شیمی کَده

آموزش شیمی و علوم

شیمی کَده

آموزش شیمی و علوم

شیمی کَده

تمام مطالب این وب تقدیم به روح آسمانی پدرم که یادش پرچم صلحیست به وقت شورش دلتنگی...

قیامت

دوشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۴۱ ب.ظ

خواب دیدم قیامت شده است. هرقومی را داخل چاله‏ای عظیم انداخته و بر سرهر چاله نگهبانانی گرز به دست گمارده بودند الا چاله‏ ی ایرانیان. خود را به عبید زاکانی رساندم و پرسیدم: «عبید این چه حکایت است که بر ما اعتماد کرده نگهبان نگمارده‏اند؟»گفت:....


می‌دانند که به خود چنان مشغول شویم که ندانیم در چاهیم یا چاله.»خواستم بپرسم: «اگر باشد در میان ما کسی که بداند و عزم بالا رفتن کند...» نپرسیده گفت: گر کسی از ما، فیلش یاد هندوستان کند خود بهتر از هر نگهبانی پایش کشیم و به تهِ چاله باز گردانیم!

  • .::::. مـــــــــهـــــــــدی قــــــــــادی.::::.

نظرات  (۳)

حالا درست شد :)))مرسی
  • بانوی شرقی
  • ایرانی جماعت می تواند.ههههههه.البته متاسفانه...
    پاسخ:
    بله متاسفانه

    متاسفانه دقیقا همینه...

    واقعا آدم کلافه میشه وقتی می بینه اکثر آدمای دور و برش انقدر تنگ نظر و خودخواه و بی معرفتن!

    خداکنه نسل های بعدی جبران کنن و اینطوری نشن...

    البته اینم نیاز داره خود ماها اول خودمونو اصلاح کنیم:(((

    راستی سلام!

    پاسخ:
    سلام،بله،خیلی خوب میشه اگر آدما بجای اینکه موقع پیشرفت دیگران،پاشونو بگیرن؛موقع غم ها و گرفتاری ها،دسشتونو بگیرن

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی