیباى سپاسگزارى نشانه‏هاست (31)

 

 

أَلَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللَّهِ لِیُرِیَکُم مِّنْ آیَاتِهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ ﴿31﴾

 

و چون موجى کوه‏آسا آنان را فرا گیرد خدا را بخوانند و اعتقاد [خود] را براى او خالص گردانند و[لى] چون نجاتشان داد و به خشکى رساند برخى از آنان میانه‏رو هستند و نشانه‏هاى ما را جز هر خائن ناسپاسگزارى انکار نمى‏کند (32)

 

 

وَإِذَا غَشِیَهُم مَّوْجٌ کَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ فَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمَا یَجْحَدُ بِآیَاتِنَا إِلَّا کُلُّ خَتَّارٍ کَفُورٍ ﴿32﴾

 

اى مردم از پروردگارتان پروا بدارید و بترسید از روزى که هیچ پدرى به کار فرزندش نمى‏آید و هیچ فرزندى [نیز] به کار پدرش نخواهد آمد آرى وعده خدا حق است زنهار تا این زندگى دنیا شما را نفریبد و زنهار تا شیطان شما را مغرور نسازد (33)

 

 

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَاخْشَوْا یَوْمًا لَّا یَجْزِی وَالِدٌ عَن وَلَدِهِ وَلَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِ شَیْئًا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَلَا یَغُرَّنَّکُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ ﴿33﴾

 

در حقیقت‏خداست که علم [به] قیامت نزد اوست و باران را فرو مى‏فرستد و آنچه را که در رحمهاست مى‏داند و کسى نمى‏داند فردا چه به دست مى‏آورد و کسى نمى‏داند در کدامین سرزمین مى‏میرد در حقیقت‏خداست [که] داناى آگاه است (34)

 

إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَیُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ مَّاذَا تَکْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ ﴿34﴾

 

  • .::::. مـــــــــهـــــــــدی قــــــــــادی.::::.